معرفی و دانلود کتاب صوتی کلکسیونر

معرفی کتاب صوتی کلکسیونر

نگاه شیطان محو تماشای زیرزمین خانه‌ی کلکسیونر است. عقربه از تیره‌ترین ساعات شب نمی‌گذرد و هوای مسموم زیرزمین، ریه‌های میراندا را به سوی مرگ هل می‌دهد. کتاب صوتی کلکسیونر نوشته‌ی جان فاولز، روایت‌گر داستان یکی از شیطانی‌ترین شخصیت‌های دنیای ادبیات یعنی فردریک کلگ است. او الهام‌بخش قاتلان سریالی بسیاری بوده است و حالا می‌توانید داستان این منبع الهام را با صدای دلنشین متین ستوده و اشکان عقیلی پور بشنوید.

درباره‌ی کتاب صوتی کلکسیونر

همه چیز از جایی شروع می‌شود که فردریک کلگ در یک شرط‌بندی برنده‌ی جایزه‌ای بزرگ می‌شود، آن‌قدر بزرگ که بتواند خانه‌ای در حومه‌ی شهر برای خود دست‌وپا کند و بعد هم عاشق دختری به اسم میراندا شود و او را به خانه‌اش بیاورد. نه، صبر کنید... اگر کتاب صوتی کلکسیونر (The Collector)، یک داستان عاشقانه و رمانتیک بود ممکن بود طبق چنین داستانی جلو برود اما نوشته‌ی جان فاولز (John Fowles)، نه! بیایید دوباره و این بار حقیقت داستان را مرور کنیم: فردریک کلگ یک کارمند ساده‌ی شهرداری است که عاشق جمع کردن پروانه‌ها است و وقتی یک روز از خواب بلند می‌شود متوجه می‌شود که برنده‌ی شرط‌بندی بزرگ شده است، او خانه‌ای در حومه‌ی شهر می‌خرد، تا این‌جا همه‌چیز را می‌دانیم، اما داستان درست در همین نقطه‌ی وحشتناک است که متفاوت می‌شود: فردریک دختر موردعلاقه‌اش را تعقیب می‌کند، می‌دزدد و به این خانه می‌آورد تا او را هم مثل تمام پروانه‌هایش زندانی کند!

برای فردریک کلگ، روح میراندا هم مثل تمام پروانه‌هایی است که او عاشق جمع کردنشان است. او از دوران کودکی با یک مشکل بزرگ مواجه بوده است و آن ارتباط با آدم‌های دیگر بوده است. فردریک شاید مثل تمامی هم‌کلاسی‌های دوران کودکی‌اش قد کشیده باشد و وزن گرفته باشد؛ اما از لحاظ عاطفی هرگز رشد چندانی نداشته است. احساسات برای فردریک، شخصیت اصلی داستان صوتی کلکسیونر، دایره‌ی قرمزی بوده است که او هیچ‌گاه علاقه‌ای به قدم گذاشتن در آن نداشته است. تمام این مشکلات روان‌شناختی در نهایت او را به‌سوی تنهایی و انزوا سوق می‌دهند. او سال‌های سال، بدون این‌که بتواند با دوستان، خانواده یا همکاران خود ارتباطی اجتماعی شکل دهد به زندگی ملالت‌بار خود ادامه می‌دهد. تنها چیزهایی که در این جهان توجه او را به خود منعطف می‌کنند، پروانه‌های زیبا با بال‌های ظریفی هستند که فردریک با وسواسی سلطه‌گرانه شروع به جمع‌آوری آنان می‌کند.

حال، طعم شیرین کلکسیون‌داری زیر زبان فردریک مزه کرده است. پروانه‌ها او را از تنهایی درمی‌آورند، سرگرم می‌کنند و از همه مهم‌تر، به فردریک احساس قدرت و مالکیت می‌دهند. همین جاست که شخصیت شرور کتاب صوتی کلکسیونر نوشته‌ی جان فولز، با دختری بسیار زیبا به نام میراندا آشنا می‌شود که دانشجوی هنر است. مثل جمع کردن پروانه‌ها، او برنامه‌ای دقیق برای دزدیدن میراندا می‌ریزد و وقتی زمان درست از راه می‌رسد او مثل یک شکارچی ماهر، میراندا را در تور جنایت و توحش خود می‌اندازد و در زیرزمین خانه حبس می‌کند. خانه‌ای که با شانس خریده شده بود، برای میراندا چندان خوش‌یمن نبود.

