معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی فرهنگ کباب

عکس جلد کتاب صوتی فرهنگ کباب
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی فرهنگ کباب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی فرهنگ کباب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی فرهنگ کباب

رفیق شامی در کتاب صوتی فرهنگ کباب که یک داستان کوتاه است، قصه‌ی یک محله را تعریف می‌کند که بهترین و یا شاید هم خودپسندترین قصاب (و یا طبق گفته‌ی خودش هنرمند کباب) را در خود جای داده و روزی با آمدن چند توریست، قصه‌ی این قصاب به‌کلی عوض می‌شود...

درباره‌ی کتاب صوتی فرهنگ کباب

رفیق شامی (Rafik Schami) در کتاب صوتی فرهنگ کباب (Kebab ist Kultur) داستان محمود را روایت می‌کند. برای محمود قصاب، کارد و ساطور و گوشت نرم بره، بیش از آنکه ابزار کار و ملزومات قصابی باشد، وسایل خلق یک اثر هنری است. البته این چیزی است که خودش به آن اعتقاد دارد. محمود در کنج یک محله‌ی معمولی یک دکان قصابی دارد که در گوشه‌ای از آن، خودش گوشت را کباب و برای مشتری سرو می‌کند. برای همین هم هست که از لفظ «قصاب» و «قصابی» خوشش نمی‌آید و بیشتر تمایل دارد که مردم او را یک «هنرمند کباب» صدا بزنند.

گرچه محمود دراین‌باره کمی خودستایانه برخورد می‌کند، ولی بقیه‌ی اهالی محل هم عقیده دارند که کباب او بهترین است. آن‌چنان با سلیقه گوشت را تکه می‌کند و ادویه می‌زند و به سیخ می‌کشد که گویی در حال اجرای یک نمایش تمام اعیار است. برای همین هم هست که کبابش یک ریال از بقیه گران‌تر است و مردم همگی زمانی که بخواهند جلوی مهمانی آبروداری کنند، سری به دکان کبابی محمود می‌زنند.

دکان کبابی خود قصه‌ای مفصل دارد. این مغازه‌ی کوچک که همیشه‌ی خدا از تمیزی برق می‌زند، مثل حجله‌ی نوعروسان تزئین شده تا بیش از پیش هنر هنرمند کباب را به رخ بکشد. محمود از سلیقه و توجه هیچ چیز برای این مغازه کم نگذاشته و اگر به حال خودش رهایش کنی می‌تواند کل روز را از هنر پیچیده و دستور محرمانه و مخلوط ادویه‌ی سری‌اش که پدرش از هندوستان آورده و جانش را در این راه گذشته و چه و چه و چه حرف بزند. مردم، به‌خصوص سایر کسبه‌ی محل، از این همه غرور محمود شاکی‌اند اما خودشان هم در ته دل می‌دانند که کباب محمود رقیب ندارد.

قصه‌ی محمود زمانی از روال آرام هرروزه خارج می‌شود که عده‌ای توریست، به‌به و چه‌چه‌کنان پا به دکانش می‌گذارند. آن‌ها از در و دیوار عکس می‌گیرند و مدام از هنر و سلیقه‌ی محمود تعریف می‌کنند. محمود هم با وسواس تمام، هنرش را برای آن‌ها به نمایش می‌گذارد و کبابی برایشان آماده می‌کند که تابه‌حال دست هیچ بنی بشری نداده، اما...

رفیق شامی نویسنده‌ی این کتاب، متولد سوریه است و در آلمان زندگی می‌کند. ریشه‌ی سوری او یکی از عواملی است که در خلق این قصه بسیار تأثیرگذار بوده. او با اتکا به این ریشه، فضایی را ترسیم کرده که فرهنگ خاورمیانه‌ای در آن جلوه‌ی پررنگی دارد و مخاطب ایرانی نیز با آن به خوبی ارتباط برقرار می‌کند. این کتاب یک داستان کوتاه از مجموعه داستانی است که در کتاب «مگس‌دوش» (Der Fliegenmelker und andere Erzahlungen) منتشر شده.

