معرفی و دانلود کتاب کاندید یا خوش بینی
برای دانلود قانونی کتاب کاندید یا خوش بینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کاندید یا خوش بینی
جهانی که ما در برخی از گوشههایش میتوانیم اندیشههایمان را بازگو کنیم، از ابتدا به این شکل نبود. اروپای گذشته مملو از جهل بود و اگر روشنگرانی چون ولتر نبودند، هنوز در جهل مرکب مانده بودیم. کتاب کاندید یا خوش بینی یکی از طنابهای نجات بود که مردم اروپا آن را گرفتند و خود را از جور کلیسا بیرون کشیدند. فرانسوا ولتر فیلسوف و نویسندهای بودهاست که داستان او شرح زندگی ماست. ولتر در کتاب کاندید یا خوش بینی دنیا را میگردد و چیزی جز جنگ و مرگ و ظلم نمیبیند. او از ما میپرسد: «اگر این جهان جنگزده سراسر خیر و نیکی است، پس جهنم کجاست؟»
دربارهی کتاب کاندید یا خوش بینی
هنگامی که جبر تاریخی و جبر جغرافیایی دستبهدست هم میدهند، تقدیر اینگونه رقم میخورد که ما در قرن 18 متولد نشویم و دو قرن بعد بهدنیا بیاییم. اندیشههای ولتر بهگونهای است که آرزو میکنیم کاش بهجای اینکه با او درون کتابهای تاریخی و فلسفی آشنا شویم، در یک خیابان او را ملاقات میکردیم تا امکان گفتوگو وجود داشت و میتوانستیم دربارهی موضوعات زیادی به توافق برسیم. ولتر یک فیلسوف واقعبین و خطشکن بود که در کمال تعجب بسیار خوب و گیرا مینوشت و داستانهایش همچنان بیرقیب است. کتاب کاندید یا خوش بینی، جام جهاننمایی است که وضعیت اروپا در قرن 18 را از نگاه این فیلسوف شجاع و روشنگر برای ما نمایان میکند.
ماجرای این قصه اصلاً پیچیده نیست. انگار که دنیای خودمان را روایت میکند. داستان از جایی آغاز میشود که «کاندید» از قصر بارون (صاحب منصب فرانسوی) اخراج میشود. او رعیت و فقیر است. دلباختگیاش به دختر بارون، توهینی سخت به بارون است. کاندید در این قصر معلمی دارد به نام پانگلوس. تابهحال با آدمهایی که در هر شرایط افتضاحی میگویند: «هر اتفاقی میافتد عالی است و لابد صلاح اینطور است و هرچه بشود خیر است.» ملاقات کردهاید؟ پانگلوس دقیقاً یکی از همین آدمهاست. او بهطرز عجیبی نیکنگر است و دنیا را حجمی دایرهای مملو از رنگ، زیبایی و خوبی و خوشی میداند. او بدیها را واقعی نمیداند. اما واقعاً دنیا اینگونه است؟
کاندید بعد از اخراج شدن از قصر، جایی برای خواب و لقمهای برای خوردن نداشت؛ پس بهترین راه را انتخابی میکند و به ارتش میپیوندد، زیرا همیشه جنگی هست که سربازان در آن شرکت کنند و نان و آبی به آنها برسد. کتاب کاندید وضعیت جنگ، خشونت فرماندهان و خون و آتشی که در آنجا برپاست را شرح میدهد و چشمان ما را همچون یک دوربین فیلمبرداری، بر صحنههای دلخراش میگذارد، اما خوشبختانه فرانسوا ولتر شدیداً آدم شوخطبعی است و اینهمه تلخی را با طنزی که در هر دیالوگ و توصیف بهخرج میدهد، تلطیف میکند.
