معرفی و دانلود کتاب آخرین انتخاب

معرفی کتاب آخرین انتخاب

آزادی و مسئولیت فردی از مفاهیم کلیدی کتاب آخرین انتخاب اثر ژان پل سارتر است؛ این فیلمنامه به بررسی مفاهیم سرنوشت، عشق و انتخاب در دنیای پس از مرگ می‌پردازد. این اثر که در گروه ادبیات اگزیستانسیالیستی و فیلم‌نامه‌های فلسفی قرار می‌گیرد، با روایت جذاب خود، خواننده را به تأمل در معنای زندگی و تصمیم‌گیری‌های انسانی دعوت می‌کند.

درباره‌ی کتاب آخرین انتخاب

کتاب آخرین انتخاب (Les Jeux Sont Faits) نوشته‌ی ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre)، یکی از آثار برجسته‌ی ادبیات فرانسه و نمونه‌ای درخشان از تلفیق فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم با درام فانتزی است. این اثر که در سال 1943 نوشته و در سال 1947 منتشر شد، داستانی عاشقانه و فلسفی را در بستر دنیای پس از مرگ روایت می‌کند.

داستان حول محور دو شخصیت اصلی، پی‌یر دومن، یک فعال مقاومت، و اِو شارلیه، زنی از طبقه‌ی مرفه، می‌چرخد. هر دو در یک زمان کشته می‌شوند؛ پی‌یر توسط یک خبرچین و اِو توسط شوهرش که قصد تصاحب دارایی‌های او را دارد. در دنیای پس از مرگ، آن‌ها با یکدیگر آشنا می‌شوند و درمی‌یابند که سرنوشتشان این بوده که در زندگی با هم ملاقات کنند و عاشق شوند؛ اما مرگ زودهنگام مانع از این امر شده است. به آن‌ها فرصتی داده می‌شود تا برای 24 ساعت به زندگی بازگردند و عشق واقعی خود را ثابت کنند؛ در غیر این صورت، برای همیشه از بین خواهند رفت. با‌این‌حال، هر دو به مسائل ناتمام زندگی قبلی خود بازمی‌گردند و در نهایت، فرصت عشق را از دست می‌دهند.

فیلمنامه‌ی آخرین انتخاب (The chips are down) مفاهیمی چون سرنوشت، آزادی انتخاب و مسئولیت فردی را در قالب درام فلسفی بررسی می‌کند و نمونه‌ای بارز از ادبیات اگزیستانسیالیستی است. ژان پل سارتر با استفاده از ساختار روایی منحصربه‌فرد و فضاسازی دقیق، مخاطب را به تأمل در باب معنای زندگی، مرگ و انتخاب‌های انسانی وامی‌دارد. از نظر ارزش ادبی، این کتاب نه تنها در ادبیات فرانسه، بلکه در ادبیات جهانی جایگاه ویژه‌ای دارد و نمونه‌ای از توانایی سارتر در انتقال مفاهیم فلسفی از طریق داستان و درام است که همواره تأثیر عمیقی بر نسل‌های بعدی نویسندگان و فیلسوفان گذاشته است.

در مجموع، کتاب آخرین انتخاب اثری است که با ترکیب داستان جذاب و مفاهیم فلسفی عمیق، خواننده را به سفری درونی و تأمل‌برانگیز می‌برد و به بررسی عمیق‌ترین سؤالات انسانی درباره‌ی زندگی، مرگ و انتخاب‌های فردی می‌پردازد.

کتاب آخرین انتخاب را انتشارات قصه باران با ترجمه لاله پیرعباسی منتشر کرده است.

نکوداشت‌های کتاب آخرین انتخاب

• در این رمان زیبا، سارتر بار دیگر با ظرافت و هوشمندی، درسی از اگزیستانسیالیسم به ما می‌دهد، درحالی‌که داستانی بسیار زیبا و جذاب را روایت می‌کند. (سایت بابلیو)
• آیا اراده‌ی آزاد یک توهم است یا واقعاً توانایی شکل‌ دادن به سرنوشت خود را داریم؟ این سؤالی است که فیلسوف اگزیستانسیالیست ژان پل سارتر در این اثر مطرح می‌کند. (وب‌سایت Films de France )

اقتباس‌های سینمایی از کتاب آخرین انتخاب

• بر اساس کتاب آخرین انتخاب در سال 1947 فیلمی به کارگردانی ژان دولانوا (Jean Delannoy) ساخته و اکران شد. این فیلم در جشنواره‌ی فیلم کن 1947 به نمایش درآمد و به‌عنوان نمونه‌ای از تلفیق فلسفه و سینما مورد توجه قرار گرفت. در این فیلم، میشلین پرل (Micheline Presle) در نقش اِو شارلیه و مارسل پاگلیرو (Marcello Pagliero) در نقش پی‌یر دومن ایفای نقش می‌کنند.
• در سال 2018، در دانشگاه کیس وسترن رزرو واقع در ایالات متحده، یک نمایش‌نامه‌خوانی از نسخه‌ی انگلیسی این اثر اجرا شد. این اجرا، نخستین اقتباس صحنه‌ای از این اثر در زبان انگلیسی بود.

کتاب آخرین انتخاب برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطبانی که به فیلمنامه‌های فانتزی و فلسفی با مفهوم مرگ و زندگی علاقه‌مندند، از این کتاب لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب آخرین انتخاب می‌خوانیم

اتاقی است دودگرفته و بدون اسباب‌اثاثیه. از پس پنجره چهار مرد به خیابان نگاه می‌کنند و حواسشان هست که کسی از بیرون آن‌ها را نبیند.

لانگلو‌ئا؛ مردی بلندقد و استخوانی که شش‌تیغ کرده، دیکسون؛ مردی است لاغراندام و عصبی با ریش پروفسوری، پولَن؛ عینک فریم‌فلزی و موهای خاکستری دارد و رُنودل؛ مردی تنومند و درشت‌اندام که سرخ‌رو است و خوش‌خنده.

آن‌ها به وسط اتاق برمی‌گردند؛ جایی که پی‌یر دومن آرنج‌هایش را روی میز گردی پوشیده از لیوان و بطری تکیه داده و در آرامش سیگار می‌کشد.

نگرانی در چهرۀ لاغر دیکسون موج می‌زند. از پی‌یر می‌پرسد: «دیدی؟»

پی‌یر در کمال خون‌سردی لیوانش را برمی‌دارد، سر می‌کشد و بعد می‌پرسد: «چی را دیدم؟»

سکوت کوتاهی حاکم می‌شود. پولَن می‌نشیند. رُنودل سیگاری روشن می‌کند. دیکسون نگاهی به پنجره می‌اندازد.

می‌گوید: «از صبح کارشان همین است، حتمی بویی برده‌اند.»

پی‌یر مثل همیشه آرامش و سرسختی خود را حفظ می‌کند. با خیال آسوده لیوانش را روی میز می‌گذارد و می‌گوید: «شاید، اما به‌یقین از بلایی که فردا قرار است سرشان بیاید بویی نبرده‌اند.»

پولَن مردد می‌گوید: «بهتر نیست که...؟»

پی‌یر عصبانی رو به او می‌کند و با پرخاشگری می‌پرسد: «چی؟»

«که صبر کنیم...»

و همان‌طور که پی‌یر حرکتی از سر عصبانیت از خود نشان می‌دهد، رُنودل فوری اضافه می‌کند: «فقط سه روز لازم داریم تا شکشان را برطرف کنیم...»