معرفی و دانلود کتاب زندگی من و یک داستان دیگر
برای دانلود قانونی کتاب زندگی من و یک داستان دیگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندگی من و یک داستان دیگر
کتاب زندگی من و یک داستان دیگر نوشتهی آنتون چخوف اثری دربردارندهی یک داستان بلند (نوولا) و یک داستان کوتاه است. نویسنده در داستان بلند زندگی من، از جوانی عصیانگر علیه نظام بورژوایی میگوید که برای دستیابی به آرمانهایش در نبردی مدام است. چخوف در داستان کوتاهِ در راه سفر نیز به شیوهی دیگری طبقات اجتماعی جامعهاش و دغدغههای آنها را شرح میدهد؛ به این شکل، او با خلق آثاری جذاب، خواننده را با دنیاهای متفاوت روبهرو میسازد.
دربارهی کتاب زندگی من و یک داستان دیگر
با وجود اینکه آنتون چخوف (Anton Chekhov) در دنیای ادبیات بهعنوان نویسندهی برجستهی داستان کوتاه شناخته میشود اما نمیتوان انکار کرد که در نگارش داستان بلند یا نوولا نیز سرآمد است. کتاب زندگی من و یک داستان دیگر (My Life) یکی از بهترین داستانهای بلند این نویسنده را در کنار داستان کوتاهی به اسم «در راه سفر» پیش روی شما قرار میدهد تا بار دیگر توانمندی و قلم درخشان این نویسندهی اثرگذار روس را به چشم ببینید.
داستان زندگی من روایت عصیانگریِ مرد جوانی به نام میسائیل پولوزنف است که از جامعهی بورژوایی روسیه بیزار است و با رفتار و کردار خود علیه آن میشورد. پدرش که یک معمار برجسته و ثروتمند است تلاش میکند تا پسر را نیز به سمت مسیر آباواجدادیشان سوق دهد اما میسائیل مدام از اطاعت و پیروی از این رسم نهادینه شده سر باز میزند.
داستان زندگی من با جملهی رئیس میسائیل آغاز میشود، جملهای که نه تنها تحقیرآمیز است بلکه سایهی سنگین پدر بر سر میسائیل را نیز آشکار میکند. به این ترتیب از همان ابتدا پی میبریم که این جوان از دهمین محل کاری که به واسطهی سفارش پدرش در آن مشغول به کار شده بود، اخراج میشود. برخلاف میسائیل که از اخراج شدنش ناراحت نیست و حتی انتظارش را هم میکشیده، پدرش با تأسف او را خطاب قرار میدهد و مثل همیشه از بیایمانی و خودسری جوانان امروز مینالد.
با تمام اینها میسائیل باور دارد که از سیستم بروکراتیک کشورش بیزار است و دلش نمیخواهد در چنین سیستمی کار کند. او به نویسندگی علاقه دارد و شیفتهی تئاتر است. به همین خاطر است که تمام تلاش خود را صرف نوشتن میکند و در این مسیر تنها کسی که او را حمایت میکند، خواهرش است. آنتون چخوف این داستان را در سال 1896 به رشتهی تحریر درآورد و در خلال این روایت داستانی سعی داشته نمودی از زندگی شخصی خود را بازتاب بدهد و از این طریق مناسبات و سلسله مراتب دوران زندگیاش را به نقد بکشد.
در بخش دوم کتاب زندگی من و یک داستان دیگر، مخاطب داستان کوتاه در راه سفر خواهید بود. آنتون چخوف در این داستان نیز از زاویهی دیگری جامعهی خود را به تصویر میکشد. او داستان را در مهمانخانهی کوچک سیمون، از زبان قهوهچی قزاق روایت میکند. داستان با شرح فضای ساکن و کسلکنندهی داخل مهمانخانه و افراد حاضر در آن آغاز میشود و در سویی دیگر هوای سرد و طوفانی بیرون را به چیزی سیاهبخت و دیوانهآسا تشبیه میکند. پس از این فضاسازی تأثیرگذار، پدر و دختری از این هوای سرد به داخل مهمانخانه پناه میآورند.
