معرفی و دانلود کتاب هنر انتخاب

معرفی کتاب هنر انتخاب

ای کاش به‌جای انسان، یک لیوان شیرکاکائو در یخچال بودیم تا مجبور نمی‌شدیم میان این‌همه مسیر دشوار و طولانی، یکی را برای ادامه‌ی زندگی خود انتخاب کنیم! کتاب هنر انتخاب ما را با تأثیر عوامل گوناگون در انتخاب کردن آشنا می‌کند و راهکارهایی را ارائه می‌دهد تا شاید بتوانیم مسیر درستی را برای رسیدن به خواسته‌های خود برگزینیم. شینا اینگار نسبت به سختی‌های «انتخاب» آگاه است و در عین‌حال می‌کوشد تا این کار دشوار را برایمان ساده و کم‌دردسر کند.

درباره‌ی کتاب هنر انتخاب

«انتخاب» پدیده‌ای است ذاتی است یا اکتسابی؟ تجربه‌ی زیسته‌ی ما تا چه اندازه بر انتخاب‌هایمان تأثیرگذار است؟ امید چطور؟ امیدوار بودن یا غرق شدن در چاه ناامیدی، تا چه حد انتخاب‌های ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ آیا فردی خوش‌بین در قیاس با آدمی منفی‌نگر، هنگام مواجهه با یک خطر، رفتار یکسانی را از خود بروز می‌دهند؟ قطعاً نه. شاید عجیب باشد اما نه فقط انسان‌ها، بلکه حیواناتی همچون موش و سگ و... نیز می‌توانند واکنش خود در برابر محیط را تغییر دهند. دو موش، در برابر اتفاقی یکسان واکنش متفاوتی دارند که این نشان‌دهنده‌ی وجود قدرت «انتخاب» است؛ زیرا آن‌ها هم‌نوع هستند و اگر قرار بود فقط حس غریزه، موجودات را کنترل کند؛ پس آن موش‌ها هم می‌بایست عکس‌العملی مشابه را از خود نشان می‌دادند، اما آزمایشات برخلاف آن را نشان می‌دهند. کتاب هنر انتخاب (The Art of Choosing) نوشته‌ی شینا اینگار (Sheena Iyengar) از عوامل مختلفی که موجب «انتخاب» می‌شوند، سخن می‌گوید. این کتاب قصد دارد تا آگاهی ما نسبت به این پدیده را بالا ببرد و کمک کند تا بتوانیم از میان گزینه‌های پیش رویمان بهترینشان را برگزینیم.

مسیر پنهان انتخاب در زندگی ما

کتاب هنر انتخاب نمی‌خواهد ما دچار سوءتفاهم شویم و فکر کنیم که هدف شینا اینگار از نوشتن این اثر این بوده که به ما ثابت کند «اراده‌ی انسان پیروز است»! خیر. این کتاب علمی و تخیلی نیست و واقعیت را می‌داند و واقف است که انتخاب کردن یک پدیده الزاماً به‌معنای دستیابی به آن نیست. هدف اصلی کتاب هنر انتخاب، نمایان کردن «مسیر انتخاب» و تأثیر آن‌ها بر شیوه‌ی زندگی بشر است. شینا اینگار همه‌چیز را از روایت زندگی پدر و مادر خود آغاز می‌کند؛ این زوج که اصالتاً هندی هستند، برای نخستین‌بار بر سر سفره‌‌ی عقد همدیگر را ملاقات کرده‌اند! این اتفاق که نشأت گرفته از آداب و رسوم سنتی آسیاست، برای غربی‌ها خیلی عجیب است و اصلا باورشان نمی‌شود که دو انسان، اجازه‌ی انتخاب شریک زندگی خود را نداشته باشند! کتاب هنر انتخاب با بازگویی داستان زندگی والدین نویسنده‌ی خود، خوانندگان خود را - که اغلب آمریکایی هستند - با این حقیقت مواجه می‌کند که انتخاب کردن یا تسلیم شدن، کاملاً به محیط و بستری وابسته است که در آن بزرگ می‌شویم و برخی از افراد اصلاً حق انتخاب ندارد!

انسان به انتخاب کردن نیاز دارد حتی اگر برایش دردسرساز شود و او را ویران کند. ما از شکستی که در نتیجه‌ی انتخاب خود متحمل می‌شویم بیشتر رضایت داریم تا یک پیروزی که با جبر و اجبار به‌دست آورده‌ایم، اما وضعیت فعلی جهان به‌گونه‌ای است که واقعاً نمی‌دانیم باید چه‌کار کنیم! رسیدن به ساده‌ترین دستاوردها و بدیهی‌ترین حقوق آن‌قدر دشوار و نشدنی است که دیگر نمی‌توانیم هیچ انتخابی را به ثمر برسانیم و گاهی‌اوقات از ته دل آرزو می‌کنیم که کسی بیاید و برای ما تصمیم بگیرد! این احساس از سر استیصال و بلاتکلیفی به‌وجود می‌آید به مرز و جغرافیا محدود نمی‌شود. سن ازدواج در آمریکا و اروپا نیز بالا رفته و آدم‌ها برخلاف گذشته، از نخستین سال‌های سنین جوانی مستقل نمی‌شوند و معمولاً در خانه‌ی والدین خود می‌مانند. شینا اینگار با استناد به مقاله‌ای از مجله‌ی تایمز عنوان می‌کند که نسل جوان حال حاضر جهان، میان نوجوانی و بزرگسالی مانده و نه می‌تواند شغل مناسبی را انتخاب کند و نه از بحران هویت و سردرگمی رها می‌شود. در چنین جهانی انتخاب کردن واقعاً یک هنر است که کتاب حاضر شیوه‌های برگزیدن بهترین راه و فرایند انتخاب را با ما در میان می‌گذارد.

