زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای ریموند کارور
ریموند کارور شاعر و نویسندهی برجستهی آمریکایی بود که با خلق داستانهای کوتاه درخشانی چون «وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم» و «کلیسای جامع»، نقش مهمی در احیای گونهی ادبی داستان کوتاه در قرن بیستم ایفا کرد.
زندگینامه ریموند کارور
ریموند کارور (Raymond Carver) در شهر کلتسکنی واقع در ایالت اورگن، در خانوادهای نسبتاً فقیر چشم به جهان گشود. پدر وی کارگر کارخانهی چوببری و مادرش پیشخدمت رستوران بود. او یک سال پس از به پایان رساندن دبیرستان ازدواج کرد. وی در این برهه از زندگی، برای امرار معاش و فراهم کردن نیازهای مادی خانواده، کار به عنوان پیک، نگهبان، سرایدار، مأمور پمپ بنزین و مشاغل مختلف دیگر را تجربه کرد.
ریموند کارور در بیستسالگی، پس از گذراندن یک دورهی آموزش نویسندگی که توسط دانشگاه ایالتی چیکو برگزار میشد، به طور جدی به نویسندگی علاقهمند شد. همزمان با دوران تحصیل ریموند کارور در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در هامبولت، برای نخستین بار داستانهای کوتاه او در مجلهای به انتشار رسیدند. اولین موفقیت قابل توجه او به عنوان نویسنده در سال 1965، با چاپ داستان «خواهش میکنم ساکت باش» رقم خورد.
ریموند کارور تا سال 1970 همزمان مشغول تحصیل در دانشگاه، ویراستاری کتب درسی و نویسندگی بود. اما مصرف شدید مشروبات الکلی، سبب اخراج او از شغل ویراستاری و بستری شدنهای مکرر وی در بیمارستان شد. پس از اخراج از کار و اتمام دانشگاه، ریموند کارور اعتیاد به الکل را ترک نکرد، با این حال به طور تماموقت مشغول نویسندگی شد. سرانجام او با چاپ مجموعه داستان موفقِ «خواهش میکنم ساکت باش» استعداد کمنظیر خود در نوشتن داستان کوتاه را به اثبات رساند.
ریموند کارور پس از ترک اعتیادش به الکل در اواخر دههی 70 میلادی، چندین سال در دانشگاههای تگزاس ال پاسو و سیراکیوس تدریس کرد. وی پس از کسب بورس تحصیلی گوگنهایم برای هنرهای خلاقانه قادر شد که کارهای دیگر خود را رها کند و با نهایتِ تمرکز به نوشتن تماموقت بپردازد. پس از کسب این کمکهزینه، او توانست آثار برجستهی متعددی به چاپ برساند.
ریموند کارور 50 سال بیشتر نداشت که در سال 1988، بر اثر سرطان ریه در شهر پورتآنجلسِ واشینگتن درگذشت.
بهترین کتابهای ریموند کارور
کتاب خواهش میکنم ساکت باش (?Will You Please Be Quiet, Please): خواهش میکنم ساکت باش، نخستین مجموعه کتاب چاپشدهی ریموند کارور است که نام وی را به عنوان یکی از نویسندگان مستعد آن زمان ادبیات آمریکا بر سر زبانها انداخت. این اثر شامل 22 داستان کوتاه است. «خواهش میکنم ساکت باش»، «همسایهها» و «پدر» از معروفترین داستانهای این کتاب به شمار میروند.
کتاب وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم (What We Talk About When We Talk About Love): این اثر که از 17 داستان کوتاه تشکیل شده است، یکی از بهترین کتابهای ریموند کارور به حساب میآید. به داستانهای «وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم»، «حمام» و «عدسی چشم» به عنوان چند نمونه از داستانهای تحسینبرانگیز این مجموعه میتوان اشاره کرد.
کتاب کلیسای جامع (Cathedral): کلیسای جامع، یکی از مجموعه داستان کوتاههای پرفروش ریموند کارور، شامل 13 داستان است. داستان «کلیسای جامع» (که عنوان این کتاب نیز از آن گرفته شده است) مشهورترین داستان این کتاب است و به عنوان یکی از بهترین نوشتههای ریموند کارور شناخته میشود.
علاقهمندان به مطالعهی بهترین داستانهای ریموند کارور میتوانند برخی از کتابهای این نویسندهی آمریکایی (از قبیل کتاب الکترونیک خواهش میکنم ساکت باش و کتاب صوتی فیل) را در اپلیکیشن کتابراه تهیه کنند.
سبک نگارش و دیدگاههای ریموند کارور
ریموند کارور عمدتاً در داستانهای کوتاه خود زندگی روزمره و مشکلات افراد تهیدست و کارگران را به تصویر میکشد. شخصیتهای او به دلیل ازدواجها و رابطههای ناموفق، شغلهای ازدسترفته و مشکلات مالی، افسرده و درهمشکستهاند؛ اما اغلب حتی از درک خود و یا بیان احساساتشان نیز عاجز ماندهاند. نثر ریموند کارور ساده و مینیمال است. اما این نثر مینیمال، صداقت و قدرتی در انتقال مفهوم و احساسات دارد که در قلم کمتر نویسندهی دیگری قابل مشاهده است. کارور تحت تأثیر نویسندههایی چون ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، ایزاک بابل و خصوصاً آنتون چخوف بود.
