معرفی و دانلود کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش: با صدای هوتن شکیبا

عکس جلد کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش: با صدای هوتن شکیبا
قیمت:
۱۰۰۰۰۰ ۵۰,۰۰۰ تومان ۵۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش: با صدای هوتن شکیبا

حالا که به آلزایمر مبتلا شدم، تاریخ آخرین قتلی را هم که انجام دادم، دقیق به خاطر نمی‌آورم! کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش، اثر کیم یونگ ها، داستانی غافلگیرکننده از پیرمردی است که سال‌های جوانی خود را به ارتکاب یک رشته قتل‌های زنجیره‌ای گذرانده و حالا که پیر شده، همراه با پیش‌روی آلزایمر، خاطرات قتل‌هایش را نیز یکی‌یکی فراموش می‌کند. این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی بهترین داستان جنایی آلمان در بخش بین‌الملل شده که از جوایز ادبی معتبر در این کشور است.

درباره‌ی کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

اکثر مردم نسبت به قاتل‌های سریالی، دیدگاهی کلیشه‌ای دارند. آن‌ها فکر می‌کنند چنین فردی یا از نظر جنسی منحرف است یا اینکه به‌صورت جنون‌آمیزی میل به کشتن دیگران دارد. اما شخصیت اصلی خلق‌شده توسط کیم یونگ ها (Kim Young-ha) در کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش (Diary of a Murderer)، در هیچ‌کدام از این دو دسته نمی‌گنجد. کیم بیونگ سو که درحال‌حاضر پیرمردی هفتادساله است، در این کتاب، خاطرات قتل‌هایی را که حدود دو - سه دهه پیش انجام داده، مرور می‌کند و از دلایل، انگیزه‌ها و نحوه‌ی کار خود حرف می‌زند.

شخصیت پیچیده و موقعیت خاصی که کیم بیونگ سو در آن قرار گرفته، کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش را تبدیل به تریلر روان‌شناختی جذاب و پرکششی می‌کند. واقعیت این است که کیم بیونگ سو، قربانی‌های خود را از سر کنجکاوی و دغدغه‌های فکری و فلسفی به قتل می‌رسانده! او با هر بار اقدام به قتل، یأسی جدی را تجربه می‌کرده و مصمم‌تر می‌شده که بار دیگر، لذتی بالاتر و کامل‌تر را تجربه کند. این قاتل بازنشسته که سال‌هاست از مشغله‌ی خود دور شده، حالا تحت شرایط خاصی مجبور می‌شود دوباره تمام خاطرات، مهارت‌ها و فنون خود در آدمکشی را به خاطر بیاورد.

معرفی و دانلود کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

کیم یونگ ها، قاتل داستان خود را شخصی بسیار باسواد و پیچیده از آب درآورده که مطالعاتی فلسفی هم دارد. کیم بیونگ سو اکنون در آستانه‌ی هفتادسالگی به آلزایمر مبتلا شده و هر روزِ خود را با نگرانیِ از دست دادن حافظه‌اش سپری می‌کند. در چنین شرایطی، حرفه‌ای که مدت‌هاست رهایش کرده، یقه‌ی او را دودستی می‌چسبد؛ یعنی آدمکشی. مدتی است که در حوالی محل زندگی او و خانواده‌اش، قتل‌هایی مشابه اتفاق می‌افتد که پلیس از روی ویژگی‌های مشترکی مانند سن و جنسیت قربانی‌های آن (که همه دخترانی بسیار جوان هستند) حدس می‌زند که کار یک نفر باشد.

کیم بیونگ سو که به تازگی متوجه ابتلایش به آلزایمر شده، ابتدا به خود شک می‌کند؛ اما بعد از چک کردن دفتر و تقویم خاطرات و کارهایش متوجه می‌شود که این قتل‌ها کار او نیست. مدتی نمی‌گذرد که او پی می‌برد دختر خودش، اون هی، نیز در دام این قاتل جدید گرفتار شده و قرار است قربانی بعدی او باشد. کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش ماجرا را از جایی ادامه می‌دهد که پیرمرد باید تلاش کند تا با استفاده از مهارت‌های قبلی خود جلوی به‌قتل‌رسیدن دخترش را بگیرد. تعلیق بزرگی که کیم یونگ ها در ذهن خوانندگان این داستان ایجاد می‌کند این است که آیا این پیرمرد مجبور خواهد شد مجدداً تبدیل به یک قاتل شود؟ و آیا می‌تواند مثل گذشته با موفقیت مأموریت خود را به انجام برساند یا نه؟