شخصیت اصلی داستان کاندید یا خوش بینی، مدتی بعد از سرباز شدن، استاد قدیمی خود را میبیند. پانگلوس به گدایی افتاده. نان و خانه ندارد. کاندید دیگر مطمئن میشود که حتماً استادش سر عقل آمده و نگاه بیش از حد خوشبینش را از دست داده، اما گویا بعضی از آدمها هیچوقت با پذیرش واقعیتها کنار نمیآیند. پانگلوس همچنان همان موجود خوشبین است. نهتنها آن موقع، حتی زمانی که دشمنان به قصر بارون هجوم میبرند، خانواده را میکشند و به دختری که کاندید عاشقش بود تجاوز میکنند نیز مثبتنگر است. او حتی هنگام اعدام شدن هم همهچیز را سرشار از خوبی میداند. کاندید تمام دنیا را بهدنبال واقعیت میگردد. در این میان با کشیشها برخورد میکند که جوخهی اعدامی در دست دارند و هر که را که حرف میزد و هر کسی را که حرف فرد دیگری را میشوند، اعدام میکردند و شلاق میزدند.
در میان کتاب کاندید یا خوش بینی، ما با فیلسوفی کاملاً متضاد با پانگلوس هم آشنا میشویم. او دیگر از آنسوی بوم افتاده و معتقد است هیچچیز خوب و نیکو نیست و دنیا را سراسر سیاهی و بدی فرا گرفته است. اگر حرفهای او را درست برداشت کنیم، پس حتی باید چشمهایمان را بر وجود آدمهایی روشنگر همچون فرانسوا ولتر هم ببندیم. کتاب کاندید یا خوش بینی چهرهای از واقعی دنیا، کشیشهای کاتولیک، حاکمان و مردم خرافهپرست را نمایان میکند. این فیلسوف همانقدر که نگاه بیش از حد مثبتنگر پانگلوس را به سخره میگیرد، دیدگاه فیلسوف منفینگر را هم تأیید نمیکند. او میخواهد واقعیت را به ما نشان میدهد تا جهان را با همان رنگ و ذاتش بپذیریم.
کتاب کاندید یا خوش بینی با ترجمهی جهانگیر افکاری در انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
کتاب کاندید یا خوش بینی برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب کاندید یا خوش بینی، حقیقت را با زبان و لحنی طنز بازگو کرده است و برای هر فردی که میخواهد با شاهکاری اثرگذار مواجه شود، مناسب است.
در بخشی از کتاب کاندید یا خوش بینی میخوانیم
کاندید دو دانه الماس را که کوچکترش بیش از همۀ وجه درخواستی ناخدا ارزش داشت، به فروش رسانید و پولش را پیش پرداخت. دو گوسفند به کشتی برده شد. کاندید به کرجی نشست تا در لنگرگاه به کشتی نشیند؛ ناخدا از فرصت استفاده کرد، بادبان کشید و حرکت کرد باد موافقی نیز میوزید. کاندید سرگشته و پریشان، به زودی کشتی را از نظر گم کرد. به فغان آمد که: «چنین نیرنگی شایستۀ دنیای کهن است!» با دلی پردرد به خشکی بازگشت؛ چون سرانجام چیزی را از کف داده بود که میتوانست بیست سلطان را به نوایی رساند.
گفت: «او را به حضور قاضی هلندی برسانند». و چون قدری سراسیمه بود در را محکم زد، داخل شد و چگونگی را بازگفت منتها کمی بلندتر ازآنچه بایدوشاید حرف زد. قاضی نخست به گناه جنجالی که به راه انداخته بود، ده هزار پیاستر جریمهاش کرد. سپس با منتهای بردباری به حرفهایش گوش داد و وعده کرد همینکه بازرگان برگردد موضوع را مورد بررسی قرار دهد و برای هزینه دادرسی هم ده هزار پیاستر گرفت.
