معرفی و دانلود کتاب سه داستان
برای دانلود قانونی کتاب سه داستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سه داستان
کتاب سه داستان مجموعهای از سه داستان کوتاه از ژان پل سارتر، فیلسوف و نویسندهی معروف اگزیستانسیالیست است. عناوین این سه داستان «اتاق»، «اِرُسترات» و «دیوار» است. ژان پل سارتر در هر یک از داستانهای کوتاه به خط باریک بین عشق و شهوت میپردازد و نشان میدهد که این مقوله چطور میتواند زندگی نجیبانهی بشر را به فساد بکشاند. ژان پل سارتر همچنین به خوبی توانسته نگرش اگزیستانسیالیستی خود را در این داستانها نشان بدهد.
دربارهی کتاب سه داستان
نخستین داستان کتاب سه داستان، «اتاق»، راجعبه زن جوانی است که با مردی کاملاً روانی ازدواج کرده است. مرد در اتاقی زندگی میکند و هرگز قصد خارج شدن از آن را ندارد و یک دیوار این اتاق را از تمام دنیا جدا کرده است. مرد شرایط را اینگونه شرح میدهد که آدمهای عادی تصور میکنند من به آنها تعلق دارم، ولی من نمیتوانم حتی یک ساعت را میان آنها باشم، میخواهم آن سوی دیوار، آن بیرون زندگی کنم ولی این آدمها نمیخواهند من بینشان باشم.
عنوان بعدی داستان کتاب سه داستان (The Wall and Other Stories) «اِرُسترات» است. ژان پل سارتر (Jean Pual Sartre) در این داستان مردی به نام پل هیلبر را خلق کرده؛ مردی تنها که بیثباتی و ناتوانی جسمی امانش را بریده و دست به جنایتی شنیع میزند که سرانجام در آن ناکام میماند. دیری نمیگذرد که در ادامهی داستان متوجه میشویم او برای اینکه از معمولی بودنش فرار کند، دست به این جنایت زده تا عرض اندامی کرده باشد. ژان پل سارتر که نقطهنظر اگزیستانسیالیستی منحصربهفرد خودش از روانکاوی را بیان کرده است، بیتردید داستان ارسترات را نوشته تا درونمایههای اخلافی و پدیدارشناختی را مورد بررسی قرار بدهد. ژان پل سارتر عنوان داستانش را نیز از روی «هروستراتوس» انتخاب کرده است؛ فردی اهل قرن چهارم یونان که معبد آرتمیس، یکی از عجایب هفتگانه جهان را به آتش کشید تا نامش در تاریخ بماند. شخصیت اصلی این داستان نیز چنانکه گفته شد، برای اینکه خودی نشان بدهد دست به جنایتی نابخشودنی میزند: او به سه شخص شلیک میکند و درحالیکه از ترس در خانهاش قایم شده، تصمیم به خودکشی میگیرد اما ناکام میماند. موضوع بحث ژان پل سارتر در تمام کارهایش، ارتباط تجربیات فردی با جهانی است که فرد در آن زندگی میکند. اما در این سه داستان بیشتر به موضوع انزوای افراد در این دنیا میپردازد.
داستان سوم ژان پل سارتر در این کتاب، دیوار نام دارد. این کتاب نخستین بار در سال 1939، چند سال پیش از آثار تأثیرگذار ژان پل سارتر در زمینهی نمایشنامه و فلسفه به چاپ رسید. این داستان راجعبه یک زندانی در خلال جنگ داخلی اسپانیا در شبی است که قرار است جوخهی آتش او را به رگبار بسته و اعدامش کنند. اما به او گفتهاند که اگر مخفیگاه همراه جمهوریخواهش را لو بدهد، او را بخشیده و از جانش میگذرند. این اتفاق باعث میشود که زندانی برای سؤال پیش بیاید هدف و انگیزهاش در زندگی چیست و آیا انسان وفاداری هست یا نه. ژان پل سارتر در همین حین که چنین شرایط سختی را برای شخصیت اصلی داستانش خلق کرده، به عذاب روحی او و دو همسلولیاش نیز میپردازد که طاقتاشان را طاق کرده و نیز جزئیات آزاردهندهی دیگری را هم برای خواننده بیان میکند. ژان پل سارتر سپس از دیدگاه دکتری بیطرف که ظاهراً برای آرامش روح این سه زندانی آنجاست، قصه را روایت میکند با جزئیات دلخراش فروپاشی روانی آنها مواجه میشویم. وقتی صبح روز اعدام نزیک میشود، زندانیِ داستان درست قبل از خروج اولین گلوله از اسلحه، در ذهنش بین حیات و مرگ دیوار میکشد.