معرفی و دانلود کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش را نشر صوتی رادیو گوشه از بخش گوشه‌ ادبیات، با صدای آشنای هوتن شکیبا و آهنگسازی جلیل نوایی در اختیار مخاطبان علاقه‌مند قرار داده است. نسخه‌ی متنی کتاب را نیز انتشارات چشمه با ترجمه‌ی خاطره کردکریمی به چاپ رسانده است.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

فیلمنامه‌ی فیلم سینمایی خاطرات یک قاتل (Memoir of a Murderer) به کارگردانی شین یون ون (Shin-yeon Won) که در سال 2017 اکران شد، با اقتباس از کتاب خاطرات یک آدمکش نوشته شده است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

  • این کتاب من را به یاد کتاب زیبایی‌های کوچک زندگی که مانند یک شعر بود انداخت. کتاب خاطرات یک آدمکش شما را وارد رویایی مهیج می‌کند و سرشار از لحظه‌هایی است که قلب را به تپش می‌اندازند. (نیکول ریچی، نشریه‌ی وُگ)

  • با خواندن این کتاب به‌راحتی می‌فهمیم که چرا کیم یونگ ها تمام جوایز ادبی کره‌ای را از آن خود می‌کند و به‌عنوان بهترین نویسنده‌ی نسل خود شناخته می‌شود. (از مقاله‌ی 50 کتابی که باید در سال 2019 بخوانید، چاپ‌شده در نشریه‌ی Nylon)

  • کیم یونگ ها در این چند زمینه تخصص دارد: یافتن نقاط انسانی در هر فرد، بیرون کشیدن کمدی از دل تراژدی و ایجاد پیچ‌وخم و تعلیق در پی‌رنگی به‌ظاهر ساده و معمولی. در این داستان با قاتلی سریالی روبه‌رو هستیم که قصد دارد دخترش را از دام قاتلی دیگر نجات دهد. کیم یونگ ها تلفیقی از طنز او. هنری و انسان‌گرایی ایتالو کالوینو را در خود دارد. (بهترین کتاب‌های جنایی سال 2019، از وبسایت CrimeReads)

کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به کتاب‌هایی که پی‌رنگی جذاب، غافلگیرکننده، جنایی و تریلر دارند،‌علاقه‌مندید، کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش را از دست ندهید. همینطور چنانچه شنیدن سرنوشت یک قاتل سریالی در کهن‌سالی برایتان جذاب است، شنیدن این کتاب را به شما توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش: با صدای هوتن شکیبا می‌شنویم

معلم مرکز اجتماعات محل، شعری از میدانگ درس می‌داد. اسم شعر، عروس بود. ماجراش این بود که دومادی شب عروسیش داشته می‌رفته دستشویی که لباسش گیر می‌کنه به چفت در. فکر می‌کنه تازه‌عروسش از اون گرم‌مزاج‌هاس و خفتش کرده. آقا فرار می‌کنه. حدود چهل سال بعد، اتفاقی از همون‌جا می‌گذره و می‌بینه عروسش هنوز همون‌جا منتظرشه. همچین که به اون دست می‌زنه، زن به کپه‌ای از خاکستر بدل می‌شه. معلم و دانشجوها یه‌بند به‌به و چه‌چه کردن که چه شعر قشنگی. به نظر من که شعر درباره‌ی دومادی بود که می‌زنه عروسش رو همون شب عروسی می‌کشه و بعد جیم می‌زنه. یه مرد جوون و یه زن جوون. و یه جنازه. آخه چه برداشت دیگه‌ای می‌شه از اون کرد؟

اسم من کیم بیونگ سوئه. امسال هفتادساله شدم. من از مرگ نمی‌ترسم و جلوی فراموشیم هم نمی‌تونم بگیرم. اگه همه چیز رو فراموش کنم، دیگه آدمی که حالا هستم نخواهم بود. اگه الان یادم نیاد کی هستم، زد و آخرتی هم در کار بود، اون وقت چطور می‌تونم باز خودم باشم؟ برای همین خیلی مهم نیست. این روزها فقط یه دغدغه دارم و بس؛ اینکه قبلِ ازدست‌دادن کامل حافظه‌م، اون هی رو از کشته شدن نجات بدم.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
1 دقیقه
شناسنامه
28 دقیقه
یک
27 دقیقه
دو
31 دقیقه
سه
24 دقیقه
چهار
28 دقیقه
پنج
27 دقیقه
شش
35 دقیقه
هفت

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی خاطرات یک آدمکش: با صدای هوتن شکیبا
نویسنده
مترجمخاطره کردکریمی
راویهوتن شکیبا
ناشر چاپینشر چشمه
ناشر صوتی رادیو گوشه
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابMP3
مدت۳ ساعت و ۲۰ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی
قیمت نسخه صوتی
۱۰۰۰۰۰ ۵۰,۰۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

