معرفی و دانلود کتاب نوازنده نابینا

عکس جلد کتاب نوازنده نابینا
قیمت:
۴۶۰۰۰ ۳۲,۲۰۰ تومان ۳۰%
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب نوازنده نابینا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب نوازنده نابینا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب نوازنده نابینا

کتاب نوازنده نابینا رمانی از ولادیمیر کارالنکو، روایتگرِ زندگیِ یک کورِ مادرزاد است. پتروس که ارتباط با دنیای پیرامونش را بدون حس بینایی، به‌تدریج آموخته است، با دل بستن به یک دختر، به نهایتِ انزجار از وضعیتِ خود می‌رسد. اما این تازه نقطه شروعی است برای جست‌وجوهای او در ژرفای جهانی تاریک. پتروس تحت تأثیر نوای نی‌ای که می‌شنود، کم‌کم به نوازنده‌ای حرفه‌ای بدل می‌شود و دنیا را با چشمِ جان خود به تماشا می‌نشیند.

درباره‌ی کتاب نوازنده نابینا

کتاب نوازنده نابینا (The Blind Musician) مطالعه‌ای روان‌شناختی است از زندگی پسری که نابینا متولد شده است. او از حس شنوایی و لامسه‌ی بسیار قوی برخوردار است و استعدادی شگرف در زمینه‌ی موسیقی دارد. این شخصیت که نامش پتروس است، در آینده موفق به نواختن نی می‌شود و بیش از پیش روحش را پذیرای ورود نور بصیرت می‌کند. ولادیمیر کارالنکو (Vladimir Korolenko) در رمان خود فرایندهای روانی ذهن یک نابینا را به دقت واکاوی می‌کند و رنج او را از فقدان بینایی به تصویر می‌کشد، اما هرگز به این معنی نیست که نویسنده رساله‌ای جامع درباره‌ی همه‌ی نابینایان ارائه داده است. ممکن است بسیاری از خصلت‌های پتروس با دیگر نابینایان تفاوت داشته باشد و ازآنجاکه رمان یک سند پزشکی نیست و ادعایی هم ندارد، هیچ‌گاه از ارزش ادبی آن کاسته نمی‌شود.

معرفی و دانلود کتاب نوازنده نابینا

همان‌گونه که کارالنکو در مقاله‌ای می‌نویسد:

«طرح یک رساله‌ی معتبر درمورد روان‌شناسی افراد نابینا هرگز هدف من نبوده است. ایده، بیشتر این بود که اشتیاق انسان را برای چیزهای دست‌نیافتنی و جست‌وجوی کمالِ گم‌شده در زندگی مورد بررسی قرار دهم.» بنابراین می‌توان گفت کتاب نوازنده‌ی نابینا از نشان دادن ابعاد گوناگون زندگی یک فرد نابینا فراتر می‌رود. می‌توان موضوع آن را به همه‌ی نقصان‌ها و ناتوانی‌ها بسط داد و برای هرکس در دنیا انگیزه‌ای دست‌نیافتنی یافت؛ انگیزه‌ای شبیهِ دیدنِ نور برای پتروسِ نابینا. چنین دیدگاهی کتاب نوازنده نابینا را از کژفهمی‌ها و سوءتفاهم‌ها نجات می‌دهد و به جایگاه ارزشمندِ یک اثر ادبی بازمی‌گرداند.

ولادیمیر کارالنکو در عین حال تصویری واقع‌گرایانه از جهان فردی که هیچ نمی‌بیند، ارائه می‌دهد. او امیدها و رنج‌ها را کنار هم قرار می‌دهد؛ هرچند شخصیتِ کتاب نوازنده‌ی نابینا در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارد. او از خانواده‌ای ثروتمند زاده شده و در حرفه‌ی نوازندگی استاد است. پتروس هم‌زمان که تشنه‌ی دیدن جهان پیرامونش است، می‌تواند از زندگی لذت ببرد. اما این رنج زمانی عمیق‌تر می‌شود که او به دختری دل می‌بندد؛ آن‌گاه همه‌ی وجودش تمنای دیدن دلدار را می‌کند. در این زمان است که از خود می‌پرسد: «زندگی به چه درد می‌خورد؟» او ناگهان به این نتیجه می‌رسد که کوری و زندگی در تضاد و تقابل با یکدیگر قرار دارند.

