معرفی و دانلود کتاب جراح دیوانه

عکس جلد کتاب جراح دیوانه
قیمت:
۲۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب جراح دیوانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب جراح دیوانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب جراح دیوانه

کتاب جراح دیوانه اثر درخشان و تحسین‌برانگیز یورگن توروالد، داستان زندگی عجیب و حیرت‌انگیز پزشک و جراحی آلمانی را روایت می‌کند که در سالیان پایانی عمرش به جنون ادواری مبتلا و اشتباهات نابخشودنی فراوانی را مرتکب می‌شود که صدمات بسیاری به بیماران می‌زند.

درباره کتاب جراح دیوانه:

فردیناند زائربروخ جراح مشهور اهل کشور آلمان، در زمانی می‌زیست که نازی‌ها بر این کشور تسلط داشتند. او که پیش از به قدرت رسیدن هیتلر هم فردی نامی و معروف محسوب می‌شد، با وجود مخالفتش برای عضویت در حزب نازی هیچ‌گاه مورد آزار و اذیت دیگران قرار نگرفت. ابتکارات متعددی که این پزشک در جراحی ایجاد کرد نام وی را تا ابد در دنیای پزشکی ماندگار کرده است.

او نخستین فردی بود که کارد پزشکی را در قلب انسان فرو برد و برای اینکه در حین عمل خون به بدن بیمار برسد، از قلبی مصنوعی ساخته خودش بهره برد. درمان بیماری‌های سل ریوی، سرطان مری و خارج کردن غده سرطانی از کبد یا ریه، به کمک عمل جراحی تنها چند نمونه از ابتکاراتی است که این جراح خارق‌العاده برای نخستین بار به انجام آن‌ها روی آورد. بسیاری از رهبران کشورها همچون استالین دیکتاتور شوروی و آلفونس سیزدهم پادشاه اسپانیا توسط زائربورخ تحت عمل جراحی قرار گرفتند.

او پزشک متبحری بود که کم‌کم جنون خطرناکی بر تمام زندگی‌اش سایه افکند، به طوری که در اتاق عمل حین انجام یکی از عمل‌های جراحی، مغز یکی از بیمارانش را تکه‌تکه کرد! با این حال و بعد از گرفتار شدن به این جنون ادواری، دکتر فردیناند زائربروخ حاضر به ترک بیمارستان و محل کارش نمی‌شود اما در نهایت او را به اجبار از حرفه‌اش برکنار می‌کنند تا اینکه روزی او مجبور می‌شود در خانه‌اش یک عمل جراحی انجام دهد.

در علم پزشکی باور بر این بود افرادی که حافظه خود را تا پایان عمرشان به کار می‌گیرند، به فراموشی و نسیان در زمان پیری دچار نمی‌شوند. زائربروخ پزشکِ دانشمندی بود که همچون دیگر پزشکان و دانشمندان به کتاب‌خوانی می‌پرداخت و اجازه نمی‌داد حافظه‌اش از کار بیفتد، از این رو از چنین شخصی انتظار نمی‌رفت به فراموشی‌ای که در نهایت به جنون ادواری تبدیل شود، مبتلا گردد و بر اثر این دیوانگی مرتکب قتل بیمارانش شود.

یورگن توروالد (Jurgen Thorwald) پس از پایان جنگ جهانی دوم به نوشتن خاطراتش از این دوران روی آورد و تصمیم گرفت شرح حال زندگی زائربروخ را در کتابی به نام جراح دیوانه (The Dismissal, the last days of Ferdinand Sauerbruch surgeon) به روی کاغذ بیاورد. زمانی که چنین تصمیمی گرفت این پزشک مشهور رخت از جهان بربسته بود و دسترسی به وی امکان نداشت. از این رو تروالد برای نوشتن وقایع زندگی وی به سراغ دستیاران، شاگردان و بیمارستان‌هایی که زائربروخ در آن‌ها فعالیت می‌کرد رفت.

کتاب جراح دیوانه به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به رمان‌های تاریخی و داستان‌های واقعی علاقه‌مند هستید، این کتاب را از دست ندهید.