کتاب صوتی فرهنگ کباب اثری از انتشارات خانه‌ی رود و نشر صوتی ترانه‌ی پدرام است. این کتاب را با ترجمه‌ی حمید زرگرباشی و روایت نوید پدرام، محمد کربلایی، رضا بصیری و سحر حمیدی می‌شنوید.

کتاب صوتی فرهنگ کباب برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های کوتاه اجتماعی علاقه داشته باشید، از شنیدن این کتاب لذت خواهید برد.

در بخشی از کتاب صوتی فرهنگ کباب می‌شنویم

حدود پانصد متر دورتر از خانه‌مان، جایی که کوچه‌مان به خیابان ماشین‌رو، روی پل پرازدحامی می‌خورد، دکان قصابی محمود قرار داشت. اگر می‌فهمید که من او را قصاب نامیده‌ام سخت عصبانی می‌شد و به همه‌ی مقدسین ناسزا می‌گفت که چرا همچون ابله پستی را که مقام او را این چنین تنزل داده، به سزای عملش نمی‌رسانند.

فهرست مطالب کتاب صوتی

19 دقیقه
فرهنگ کباب

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی فرهنگ کباب
نویسنده
مترجمحمید زرگرباشی
راوینوید پدرام، محمد کربلایی، رضا بصیری، سحر حمیدی
ناشر چاپیانتشارات خانه‌ی رود
ناشر صوتیانتشارات ترانه پدرام
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابMP3
مدت۱۸ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی فرهنگ کباب