اما سایه‌ی مادری فهمیده و مهربان، مراقبت‌های دایی رزمنده‌اش به همراه عشق پرگذشت و پرشور دخترکی پاک، سرانجام وی را از پرتگاه نومیدی نجات می‌دهند. ولی چیزی که چراغ دل پتروس را روشن می‌کند، نوای دل‌انگیز نی درشکه‌چی سالخورده‌ای است که شبانگاهان به گوش می‌رسد. صداهای پرهیمنه‌ی طبیعت، سرودهای دلنواز، یاری یاران و استعداد بی‌همتای پتروس، او را تا برترین پایه‌ی هنر نوازندگی بالا می‌برند تا آن‌جا که می‌تواند جهان را با چشم دل ببیند. پتروس در این راه با نابینایان دوره‌گرد به سفر می‌رود و با آنان همدردی می‌کند، بر خودخواهی و تندخویی درون چیره می‌شود و درنهایت باطن خود را از کین و بدخواهی و خودپرستی می‌زداید.

این رمانِ خواندنی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی و با ترجمه‌ی جهانگیر افکاری در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

کتاب نوازنده نابینا برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران رمان‌های روان‌شناختی و ادبیات روسیه از این اثر لذت فراوانی خواهند برد.

در بخشی از کتاب نوازنده نابینا می‌خوانیم

همین که آخرین نت‌ها خاموش شدند، آنا میخاییلوونا پسرش را نگریست و در سیمای او معنایی خواند که به نظرش آشنا آمد. به یاد آن روز آفتابی بهار افتاد که فرزندش در کنار رودخانه دراز کشید و از تأثرات بسیار شدیدی، که از طبیعت بهاری بدو دست داد، از پای درآمد.

ولی تنها او بود که به چنین معنایی توجه داشت. هیاهویی در تالار به پا شد. استافروچنکوی بزرگ فریادکنان چیزی به دایی ماکسیم می‌گفت، جوانان آشفته ‌حال، دست نوازنده را می‌فشردند و آینده‌ی هنری درخشانی برایش پیش‌بینی می‌کردند.

برادر ارشد تصدیق می‌کرد: «بله، بله، درست است. شما حالت ترانه‌ی ملی را به طور قابل ملاحظه‌ای دریافته‌اید، شما آن را به حد کمال شناخته‌اید. ولی ممکن است بفرمایید، آن تکه‌ای که اول زدید چه بود؟»

پتر قطعه‌ی ایتالیایی را اسم برد.

جوان در جواب گفت: «درست است. من دودل بودم، کمی با آن آشنایی دارم. من سبک شما را، که ویژه‌ی خودتان است، تحسین می‌کنم. هستند کسانی که آن را بهتر از شما می‌زنند، اما هیچ‌کس آن را به‌ خوبی شما بیان نمی‌کند. چه جور بگویم؟ این سبکی از بیان موسیقی ایتالیایی به اسلوب اوکراینی به شمار می‌آید. اگر هم چیزی کسر داشته باشد، یک مدرسه‌ی برازنده است... که در آن صورت...».

نابینا با توجه وافری به سخنانش گوش می‌داد. نخستین بار بود که صحبت‌ها روی او دور می‌زد، درک غرورآور قدرت در روحش جوانه می‌زد. مگر امکان دارد این صداها، که هم اکنون برای او بیش از همیشه رنج‌آور بودند، چنین تأثیر پرنوایی در دیگران کرده باشد؟ پس... پس در زندگی از او هم کاری ساخته است!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب نوازنده نابینا
نویسنده
مترجمجهانگیر افکاری
ناشر چاپیانتشارات علمی و فرهنگی
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات252
زبانفارسی
شابک978-600-121-526-1
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان روانشناسی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک
۴۶۰۰۰ ۳۲,۲۰۰ ت ۳۰%
خرید کتاب الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب نوازنده نابینا