با یورگن توروالد بیشتر آشنا شویم:

هاینس بونگارتز با نام مستعار یورگن توروالد نویسنده، مورخ و روزنامه‌نگار آلمانی در 28 اکتبر سال 1915 متولد شد. شهرت او اغلب به دلیل تحقیقاتی بود که در تاریخ پزشکی قانونی و جنگ جهانی دوم انجام داد.

توروالد کارش را از سال 1933 در آلمان نازی و در مؤسسه انتشاراتی Die Braune Post (نامه قهوه‌ای) شروع کرد. او هنگام جنگ به عنوان نویسنده تبلیغاتی و با تأکید بر لوفت وافه فعالیت می‌کرد. بعد از اشغال آلمان، هاینس بونگارتز نامش را به یورگن توروالد تغییر داد تا اینگونه بتواند در کشورش که حالا دیگر به اشغال نیروهای تفقین درآمده بود به کار بپردازد. در سال 1947 هم او به طور قانونی این نام را برای خود انتخاب کرد. او سرانجام در چهارم آوریل سال 2006 درگذشت.

در بخشی از کتاب جراح دیوانه می‌خوانیم:

جراح نابغه جواب داد من جراح هستم نه پزشک و شما که پزشک هستید باید بفهمید چرا رنگش قرمز شده و او را معالجه کنید. اما در آن بیمارستان هیچ پزشکی نتوانست به علت تغییر رنگ کارل پی ببرد چون سرخی صورت و بدن او با علایم هیچ بیماری تطبیق نمی‌کرد. بیماری‌هایی وجود دارد که بعد از اینکه انسان مبتلا به آن‌ها شد صورت و بدنش سرخ‌رنگ می‌شود ولی آن بیماری‌ها علایم دیگر هم دارد و درجۀ اول علامت آن‌ها تب است و سرخی صورت و بدن، در آن امراض جزو علایم فرعی به شمار می‌آید و کارل تب نداشت و عارضۀ دیگر هم در او دیده نمی‌شد حتی به‌خوبی غذا می‌خورد و می‌خوابید. روز بعد، چند نفر از دوستان سیاسی کارل با تعیین وقت قبلی به بیمارستان آمدند تا اینکه موفقیت در عمل جراحی و بهبود او را به وی تبریک بگویند و هنوز کارل نمی‌دانست که سرخ شده است.

ولی چون ممکن بود که آشنایان کارل بعد از اینکه او را دیدند از قرمزی صورتش متحیر یا متوحش شوند قبل از اینکه وارد اتاق بیمار شوند به آن‌ها گفتند بعد از دیدن رنگ قرمز صورت دوستتان متعجب نشوید چون این رنگ از آثار جانبی عمل جراحی کلیه است و بعد از چند روز رفع خواهد شد. کارل هم‌مسلکان را با نشاط پذیرفت و یکی از آن‌ها برای اینکه لطیفه‌ای بگوید اظهار کرد رهبر عزیز و بزرگ ما همواره در باطن سرخ بوده و اینک در ظاهر نیز سرخ است. کارل که از سرخ شدن رنگش اطلاع نداشت معنای آن لطیفه را نفهمید و یک زن پرستار که به بهانۀ پذیرایی از میهمانان در اتاق حضور داشت برای آنکه بیمار ناراحت نشود حرف را عوض کرد و نگذاشت بیمار از دوستان خود راجع به معنای آن لطیفه توضیح بخواهد ولی بعد از رفتن آنها، کارل کنجکاو شد و برخاست و چون در آن اتاق آینه نبود به پنجره نزدیک شد، و پرده‌ای را که مقابل شیشه‌های پنجره بود، کنار زد و خود را در شیشه نگریست.

فهرست مطالب کتاب

سخنی با همراهان
مقدمه
قسمتی از کارهای برجستۀ یک جراح
دستکاری در غده‌های باطنی
چند کلمه راجع به آشیانۀ عقاب
سرخ شدن تمام بدن
بر سر هنرپیشه چه آمد؟
تشکیل کنگره‌ای برای تحقیق
موضوع دستکش
درمان دو بیمار با مالش نخاع
نکوهش پزشکان آلمان از طرف زائربروخ
به خاطر آوردن اولین درس تشریح
استاد فهمید که بیمار را کشته است
برای درمان زائربروخ
دو واقعه از زبان یک پزشک ایرانی
وحشت جراح نابغه از بیماری کزاز
زائربروخ نمی‌خواست راجع به او تبلیغ شود
عمل جراحی برای در آوردن ریشه‌های سرطان
ابتکار ماساژ قلب بی حرکت
زائربروخ تحت حمایت فاتح برلین قرار گرفت
تهمتی که آمریکاییان به زائربروخ زدند
مغز بیمار را مثل کیک قطعه قطعه کرد
مردی که به اموات عمل شده رسیدگی می‌کرد
موضوع بازنشسته کردن زائربروخ
نتیجۀ عجلۀ یک خبرنگار فرانسوی
زائربروخ برای معاش دچار عسرت شد
روش استاد برای پی بردن به سفیلیس
اشتوفان برگ که به هیتلر سوء قصد کرد
کار کردن استاد به سمت دستیار
یک مرد فراری که وارد زندگی زائربروخ شد
آغاز عمل کردن در خانه
دو دوره جراحی در خانه
عمل در غدۀ هیپوتالاموس در خانه
مراسم یکصدمین سال یک جراح بزرگ
مسافرت به مونیخ
آخرین بیمار زائربروخ
مرگ زائربروخ

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب جراح دیوانه
نویسنده
مترجمذبیح الله منصوری
ناشر چاپیانتشارات تاو
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات216
زبانفارسی
شابک978-622-973-477-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان واقعی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب جراح دیوانه

سیامک ترکاشون
۱۳۹۵/۵/۱۴
از مترجم توانا وفاضل کتاب روانشاد منصوری باید تشکر کرد برای ترجمان عالی کتاب-واز سایت خوب کتابراه در انتشار ان.
یادم هستدر دوران محصلی پاورقی انرا در مجلات ایرانی می‌خواندم. (دهه1340-1350). البته مفصلتر. زاخر بروخ (تلفظ صحیح المانی اسم) واقعا مردی نابغه بود که دراثر انچه امروزه "زوال تدریجی عقل "
نامدارد دچار این مشکل شد.
اگرچه کتاب شرح کامل وگویای کارهای او چندان گویا نیست (نویسنده) - اما قدرت ترجمه وتالیف مرحوم منصوری مترجم توانای ایرانی بسیاری از ابهامات ایجاد شده در اثر اختصارات نویسنده را در شرح پوشش داده است. ودر مجموع باید امتیاز عالی را برای کتابراه در تلاشی که برای انتشار اثار خوب وعلمی وفرهنگی می‌کند درنظر گرفت. امتیاز بنده در اینجا برای ترجمه مرحوم منصوری وسایت کتابراه است. که عالی تعلق می‌گیرد. ولی امتیاز بنده به نویسنده -درنهایت-خوب می‌باشد. البته نمیدانم ستاره‌ها را درست تفسیر کردم یاخیر؟کاش در بالای ان دقیق می‌نوشتند. از چپ براست:بد-ضعیف-متوسط-خوب-عالی
کاربر ت
۱۳۹۹/۱۰/۲
کتاب خوبی بود، جذاب و سرگرم کننده.
برشی از کتاب:
«زائر بروخ با اینکه نابغه جراحی بود، جراحی را ناشی از ناتوانی علم پزشکی می‌دانست و می‌گفت اقدام به عمل جراحی اعتراف به عجز از طرف علم پزشکی و در واقع از طرف پزشکان است که نتوانسته‌اند تمام قواعد علمی پزشکی را که بر بدن انسان حکومت می‌کند کشف قبل
کنند.
تمام پزشکان آلمان، از جنگ جهانی دوم از زخم زبان زائر بروخ رنجور بودند چون آن جراح بزرگ، بدون اینکه نظریه خود را دز لفاف الفاظ ملایم بپیچاند به پزشکان آلمانی می‌گفت هر کس که از یک بیماری می‌میرد، قربانی نادانی شما می‌شود و مسئول هر تومور (غده) غیر قابل علاج که در بدن کسی به وجود می‌آید شما هستید و اگر مرگ اشخاص در پایان یک دوره از عمر حتمی بود، هیچ کس نباید قبل از آن از بیماری و غده‌های غیرقابل درمان بمیرد. چون محال است که علم پزشکی، قادر به درمان تمام امراض و زخم‌ها و غده‌های بدن نباشد ولی شما، بر اثر تنبلی و بطالت و تمایل به استفاده از لذات زندگی در صدد برنمی آیید که به تمام قواعد علم پزشکی پی ببرید.
او می‌گفت من جراح هستم باید کفاره نادانی شما را بدهم چون قطع یک عضو و بیرون آوردن یک غده که شما دستور آن را به من می‌دهید درمان نیست بلکه چون مثله کردن بیمار است.»
آرزو معماریان
۱۴۰۱/۵/۱۳
یادم میاد اولین کتابی که از استاد ذبیح الله منصوری خوندم زمانی بود که اول راهنمایی بودم و علاقه‌مند شدنم به مطالعه را مدیون ایشون هستم؛ این نکته رو ازین جهت گفتم که بدونید با شخص مترجم و سبک نگارش ایشون کاملا آشنا هستم؛ در مورد کتاب جراح دیوانه باید بگم کاملا جذاب و پر از اطلاعات مفید هست اما هرگز نباید و نمیشه به عنوان یک منبع علمی یا زندگی‌نامه معتبر از سال‌های اخیر زندگی زائربروخ بهش نگاه کرد، حتی به جرات میگم با توجه به جستجوهایی که کردم و سبک تالیف منحصر به فرد استاد منصوری به احتمال زیاد بخش‌هایی از کتاب از قول نویسنده‌ی اصلی نیستند و نمیشه از صحت اونها مطمئن بود. به عنوان مثال عنوان اصلی کتاب die entlassung به معنی "اخراج" هستش نه جراح دیوانه - که البته حقیقتا برازنده‌ی پزشکی به بزرگی زائربروخ نیست! یا مثلا در مورد دکتر حجازی که به عنوان دستیار ایرانی دکتر زائربروخ معرفی شده‌اند هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست.