م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
رفیق شامی (Rafik Schami) در کتاب صوتی فرهنگ کباب (Kebab ist Kultur) داستان محمود را روایت می‌کند. برای محمود قصاب، کارد و ساطور و گوشت نرم بره، بیش از آنکه ابزار کار و ملزومات قصابی باشد، وسایل خلق یک اثر هنری است. البته این چیزی است که خودش به آن اعتقاد دارد. محمود در کنج یک محله‌ی معمولی یک دکان قصابی دارد که در گوشه‌ای از آن، خودش گوشت را کباب و برای مشتری سرو می‌کند. برای همین هم هست که از لفظ «قصاب» و «قصابی» خوشش نمی‌آید و بیشتر تمایل دارد که مردم او را یک «هنرمند کباب» صدا بزنند.
گرچه محمود دراین‌باره کمی خودستایانه برخورد می‌کند، ولی بقیه‌ی اهالی محل هم عقیده دارند که کباب او بهترین است. آن‌چنان با سلیقه گوشت را تکه می‌کند و ادویه می‌زند و به سیخ می‌کشد که گویی در حال اجرای یک نمایش تمام اعیار است. برای همین هم هست که کبابش یک ریال از بقیه گران‌تر است و مردم همگی زمانی که بخواهند جلوی مهمانی آبروداری کنند، سری به دکان کبابی محمود می‌زنند.
دکان کبابی خود قصه‌ای مفصل دارد. این مغازه‌ی کوچک که همیشه‌ی خدا از تمیزی برق می‌زند، مثل حجله‌ی نوعروسان تزئین شده تا بیش از پیش هنر هنرمند کباب را به رخ بکشد. محمود از سلیقه و توجه هیچ چیز برای این مغازه کم نگذاشته و اگر به حال خودش رهایش کنی می‌تواند کل روز را از هنر پیچیده و دستور محرمانه و مخلوط ادویه‌ی سری‌اش که پدرش از هندوستان آورده و جانش را در این راه گذشته و چه و چه و چه حرف بزند. مردم، به‌خصوص سایر کسبه‌ی محل، از این همه غرور محمود شاکی‌اند اما خودشان هم در ته دل می‌دانند که کباب محمود رقیب ندارد.
قصه‌ی محمود زمانی از روال آرام هرروزه خارج می‌شود که عده‌ای توریست، به‌به و چه‌چه‌کنان پا به دکانش می‌گذارند
مریم شجاعی
۱۴۰۳/۰۷/۲۹
شخصیت اصلی داستان که صاحب رستوران کبابی است خیلی به شغلش و روش طبخ کبابش علاقه داره و خیلی متعصبانه از حرفه‌اش در برابر نفوذ فرهنگ توریست‌هایی که قصد تغییر در دستور پخت کبابش رو داشتن برخورد می‌کنه. از نظر من توریست وقتی وارد یک مکان جدید میشه باید سلیقه‌ی خودش رو کنار بگذارد و اجازه بدهد که اون با مکان جدید تمام ابعادش خودش رو معرفی کنه، توی این داستان علارغم اینکه در انتها داستان شخصیت صاحب رستوران عصبی و پرخاشگر بود و انتقادات زیادی به رفتار ایشون وارد بود ولی من از شخصیت توریستی که به خودش فرصت تجربه غذای سنتی به روش محلی رو به خودش نمیده بیشتر انتقاد می‌کنم. گردشگری و بازدید از شهر‌ها و کشورهای دیگه نباید باعث بشه مردم محلی سنت‌ها و فرهنگشون رو از دست بدهند.
Mojgan Hatai
۱۴۰۳/۰۴/۰۹
داستان روایتی است از سنت و سنت دوستی بخشی از جامعه ی عربی که البته می توان آن را نمادی از فرهنگ خاورمیانه نیز دانست. فردی که وسواس زیادی نسبت به حرفه ی خود دارد به گونه ای به دنبال مقدس سازی و والاسازی آن است و این در حالی است که مردم جامعه ی خودش این نوع نگرش وی را نه تنها نمی پسندند بلکه مسخره و یا نکوهش می کنند. البته شاید این نوع نگرش ایشان برگرفته از بخل و کم ارزش کردن کار دیگری باشد. بخش جالب داستان انتهای آن است که پسر می گوید دیگر نزد آن سلمانی نمی رود اما چرا؟؟؟ به نظر من اینجاست که حس ارق به فرهنگ خودی و تنفر از بیگانه پرستی نمایان می شود. این در حالی است که مرد سلمانی حرف نادرستی نزده ا
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۷/۲۳
داستان قشنگی بود از قصابی که اصول خاصی را برای کارش رعایت میکرد و حتی با وجود اینکه رفتارهای نادرستی داشت و اطرافیان خیلی هم او را جدی نمیگرفتند، اما با این حال همه کار او را قبول داشتند که کباب او بهترین است. البته رفتارهایی مثل خودستایی و تعصب بیش از حد او را نپسندیدم ولی حرفه‌ای کار کردنش را به دوست داشتم. گرچه نظرم افراط بیش از حد در هیچ چیز خوب نیست، مثلا تعصبات شدید محمود قصاب باعث شد آخر داستان برخورد بدی با توریستها داشته باشد، شاید بهتر بود به آرامی به آن‌ها میگفت که نحوه صحیح خوردن کباب چگونه است. دیالوگ تکراری توریست زن هم که مدام لغت واندرفول را تکرار میکرد، کمی بی‌مزه به نظرم آمد.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۵/۱۱