F.M
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
سلام
ممنون از تیم کتابراه و مترجم گرامی این کتاب.
کتاب در مورد فرد نابینای است که از همان دوران کودکی نابینا بوده است و در مورد سختی‌های او هست.
موضوع کتاب را دوست داشتم و اولین بار بود به همچین موضوعی برخورد میکردم اما خیلی خوب نتوانستم با داستان همراه شوم. در بعضی جاها داستان من را خیلی ب در
ترغیب ادامه دادن میکرد اما بیشتر موارد فقط میخواستم ورق بزنم.
ای کاش این داستان به صورت اول شخص بیان میشد شاید اینجوری بهتر بتوان با آن همراه شد. در طول داستان بسیار از شخصیت دایی ماکسیم خوشم آمد که همیشه همراه پتر بود. و فداکاری اوه لینا بسیار برایم زیبا بود‌ای کاش همه‌ی ما انسان‌ها ب این باور برسیم که کسانی که در هر عضوی از بدن مشکلی دارند از ما کمتر نیستند و حتی نسبت به ما از توانایی‌های دیگری برخوردار هستند مثل پیتر که از قدرت شنوایی بسیار بالایی برخوردار بود. یاد این ضرب المثل افتادم که میگه خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری
همانطور که گفتم موضوع را دوست داشتم اما نتوانستم روند داستان را با خودم هماهنگ کنم و دربهصی جاها بسیار حوصله سر بر بود طوری که چند بار خواستم داستان را متوقف کنم اما گفتم رها کردن داستان کار درستی نیست و بیشتر مشتاق پایان داستان بودم که چه اتفاقی برای پیتر می‌افتد.
کمیل امینی
۱۴۰۳/۰۸/۰۳
یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم و بسیار برام تعجب آوره که چرا اونقدری که باید به این کتاب توجه نشده!! متنی روان و ترجمه خوبی داره. در ادامه به نکاتی که برداشت کردم و حس کردم نویسنده سعی داشت به مخاطب بفهمونه اشاره میکنم. دوستانی که کتاب رو نخوندن ترجیحا از اینجا به بعد رو نخونن چون اسپول میشه. فکر میکنم مهمترین نکته ای که نویسنده سعی داشت نشون بده این بود که زندگی در عین زیبایی، دردناک هم هست و در عین دردناکی زیبا هم هست. به زندگی یک نابینا میپردازه و به خوبی مزایا و معایب نابینا بودن رو نشون میده، به خوبی نشون میده که یک نابینا چقدر بهتر از ما میشنوه و چقدر میتونه از این قابلیت استفاده بکنه. همچنین به وفور نشون میده زندگی یک نابینا چقدر پر از استرس و اضطرابه، چقدر تاریکه و چقدر دردناکه. بسیار زیاد به زیبایی های طبیعت میپردازه تا نشون بده این ها هم شامل زندگی میشه و ماهایی که بینا هستیم باید قدر اینارو بدونیم. تیر خلاص رو جایی میزنه که که دایی ماکسیم به پتر میگه انقدر رنج خودت رو نبین، رنج دیگران که چه بسا از تو بیشتر هم هست رو ببین. این نکته باعث شد پتر حالش بهتر بشه و خیلی بهتر از قابلیت هاش استفاده کنه. نکته دیگه ای هم که ازش برداشت کردم این بود که هیچ نسخه ای نمیشه برای زندگی پیچید، هرکس راه خودش رو داره. در اخر کتاب که دایی ماکسیم با دیدن پتر بر روی صحنه با خودش گفته بود حداقل بیهوده نزیسته ام، اشاره به این داشت که هر کدوم از ما میتونه به نوبه خودش تاثیرگذار باشه.
کاربر E
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
بیشتر از هر چی، من از روش ترجمه‌ی کتاب، خیلی خوشم اومد، کلمات و جمله بندی‌های خاصی داره و به زیبایی تونسته منظور نویسنده ر بیان کنه، طوری ک احساسات و تصورات شخصیت اصلی نشون میده، کاملا قابل لمسه، میتونست ب جای کلمه‌ی کور، از نابینا استفاده کنه، اما با جسارت تمام، همه جا از کور استفاده میکنه و در ر عین حال شخصیت اصلی بسیار قوی نشون میده، تضاد همه جا هست و واقعا عالی استفاده شده، تشبیه‌ها عالی توصیف و ترجمه شده، باز هم میگم ک ترجمه عالیه و مثل هیچ کتاب دیگه‌ای نیست
محمد به منش
۱۴۰۳/۰۷/۰۱
به نظر من کتاب بسیار جالبی بود. درسته که بقول یکی از خواننده ها به تشریح و توصیف طبیعت بسیار پرداخته بود و بسیار زیبا و ظریف توصیف کرده بود، اما منظور نویسنده این بود که به خواننده بگه که توصیف زیبایی طبیعت با حس بیناییست که متاسفانه ما بیشتر اوقات از این نعمت بزرگ عافل هستیم، در حالی که شخص نابینا از اطرافیان می خواد که براش به هر صورتی که امکان داره توصیف کنند. آنجایی که دایی ماکسیم به پتر میگه دوتا دستهاتو ببر بالا و نیمدایره درست کن. جهان از آن هم خیلی خیلی بزرگتره.