ضمنا گذشته از اصطلاحات علمی اشتباهی که در کتاب گفته شده حتی نمیشه کاملا مطمئن بود که اعمال فردیناند زائربروخ ناشی از جنون ادواری بوده باشن چون ویژگی‌های این بیماری با آنچه که در ایشون بروز میکرده کاملا متفاوته... با همه‌ی این احوال ذبیح‌الله منصوری و دکتر زائربروخ هر دو پدیده هستند. اسنتاد منصوری به جهت نگارش جذاب و سبک تالیفی منحصر به فرد خودشون و جمع آوری اطلاعات اضافه‌ای که کتاب رو جذاب‌تر میکنه و زائربروخ به جهت تمام نبوغ و نوآوری‌هایی که در علم پزشکی داشته. فقط‌ای کاش در چاپ مجدد حداقل غلط‌های املایی و اصطلاحات پزشکی اصلاح می‌شدند.
در آخر پیشنهاد میکنم حتما کتاب رو مطالعه کنید اما همه‌ی مطالب اون رو بدون تحقیق باور نکنید.
مژگان پاک
۱۴۰۳/۷/۱۲
عالی بود. چقدر این مرد نابغه بوده. روحش شاد. حتی تو گوگل عکسشو سرچ کردم و دیدم. حیف و صد هزار حیف که فراموشی باعث حوادث ناگوار در زمان جراحیهاش شد. چقدر عاشق کارش بوده و چقدر انسان و خلاق و اعجاب انگیز بوده این مرد، که به مال دنیا چشم نداشته و فقط عاشق کشفیات و بهبود بیماران بوده. کاش در این دوره و ازین افراد زیاد بودن به بشریت کمک میکردن. البته پروفسور سمیعی که جراح مغز و اعصابه هم در آلمانه و باعث افتخاره. شاگرد زائر بروخ دکتر حجازی هم در طول زندگیش از روش استادش در ایران استفاده کرد و کلی انسان رو نجات داد چقدر مهربون بوده چه خدماتی انجام داده بدون اجرت هم کار میکرده، درست مثل زائر بروخ استادش. ولی خوندم در بیمارستان شریعتی مشهد در یک قبر بسیار رنگ و رو رفته و پاک شده در گوشه‌ای به خاک سپرده شد😪 اونم فقیر از دنیا رفت. چقدر ما انسانها نمک نشناسیم که با بهترین دانشمندامون بدترین رفتارها رو میکنیم و قدرشونو نمیدونیم تازه بعد مرگ میفهیم. خود دولت آلمان شرقی نخواست تلاش کنه تا حقوق بازنشستگیه این نابغه برقرار شه و در فقر مطلق از دنیا رفت. زهی تاسف😔. روحشون شاد. که برای ارتقای پیشرفت بشریت قدم به زمین گذاشتن🙏🤲
M.s
۱۴۰۲/۶/۸
برای من این کتاب بیش از اندازه جذاب بود پیشنهاد میکنم این کتاب رو اصلا از دست ندین سرگذشت زندگی واقعی پزشکی نابغه است و شخصیتی بی نهایت غیر قابل توصیف دارن که همه چیزشون آدم رو تحت تاثیر قرار میده درابتدا بگم کتاب با زبان فوق العاده ساده درباره بیماری‌ها صحبت میکنه که برای تمام آدم‌ها قابل فهم باشه و اصطلاحات پزشکی پیچیده رو بانثری روان بازگو کرده و از نبوغ و جسارت زائر بروخ خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم کسیکه برای اولین بارجراحی قلب رو انجام میده یا کسیکه موقع عمل قلب بیمار قلبش از کار میفته و با ماساژ دادن قلب رو دوباره احیا میکنه بجز نبوغ علمی شخصیتی فوق العاده داشته بطوری که اجازه نمیده دربارش در برنامه رادیویی صحبت کنند یا از بیماران پول نمیگرفته و با حقوق معمولی بیمارستان زندگیش رو میچرخونه درحالی که میتونست مثل اکثر پزشکان امروزی با کارش تجارت کنه ولی فقط بفکر نجات انسانها بوده و از مال دنیا چیزی نداشته و کارش درحدی خوب بوده که تمام آدم‌های سیاسی و رئیس جمهور و.. ‌ بدست ایشون عمل میشدند ازجمله پادشاه انگلیس رو عمل میکنه و بعداز عمل جشنی ترتیب میبینند و در جشن زائر بروخ متوجه میشه دستیارش که ایرانی هم بوده رو اجازه ندادن بیاد و بخاطر دستیارش از اون جشن که پادشاه و... حظور داشتن جشن رو ترک میکنه که اونها به اجبار دستیارش رو میارن چنین شخصیتی بوده ایشون و اونقدر من تحت تاثیر قرار گرفتم که با اسم کتاب به شدت مخالفم و پزشک دیوانه اصلا برازنده شخصی مثل ایشون نیست که بخاطر جنونی که در اواخر عمرش بهش دست میده که ناخواسته بوده بنظرم کار درستی نبود که چنین اسمی روی کتاب ایشون بزارن کسیکه امروز هم از اکتشافاتش مثل ماساژ قلب پزشکان استفاده میکنن
نیلوفر معتبر
۱۴۰۰/۵/۱
کتابی بود که در بحبوحه داستان، اطلاعات پزشکی رو با زبان ساده و به اقتضای داستان، بیان می‌کنه و برای اونایی که به این علم علاقمند هستن، لذت بخشه... با وجود اینکه زائربروخ تو تمام طول زندگیش، اهل فخرفروشی نبود و با اون همه ابتکارایی که به خرج داد، متواضع موند و اهل مال و منال نبود، ناگهان محکوم شد به یک روند نزولی و این، میتونه یه تلنگر باشه برای ما که هیچ چیز همیشگی نیست... نکته جالب ماجرا قدرتمندی تصوراتیه که ما از بعضی آدما داریم و اونا رو تا حد خدا بالا می‌بریم؛ همین تصورات، خیلی وقتا میتونه ما رو به راه غلط بکشونه و باعث میشه دقیقاً جاهایی که باید حرف بزنیم، سکوت کنیم (مثل اون افرادی که در اتاق عمل بودند و میدونستن که زائربروخ داره اشتباه میکنه، اما چون تصورشون از اون، یه آدم نابغه بود که غیرممکنه ازش خطایی سر بزنه، سکوت می‌کردن!)
فرزانه سلیمی
۱۴۰۱/۱/۱۱
اگر انسان واقعاا عاشق کاری که انجام می‌ده باشه و به هدفش ایمان داشته باشه، از خیر پول و مقام میگذره، وجدان کاریش بالا میره و تمام عمرش رو برای هدفش میذاره؛ زائربروخ یک جراح عاشق، توانمند و نابغه بود که افتخارات زیادی رو برای علم پزشکی به ارمغان آورد و برای اینکه از جراحی و بیمارستان که عشق زندگیش و بود دور نشه از حقوق بازنشستگی امتناع کرد، او هرگز به مال اندوخته اهمیت نمیدادو هیچ اندوخته‌ای برای دوران بازنشستگی‌اش در نظر نگرفت؛ در اواخر عمر این جراح نابغه دچار اختلال فراموشی گردید و با وجود کارنامه‌ای درخشان در اثر این اختلال، فجایعی را به وجود آورد و در نهایت با تهیدستی و فقر در سن ۷۵سالگی در همان بیمارستان محل کارش دار فانی را وداع گفت...
فاطمه قربانی
۱۳۹۸/۶/۵
کتاب خوبی بود و به یک نکته خیلی مهم یعنی سن بازنشستگی اشاره کرده بود چون حتی نوابغ هم میتونن دچار مشکل بشن ونتونن بدرستی کارکنن پروفسور زائر بروخ هم یکی از نوابغ سرشناس و از بهترین جراحان بوده که دچار چنین مشکلی شده به نظر من باید مردم بدونن ک هرکاری از هرکسی بعیده حالاچه آگاهانه چه غیر آگاهانه و و اعتمادو تعصب بیش ازحد به یک نفر باعث میشه که زندگی افراد زیادی به خطر بیفته حتی اگه اون فرد درکارش بی‌نظیر نابغه باشه واینکه این کتاب منو با این جراح بزرگ آشناکرد که تا قبل ازخوندن این کتاب نمیدونستم کی هست. ممنون بابت کتاب خوبتون
امیررضا شمس
۱۳۹۹/۵/۱۶
با سلام و ممنون از دست اندرکاران نرم افزار کتاب راه
عرض کنم خدمت تمامی دوستانی که این دیدگاه رو مطالعه می‌کنند که، این کتاب یک کتاب عالی هستش که در طول مطالعه یک حالت داستانی و ژانر تریلر این کتاب با دنیایی از اطلاعات مفید در موارد مختلف مواجه میشوید
فقط باید عرض کنم خدمت تمامی دوستان که تنها که
مشکلی من در این کتاب با آن مواجه شدم ویراستاری نا صحیح و غلط‌های املایی و چاپی اون بود که کمی در زمان مطالعه ذهن رو از موضوع اصلی پرت میکرد فقط واسه همون ۴ ستاره دادم و اگه می‌شد ۴ و نیم ستاره میدادم چون کتاب بسیار عالی و خوبی است.
منتقد ادبی: امیررضا شمس
zahra Yaghoobi
۱۴۰۰/۹/۲۱
هر آن هنگام عمل‌های جراحی زائر بروخ قلبم میومد توی دهنم
به نظر من عنوان جراح دیوانه بیشتر برازنده‌ی دستیارانش بود که بی تفاوت هنگام اشتباهات واضح بروخ سکوت کردند. درسته قبول دارم که به مهارتش اعتماد داشتند ولی بعد از یکی دوبار که غده‌های اصلی بیمارو قطع کرد و یک بار هم که منجر به مرگ یکیشون شد که
باید میفهمیدند مشکل از کجاست. حتی خود بروخ هم بهشون گفت که این بیمار ترشح هورمون هاش دچار مشکل شده ولی بازم نفهمیدن!!
پ. ن: اگه از خوندن رمانای فانتزی و یکنواخت خسته شدین و دلتون یک داستان واقعی وهیجان انگیز میخواد این کتابو بخونین
sadegh roknizade
۱۳۹۵/۱۲/۷
عالی من ادم کتاب خونی زیاد نیستم اما چندین بار که همت کردم بخونم چند تا کتاب رو باز وسطش کنار گذاشتمشون اما این کتاب انقدر جالب بود که 4 روزه تمومش کردم شبا تا وقتی که خوابم بگیره می‌خوندم نظر منه اما خیلی عالی هست حتما بخونن اونایی که به این سبک علاقه دارند معمایی راز الود.... ممنون
مهسا شکرنژاد
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
کتاب فوق العاده بود، و شاید یکی از دلایلی که باعث شد کتاب رو برای خوندن انتخاب کنم مترجم اون آقای ذبیح الله منصوری بود که از دوران دبیرستان تعداد زیادی از کتابهایی که توسط ایشون ترجمه شده بود خوندم، و سبک ترجمه هاشون رو دوست دارم بسیار سلیس و روان و زیبا طوریکه جملات کاملا به هم مرتبط هستن ترجمه هم کردن،
داستان کتاب خیلی جالب بود طوریکه من اوایل با اینکه توضیح کتاب رو خونده بودم باز باورم نمیشد واقعیت داشته باشه و مجددا به اول کتاب رجوع کردم، نکات پزشکی کتاب خیلی آموزنده بود. ممنون کتابراه🙏
sara st
۱۳۹۷/۶/۱۴
امیدوارمممم اینگونهههه کتاب هاییی واقععع گرااااهررروزززتعدادشوننن بیشتررروبیشتررربشهههه آدم وقتییی این کتابارومیخونهه احساس میکنههه خودش تویی اون موقعیتهههه وعمق ماجراااروووحس میکنههه👏👍وآدم حس نمیکنهههه مثل کتابای تخیلییی یکییی میخوادگولش بزنههه باافکارشخصیشوووتحمیل کنهه البتههه کههه بعضی یه شده تخیلااااپایهههه سرییی واقعیت هاوپیشرفت‌ها ولییی بعضیاااااگههه کتابای تخیلییی روازنویسنده‌های پرمغزبخونیم بههه نظرم اونم بههه اندازههه واقع گراااهاااارزش دارههه شایدم بعضی وقتابیشتررررر.
امیرحسین
۱۴۰۲/۱/۱
کتاب عالی است. تفکرات و اعمال انسانی که در مرز نبوغ و جنون قرار دارد و اینکه چگونه زندگی انسانها می‌توان ملعبه دست چنین اشخاصی قرار گیرد. کسانی که حتی با تمام خطراتشان برای جامعه، از سوی مراکز قدرت حمایت می‌شوند.
حتی وقتی بی هیچ دلیلی قلب بیمار تحت جراحی را از جا می‌کند و در سطل زباله می‌اندازد
کسی را یارای مخالفت با او نیست
برای اولین این کتاب را در دهه ۶۰ در زمانی که بعنوان پاورقی در مجله دانستیها چاپ میشد خواندم. از اینکه هم اکنون همه آن را بکجا در اختیار دارم خوشحالم
poorya zarei
۱۳۹۷/۱۰/۲۷
در این که زائر بروخ جراح بزرگی بوده‌اند هیچ شکی نیست که چه خدمات بزرگی به بشر و علم پزشگی کرده‌اند ولی هرچقدر با خودم کلنجار میرم نمی‌تونم اشتباه اون آدمایی که آنچنان به این مرد اطمینان داشتند که با دیدن کارهای غیر عقلانی این مرد بازهم دم نمیزدند و فقط بله استاد می‌گفتند، کنار بیام باید این عادت و اخلاق بد رو که چنین نوابغی رو تا حد خدا بالا میبریم رو ترک کنیم و بدونیم که اشتباهاتی پیش پا افتاده از سویشان کاملاً ممکن می‌باشد
مشاهده همه نظرات 685

راهنمای مطالعه کتاب جراح دیوانه

برای دریافت کتاب جراح دیوانه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.