ریموند کارور از احیاکنندگان گونهی ادبی داستان کوتاه در اواخر قرن بیستم به شمار میرود. اما در اوایل قرن بیستویکم، اختلافنظرهایی درباب ماهیت نوشتهها و حتی شهرت ادبی ماندگار کارور به وجود آمد. از همان دورهی اوج نویسندگی ریموند کارور گمانهزنیهایی درمورد نقش گوردون لیش، ویراستار قدیمی و مشهور او، وجود داشت. اما در اوایل قرن بیستم مشخص شد که لیش در بسیاری از داستانهای اولیهی کارور، تغییرات قابل توجهی به وجود آورده بود. این گمانهزنیها در سال 2007، هنگامی که دومین همسر کارور، تس گالاگر، اعلام کرد که قصد دارد نسخههای اصلی داستانهای مجموعهی وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم را منتشر کند، به اوج خود رسیدند. بعدها مشخص شد که گوردون لیش نام شخصیتها، پایانبندی و طول بسیاری از داستانها (در برخی موارد بیش از نیمی از داستان را حذف کرده بود) را تغییر داده بود. با اینحال، در تمام موارد جملات برگزیده و نقاط اوج داستان، متعلق به خود ریموند کارور بود.
جوایز و افتخارات ریموند کارور
- جایزهی کتاب سفیر برای داستان (Ambassador Book Award for Fiction): ریموند کارور در سال 1989 با مجموعه کتاب «جایی که از آن تلفن میکنم»، موفق به کسب جایزهی کتاب سفیر در شاخهی داستان شد.
- جایزهی او. هنری (O. Henry Award): ریموند کارور برای پنج مرتبه موفق به کسب جایزهی ادبی او. هنری شده بود.
ریموند کارور از نگاه دیگران
- داستانهای کارور کوتاهاند؛ اما بههیچعنوان صریح و واضح نیستند. (جفری ولف، نویسنده و منتقد ادبی آمریکایی)
- داستانهای ریموند کارور به جای یک موضوع مشترک، یک مشکل مشترک را بررسی میکنند. شخصیتهای او، هر کدام به یک نوع متفاوت خود را گم کردهاند. (مایکل وود، منتقد ادبی انگلیسی)
- نوشتههای کارور تداعیکنندهی سنتهای ادبی قدرتمند آمریکا هستند. (ایروینگ هارور، منتقد ادبی و اجتماعی آمریکایی)
- ریموند کارور با یک برتری و تفاوت نسبت به ارنست همینگوی، از تمام شگردهایی که او در نوشتههایش به کار میگرفت، در داستانهای مجموعهی وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم استفاده کرده است. (حسین سناپور)
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از ریموند کارور
- فیلم سینمایی برشهای کوتاه (Short Cuts): برشهای کوتاه نام فیلمی به کارگردانی رابرت آلتمن در سال 1993 است. فیلمنامهی این اثر سینمایی با الهام از نُه داستان کوتاه و یک شعر از ریموند کارور نوشته شده است.
- فیلم کوتاه همهچیز میرود (Everything Goes): اندرو کوتاتکو با اقتباس از داستان «چرا نمیرقصید؟» به قلم ریموند کارور، فیلم کوتاه «همهچیز میرود» را در سال 2004 کارگردانی کرد.
جملات برگزیده ریموند کارور
- باید شرمندهمان کند اگر طوری حرف بزنیم که انگار وقتی داریم از عشق حرف میزنیم میدانیم از چه حرف میزنیم. (کتاب وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم)
- زمانی بود که فکر میکردم همسر اولم را از زندگیام بیشتر دوست دارم. اما حالا از او متنفرم. این تغییر را چگونه توضیح میدهید؟ چه اتفاقی برای آن عشق افتاد؟ اتفاقی که برایش افتاد را دوست دارم بدانم. کاش کسی میتوانست به من بگوید. (کتاب وقتی از عشق حرف میزنیم از چه حرف میزنیم)
- بهسختی میتوانم آرام بنشینم. به بیقراری ادامه میدهم؛ یک پا و سپس یک پای دیگر را روی هم میگذارم. احساس میکنم که میتوانم احساساتم را خالی کنم. شاید پنجره را شکستم؛ یا شاید هم تمام وسایل خانه را دوباره بچینم. (کتاب جایی که از آن تلفن میکنم)
- امروز صبح که از خواب برخاستم، میل شدیدی داشتم که تمام روز را در رختخواب دراز بکشم و مطالعه کنم. (کتاب همهی ما)
- پاسخی نیست؛ اشکالی ندارد. اما حتی اگر اشکالی هم داشت چه کاری میتوانستم انجام دهم؟ (کتاب کلیسای جامع)