فرهنگ کباب با طعم کچاپ داستان بکر از نویسنده سوری، رفیق شامی. زیبایی گویندگان داستان کوتاه شامی را دو صد چندان کرده است. رفیق شامی روان و با تفاصیل و تشبیهات زیبا بیان کرده است. از اوج داستان چنان استفاده کرده است که با دقایق کوتاه نیز می‌تواند مخاطب کتابش را به دنبال اتمام کتابش تا انتهای داستان و با خود همراه دارد. کشش داستان تم داستان در تمام طول داستان وجود دارد. توصیف مکان و موقعیت کاراکتر اصلی و فرعی داستان از نظر نویسنده سوری رفیق شامی دور نمی‌ماند. توصیفات شامی بکر بود و خوشایند. لذت بخش بود و دست مریزاد نویسنده‌ای که اولین بار ازش کتاب شنیدم. لذت بردم و سرگرم کننده.
ترنج
۱۴۰۳/۰۳/۳۰
جالب بود ماجرای یک کبابی یا قصابی که خیلی روی کارش حساسیت داره و چون براش خیلی ارزش داره و بهش بها میده انگار جزئی از هویت خودش شده و روش تعصب داره. و اتفاقی که یک روز براش میفته و... روایت جالب و جمع و جور بود شاید حتی میتونست کمی روی شخصیت بعضی از افراد بیشتر کار کنه ولی احتمالا قصد نویسنده مختصر گویی و ایجاز بوده. صدای صداپیشگان هم بد نبود. کلا به علت کوتاه و رایگان بودن داستان نه وقتی ازتون میگیره نه هزینه ای. پس گوش بدید ضرر نمیکنید.
عباس پورخلیلی
۱۴۰۳/۰۴/۰۳
داستانی بود از فرهنگ و آداب بومی مردم در یک کشور. مردی که خود را در پیله‌ی از گذشته حبس کرده و فکر می‌کند که فقط کارها و افکار خودش درست و صحیح می‌باشد و دیگران هم باید مثل او باشند و اگر نباشند پوچ و بی فایده هستند. به افکار دیگران احترامی نمی‌گذارد و خود را بهترین می‌داند. البته در همه‌ی فرهنگ‌ها اینگونه تفکرات وجود دارد.
محمدرضا اکبری پردنجانی
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
عالی، وجامع وکامل گفته شده، کباب پزی که از خارج واردمی شود، مدیون اشغالگران روس و انگلیس که در ایران بودند، هست. چون سربازان، برای اولین بار، مزه چلوکباب وکباب ایرانی راچشیدند، وبه کشورشان سوغات بردند، وبعدازچندین سال، حالابه ماکباب پز، می فروشند. سپاس
زری بانو
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
داستان در مورد مرد فروشنده کبابی حرف می زد که تعصب خاصی در مورد کبابهاش داشت و این وسواس باعث می شد که به ذائقه و سلیقه دیگران اهمیت زیادی نده و به همین دلیل در شغلش متعصب بمونه. فضایی که به تصویر کشیده شده بود و صدا گذاری ها مناسب و پسندیده بودن.
manijeh poormohammadi
۱۴۰۳/۰۹/۲۹
خیلی جالب بود، یاد گرفتم باید فرهنگ هرچیزی رو که در کشورمون داریم گسترش بدیم، حتی چیزهایی که به نظر ساده میان. شاید بارها از کنار این مسائل ساده گذشتیم ولی با این کتاب متوجه شدم هرچیزی باید درست سر جای خودش باشه. حتی کباب
علیرضا دانشیان
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
سلام داستان خوبی بود واینکه تواین کتاب میخواست بگه که محمود به کارش وکباب هاش تعصب خاصی داره و این موضوع باصحبتهای گوینده که واقعا ماهرانه صحبت میکردند به تصویر کشیده بود از کتابراه بخاطر کتاب قشنگ وزیباتون متشکرم
مژگان رکنی
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
داستانی دلنشین و سرگرم کننده با به تصویر کشیدن جزئیاتی که میتوان آن ها را به خوبی تصور کرد. راجع به فرهنگ های متفاوت و اهمیت درک این تفاوت ها، و متعصب بودن نسبت به آداب و رسوم و فرهنگ
Akbar mohajer
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
نوستالژییک بودن نویسنده از یک طرف، وسواس و از جان و دل انجام دادن وظیفه قابل تحسین بود و تعصب بیجای محمود قصاب و عدم احترام به فرهنگ ملتها توسط توریست‌ها مورد ایراد.
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
داستانه تعصب‌های بیجاو بی مورد بود. تحمل تفکر دیگری را نداشتن. فرهنگ هرملتی پویا است ولی ارتجاع و تعصب ساکن است که نویسنده به کباب و فرهنگ کباب تشبیه کرده بود
شراره تاجمیرریاحی
۱۴۰۳/۰۵/۲۰
داستان خیلی خوبی بود. شخصیت پردازی محمود قصاب بسیار آگاهانه و عالی بود. شروع و پایان خوبی داشت. داستان نمادی از التقاط فرهنگی و مقاومت مردمی است.
مشاهده همه نظرات 61

راهنمای مطالعه کتاب صوتی فرهنگ کباب

برای دریافت کتاب صوتی فرهنگ کباب و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.