سارتر در این سه داستان فضاهایی تلخ و سیاه با شخصیتهایی روانی و مجنون را تصویر کرده که بهخاطر توان بالایش در داستانسرایی، به خوبی توانسته این حس و حال خوفناک را به خواننده منتقل کند. اکنون نیز این کتاب با ترجمهی دکتر محمود سلطانیه با یاری انتشارات جامی چاپ و منتشر شده و در اختیار شما علاقهمندان قرار گرفته است.
اقتباس سینمایی از کتاب سه داستان
سرژ روله در سال 1967 فیلمی از روی داستان «دیوار» ساخت. ژان پل سارتر دیالوگهای این فیلم را نوشت و فیلم موفق شد به هفدهمین فستیوال بینالمللی فیلم برلین راه بیاید.
کتاب سه داستان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران ژان پل سارتر، فلسفه و مکتب او، یعنی اگزیستانسیالیسم هستید و به داستان کوتاه علاقه دارید، خواندن این کتاب برای شما لذتبخش خواهد بود.
در بخشی از کتاب سه داستان میخوانیم
باید به آدمها از بالا نگاه کرد. چراغ اتاق را خاموش کرده و کنار پنجره ایستاده بودم. آنها هیچگاه فکرش را هم نمیکنند که بتوان از بالا موشکافیشان کرد. برای آنها روبرو و گاهی هم پشت سرشان مهم است و تمامی کوششان تنها در چهارچوب یک متر و هفتاد و پنج سانتیمتری بلندای نگاه دیگران میگنجد. چه کسی در اندیشهی چگونگی شکل یک کلاه لبهدار از زاویهی دید طبقهی ششم است؟ آنها در بهکارگیری رنگهای زنده و پارچههای خوشرنگ برای پناه دادن به شانهها و سرهای خود کوتاهی میکنند و نمیدانند با این دشمن بزرگ بشری چگونه بجنگند.
من خم شده بودم و با نگریستن به چشمانداز زیر پایم میخندیدم؛ پس کجاست آن «ایستگاه پابرجا» که آنهمه به وجودش میبالند؟ آدمها همه روی پیادهرو لهیده مینمودند و دو پای دراز نیمه خم از زیر شانههایشان بیرون زده بود.
من ناگزیر بودم تمام دوران زندگیم را روی ایوان خانهای در طبقهی ششم بگذرانم: باید به بالاییها با نمادهای مادی یاری رساند تا نیفتند، وگرنه من چگونه میتوانستم نسبت به پایینیها احساس برتری کنم؟ البته احساس برتری به لحاظ موقعیتی و نه هیچچیز دیگر! من بر فراز انسانیت درونم ایستاده بودم و به انسان مینگریستم و از همین رو بود که دوست داشتم به منارهای کلیسای «نتردام»، برج «ایفل» و کلیسای «ساکرهکُر» نیز از ایوان طبقهی ششم خانهام در خیابان «دلامبر» بنگرم. اینها نمادهایی بیبدیل بودند.
فهرست مطالب کتاب
اتاق
اِرُسترات
دیوار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سه داستان |
نویسنده | ژان پل سارتر |
مترجم | محمود سلطانیه |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-2575-18-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |