معرفی و دانلود کتاب سرزمین بیصاحب
برای دانلود قانونی کتاب سرزمین بیصاحب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سرزمین بیصاحب
دو داستانی که چهارده سال پس از مرگ گراهام گرین، در میان دستنوشتههای او پیدا شدند! کتاب سرزمین بیصاحب شامل دو رمانک یا نوولا میشود که هر دو فضایی رازآلود و هیجانانگیز دارند. داستان سرزمین بیصاحب دربارهی جاسوسی انگلیسی است که برای پیدا کردن ذخایر اورانیوم به شوروی میرود. داستان دست بیگانه روایت مردی است که در ونیز، به دنبال پدرش میگردد.
دربارهی کتاب سرزمین بیصاحب
اگر نویسندهای پرکار باشید، هیچ تعجبی ندارد که سالها پس از مرگتان، دستنوشتههایتان منتشر شوند! گراهام گرین (Graham Greene) از آن دست نویسندههای مرموزی است که هنوز هم دربارهی زندگیاش سؤالات بسیاری وجود دارد: آیا او واقعاً مأمور امآی 6 بود؟ آیا او به کمونیسم تمایل داشت؟ چرا به همهی نقاط جهان سفر کرده بود؟ و روابط عاشقانهاش دقیقاً چگونه بود؟ محققان گمان میکردند که دیگر همهچیز را دربارهی گرین میدانند؛ تااینکه دو داستان مهم را از میان دستنوشتههایش پیدا کردند!
در سال 1950 کارگردانی به نام کارول رید از گراهام گرین خواست که داستانی شبیه «مرد سوم» بنویسد تا فیلمی بر اساس آن ساخته شود. گرین دوباره پای مأمور بریتانیایی محبوبش یعنی براون را به میان آورد و او را در بحبوحهی جنگ سرد و فقط اندکی پس از فروریختن دیوار برلین، به شوروی فرستاد؛ آنهم برای پیدا کردن ذخایر اورانیوم! اگرچه داستان سرزمین بیصاحب (No Man's Land) هم پلیسی، هیجانانگیز و ماجراجویانه بود، اما کارول رید تصمیم گرفت آن را به فیلم تبدیل نکند. چرا؟ چون نهایت چیزی که به دست میآمد فیلمی شبیه مرد سوم بود؛ نه چیز دیگر! دستنویس این داستان تا مدتها گم شده بود و به آن بیتوجهی میشد؛ تااینکه چهارده سال بعد، داستان سرزمین بیصاحب در یادداشتها و دستنوشتههای گرین پیدا شد. انتشارات هسپروس بهمحض یافتن این داستان و داستان دست بیگانه، آنها را در قالب کتاب سرزمین بیصاحب منتشر کرد.
ریچارد براون در ادامهی داستان سرزمین بیصاحب، به زیارتگاهی کاتولیک در مرز روسیه میرود و ابتدا ادعا میکند که برای نوشتن کتابش، به این عبادتگاه آمده است. کاپیتان استارهوف که مسئولیت تحقیق دربارهی براون را بر عهده دارد، نظری مثبت به او پیدا میکند. در این گیرودار، کلارا که معشوقهی استارهوف است، عاشق براون میشود و داستان از آن چیزی که بود، پیچیدگی بیشتری پیدا میکند!
داستان دست بیگانه دربارهی پسری جوان به نام راجر کورت است که برای دیدار با پدرش به ونیز میرود. اما پدر او به طرزی مرموز ناپدید شده است و راجر باید در میان شهری رمزآلود و هزارتو چون ونیز، به دنبال پدرش بگردد. راجر در طی داستان با ماجراها و شخصیتهایی معمایی روبهرو میشود که او را سردرگم میکنند و با سؤالات بسیاری تنها میگذارند: چه بلایی سر پدرش آمده است؟ در این شهر عجیب، به چه کسی میتواند اعتماد کند؟ آیا جانش در خطر است؟ و ... .
و اما خاطرهای عجیب از گراهام گرین که دیوید لاج در مقدمهی انگلیسی کتاب سرزمین بیصاحب آن را نقل میکند: در سال 1949 مسابقهی نیو استیتسمن برگزار شد؛ آنهم با موضوع بهترین داستانی که به تقلید از گراهام گرین نوشته باشد. گرین دست به حرکتی شیطنتآمیز زد و با نام مستعار ان. ویلکینسون، با داستان دست بیگانه در این مسابقه شرکت کرد. ظاهراً تقلید گرین از خودش آنقدرها هم ماهرانه نبوده و داستان دست بیگانه، رتبهی دوم را در این رقابت هیجانانگیز به دست میآورد!
در ابتدا فقط بخش کوچکی از داستان در ایتالیا اتفاق میافتاد؛ اما ماریو سولداتی، کارگردان و دوست گراهام گرین، عقیده داشت که ساختار داستان دقیقاً شبیه زندگی جاسوسان یوگسلاوی در ونیز پس از جنگ است. گرین از ایدهی سولداتی استقبال کرد و پیشنویسی برای فیلمنامه نوشت. سولداتی بعدها گفت که گرین پذیرفت برای اولین بار در نقشی جلوی دوربین بازی کند؛ آنهم فقط در لحظهی خاص برداشتن لنگر کشتی!
گراهام گرین در هر دو داستان از عنصر تعلیق بهخوبی بهره میگیرد. از آنجایی که داستان سرزمین بیصاحب و دست بیگانه از همان ابتدا به قصد اقتباس سینمایی نوشته شده بودند، پر از تصاویر زنده و جاندار هستند. شخصیتهایی که گرین خلق میکند، اغلب سرخورده از اتفاقات پس از جنگ جهانی دوم هستند و دیگر امیدی به آینده ندارند. شاید این دو داستان از بهترین آثار گرین نباشند؛ اما هیجان ناشی از خواندن آنها تا مدتها با شما باقی خواهد ماند.
کتاب سرزمین بیصاحب یکی از جلدهای مجموعهی مینیماژ از نشر نیماژ است. این اثر گراهام گرین را سعید کلاتی به زبان فارسی برگردانده.
نکوداشتهای کتاب سرزمین بیصاحب
- یکی از کتابهای جذابی که پس از مرگ گرین چاپ شد! (گاردین)
- علاقهمندان به آثار گراهام گرین و مخصوصاً پژوهشگرانی که دربارهی زندگی این نویسنده کنجکاو هستند (مخصولاً آنزمانی که با کاترین والستون رابطه داشت)، عاشق خواندن داستانهای صیقلنیافتهی کتاب سرزمین بیصاحب خواهند شد! (The Tablet)
- انتشارات هسپروس باعث شد که دستنوشتهی دو داستان سرزمین بیصاحب و دست بیگانه پیدا شود؛ دو داستانی که گراهام گرین در اوج قدرت رماننویسی آنها را نوشته بود. (دیوید لاج، منتقد ادبی و نویسندهی کتاب «نظریههای رمان»)
اقتباسهای فرهنگی و سینمایی کتاب سرزمین بیصاحب
همانطور که گفتیم، داستان سرزمین بیصاحب هیچگاه به فیلم تبدیل نشد. گراهام گرین در اصل داستان دست بیگانه را برای ماریو سولداتی کارگردان در سال 1954 نوشت. جورجیو باسانی و گای المز این داستان را به فیلمنامه تبدیل و بازیگرانی چون آلیدا والی و ترهور هاوارد در آن نقشآفرینی کردند.
کتاب سرزمین بیصاحب برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای هیجانانگیز و رازآلود با تم جاسوسی علاقه دارید، کتاب سرزمین بیصاحب را بخوانید.
در بخشی از کتاب سرزمین بیصاحب میخوانیم
اد هارزبورگ یک شهر کوچک تقریباً زشت با چشمههای آبگرم فراوان است که از دره تا بالای سراشیبیهای دامنهی کوه ادامه دارد. خانههای سبک تتونیکش سعی میکنند زیبایی و رویاییبودن معماری سوئیسی را در ذهن تداعی کنند، اما موفق نیستند و تیرهای زرد بهمرور زمان به رنگ جگری و سرخ مارونی درآمدهاند و درختان انجیری که از روی تپهها به سمت خانهها امتداد پیدا کردهاند، شبیه بازیگران نقشدومی هستند که نتوانستهاند خود را با جو حاکم سازگار کنند؛ جَوی که بههرحال به بیشاز یک قرن صلح وابسته است. هیچ ناحیهی تحتاشغالی در سوئیس وجود ندارد. نیازی نیست که روی کندههای درختان، مسیر نزدیکشدن به مرز نشان داده شود. آن شب، براون فقط مجبور بود سه کیلومتر راه برود.
حتی اگر آن حوالی را مثل کف دستش میشناخت، بازهم نمیتوانست نقطهی بهتری برای عبور از آن پیدا کند. قاچاقچیها بیشتر در طرف مراکز بریتانیایی فعالیت میکردند و گشتیهای آلمانی در آن ناحیه پراکندهتر از محدودهی اطراف بروالانگه بودند. قاچاقچیها هم انسان هستند و آنها نیز مسیرهای کمتر کوهستانی را ترجیح میدهند. براون قبلاز رسیدن به مرز مجبور شده بود در تاریکی از سربالاییهای تندوتیزی بالا برود.
هیچ اتفاقی در طول راه برایش نیفتاده بود. یک بار جای پایش را روی تنهی درختی که همچون پلی روی یک نهر کوهستانی پرشتاب عمل میکرد، گم کرده بود و با زانو روی تنهی درخت افتاده بود: یک بار هم فکر کرده بود یک مرزبان را دیده که اسلحهبهدست سر راهش کمین کرده است و بعد از مکثی طولانی دستهایش را روی سرش گذاشته بود و برای اینکه خود را تسلیم کند جلو رفته بود، اما در عوض با درختی مواجه شده بود که در اثر رعدوبرقی در سال گذشته از وسط دونیم شده بود.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
دربارهی نویسنده
سرزمینِ بیصاحب
دستِ بیگانه
خلاصهای از ادامهی داستان به قلم گای اِلمْزْ
موخره
یادداشت ناشر انگلیسی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سرزمین بیصاحب |
نویسنده | گراهام گرین |
مترجم | سعید کلاتی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 192 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-923-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |