معرفی و دانلود کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان

معرفی کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان

کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان یکی از معروف‌ترین و برجسته‌ترین رمان‌های گابریل گارسیا مارکز است و به روایت زندگی دختری می‌پردازد که سگی هار او را گاز گرفته است، خانواده این دختر او را برای مداوا و برگزاری مراسم جن‌گیری به صومعه می‌فرستند. در آن‌جا مردی روحانی شیفته‌ی او می‌شود و می‌کوشد راهی برای درمان دختر پیدا کند.

درباره‌ی کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان:

شخصیت اصلی این رمان خارق‌العاده و هیجان‌انگیز دختری به نام سییروا ماریا است که فقط دوازده سال دارد. ماریا در کنار برده‌های آفریقایی و با آداب و رسوم آن‌ها بزرگ شده و زبان آن‌ها را به کلی یاد گرفته است. پدر و مادر او از خانواده‌ای اشرافی و بزرگ هستند اما به ماریا توجه چندانی نمی‌کنند و برای تربیت او وقت نمی‌گذارند.

روزی سگی هار به دخترک حمله می‌کند و پای او را گاز می‌گیرد. پدرش تمام تلاش خود را برای مداوای دختر انجام می‌دهد تا هیچ‌کس از این اتفاق خبردار نشود. اما از بدشانسی او کشیش منطقه از داستان مطلع می‌شود و دستور می‌دهد تا دختر برای برگزاری مراسم جن‌گیری به صومعه برود.

پدر روحانی پس از دیدن ماریا شیفته و عاشق او می‌شود و تمام سعی خود را می‌کند تا راهی برای نجات و مداوای ماریا پیدا کند. در ادامه درمی‌یابید که این عشق یک طرفه نیست و ماریا هم مانند پدر روحانی عاشق شده و در آتش عشقش می‌سوزد.

گابریل گارسیا مارکز (Gabriel Carcia Marquez) بیان کرده که داستان کتاب از عشق و دیگر اهریمنان (Of Love and Other Demons) روایتی خیالی و زاییده‌ی ذهن نیست و مادربزرگش این داستان را برایش تعریف کرده، داستانی شگفت‌انگیز و حقیقی درباره‌ی دختری که حتی پس از مرگ هم موهایش رشد می‌کرد.

گابریل گارسیا مارکز آثار برجسته و درخشان بسیاری دارد که این رمان هم یکی از آن‌هاست و مورد استقبال بسیاری از منتقدان و صاحب‌نظران قرار گرفته است. در سال 2008 اپرایی به سفارش بی‌بی‌سی برای این کتاب ساخته شد و فیلمی کلمبیایی هم با همین نام در سال 2009 اکران گردید.

با گابریل گارسیا مارکز بیشتر آشنا شویم:

گابریل گارسیا مارکز نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی در سال 1927 در دهکده آرکاتاکا در کلمبیا چشم به جهان گشود. او در میان مردم کشورهای لاتین با نام گابو یا گابیتو شناخته می‌شود. گابو در در نیمه دهه 1940 که سال‌های جوانی را می‌گذراند به شغل روزنامه‌نگاری روی آورد و در کنار نوشتن گزارش‌های حقیقی نخستین داستان‌های کوتاهش را نیز منتشر نمود.

مارکز در سال 1947 در روزنامه آزادی‌خواه ال‌اسپکتادور داستان پاورقی خود با نام سرگذشت یک غریق را منتشر کرد. او که بسیار تحت تأثیر ویلیام فاکنر نویسنده آمریکایی بود، نخستین کتابش را در 23 سالگی به چاپ رساند که بسیار مورد استقبال منتقدان قرار گرفت.

مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی بود، هر چند تمامی آثارش در این سبک نیستند. او با نوشتن کتاب صد سال تنهایی به موفقیت چشمگیری دست یافت و در سال 1982 برنده جایزه نوبل برای این رمان شد.

گابریل گارسیا مارکز در سال 2014 در مکزیکوسیتی درگذشت. از دیگر آثار او عبارت‌اند از: پاییز پدرسالار، عشق سال‌های وبا، ژنرال در هزارتوی خود، خاطرات روسپیان غمگین، ساعت شوم، کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد، تشییع جنازه مادربزرگ و از عشق و شیاطین.

شنیدن کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان به چه کسانی توصیه می‌شود:

اگر از آن دسته از افرادی هستید که به جهان جادویی و آثار معروف مارکز علاقمندید، بدون معطلی این شاهکار ادبی را بشنوید.

نکوداشت‌های کتاب از عشق و دیگر اهریمنان:

- موفقیتی درخشان و تکان دهنده. (New York Times Book Review)
- اثری بسیار افسون‌گر و پرحاشیه. (Los Angeles Times Book Review)
- مسحور کننده. (Boston Globe)

جملات برگزیده کتاب از عشق و دیگر اهریمنان:

- بی‌اعتقادی قدرت مقاومت بیشتری نسبت به ایمان دارد؛ چراکه بر پایه شعور استوار است.

- آدم نمی‌تواند هیچ وقت ایمانش را به کلی از دست بدهد. چون تردیدهایی تا آخر عمر به جا می‌مانند.

- به این نتیجه رسیده بود که هیچ دریا و سلسله کوهی، یا هیچ قانون زمینی یا آسمانی و هیچ قدرت دوزخی، نمی‌تواند میان سی یروا ماریا و قلبش فاصله ایجاد کند.

- حرکاتش آن‌قدر آرام و مرموز بود که به موجودی نامرئی می‌مانست. مادرش که از طبیعت عجیب او می‌ترسید برای اینکه در تاریکی خانه غافلگیر نشود به دور مچ او یک زنگوله آویزان کرده بود.

در بخشی از کتاب صوتی از عشق و دیگر اهریمنان می‌شنویم:

دختر در روز بیست و نهم ماه می، که دیگر تحملش تمام شده بود، خواب دید که از پنجره به مزرعه‌ی پوشیده از برفی می‌نگرد که کایه تانو دلورا از آن‌جا رفته و دیگر هیچ‌گاه برنمی‌گردد. در دامنش خوشه‌ی طلایی انگور جا داشت که به محض خوردن یک دانه‌ی انگور بار دیگر دانه‌ی دیگری سبز می‌شد. اما این بار دانه‌های انگور را نه یکی یکی بلکه دو تا دو تا می‌کند و از اشتیاق رسیدن به آخرین دانه‌ی انگور نفس در سینه نگه داشته بود. نگهبانی که برای راست و ریس کردن جلسه‌ی ششم جن‌گیری آمد با جسد بی‌جان سی یروا ماریا در رخت خواب روبه رو شد که از عشق جان داده بود. چشمانش می‌درخشید و پوستش حالت کودک تازه متولد شده را داشت. تارهای مو چون حباب از سر تراشیده‌اش می‌رویید و رشد می‌کرد.

فهرست مطالب کتاب صوتی