معرفی و دانلود کتاب صوتی نجواگر

عکس جلد کتاب صوتی نجواگر
قیمت:
۱۴۰۰۰۰ ۹۸,۰۰۰ تومان ۳۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی نجواگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی نجواگر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی نجواگر

من از بابت چیزهای زیادی تو زندگی متأسفم، اما بیشتر از همه متأسفم که بهت گفتم هیولاها وجود ندارند، متأسفم که دروغ گفتم... الکس نورث در کتاب صوتی نجواگر که از سوی نشریه‌ی گاردین، کتاب منتخب سال لقب گرفته، داستان پدر و پسری را تعریف می‌کند که بی‌هیچ هشدار قبلی خود را در میانه‌ی پرونده‌ی یک قاتل زنجیره‌ای می‌بینند؛ قاتلی که هیچ رد و نشانی ندارد و تنها مشخصه‌اش این است که در آخرین لحظه، نام قربانی را زیر گوشش زمزمه می‌کند...

درباره‌ی کتاب صوتی نجواگر

ماشین را در پارکینگ مهدکودک پارک می‌کند و درحالی‌که توجهش به صدای خنده و بازی بچه‌ها جلب شده، به سمت ساختمان مهد می‌رود. می‌داند این آخرین باری است که خودش یا پسرش جیک این مسیر را طی می‌کنند و بعد از اینکه به خانه‌ی جدید در شهر جدید اسباب‌کشی کنند، دیگر این مهدکودک هم به بخشی از خاطرات خاکستری‌شان تبدیل می‌شود. به سمت یکی از کلاس‌ها که به نظر می‌رسد خالی است می‌رود و جیک را می‌بیند که با آن جثه‌ی کوچک و نحیفش روی نقاشی‌اش خم شده و چیزهایی می‌کشد. آرام به سمتش می‌رود، دستش را روی شانه‌ی کوچکش می‌گذارد و سلام می‌کند. جیک بی‌آنکه نگاهش کند، با جمله‌ی «سلام بابایی» جوابش را می‌دهد. از او می‌پرسد که آماده‌ی رفتن هست یا نه و جیک سری به علامت تأیید تکان می‌دهد. دوستی ندارد که بخواهد برای آخرین بار از او خداحافظی کند، در عوض هنگام بیرون رفتن از کلاس، به سمت میز خالی‌ای که دقایقی پیش رویش نشسته بود دست تکان می‌دهد و می‌گوید: «یادم نمی‌ره.»

تام، نمی‌داند باید چه حسی به اتفاقی که لحظاتی پیش افتاد داشته باشد. شخصیت اصلی داستان کتاب صوتی نجواگر (The Whisper Man) نوشته‌ی الکس نورث (Alex North)، این اواخر زندگی سختی داشته است. از همان ابتدای تولد جیک، ارتباط گرفتن با او برایش کار سختی بود، و حالا هم که متوجه تعامل واضح و با صدای بلند پسرش با یک شخصیت خیالی شده، نمی‌داند باید چه واکنشی داشته باشد. آرزو می‌کرد کاش ربکا اینجا بود و کمکش می‌کرد، کاش بود و مثل همیشه جیک را برایش رمزگشایی می‌کرد، کاش بود و دلتنگی‌اش به پایان می‌رسید. اما می‌دانست که ده ماهی می‌شود ربکا در قطعه‌ای از خاک سرد گورستان به خواب رفته و دیگر هیچ‌وقت باز نمی‌گردد.

معرفی و دانلود کتاب صوتی نجواگر

تام می‌دانست که دیر یا زود، باید از آن خانه که خیلی هم دوستش داشتند اسباب‌کشی کنند. سایه‌ی خاطرات مشترک خودش با ربکا در آنجا به کنار، این خانه و یاد ربکا در گوشه‌گوشه‌اش چنگ به جان پسر کوچولوی ساکت و به‌ظاهر آرامش انداخته بودند و او را در خواب و بیداری رها نمی‌کردند. می‌دانست که جیک هیچ‌وقت به پایین پله‌ها، جایی که بدن بی‌جان ربکا را در آنجا پیدا کرده بود، نگاه نمی‌کند و او مجبور بود هر بار برای بردنش به اتاق‌خواب، او را در آغوش بگیرد و از آن نقطه رد کند. چشم‌های بسته و صورت کوچکی که از ترس خود را به سینه‌ی پدر می‌فشرد، او را مطمئن می‌کرد که دیگر نباید در این خانه بمانند. اما مقصد تازه هم چندان امن و راحت نبود...

شهر فدربنک در حالی انتظار ورود تام و پسرش جیک را می‌کشید که اتفاقات مرموزی زیر پوستش در جریان بود. مردی غریبه، از فاصله‌ای نه‌چندان دور پسربچه‌ای را سایه‌به‌سایه تعقیب می‌کرد. پسرک تمام ویژگی‌های لازم را داشت؛ کسی که پس از طلاق پدر و مادر الکلی‌اش به حال خود رها شده بود و خشم فزاینده‌اش در مدرسه، خبر از تبدیل شدنش به یک قلدر تمام‌عیار را می‌داد. پسرک در راه مدرسه به خانه در حرکت بود و به اطرافش نیز توجهی نمی‌کرد. ناگهان در دشت بایر اطراف مدرسه، تلویزیون کهنه و قدیمی‌ای را دید که دور انداخته شده بود. فکری به سرش زد؛ چند سنگ کوچک پیدا کرد و آن‌ها را یکی‌یکی، به شیشه‌ی تلویزیون کوبید. صفحه‌ی تلویزیون مثل سیبل تیراندازی سوراخ‌سوراخ شده بود. شاید این کار هم در نظر بقیه مانند دیگر کارهای پسرک، یک شرارت کودکانه به نظر می‌رسید؛ اما این بچه تشنه‌ی توجهی بود که والدینش از او دریغ کرده بودند. برای همین هم به هر نحوی تلاش می‌کرد تا دیده شود، تا اثری از خود به جا بگذارد. آن‌قدر سرگرم سنگ زدن به آن تلویزیون کهنه بود که متوجه نزدیک شدن مرد به خودش نشد. تنها زمانی به خود آمد که کسی نامش را به‌آرامی زیر گوشش نجوا کرد...

کتاب صوتی نجواگر کاری از نشر صوتی آوانامه و نشر نون است. این کتاب را با ترجمه‌ی میلاد بابانژاد و الهه مرادی و روایت سلمان ظاهری می‌شنوید.

جوایز و افتخارات کتاب نجواگر

  • نامزد بهترین کتاب جنایی معمایی سایت گودریدز در سال 2019؛
  • عنوان تحسین‌شده ، منتخب و پرفروش نیویورک تایمز؛
  • کتاب منتخب سردبیر در سایت آمازون؛
  • جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های ساندی تایمز در چندین هفته متوالی؛
  • کتاب منتخب باشگاه کتاب RICHARD & JUDY؛
  • کتاب سال به انتخاب گاردین.

نکوداشت‌های کتاب نجواگر

  • بهترین رمان جنایی دهه. (استیو کاوانا، نویسنده)
  • هم وحشتناک و هم واقعاً دلخراش. (مارک بیلینگهام، نویسنده)
  • فوق العاده ترسناک... ممکن است کمی قلبتان را نیز بشکند. (Heat)
  • یک فیلم تاریک، ترسناک، هیجان‌انگیز با حجم عظیمی از احساس. (استوارت مک براید، نویسنده)
  • اثری زیبا که قلب را تسخیر و مو بر تن راست می‌کند. (سارا پین برو، نویسنده)
  • ممکن است فکر کنید که تعداد زیادی از این رمان‌های «قاتل زنجیره‌ای» را خوانده‌اید، اما این یک نمونه بسیار خوب با شخصیت‌های قوی و حس قابل لمس غم و اندوه در پشت ترس است. (ساندی اکسپرس)

کتاب صوتی نجواگر برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های جنایی، معمایی و ترسناک علاقه دارید، این اثر شگفت‌انگیز را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی نجواگر می‌شنویم