Mandana Gol
۱۴۰۲/۰۶/۲۰
سلام به دوستان کتابراه
کتاب خاطرات یک آدم کش رو در ژانر معمایی، پلیسی، جنایی میشه جا داد که علاوه برداشتن روایت جذاب خود کتاب، خوانش فوق العاده روان و حرفه‌ای رو هم داره.
نکته جالب اینکه رفت و برگشت‌های ذهنی شخص اول کتاب و بیماری زوال عقل یا همون آلزایمر کاملا طبیعی و به صورت علمی اتفاق این که
می‌افته، کتاب خیلی واقعی کسانی در خانواده با یک فرد آلزایمری زندگی می‌کنند رو میتونه کمک کنه، هنر این کتاب تا حدی هست که خواننده دقیقا مثل خود فرد آلزایمری دچار این شک و التهاب‌های اتفاقات روزمره میشه و گاهی در ذهن به راهکارهایی ساختگی برای کنترل بیماری فکر میکنه که برای شخص اول داستان رخ میده، گاهی دچار دغدغه‌ی زمان مصرف قرص، گاهی درگیر فهم وجود واقعی یا عدم وجودواقعی سگ و شخصیت کاراگاه و... میشی؛ این نگاه پر از عدم اطمینان و چگونگی پیدا کردن خودت در وسط‌این جهان شناور به تصویر کشیده شده یکی از خواسته‌های نویسنده است که خواننده رو درگیر کنه حتی در لایه‌هایی خارج از کتاب و نگاهمون به جهان اطراف، کتاب در بخش‌هایی به جملات بسیار تاثیر گذاری اشاره میکنه که خواننده رو به فکر فرو میبره!!!! توصیه میکنم با وجود اینکه کتاب در قدرت تصویر سازی گام مهمتری رو برداشته برای شنیدن جملات ارزشمند انسانی اون وقت بگذارید هر چند کم‌اند ولی تأثیرگذار خواهد بود.
دختر بارون
۱۴۰۲/۰۶/۱۶
توی مقدمه‌ی داستان اومده کیم یونگ‌ها، نویسنده‌ی داستان، با نشون دادن زندگی یه آدمکش داره سعی می‌کنه شرایط گذار کشور کره‌ی جنوبی رو نشون بده که در حال عبور از دیکتاتوری به دموکراسیه و دچار ازخودبیگانگی فرهنگی شده. قاتل قصه هم بعد از اینکه متوجه می‌شه عقلش رو به زوال گذاشته دوباره سعی می‌کنه به اصل و خودش برگرده، به دورانی که آدم می‌کشت از این کار به لذت واقعی می‌رسید، حتی راوی برای این بازگشت به خود از استعاره‌ی سفر ادیسه و تلاشش برای بازگشت به خانه هم استفاده می‌کنه:) داستان به صورت دست‌نوشته‌هاییه که هیچ ساختار از پیش‌تعیین‌شده‌ای نداره و کم‌کم به سمتی می‌ره که راوی فقط مطالب رو می‌نویسه تا موقع فراموشی بهشون استناد کنه.
"خاطرات یک آدمکش" تجربه‌ای منحصر به فرده.
بریده‌ای از کتاب:
" زندگی صرف در زمان حال یعنی تنزل به زندگی حیوانی. نمی‌شود به کسی که همه‌ی خاطراتش را از دست داده گفت انسان. زمان حال فقط نقطه‌ی اتصال گذشته به آینده است و به تنهایی بی‌معنی است. فرق آدمی با آلزایمر پیشرفته و یک حیوان چیست؟ هیچ. هر دو غذا می‌خورند، قضای حاجت می‌کنند، می‌خندند و گریه می‌کنند. "
پ‌ن: اجرای هوتن شکیبا هم حرف نداره👌🏼
تکتم اصغری
۱۴۰۲/۰۸/۳۰
با اینکه هنوز از اتفاقات شرح داده شده در کتاب در شوک هستم و نتونستم هضم کنم که داستان چطور شروع شد و به کجا رسید اما دوست داشتم نظرم رو بنویسم.
اوایل کتاب فکر می‌کردم با اینکه راوی اول شخص داره و اصلا فضا سازی و دیالوگ و حاشیه‌های بیان کننده فضا و زمان وماجراهای پیش اومده رو انجام نمیده، چطور کشش
اینقدر داره و اجازه نمیده دست از شنیدن ادامه کتاب برداری. فکر کردم اجرای خوب هوتن شکیبا دلیل اون هست. باوجود صدای خش دار و بی احساس آنچنان قصه رو پیش می‌بره که دوست نداری قطع کنی. صدایی که انگار از روح بی احساس یک قاتل قدیمی بیرون میاد و داستان رو تعریف می‌کنه.
هرچقدر قصه ادامه پیدا می‌کند با اینکه انگار هیچ اتفاق خاصی در حال روی دادن نیست، بازهم منتظری که فصل بعدی رو بشنوی. اونقدر عادی و معمولی درباره کشتن آدمها نوشته که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. اونقدر عادی مرگ رو توصیف می‌کنه که خیالت راحته که هیچ چیز مهیب و ناخوشایندی نیست. مرگ هم مثل همه بخش‌های زندگی به وقتش اتفاق میفته و میگذره. چه بسا منتظر هستی راوی هم مرگ رو تجربه کنه. اما در پایان داستان رنج راوی رو حس می‌کنی و اتفاقا آرزو می‌کنی که کاش او هم زودتر این تجربه رو می‌داشت. عجیبه که با یک قاتل همزاد پنداری می‌کنی و از رنج او رنج می‌کشی!