با این ورود ناگهانی جو رخوتانگیز مهمانخانه کمکم جان میگیرد و شخصیتها به گفتگو با یکدیگر مشغول میشوند و هر یک با صحبتهایشان از زندگی، ماجراها و مصائب خود میگویند. این شخصیتها که هر کدام نمایندهی طبقههای اجتماعی خاصی هستند در میان گفتگوهای خود به مرور عقایدشان را در باب مسائل متفاوتی از ایمان و علم گرفته تا سیاست به شرح میگذارند، در این میان اما جرقههایی از عشق و کشش میان مرد و زنی نیز به آرامی شکل میگیرد.
کتاب داستان زندگی من و یک داستان دیگر، اوج مهارتهای آنتون چخوف را نشان میدهد و تمامی ویژگیهای نویسندگی او همچون خلق شخصیتهای زنده، ایجاز در عین گویایی و بهرهگیری از بینش روانشناختی در این داستانها نیز کاملاً مشهود است. اثری خواندنی که جهانگیر افکاری آن را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات علمی و فرهنگی آن را در دسترس مخاطبان قرار داده است.
کتاب زندگی من و یک داستان دیگر برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستان کوتاه علاقه دارید و شیفتهی قلم آنتون چخوف هستید، با مطالعهی این اثر جذابیتهای تازهای را در آثار این نویسنده کشف خواهید کرد.
در بخشی از کتاب زندگی من و یک داستان دیگر میخوانیم
دیگر زیاد همدیگر را میدیدیم، روزهایی میشد که دو بار ملاقات میکردیم. هر روز عصر به قبرستان میآمد و منتظر من میشد. خود را به خواندن سنگنوشتهها و صلیبها مشغول میکرد. گاهی داخل کلیسا میآمد، کنار من میایستاد و کار کردن مرا تماشا میکرد. سکوت آنجا، کار سادۀ نقاشان و اکلیلکاران، نازکسازی ردکا و کار معمولی من که با سایر کارگرها هیچ تفاوتی نداشت و حتی پوشاکم که مانند همه پیراهن آستیندار و نیمچکمه داشتم و «تو» گفتن کارگرها به من، همه برای او تازگی داشت و در او تأثیر میکرد. یک بار پیش روی او، کارگری که کبوتر بالای محراب را رنگ میزد، به سر من فریاد کشید: «میسائیل، سفیداب را بده من.»
سفیداب را به او دادم. هنگامی که لغزانلغزان از چوببست پایین میآمدم، دیدم که چشمانش مالامال اشک شده و لبخند میزند.
به من گفت: «چقدر جوان خوبی هستی!»
از دوران کودکی یادبودی دارم، طوطی یکی از اعیانهای شهر ما از قفس گریخته بود. حیوان به مدت یک ماه در شهر پرواز میکرد. با تنبلی خودش را از این باغ به آن باغ میرساند و تنها و بیلانه و آشیان به سر میبرد. اکنون ماریا ویکتورونا هم حال او را پیدا کرده بود.
خندهکنان گفت: «اصلاً نمیدانم به غیر از این قبرستان به کجا بروم؟ از شهر بهقدری خسته و بیزام که اندازه ندارد. به خانۀ آژوگینها که میروم همهاش چیز میخوانند و آنقدر نوکزبانی «س، س» میکنند که من حوصلهاش را ندارم. خواهر شما هم دختری است وحشی، نمیدانم چرا با هیچکس جوشش ندارد. از دوشیزه بلاگوو نیز خوشم نمیآید. تئاتر هم که چنگی به دل نمیزند. دیگر کجا را دارم بروم؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندگی من و یک داستان دیگر |
نویسنده | آنتون چخوف |
مترجم | جهانگیر افکاری |
ناشر چاپی | انتشارات علمی و فرهنگی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 211 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-598-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی، کتابهای ادبیات کلاسیک |