معرفی و دانلود کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند

معرفی کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند

داستانی لطیف در ستایش احوال دلِ آدمی... کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند رمانی پرفروش از سوزانا تامارو، نویسنده‌ی پرافتخار اهل ایتالیاست. این اثر درباره‌ی پیرزنی‌‌ست که در آستانه‌ی مرگ، قصدِ بازگو کردن سرگذشت پرماجرای خویش را کرده است...

درباره کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند:

عنوان کتابی که پیش رو دارید بهتر از هر گفته‌ای درونمایه‌اش را روشن می‌سازد: آنجا رو که دل تو را می‌خواند! این حُکمی اساسی برای خوب زیستن است، که از حِکمتی بی‌زمان نشأت گرفته. آنان که به این حکم گردن می‌نهند، از بسیاری چیزها روگردان می‌شوند: از منفی‌گرایی‌های عقلِ محاسبه‌گر؛ از اضطراب مدام و اندیشه‌ی بی‌وقفه؛ از مدامْ هوشیار و گوش به زنگ بودن. بنابراین، ارمغانِ تن سپردن به خواست دل، در یک کلام، رهایی است.

قصه‌ای که پیش رو دارید در راستای نمایش جاذبه‌ی نهفته این رهایی به رشته‌ی تحریر درآمده. به واقع، سوزانا تامارو (Susanna Tamaro) در کتاب آنجا رو که دل تو را می‌خواند به شیوه‌ی داستان‌گویان اعصار گذشته عمل کرده است؛ او «روایت» را به خدمت «حکمت» درآورده، و از طریق نقل یک سرگذشت خاص، به تفسیر زندگی در عام‌ترین معنای آن پرداخته است. نتیجه‌ی این تفسیر، چنانکه خواهید دید، جز این نیست که زندگی عشق است و عشق است و دیگر هیچ. و کیست که نداند عشق را تنها در دل می‌توان جُست، و سر (که جایگاه عقل است) هرگز ره به عالمِ آن نخواهد برد؟ حال که دانستیم زندگیْ عشق است و عشقْ زندگی، و حال که پی بردیم خواستِ عشق همان خواستِ دل است، چرا نباید همصدا با راوی کتاب آنجا رو که دل تو را می‌خواند (Follow Your Heart) شویم و بی‌واهمه بگوییم که آدمی تنها زمانی سعادتمند است که به ندای قلب خود گوش بسپارد؟...

در رمان آنجا رو که دل تو را می‌خواند زندگی زنی پابه‌سن‌گذاشته را پی خواهید گرفت که با اطلاع یافتن از نزدیکی سایه مرگ بر فراز سر خود، تصمیم به بازگویی خاطراتش برای گوشی شنوا می‌گیرد. پس، قلم به دست گرفته و از 16 نوامبر 1992 آغاز به نوشتن می‌کند، و به مرور در نامه‌هایی گرم و پراحساس که خطاب به نوه‌ی جوانش می‌نویسد، سرگذشت پرماجرای خود را به تفصیل بیان می‌‌کند.

در پایان بد نیست اشاره کنیم که کتاب آنجا رو که دل تو را می‌خواند تاکنون با عناوین دیگری نیز به زبان فارسی ترجمه شده است؛ اما ضمن قدر نهادن به زحمات تمام مترجمانِ این اثر، باید اعتراف کنیم که برگردان حاضر، اگر نه مطلقاً، دست‌کم از بسیاری جهات، بهترین ترجمه‌ی فارسیِ در دسترس از این کتاب مشهور است.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند:

شاهکار سوزانا تامارو در سال 1996 دستمایه‌ی ساخت اثری اقتباسی به کارگردانی کریستینا کامنچینی قرار گرفت.

افتخارات کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند:

- پرفروش‌ترین رمان قرن بیستمِ ایتالیا
- کتاب پرفروش بین‌المللی
- برنده‌ی جایزه‌ی Donna Citta di Roma

نکوداشت‌های کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند:

- رمانی جذاب و پرطرفدار. (goodreads)
- کتاب تامارو در آمریکا نیز با استقبال فراوانی مواجه شده؛ اتفاقی که برای کمتر اثر پرفروش غیرانگلیسی‌زبان رخ می‌دهد. (Library Journal)

کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های لطیف و عاشقانه بی‌گمان شیفته‌ی رمان آنجا رو که دل تو را می‌خواند خواهند شد.

با سوزانا تامارو بیشتر آشنا شویم:

سوزانا تامارو متولد سال 1957 و اهل شهر تریسته است. او در آغاز فعالیت هنری خود، چندین فیلم مستند برای تلویزیون ایتالیا ساخت و همان زمان کار نویسندگی را هم به طور جدی آغاز کرد. تامارو در سال 1989 با رمان «حواس‌پرتی» به شهرت رسید و برنده‌ی جایزه ادبی «السا مورانته» شد. از میان دیگر آثار او می‌توان به دو کتاب پرفروش اشاره کرد: «آنجا رو که دل تو را می‌خواند» و «دل به من بسپار».

افتخارات سوزانا تامارو:

- عضویت در انجمن جهانی قلم (1991)
- برنده جایزه ایتالو کالوینو (1989)
- برنده جایزه السا مورانته (1990)
- برنده جایزه بین‌المللی PEN
- برنده جایزه سنتو (1995)

در بخشی از کتاب صوتی آنجا رو که دل تو را می‌خواند می‌شنویم:

برای یک آن، کمی از خداحافظی‌ات دل‌آزرده شدم. آخر، من هم از آن دست زنان احساساتی قدیم هستم که دل به یک بوسه، یا جمله‌ای عاطفی و یا چیزی پیش‌پاافتاده در همین زمینه‌ها بسته‌اند. دیروقت شب بود که تازه پی به منظور تو بردم. پیش از آن خوابم نمی‌برد و با لباس خواب در خانه‌ی سوت و کور قدم می‌زدم تا سرانجام پی بردم مراقبت از بوک و گل سرخ، در واقع مراقبت از آن بخش توست که همچنان در کنار من زندگی خواهد کرد. همان بخش که می‌بایست خوشبخت می‌ماند. و تازه در این هنگام بود که متوجه شدم جمله‌ی تو نه جمله‌ای خشک و بی‌رحم بود، که بیانگر بغض در آستانه‌ی گریه‌ی تو بوده است. و این همان زرهی‌ست که از آن سخن گفتم. زره تو آنقدر تنگ است که به دشواری نفس می‌کشی. آخرین جمله‌هایم را به یاد داری؟...

فهرست مطالب کتاب صوتی