فاطمه اس
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
توصیف‌ها از طبیعت برای ما که در دنیای شتاب زده و عجول زندگی می‌کنیم بیش از حد خسته کننده بود، شاید به گفته یکی از دوستان نویسنده میخواست نابینا بودن و اینکه فرد نابینا برای درک محیط اطراف نیاز به توصیف داره رو توضیح بده. به هر حال اینکه پایان خوبی داشت هم یه جنبه مثبت کتاب بود مخصوصا برای ما ایرانی ها😂. و یه نکته دیگه اینکه چرا به جای کلمه «کور» از «نابینا» که محترمانه تر هست استفاده نشده؟
زهرا کریمی
۱۴۰۳/۰۶/۲۹
دنیای تاریکی خیلی به نظر من ترسناکه. چشمامو عمل کرده بودم دو هفته نباید نور بهم میخورد با اینکه میدونستم دوره موقتی هست ولی کلافه شده بودم. حالا ببینید یکی کل عمرش نبینه چی میکشه؟!! البته که کسانی که بر این تاریکی غلبه میکنن واقعا قابل ستایش هستن.
مرضیه ربانی
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
اینقدر قلم این کتاب عالیه که دلم میخواد یه جا همش را بخونم. توصیفاتی که از مناظر کرده. حالات بخصوصی که برای شخصیت اصلی داستان پتر نابینا وجود داره، همه یه آرامش خاصی داره. توصیفاتش جوریه که میشه به احساسات یه نابینا پی برد.
کتاب پر هیجانی نیست ولی جذابه.
مریم معروف خانی
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
باسلام واحترام
کتاب را مطالعه کردم. ترجمه بسیار عالی بود. هنگام مطالعه خودم را در محیط احساس کردم. ازناسپاسی خودم در
برابر نعمت‌های الهی بسیار شرمنده
شدم. کتاب برایم بسیار تاثیر گذار بود و
بسیار از مطالعه آن لذت بردم.
سپاس فراوان از شما
بهار 🌹
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
خیلی خوب بود، هم اصل داستان و هم ترجمه اون. چیزی که باعث شگفتی بود بیان حالات نابینا، اون هم با اون همه جزئیات بود، اینگار نویسنده یه نابینا جلوی چشمش بود و اون هم، همون لحظه، همه واکنشها و حالتها و حتی میمیک صورتش رو، یادداشت میکرد.
ن , ارمندئی
۱۴۰۳/۰۷/۱۹
نتونستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم, به نظر من قلم روانی نداشت.
در بعضی جاها از کلماتی مثل کور و چولاق استفاده شده بود که دوست نداشتم ودر بعضی جاها ازکلماتی سقیل استفاده شده بود که با سادگی داستان همخونی نداشت
محمدامین کیمیایی
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
خیلی خوب و داستانی بود که خیلی اروم و رمانتیک مانند پیش میرفت و انقدر نویسنده کلمات رو خوب طبقه بندی کرده بود که در کتاب غرق میشدم
اعظم فرجامی
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
داستان سبک روسی از مراحل تحول زندگی انسان از کودکی تا بلوغ که مطابق روش نویسندگان روس فراوان با فلسفه بافی درباره زندگی و خلق و خوی انسان همراه شده و بنظرم باید ورق بزنی تا خط داستان را ادامه بدهید.
مریم موسوی
۱۴۰۳/۰۸/۱۲
کتاب خوبی برای کسانی که به ادبیات علاقه دارند میباشد از نوشتار ادبی و کلماتی که به گوش ما نا آشناست و در زبان کشور نویسنده کاربرد دارد استفاده شده برای من فهمش سخت بود
sol abd
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
هنوز تمومش نکردم ولی از همون اول، قدرت قلم مترجم منو شگفت زده کرد. الان هم داستان منو با خودش می‌کشه و هم قلم زیبای مترجم. نمی‌دونم ایشون آیا کتابی هم به قلم خودشون دارن؟
۱۳۵۸.
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
با سلام، کتاب خوب وآموزنده ای هست کتابی انگیزشی در شکست هایی که در زندگی بیشتر ما اتفاق می افته، کتاب با احساس و روان خواننده بازی میکنه پیشنهاد میکنم بخونین وقت زیادی نمیبره
مشاهده همه نظرات 45

راهنمای مطالعه کتاب نوازنده نابینا

برای دریافت کتاب نوازنده نابینا و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.