مطمئن نبود به کجا می‌رود، اما دید که دارد به‌سمت معدن قدیمی قدم برمی‌دارد که در گوشه‌ی زمین بایر قرار داشت. در تاریکی، زمینِ خطرناکی برای عبور بود. برای همین، به‌سمت چراغ‌قوه‌های تیم جست‌وجوی معدن رفت که داشتند کار را شروع می‌کردند. در حالی که چند تایی از مأمورین روی لبه‌های زمین شیب‌دار قدم می‌زدند، چراغ‌قوه‌شان را به زمین پایین‌دست می‌تاباندند و نام نیل را فریاد می‌زدند، عده‌ای دیگر داشتند نقشه‌ها را بررسی می‌کردند و دنبال بهترین مسیری می‌گشتند که آن‌ها را به زمین پایین می‌رساند. وقتی بهشان رسید، چند نفرشان سرشان را بالا آوردند و نگاهی به او انداختند.

یکی از آن‌ها او را شناخت. «قربان؟ نمی‌دونستم امشب شیفت دارین.»
«شیفت ندارم.» پیت بخشی از حصار را بالا داد و خم شد تا به آن‌ها ملحق شود. حالا، برای گذاشتن پاهایش بیشتر هم دقت می‌کرد. «من همین دور و اطراف زندگی می‌کنم.»
«بله، قربان.»

به نظر می‌رسید که مأمور شک دارد. اصلاً معمول نبود که یک کارآگاه برای کارهای این‌جوری و به‌ظاهر دم‌دستی آفتابی شود. کارآگاه آماندا بک تحقیقات این پرونده‌ی در حال گسترش را از دفتر هدایت می‌کرد. معمولاً، تیم جست‌وجوی انتخابی از نیروهای رده‌پایین‌تر انتخاب می‌شدند. پیت می‌دانست بیشتر از تک‌تکشان در نیروی پلیس کار کرده، اما امشب، تصمیم گرفته بود همراه آن‌ها شود. بچه‌ای گم شده بود و این یعنی آن بچه نیاز داشت که پیدا شود. شاید مأمورْ جوان‌تر از آن بود که یادش بیاید دو دهه پیش چه بلاها و اتفاقاتی سر ماجرای فرانک کارتر پیش آمده بود، و همین‌طور متوجه شود چرا نباید بابت حضور پیت ویلیس برای چنین اتفاقاتی تعجب کند.

«مواظب باشین، قربان. اینجا زمین یه‌کم لغزنده است.»
«من مشکلی ندارم.»

ظاهراً، آن‌قدر هم خام بود که او را فقط به چشم یک پیرمرد ببیند. احتمالاً، هرگز، پیت را در سالن بدن‌سازی اداره ندیده بود، جایی که پیت هر روز صبح، قبل از حاضر شدن سر کار، بهش سر می‌زد. برخلاف تفاوتی که در سنشان بود، پیت مطمئن بود می‌تواند سر تک‌تک حرکات و وزنه‌ها، او را در سالن بدن‌سازی شکست دهد. معلوم بود که مواظب زمین است. مواظبت کردن از جمله از خودش در ذات و طبیعتش نهادینه شده بود.

«خیلی خب، قربان. ما داریم می‌ریم پایین. محض هماهنگی عرض می‌کنم خدمتتون.»