این ماجرا پاک کاندید را دلسرد کرد. درواقع بلاهایی هزاربار دردناکتر از این کشیده بود؛ ولی خونسردی دادرس و ناخدایی که مالش را دزدیده بود، کاندید را سخت برآشفت و به اندوه وافری دچار ساخت. شرارت آدمی با همۀ زشتی خود در نظرش هویدا گشت و افکار غمانگیز به سرش چیره شد. عاقبت در یک کشتی فرانسوی که بهسوی بوردو راه میافتاد، اتاقی به بهای مناسب کرایه کرد چه دیگر گوسفند بار الماس نداشت و در شهر آگهی کرد خرج راه و خوراک کسی را که حاضر باشد همسفر او شود میپردازد مشروط بر آنکه بیش از هرکس از روزگار سیر باشد و در آن ناحیه از او بیچارهتری پیدا نشود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمۀ مترجم: زندگی و آثار ولتر
نکتهای چند دربارۀ افکار ولتر
فصل اول: در پرورش یافتن کاندید در کاخی زیبا و بیرون رانده شدنش از آنجا
فصل دوم: آنچه در میان بلغاریان بر کاندید گذشت
فصل سوم: در چگونگی گریختن کاندید از میان بلغاریان و آنچه بر او گذشت
فصل چهارم: چگونه کاندید دکتر پانگلوس، استاد سابق فلسفۀ خود، را بازیافت و آنچه روی داد...
فصل پنجم: طوفان، غرق، زلزله و آنچه بر دکتر پانگلوس، کاندید و ژاک منکر گذشت
فصل ششم: چگونه برای جلوگیری از زلزله قربانی باشکوه برگزار شد و چگونه کاندید شلاق خورد...
فصل هفتم: چگونه پیرزنی به پرستاری کاندید همت گماشت و چگونه کاندید معشوقهاش را بازیافت
فصل هشتم: سرگذشت کونهگوند
فصل نهم: آنچه بر سر کونهگوند، کاندید، امام شکنجه و یهودی آمد...
فصل دهم: کاندید، کونهگوند و پیرزن با چه فلاکتی به قادسیه میرسند و چگونه به کشتی مینشینند...
فصل یازدهم: سرگذشت پیرزن
فصل دوازدهم: دنبالۀ بدبختیهای پیرزن
فصل سیزدهم: چگونه کاندید ناگزیر شد از کونهگوند زیبای خود و پیرزن جدا گردد
فصل چهاردهم: چگونه ژزوئیتهای پاراگوئه از کاندید و کاکامبو پذیرایی کردند
فصل پانزدهم: چگونه کاندید برادر کونهگوند عزیزش را کشت
فصل شانزدهم: آنچه برای دو مسافر، دو دختر، دو میمون و وحشیانی به نام اورهیون رخ داد
فصل هفدهم: رسیدن کاندید و نوکرش به کشور الدورادو و آنچه در آن جا دیدند...
فصل هجدهم: مشاهدات آنها در کشور الدورادو
فصل نوزدهم: آنچه در سورینام بر سر آنان آمد و چگونه کاندید با مارتن آشنا شد
فصل بیستم: آنچه در دریا برای کاندید و مارتن روی داد...
فصل بیستویکم: کاندید و مارتن به کرانههای فرانسه نزدیک میشوند و بحث میکنند...
فصل بیستودوم: آنچه در فرانسه برای کاندید و مارتن رخ داد
فصل بیستوسوم: رسیدن کاندید و مارتن به کرانههای انگلیس و آنچه در آن جا دیدند
فصل بیستوچهارم: دربارۀ پاکت و آقای ژیروفله
فصل بیستوپنجم: ملاقات کاندید و مارتن با پوکوکورانته نجیبزادۀ ونیزی
فصل بیستوششم: دربارۀ شام خوردن کاندید و مارتن با شش تن بیگانه و اینکه آنها که بودند
فصل بیستوهفتم: سفر کاندید به قسطنطنیه
فصل بیستوهشتم: وقایعی که برای کونهگوند، کاندید، پانگلوس، مارتن و دیگران رخ داد
فصل بیستونهم: کاندید چگونه کونهگوند و پیرزن را بازیافت
فصل سیام: نتیجه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کاندید یا خوش بینی |
نویسنده | فرانسوا ولتر |
مترجم | جهانگیر افکاری |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 135 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-537-7 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |