معرفی و دانلود کتاب منم کوروش: سرگذشت شاهزاده حقیقی ایران زمین

معرفی کتاب منم کوروش: سرگذشت شاهزاده حقیقی ایران زمین

کوروش بزرگ، بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، شخصیتی است که تاریخ از او به‌عنوان نماد عدالت، خرد و انسان‌دوستی یاد می‌کند. کتاب منم کوروش به قلم الکساندر جووی، کارگردان آمریکایی، روایتگر سرگذشت شاهزاده‌ی حقیقی ایران زمین است. این کتاب در قالب یک رمان تاریخی نوشته شده و داستان دوره‌های مختلف زندگی کوروش کبیر را از دوران کودکی تا زمان تشکیل امپراتوری هخامنشی و فتح بابل نقل می‌کند.

درباره‌ی کتاب منم کوروش

زندگی کوروش کبیر همچون افسانه‌ای زنده در دل تاریخ می‌درخشد. او نه تنها یک پادشاه فاتح، بلکه یک رهبر خردمند و انسان‌دوست بود که توانست امپراتوری‌ای عظیم را با مدارا و احترام به فرهنگ‌های مختلف بنا کند. منشور حقوق بشر کوروش، نمونه‌ای از تفکر انسانی این پادشاه نیک‌سیرت است که آزادی مذهبی را برای مردم بابل تضمین کرد. الکساندر جووی (Alexander Jovy) در کتاب منم کوروش (I am Cyrus: The Story of the Real Prince of Persia)، با زبانی ساده و جذاب، سرگذشت پادشاه راستین ایران زمین را بیان می‌کند.

به باور الکساندر جووی، کوروش کبیر، نه تنها یک فرمانده‌ی مقتدر و سیاست‌مدار خردمند بود، بلکه عشق و احساسات نیز در زندگی او نقش مهمی داشتند. وی در کتاب منم کوروش، علاوه بر ارائه‌ی توضیحات درمورد فتوحات کوروش کبیر، به زندگی عاطفی و احساسی این پادشاه نیز پرداخته است. الکساندر جووی یک بخش از کتاب خود را به نحوه‌ی آشنایی کوروش و کاساندان اختصاص داده است. کوروش و کاساندان، رابطه‌ای عمیق و پایدار داشتند. بر اساس روایت‌های تاریخی، کوروش، عشق و احترام بسیاری برای همسرش قائل بود و پس از درگذشت او، عزاداری بزرگی در سراسر امپراتوری برگزار کرد که نشان‌دهنده‌ی جایگاه ویژه‌ی کاساندان در زندگی او بود.

الکساندر جووی در کتاب منم کوروش، شرح کاملی از چگونگی شکست امپراتوری ماد و بنیان‌گذاری شاهنشاهی هخامنشی ارائه می‌دهد. آستیاگ، آخرین پادشاه امپراتوری ماد بود. در برخی از منابع تاریخی از او به‌عنوان پادشاهی مستبد یاد می‌کنند. او پدر ماندانا و پدربزرگ کوروش کبیر بود. بر اساس روایت‌های تاریخی آستیاگ خوابی دید که در آن، نواده‌اش (کوروش) سلطنت او را به خطر می‌اندازد. از این رو تلاش کرد تا کوروش را از بین ببرد؛ اما نقشه‌ی او ناکام ماند و کوروش در نهایت علیه او شورش کرد.

در جای‌جای کتاب منم کوروش به سیاست‌های بشردوستانه‌ی کوروش کبیر اشاره می‌شود. در دوران حکومت این پادشاه آزاده، برده‌داری محدود بود و حقوق اقوام مختلف رعایت می‌شد. او به جای سرکوب ملل مغلوب، به آنان آزادی مذهبی و فرهنگی می‌بخشید و زمینه‌ای را برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز فراهم می کرد. این رویکرد کوروش باعث شد که نام او را در تاریخ به‌عنوان پادشاهی عادل و انسان‌دوست ثبت کنند و میراث او همچنان الهام‌بخش بسیاری از اندیشه‌های حقوق بشری باشد.

زندگینامه و شیوه‌ی حکومت‌داری کوروش کبیر، مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. الکساندر جووی یک کارگردان سینما است که به شدت به تاریخ ایران‌زمین و به‌ویژه دوران حکومت پادشاهان هخامنشی علاقه‌مند است. برای این نویسنده مایه‌ی شگفتی است که در دوران کهن، ایران‌زمین به این سطح از پیشرفت رسیده بوده و چنین شخصیت بزرگ‌منشی بر آن فرمانروایی می‌کرده است.

کتاب منم کوروش، به کوشش سهیل سمی به فارسی برگردانده شده و انتشارات ققنوس آن را در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

کتاب منم کوروش برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب منم کوروش به دوست‌داران تاریخ ایران‌زمین پیشنهاد می‌شود. علاقه‌مندان به داستان‌های تاریخی نیز از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهند برد. این کتاب همچون ماشین سفر به زمان عمل کرده و خوانندگان را با خود به قلب تاریخ می‌کشاند.

در بخشی از کتاب منم کوروش: سرگذشت شاهزاده حقیقی ایران زمین می‌خوانیم

کوروش یک بار دیگر نگاهى به کاساندان انداخت. او مى‌دانست که بهترین و عاقلانه‌ترین کار این است که راز خود را مبنى بر قصدش براى ازدواج با بانویى دیگر به فارناسپ و دختر باشکوه و زیبایش بگوید.

در هر حال، ضرورتى ندارد که آن‌ها بدانند همسر آینده من کیست. مسلما فارناسپ و کاساندان بى‌نهایت افسرده مى‌شدند، اما دست‌کم، آن‌ها حقیقت را درمى‌یافتند و سپس مى‌توانستند از شامشان لذت ببرند و با کوروش آشنا و احتمالاً دوست بشوند. کوروش تصور مى‌کرد که کاساندان از اشراف انشان یا اکباتان پیشنهادهاى ازدواج دریافت خواهد کرد.

کوروش، به‌رغم شگفتى‌اش، احساس کرد تمایلى به مطرح کردن رازش با کاساندان ندارد، و در عوض، متوجه شد که تمایل دارد با او حرف بزند. اما تصویر روشن همچنان پیش چشمان کوروش بود، و گاهى حین سخن گفتن با کاساندان... ناگهان صداى روشن را مى‌شنید که پس از حرف‌هاى کاساندان، با طنز نظرى در مورد جملات او مى‌داد، طورى که پندارى روشن آن‌جا حضور داشت.

کوروش، در حالى که خدمتکاران غذاها را بر میز مى‌چیدند و ظروف گرم و سرد را کنار هم مى‌گذاشتند، از کاساندان پرسید: «چه تفریحاتى دارى، کاساندان؟»

کاساندان با حجب و کمرویى گفت: «منظورتان کارى غیر از درس‌هایى است که مى‌خوانم، عالیجناب؟» کوروش متوجه صداى زیباى او شد، با طنینى بَم و آهسته، که در عین حال آهنگین هم بود.

کوروش گفت: «البته.»

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مترجم
کتاب اول: دوستان دوران کودکى
1: عقرب سیاه
2: بازار
3: زنگ
4: جاویدان
5: کابوس پادشاه
6: دو بقچه
7: یتیمان
8: در مسیر عظمت
9: نقشه‌هاى سلطنتى
10: بوى خوش کُندُر
11: روستا
12: اهورامزدا
13: انتظار
14: اعتماد
15: چشمان عقاب
16: ملکه ایران‌زمین
کتاب دوم: امپراتورى
17: در انشان
18: آشتانا
19: صرف غذا بر بام
20: شاهزاده و بانو
21: قربانیان آستیاگ
22: وحدت
23: روند معمول
24: حکم مرگ
25: دانه‌هاى انگور
26: شاهنشاه
27: دستبند
28: دریاچه خون
29: اخبارى از لیدى
30: دیدار با رایوا
31: کاساندان
32: لوحى از جانب روشن
33: آرامگاه
34: پیشروى به سوى لیدى
35: شاهان
36: کرزوس به نظاره حوادث مى‌ایستد
37: عروسى سلطنتى
38: پادشاه و فرمانده
39: سازنده امپراتورى
40: قهرمان
کتاب سوم: عشق جاودان
41: فتح بابل
42: زن و شوهر
43: زندگى‌اى جدید
44: برده‌دارى
45: شوراى جنگ
46: پیشروى به سوى شرق
47: خاطرات
48: تقدیر
49: و پس آن‌گاه
50: دختر