کتاب هنر انتخاب با ترجمه‌ی سپیده رئیسی در انتشارات بیدگل به‌چاپ رسیده است.

نکوداشت‌های کتاب هنر انتخاب

• این کتاب بهترین پرسش‌ها را مطرح می‌کند و جواب‌های درخوری را برای پرسش‌های خود ارائه می‌دهد. (مالکوم گلدول)
• شینا اینگار کتاب هنر انتخاب را پیشگام، هوشمند و شگفت‌انگیز تحریر کرده. او کسی است که باید به توصیه‌هایش توجه کنیم. (آتول گاواند)

کتاب هنر انتخاب برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب روان‌شناسی برای کسانی که در زندگی خود با انتخاب‌‌های گوناگونی مواجه هستند و نمی‌دانند به کدام سو بروند و هنگامی هم که مسیری را برمی‌گزینند از آن پشیمان می‌شوند، مناسب و کاربردی است.

در بخشی از کتاب هنر انتخاب می‌خوانیم

در گفت‌وگوهایی که با مردم برلین شرقی داشتم متوجه شدم آن‌ها به‌جای اینکه قدردانِ تعداد روزافزون فرصت‌ها، انتخاب‌ها و گزینه‌هایی باشند که حالا برایشان به وجود آمده بود، به این شیوۀ تازۀ زندگی مشکوک‌ بودند؛ شیوه‌ای که به ‌مرور‌ زمان بیشتر و بیشتر به‌نظرشان ناعادلانه می‌رسید. نظرسنجی‌ای در سال ۲۰۰۷ نشان داد از هر پنج آلمانی بیش از یک نفر مایل است دیوار برلین دوباره سر جایش برگردد. 97 درصد اهالی آلمان شرقی اعلام کردند از دموکراسی آلمانی ناراضی‌اند و بیش از 90 درصدشان معتقد بودند اصل و اساس سوسیالیسم خوب است فقط درست اجرا نمی‌شده. این عطش برای دوران حاکمیت کمونیسم چنان شایع است که حتی کلمه‌ای آلمانی هم برایش وجود دارد: اُستالگی که ترکیبی است از دو واژۀ اُست (شرق) و نوستالگی (نوستالژی). چطور ممکن است بعد از آن جشن پرشور در نوامبر 1989 نظر برلینی‌ها عوض شده باشد و بخواهند به همان نظامی برگردند که آرزوی فروپاشی‌اش را داشتند؟

نظام اقتصادی جماهیر شوروی و اقمارش مثل آلمان شرقی را در نظر بگیرید. در این نظام‌ها حکومت مشخص می‌کرد هر خانواده ممکن است چقدر از هر چیز  ‌‌ ‌ماشین، سبزیجات، میز و صندلی ‌‌ ‌لازم داشته باشد و بر همین اساس میزان تولید کل کشور را تعیین می‌کرد. به هر شهروند، با توجه به مهارت‌ها و توانایی‌هایی که در مدرسه از خود نشان داده بود، کاری محول می‌شد و خود این کارها هم بر اساس نیاز ملت مشخص شده بودند. چون اجاره‌ و خدمات درمانی رایگان بودند، مردم فقط می‌توانستند درآمد‌شان را خرج کالاهای مصرفی کنند، اما کنترل کامل و شدید دولت بر تولید شرایطی را به وجود آورده بود که همه چیزهایی شبیه هم داشته باشند، از تلویزیون گرفته تا مبلمان و محل زندگی.

تاریخ ثابت کرد چنین نظامی دوام نمی‌آورد. بعد از مدتی دستمزد کارگران افزایش پیدا می‌کرد، اما قیمت کالاها به‌صورت مصنوعی پایین نگاه داشته می‌شد تا از هرگونه ناآرامی مدنی جلوگیری شود. در نتیجه، مردم پول‌ برای خرج کردن داشتند اما کالاهای چندانی نبود که بخرند. با اینکه، در واکنش به این اوضاع، بازار سیاه کالاهای قاچاق شکل گرفته بود، پول مردم بلااستفاده در بانک‌ها خاک می‌خورد؛ یعنی با وجود اینکه دولت به مردم پول می‌داد، از شهروندان آن‌قدر پول پس نمی‌گرفت که به فعالیت‌های خودش اختصاص دهد.

فهرست مطالب کتاب

گذشته سرآغازِ همه‌چیز است
فصل اول: آوای وحش
فصل دوم: غریبه‌ای در غربت
فصل سوم: سرود خویشتن
فصل چهارم: عقل و احساس
فصل پنجم: من ربات هستم؟
فصل ششم: ارباب کالاها
فصل هفتم: و آنگاه هیچ‌کس باقی نماند
کلام آخر
مؤخره