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه‌ی یک
نمونه‌ی دو
14 دقیقه
‌بخش اول: فصل اول
11 دقیقه
‌فصل دوم
11 دقیقه
‌فصل سوم
11 دقیقه
‌فصل چهارم
18 دقیقه
‌فصل پنجم
13 دقیقه
‌فصل ششم
20 دقیقه
‌فصل هفتم
17 دقیقه
‌بخش دوم: فصل هشتم
10 دقیقه
‌فصل نهم
16 دقیقه
‌فصل دهم
13 دقیقه
‌فصل یازدهم
9 دقیقه
‌فصل دوازدهم
13 دقیقه
‌فصل سیزدهم
12 دقیقه
‌فصل چهاردهم
22 دقیقه
‌فصل پانزدهم
14 دقیقه
‌فصل شانزدهم
14 دقیقه
‌فصل هفدهم
20 دقیقه
‌فصل هجدهم
16 دقیقه
‌فصل نوزدهم
8 دقیقه
‌فصل بیستم
10 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌یکم
11 دقیقه
‌بخش سوم: فصل بیست‌و‌دوم
12 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌سوم
20 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌چهارم
14 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌پنجم
16 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌ششم
9 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌هفتم
16 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌هشتم
13 دقیقه
‌فصل بیست‌و‌نهم
14 دقیقه
‌فصل سی‌ام
10 دقیقه
‌فصل سی‌و‌یکم
11 دقیقه
‌فصل سی‌و‌دوم
14 دقیقه
‌فصل سی‌و‌سوم
17 دقیقه
‌فصل سی‌و‌چهارم
13 دقیقه
‌فصل سی‌و‌پنجم
15 دقیقه
‌بخش چهارم: فصل سی‌و‌ششم
6 دقیقه
‌فصل سی‌و‌هفتم
11 دقیقه
‌فصل سی‌و‌هشتم
18 دقیقه
‌فصل سی‌و‌نهم
13 دقیقه
‌فصل چهلم
17 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌یکم
26 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌دوم
12 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌سوم
10 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌چهارم
6 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌پنجم
6 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌ششم
6 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌هفتم
12 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌هشتم
10 دقیقه
‌فصل چهل‌و‌نهم
12 دقیقه
‌فصل پنجاهم
12 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌یک
7 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌دوم
16 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌سوم
9 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌چهارم
15 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌پنجم
9 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌ششم
13 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌هفتم
14 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌هشتم
9 دقیقه
‌فصل پنجاه‌و‌نهم
12 دقیقه
‌فصل شصتم
10 دقیقه
‌فصل شصت‌و‌یکم
4 دقیقه
‌فصل شصت‌ودوم
9 دقیقه
‌فصل شصت‌وسوم
8 دقیقه
‌فصل شصت‌وچهارم
6 دقیقه
‌فصل شصت‌وپنجم
6 دقیقه
‌فصل شصت‌وششم
10 دقیقه
‌فصل شصت‌وهفتم
12 دقیقه
‌فصل شصت‌وهشتم
6 دقیقه
‌فصل شصت‌ونهم
10 دقیقه
‌فصل هفتادم

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی نجواگر
نویسنده
مترجممیلاد بابانژاد، الهه مرادی
راویسلمان ظاهری
ناشر چاپینشر نون
ناشر صوتی آوانامه
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابMP3
مدت۱۴ ساعت و ۱۳ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی
قیمت نسخه صوتی
۱۴۰۰۰۰ ۹۸,۰۰۰ ت ۳۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی نجواگر

tahereh
۱۴۰۳/۱۰/۱۳
کتابی فوق العاده تو زمینه جنایی روانشناسی سیر داستان پر از فراز و نشیبه و قرار نیست تو طول گوش دادن به کتاب خسته بشید من خودم کل کتاب رو یه روزه تمام کردم از بس برام جذاب بود اگر از داستان‌های جنایی خوشتون میاد این کتاب رو از دست ندید فوق العاده است.
صدای آقای سلطانی هم عالی به گونه‌ای که هر رو و
کارکتر میتونستی از دیگری تفکیک کنی صدا گذاری‌ها عالیه وهم و ترس وجودی داستان رو کاملا منتقل میکنه فقط کاش هزینه کتاب یخورده کمتر بود هر چند که به هزینه‌اش می‌ارزه:)
Nahid Ghovanloo
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
قبلا نسخه متنی این کتاب رو خوندم، خیلی جذاب و عالی است قطعه نسخه صوتی تولید گروه حرفه ای آوانامه و صدای آقای ظاهری هم بسیار عالیست حتما پیشنهاد میکنم
Rhn
۱۴۰۳/۱۰/۱۲
واااای فر خوردم... هنوز دارم گوش میدمش ولی واقعا وهم و ترس داره. و جذاااااب
مشاهده همه نظرات 3

راهنمای مطالعه کتاب صوتی نجواگر

برای دریافت کتاب صوتی نجواگر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.