فکر نمی‌کردم تصور یک زندگی بی روح و یکنواخت و فضای زندگی کشوری مثل کره که دست کم در کتاب کاملا بی نشاط و کسالت آور تصویر شده، و صدای بی احساس یک قاتل بتونه من رو وادار به پایان رسوندن یک کتاب بکنه!
مصطفی حیدری
۱۴۰۲/۱۰/۰۲
به نظر من کتاب دو موضوع کاملا متفاوت آدمکشیو آلزایمر را باهم آمیخته و از دیدگاهی متفاوت بررسی می‌کند. کیم یونگ‌ها نویسنده سرشناس کره‌ای برخی از مطالب روانشناسی را در یک داستان به خوبی توصیف کرده است. او کند. سال 1968 در کره جنوبی به دنیا آمد به خاطر شغل پدرش که در ارتش بود مدام از شعری به شهر دیگر مهاجرت می‌کرد. کیم در کودکی به خاطر مسمومیت با زغال سنگ حافظه پیش از ده سالگی خود را از دست داد. کیم در مدت سربازی دستیار یک کارآگاه بود و این مسأله کمک زیادی به او برای نوشتن داستان‌های جنایی کرد. خاطرات یک آدمکش داستان قاتل زنجیره‌ای است که به آلزایمر دچار شده است و تمام داستان سعی می‌کنند که خاطرات این قتل‌ها را از یاد نبرده. او پس از هر قتل دچار یاس و تا امیدی می‌شود و به خودش گوشزد می‌کند که قتل بعدی بهتر باشد در حالی که به نظر او همه قتل‌ها شبیه هم اتفاق می‌افتاد.
در سن ۷۰سالگی بعد از حدود دو دهه نکشتن کسی به خاطر دخترش مجبور می‌شود دوباره به انجام قتل فکر کند و در دودلی اینکه کسی را بکشد یا نه دچار تنش شود.
Parvin Ahmadi
۱۴۰۳/۰۹/۲۷
«خاطرات یک آدمکش» داستان مردی ست که سال ها آدم کشته است و حالا که خودش را در دوران بازنشستگی می بیند، باز هم همه چیز دست به دست هم داده تا او به آدمکشی ادامه دهد. مردی که فکر می کند دچار فراموشی شده و نه آخرین قتلش و نه حتی سگش را به یاد نمی آورد. احساس می کند همه چیزش ازجمله عقلش را ازدست داده در است. این میان اما یک شوک، یک واقعه، او را به وضعیتی دیگر می برد و او در تردید بازگشت به کار همیشگی اش یعنی آدمکشی فرومی برد. مردی که می داند دخترش عاشق کسی شده که یک قاتل زنجیره ایست. او باید جان دخترش را نجات دهد، آن هم از دست قاتلی که بی وقفه آدم می کشد، قاتلی که دختران شهر را نشانه گرفته و یکی یکی خونشان را می ریزد. رمان «خاطرات یک آدمکش» نوشته ی «کیم یونگ ها» ی کره ای، قصه ی آدمکشی حرفه ایست که کارش را به خوبی بلد است و با لذت و استادی تمام و در ستایش زیبایی، سال ها آدم کشته است و حال پس از گذر سالیان از آخرین قتلش، مجبور است دست به قتلی دیگر بزند و بزرگترین ترسش این است که نکند کشتن را از یاد برده باشد!
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۳/۰۴/۲۳
کیم یونگ ها، اهل کره جنوبی. قلم گیرایی داشت. چیزیکه درموردش جالبه اینه که کیم یونگ چند سالی رو به عنوان دستیار پلیس و کاراگاه باهاشون همکاری کرده که به نظر من برای نوشتن این کتاب هم قطعا بهش دید داده! درواقع این کتاب دست نوشته های یه پیرمرد هفتاد ساله ست که به آلزایمر پیشرفته مبتلاست. اون درواقع و داره اعتراف هایی رو از قتلهایی که کرده عنوان میکنه. چیزیکه این کتاب رو خیلی جالب کرده، اینه که راوی مون توی این کتاب فراموشکاره درست مسائل رو یادش نمیاد. شناسایی دنیای ذهنی یه قاتل زنجیره ای از یه طرف، و نحوه فکر کردن یه آدمی که آلزایمر داره از طرف دیگه، برای من خیلی جالب و هیجان انگیز بود. درواقع نویسنده نشون میده که بیمار مبتلا به آلزایمر، پیوستگی زمان و روزا رو از دست می ده و ثبت خاطرات و برنامه ریزی کارها می تونه براش خیلی سخت باشه. این شیوه ی نوشتن داستان، وجه بیماری راوی رو برای منه مخاطب واقعی تر جلوه می ده. کتاب اسمش جنایی ولی درواقعیت قتلها خیلی کمرنگه، و مثل نوشته های ادگار آلن پو، مثلا گربه سیاه، نیست که روی پروسه قتلها ریز شه، ولی بیشتر جنبه شخصیت و رازآلودگی راوی برای منه خواننده بولد میشه که خیلی جالب بود. روای با همون قاتل زنجیره ای خیلی بی تفاوته! برای لذتش آدم میکشه میکشه، و جایی که فک میکنه دیگه بهش کیف نمیده، قتل رو میذاره کنار. مورد جالب دیگه بعد سیاسی کتابه که کره جنوبی رو داره بعد از جنگ جهانی دوم که تفکر کمونیستی روسیه و همینطور وابستگی شدیدش به آمریکا رو داشته نقد میکنه. به اهمیت داشتن خانواده هم نویسنده پرداخته. درکل کتابی بود بسیار جالب و خوندنشو به دوستان پیشنهاد میکنم. مرسی کتابراه.
فرنوش جعفرزاده
۱۴۰۳/۰۳/۱۹
خیلی جالب بود خوشم اومد. قشنگ روند آلزایمر کیم بیونگ سو نشون داده شد. گیجیش، عصبانیت‌هاش، اینکه نمی‌تونست حرف بزنه، توهم‌هاش همشون کاملا ملموس بودن.
داستان خیلی کنجکاوکننده‌ای داره ولی روندش یکم روتین و تا حدی کند بود. هیجانش باید بیشتر می‌بود. تا اواسطش که می‌خوندم می‌گفتم دمش گرم اینقدر تمیز رو
داستان برده جلو که توی کمتر از ۲۰۰ صفحه جمع کردتش ولی دو سه چپتر آخر اینطوری بودم که پس چرا هیچ اتفاقی نمیوفته؟
چپتر آخرش... بوم! نمی‌تونم ایراد بگیرم که چرا یه چیزهایی واضح‌تر بیان نشد چون خود نقش اصلی اصلا نمی‌تونست درست به یاد بیاره و درست متوجه اطرافش نبود. اما در کل خیلی برام جالب بود و یه بخش اعظمش هم به خاطر کتابخوانی محشر هوتن شکیبا بود و اون زیرصدایی که از عوامل اصلی حس و حال دادن به داستان و تصویرسازیش توی ذهنت بود. برای من فضای داستان همیشه ابری با نم نم بارون و شب‌های خیلی تاریک بود. خدا قوت به مترجم و رادیو گوشه بابت همچین کار قوی و جذابی.
داستان جذابی داره، کوتاهه نسبتا و توصیه شدیدمه که صوتیش رو گوش بدین.
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۲/۲۸
کتاب خاطرات یک آدمکش داستانی بسیار جذاب و شنیدنی است که توسط کیم یونگ‌ها نوشته شده است و روایت بسیار زیبا و جذاب آقای هوتن شکیبا آن را جذاب تر کرده است داستان درباره‌ی یک مرد آدمکش است که تا ۴۵ سالگی آدم میکشته است ولی پس از آن دست از این کار می‌کشد و از دختر خوانده‌اش که مادر و پدرش را کشته، میکند مراقبت و دختر که دیگر بزرگ شده است میخواهد با فردی به نام پاک جوتوئه ازدواج کند ولی مرد معتقد است که او قاتل قتلهای سریالی است که دارد اتفاق می‌افتد مرد که به الزایمر دچار شده است تصمیم میگیرد پاک را بکشد و بعد هر چه فکر میکند که چه کسی را کشته است بخاطر نمی‌آورد و در پایان داستان متوجه میشویم که پاک پلیس است و مرد پرستاری را که از او بخاطر آلزایمرش مراقبت میکرده را کشته است و همه‌ی قتلهای دیگری که در گذشته مرتکب شده است شناسایی میشوند و در واقع در قسمت پایانی داستان به عمق فاجعه پی میبریم زیرا مرد آنقدر آدم در جنگل خیزران خاک کرده است که آن جا تبدیل به قبرستان شده است.
با تشکر از کتابراه بخاطر تهیه‌ی داستانهای بسیار جالب و شنیدنی و تشکر فراوان از آقای هوتن شکیبا بخاطر روایت زیبا و بدون عیب و نقص داستان که آن را جذابتر نموده است.
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۰۹/۱۲
نثری ساده اما پاراگراف بندی‌های گنگ، که نشان از بیماری آلزایمر کاراکتر اصلی آدمکش داستان دارد، ادبیات کتاب خاطرات یک آدمکش اثر کیم یونگ‌ها، کره‌ای، را تشکیل می‌دهد.
روانی متن با از این شاخه به شاخه پریدن، تعریف کردن خاطرات بیو، شخصیت ۷۰ ساله نسیان دار، خواننده را آزار نمی‌دهد و رشته قصه را گم و و