کتاب صوتی کلکسیونر در دو بخش روایت می‌شود. بخش اول این روایت از زبان فردریک است، جایی که ممکن است ما به‌عنوان خوانندگان اثر با شنیدن گذشته‌ی فردریک برای لحظات کوتاهی هم که شده با او هم‌ذات‌پنداری کنیم. این تله‌ای است که ممکن است گریبان همه‌ی ما را بگیرد؛ اما در همین نقطه است که بخش دوم داستان روایت می‌شود. جایی که میراندا روح آزاد و هنری خود را برای ما نمایان می‌کند و دست به هر اقدامی می‌زند تا از این قتلگاه بیرون بیاید. این دو شخصیت به شکلی طعنه‌آمیز درست در نقطه‌ی مقابل یک‌دیگر قرار دارند: یکی قربانی است و دیگری جانی، یکی در پی این است تا عشق را به‌زور به چنگ بیاورد و دیگری روحی دارد به بزرگی دریا. بخش مهمی از تلاش‌های میراندا برای فرار از دست فردریک که یک روانی تمام‌عیار است، معطوف می‌شود به این‌که او به‌سختی تلاش می‌کند تا گفت‌وگوهایی را شکل دهد تا از طریق ارتباط گرفتن با عمق وجود فردریک و شناختن روان‌زخم‌های او، مرهمی برای آنان پیدا کند و سعی کند تا با توجیه کردن او در پی رفتارهای اشتباهش، از چنگال او نجات پیدا کند. این گفت‌وگوهای روانشناختی، یکی از جالب‌توجه‌ترین بخش‌های این داستان صوتی ترسناک و جنایی است.

آیا میراندا موفق می‌شود تا از خانه‌ی فردریک قاتل و روانی فرار کند؟ آیا میراندا، تنها قربانی اعمال جنایت‌کارانه‌ی فردریک بوده است یا قرار است شاهد به دام افتادن دختران معصوم دیگری نیز توسط این کلکسیونر جانی باشیم؟ برای این‌که به پاسخ سوالاتمان دست پیدا کنیم تنها کافی است تا داستان صوتی کلکسیونر نوشته‌ی جان فاولز و ترجمه‌ی پیمان خاکسار را بشنویم. وظیفه‌ی انتشار نسخه‌ی چاپی این کتاب برعهده‌ی نشر چشمه بوده است. نسخه‌ی صوتی این رمان ترسناک روانشناختی با صدای دلنشین اشکان عقیلی پور و متین ستوده و با همت نشر صوتی رادیو گوشه منتشر شده است.

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب کلکسیونر

کتاب کلکسیونر بارها مورد اقتباس نویسندگان صحنه‌ی سینما و تئاتر قرار گرفته است. در سال 1965 و به کارگردانی ویلیام وایلر، فیلمی به همین نام از این رمان تأثیرگذار به اقتباس درآمد. در سال 1986 نیز مایک د لئون فیلمی تحت عنوان «زندانی در تاریکی» را با اقتباس از کلکسیونر جان فاولز به پرده‌ی سینما برد. بین سال‌های 1971 تا 2007، گروه‌های تئاتری بسیاری به اقتباس از این اثر پرداختند و تلاش خود را کردند تا آن را به شکلی موفقیت‌آمیز به نمایش دربیاورند؛ گروه‌هایی چون تئاتر بر بونز، West End presentation و Gothenburg English Studio Theatre.

نکوداشت‌های کتاب کلکسیونر

• تمام صفحات این رمان، در اثبات این نکته است که نویسنده یک داستان‌نویس ماهر و چیره‌دست است. (نیویورک‌تایمز)
• جان فاولز استعداد خیره‌کننده‌ای در روایت داستان دارد. کار او درخشان است. (ایندیپندنت)
• مختصر، جزئی و بی‌پرده، یک رمان بسیار هیجان‌انگیز و هوشمندانه که با درون‌مایه‌های روانشناسانه و اجتماعی روایت شده است. (ساندی‌تایمز)
• هیچ کتابی به اندازه‌ی این داستان هول‌انگیز که مخوف‌ترین نقاط زیرزمین را به شما نشان می‌دهد، باعث نمی‌شود که شما قدردان نعمتی به نام فضای باز باشید! (گاردین)
• بی‌نظیر است. هنرمندی از دنیای قدرتمند تخیل. (ساندی تایمز)

کتاب صوتی کلکسیونر برای چه کسانی مناسب است؟

عضوی از کلکسیون فردریک کلگ بودن مساوی است با خشک شدن کنار پروانه‌هایی مرده. کتاب صوتی کلکسیونر، یکی از مهم‌ترین آثار ادبی کلاسیک در ژانر جنایی و ترسناک روانشناختی است. شنیدن این کتاب صوتی را به تمام کسانی که دوست دارند وارد ذهن قاتلانی که دچار اختلالات روانی هستند، پیشنهاد می‌دهیم.

در بخشی از کتاب صوتی کلکسیونر می‌شنویم

سعی کردم وانمود کنم همه چیز رو فوت آبم و البته که فهمید. پیر بود و وحشتناک بود، وحشتناک. هم رفتار کثیفش، هم قیافه‌ی کریهش. فرسوده بود، عامی، شبیه گونه‌ای که هیچ دوست نداری در کلکسیونت نگه داری.

به میراندا فکر کردم، اگر مرا در آن وضعیت می‌دید... همان‌طور که گفتم سعی خودم را کردم؛ ولی بد بود و خیلی هم سعی نکردم. از آن دست آدم‌های زمختی نیستم که خودشان را تحمیل می‌کنند، هیچ‌وقت این مدلی نبوده‌ام، همیشه آرمان‌های والاتری داشته‌ام به‌قول‌معروف.

فهرست مطالب کتاب صوتی