نمی‌کند این مزیت دیگر داستان است.
کیم یونگ‌ها، نویسنده کره‌ای، تبحری در داستان‌پردازی پلیسی و کارآگاهی، ادبیات، تاریخ، جنگ و پرونده‌های جنایی و قضایی دارد و این مهارت به خوبی الفبای اولیه کتاب را جفت و جور کرده و به دل مخاطب نیز می‌نشیند و خواننده کتاب را دوست دارد که تا آخر بخواند.
از دیگر شخصیت‌های قصه خیلی اطلاعات به ما داده نمی‌شود و شاید مجالی برای حاشاکردن آگاهی از آن‌ها در کتاب کم حجم باقی نمی‌ماند.
طرح روی جلد گویای تصویرگری شرق دور است و تصویرگر متن کتاب را خوانده و از اِلِمان‌های محوری متن داستان و رنگهای مفید به خوبی استفاده کرده است.
mahdi solhjo
۱۴۰۲/۰۷/۱۵
یه رومان فوق‌العاده است و از بین رمان‌های که خودم این رمان از نظر ادبی خیلی قوی بود و می‌توانم بگم ادبیات خالص بود و تمرکز نویسنده روی ساختن ترکیبات ادبی فوق العاده بود ولی خوب از فضا سازی خیلی خیلی کم استفاده کرده بود حال و هوای داستان دارک و تیره بود گه گداری اشاراتی هم به موضوعات سیاسی داشت و و داستان فاقد حالت معما هیجان انگیز بود و از نظر احساسی کلا خنثی بود یعنی نه هیجانی داشت نه حس تنفر یا عصبانیت و نه خنده و نه گریه و به طور کلی مخاطب رو از نظر احساسی با خودش درگیر نمی‌کند به جز بخش‌های ادبی و ترکیبات فوق العاده روانی که داشت و خوب آخر داستان هم تقریباً قابل پیش‌بینی بود و در مورد هوتن شکیبا هم باید گفت که کارش حرف نداره و اینکه بازیگر بودن ایشان کمک شایانی به گویندگی ایشون می‌کند و من رومان مغازه خود کشی هم با صدای ایشان گوش کردم که اون هم بسیار عالی بود و رومان مغازه خودکشی هم تقریباً حس و حال همین داستان رو داره البته که قصد مقایسه ندارم اما تقریباً هر شون رو می‌شود تویه یک ژانر قرار داد و اگر از ژانر جنایی خوشتان می‌آید سریال موش که اون هم مثل این رومان کره‌ای هست رو پیشنهاد میکنم
م.عارفیان
۱۴۰۲/۰۶/۲۳
فصل‌های اول بیشتر برام شبیه به یه طنز بود اما هرچی تو داستان میری جلو عمق فاجعه آلزایمر بیشتر و بیشتر به تصویر کشیده میشه
داستان اینطور شروع میشه که مردی تحصیل کرده و ثروتمند که در دوران جوانی قتل‌های زنجیره آیی انجام می‌داده زمانی که زن جوانی رو می‌گشته اون زن دخترش و به مرد میسپاره و مرد اون رو
دختر به سرپرستی میگیره
زمان در حال جلو رفتن و در منطقه محل سکونت اونها قاتلی سریالی در حال کشتن افراد هست
حالا که دختر بزرگ و مرد پیر شده و دختر جوان عاشق مردی میشه که پیرمرد متوجه میشه اون مرد قاتل سریالی هست که در تلویزیون گفته میشه پیر مرد برای حفظ جون دخترش شروع به برنامه ریزی برای کشتن نامزد دخترش می‌کنه اما در این بین سرعت رشد بیماری هر روز بیشتر میشه
و در نهایت یک روز صبح متوجه میشه که شب گذشته کسی رو کشته اما بخاطر نمیاره چه کسی رو همه چیز رو جمع و مرتب می‌کنه و وقتی دخترش نمیاد خونه با نگرانی مرگ دخترش رو گزارش میکنه اما وقتی پلیس میاد متوجه حقایق میشه متوجه مواردی که در زیر پوست الزایمر در ذهن پیرمرد شکل دیگه گرفته بوده تغییر جهت ناگهانی داستان شما رو بهت زده و با عظمت اندوه این بیماری اشنا میکنه کتاب به نصبت کوتاهی هست اما بسیار جای فکر داره گقطعا خرید این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم
ترجمه روان راوی عالی صدا گذاری خوب اثر بی بدیلی رو برای شما به ارمغان اورده. ممنون از کتابراه
مهران راستی
۱۴۰۲/۰۷/۰۷
اثر شرح حالی تلخ از آلزایمر و زوال عقلِ. گوینده واقعا خوبِ ولی به پای استادی مثل میرطاهر مظلومی نمیرسه.
رمان این شرح حال تلخ رو به زیبایی تو قالب جنایی و پلیسی بیان میکنه. داستان جوریِ که مخاطب به راحتی خودش رو جای شخصیت اصلی داستان که همون بیمار آلزایمری هست میگذاره. منتها با یک تفاوت از آثار و
کلاسیک مشابه اون هم اینه شخصیت یک قاتل حرفه‌ای و نه یک قهرمان دوست داشتنی. نگارش اینجور آثار ریسکش بالاست که اتفاقاً "خاطرات یک آدمکش" جزء آثار موفقِ این دسته آثار هست، باورپذیر، جذاب و پرکشش.
اما با وجود جذابیت اثر من انتهای باز رو به شخصه نمیپسندم. درستِ که انتهای باز اثر به القای سردرگمی بیمار مبتلی به فراموشی مفیدِ ولی به نظر شخص بنده تا همین جای داستان هم به اندازه کافی برای ایجاد حس همدردی یا همذات پنداری موفق بوده. ایکاش اقلاً یکی دو فصل دیگه تا تعیین تکلیف باقی عناصر داستان هم پیش میرفت. اونجور بنظرم به شیرینی داستان اضافه میکرد.
Mozhgan
۱۴۰۲/۰۶/۳۱
حاوی اسپویل
اول از همه تشکرمیکنم بابت صدای زیبای آقای شکیبا. با این که کتاب شناخته شده‌ای بود من توصیه میکنم افرادی که مشکلات روانی دارند نخونن یا گوش ندن. البته اکثرا آدمها تو این اوضاع دچار بیماری روانی شدن شامل حال اینجانبم میشود. داستان بیشتر از این که جنایی باشه فلسفی بود و حرفهای آموزنده‌ای
هم داشت روایت زندگی یک قاتل که به علت کودکی ناخوشایندش و پدر نامهربان دچار بیماری روانی شد و اقدام به قتل کرده بودو در پیری آلزایمر گرفت. نویسنده آثار رفتاربدو تربیت اشتباه که در کودکی چقدر در یک انسان میتواند تاثیر بگذارددر بزرگسالی به تصویر کشیده بود که با قتل پدر شروع شدودرنهایت با فراموشی بازهم قتل کردحتی آلزایمرهم صدمه‌ای که درکودکی خورده بود او را درمان نکرد. من خودم از این همه بی تفاوتی و اهمیت ندادن احساس ناخوشایندی دریافت کردم یک احساس پوچی
سولماز گوهری نژاد
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
امان از آلزایمر، غم انگیز است. داستان در کره جنوبی است، فردی که معتقد بود ققل هایم از یاس بود و امید به لذتی کامل تر و دلیلی که دست از کشتن برداشتم امیدم نا امید شد. داستان در بطن خود جملات بسیار جالبی را جا داده است که شنیدنش از یک فرد مبتلا به آلزایمر شگفت آور است. در کل این داستان هم می‌تونه به افرادی که فرد مبتلا به آلزایمر دارند کمک دهنده باشد و هم بقیه آدمها درکی از این بیماری پیدا کنند. زان رو که ما در درد دیگری زاده می‌شویم و در درد خود جان می‌سپاریمدر هیچ طریقت نبودن مایه تعالی ذهن است. گذشته که نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم سخت‌ترین بخش زندگی سروکله زدن با آدم هاست. «اون چیزی که ترس به دل آدم می‌اندازه شیطان نیست، زمانه. هیچ کس نمی‌تونه زمان رو شکست بده.» «اگه کاری هست که دلت می‌خواد انجام بدی، دست دست نکن.
Maryam Bagheri
۱۴۰۳/۰۴/۲۱
ترکیب جالب بیماری آلزایمر و یک قاتل در کنار هم، روند کتاب رو به سمت سردرگم کردن میبره. در واقع شکل کلی داستان به گونه‌ای هست که احساس می‌کنید کاملا بر ماجراها مسلط هستید و میدونید که چه اتفاقی داره میفته. دقیقا زمانی که فکر می‌کنید میتونید پایان قصه رو حدس بزنید متوجه میشید جایی از پازل قصه میلنگه و اونجاست که می‌فهمید بیماری آلزایمر بر وجهه قتل برتری پیدا کرده و شما در یک رند باطل بودید. جذابیت ماجرا دقیقا همونجایی که تصور بر اینه که خاطرات نوشته شده توسط یک آلزایمری قابل اعتماده اما چطور همچین چیزی امکان پذیره... در کل داستان جذابی بود با فراز و نشیب‌هایی که تمایل دارید تا انتها دنبالش کنید من اگر اسم گوینده رو نمیخوندم اصلا متوجه نمی‌شدم که هوتن شکیباست، به سلیقه شخصی میگم که گویندگی شون رو دوس نداشتم.
مشاهده همه نظرات 490

راهنمای مطالعه کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش

برای دریافت کتاب صوتی خاطرات یک آدمکش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.