معرفی و دانلود کتاب خورشید رو به غروب
برای دانلود قانونی کتاب خورشید رو به غروب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خورشید رو به غروب
ژاپن شکستخورده و تحقیرشده پس از جنگ جهانی و مردمانی که درماندگی و ناامیدی را تجربه میکنند. کتاب خورشید رو به غروب در چنین زمانهای اتفاق میافتد و هر شخصیت و عنصری در این رمان نماد به حساب میآیند. اوسامو دازای که یکی از نویسندههای ژاپنی معروف قرن بیستم است، در این کتاب داستان زندگی نسلی را روایت میکند در حال گذار از جامعهای اخلاقی به مدرن هستند.
دربارهی کتاب خورشید رو به غروب
«”آیا کسی هست که تباه نشده باشد؟ ”اینها را نائوجی در دفترش نوشته بود. این کلمات باعث شدند من هم خودم را تباهشده احساس کنم. دایی و حتی مادرم هم بهنحوی تباهشده بهنظر میرسیدند.» کتاب خورشید رو به غروب (The Setting Sun) دربارهی انسانهایی است که پس از جنگ جهانی دوم در ژاپن تباه شدهاند و هیچ چشماندازی از آیندهی پیشرویشان ندارند. شخصیتهای کتاب، همگی اشرافی هستند که دورهی شکوفاییشان به سر آمده و در فقر به سر میبرند. اوسامو دازای (Osamu Dazai) بدونشک یکی از بزرگترین نویسندگان مدرن ژاپنی در قرن بیستم است. او هنوز هم با گذشت هفتاد سال از مرگش، در میان نسلهای جدید و قدیم طرفدارانی دارد و به نامش در انیمهها و مانگاها اشاره میشود. رمان خورشید رو به غروب یکی از معروفترین آثار دازای است که در سال 1947 به انتشار رسید و این نویسندهی ژاپنی را مشهور کرد. در سال 1956 ترجمهی این کتاب به زبان انگلیسی نیز منتشر شد و دازای به یکی از چهرههای معروف ادبیات ژاپن بدل گشت. اما چه چیزی این اثر را چنین خاص کرده است؟
محور داستان کتاب خورشید رو به غروب دربارهی کازوکو، دختر یک خانوادهی اشرافی است که با فقری روزافزون مواجه میشود. او که بهتازگی همسرش را ترک کرده و از او طلاق گرفته، به توکیو بازمیگردد تا با مادرش زندگی کند. اما آنها که پس از جنگ فقیر شدهاند، مجبورند خانهی بزرگ خود را در توکیو بفروشند و به خانهای کوچکتر در روستایی دورافتاده نقل مکان کنند. این خانوادهی اشرافی که زمانی خدمتکاران کارهایشان را انجام میدادند، حالا مجبورند خودشان به کارهای خانه رسیدگی کنند. مادر کازوکو بیمار است و حالا او علاوه بر وظایف دیگر، باید وظیفهی مراقبت از مادرش را نیز بر عهده بگیرد. کازوکو برادری به نام نائوجی دارد که در جنگ بوده و پس از برگشتن، به الکل و تریاک پناه میبرد. این خانواده که نمادی از اشرافیت روبهزوال ژاپن و گذار به جامعهی مدرن هستند، هر کدام بهنوعی با سختیها کنار میآیند.
همانطور که اشاره شد، شخصیتهای کتاب خورشید رو به غروب «قربانیان دورهی گذار اخلاقی» هستند. کازوکو دختری دوستداشتنی و دلسوز است که برخلاف برادرش، در میان جامعهی روبهزوال، به ادامهی زندگی امیدوار است و جسارتش باعث نجات او میشود. او با قوانین اخلاقی دورهی خود مبارزه میکند تا به چیزی برسد که ارزش زیستن را داشته باشد. «من میخواهم بدون چونوچرا اعتقاد داشته باشم که انسان برای عشق و انقلاب متولد شده است.» نائوجی، برادر کازوکو، اصلاً شبیه او نیست. او همیشه دوست دارد از حقارت، مشکلات و شرمندگی فرار کند و به مواد مخدر و الکل پناه میبرد. این واقعیت که او در خانوادهای اشرافی در ژاپن به دنیا آمده، همهی امیدها و آرزوهای او را بر باد میدهند.
عنوان کتاب خورشید رو به غروب، ویرانی، ناامیدی و شکست را به ذهن متبادر میکند. بعضی غروب خورشید را نمادی از زوال جامعهی ژاپنی و ارزشهای قدیمی و اخلاقی آن میدانند. همچنین میتواند نمادی از زوال خانوادهی اشرافی باشد. برخی از تحلیلها نشان میدهند که خورشید رو به غروب، نمادی از امید پس از یأس است؛ زیرا وقتی خورشید غروب میکند، طلوعی دیگر در راه خواهد بود. تعدادی نماد دیگر مانند مار، گل نیلوفر، برگی که میپوسد و... هم هستند که با خواندن داستان، احتمالاً به مفهوم آنها پی برده میشود.
اوسامو دازای داستان زندگی خود را در نائوجی بازتاب میدهد: او در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد و پدرش یکی از اعضای شورای سلطنتی بود. او تا مدتها بعد به خاطر زندگی در یک طبقهی اجتماعی بالا خود را سرزنش میکرد و برای اولین بار در بیستسالگی، میخواست با خوردن تعدادی قرص خواب خودکشی کند؛ اما نجات یافت. دازای تا حدودی در کتاب «نه آدمی» داستان زندگی خود را روایت میکند و اگر کسی آن کتاب را خوانده باشد، بهخوبی با داستان زندگی این نویسندهی ژاپنی آشناست. او بعد از رها کردن دانشگاه، به رابطه با زنان، الکل و مواد مخدر پناه آورد و برای بار دوم و سوم دست به خودکشی زد. او در بهار 1948 به همراه معشوقهاش خودکشی کرد و اینبار توانست به زندگی غمبار خود پایان دهد. معروف است که شخصیت کازوکو براساس نویسنده و شاعر ژاپنی اوتا شیزوکو نوشته شده. بعضی میگویند دفتر خاطرات این شاعر که زمانی معشوقهی دازای بود، برای نوشتن رمان خورشید رو به غروب استفاده شد.
رمان خورشید رو به غروب با ترجمهی آزاد سلحشور از زبان انگلیسی به فارسی از سوی نشر نیماژ منتشر شده است.
دربارهی مجموعهی مینماژ
نشر نیماژ کتابهای جیبی خود را در قالب مجموعهی مینیماژ منتشر کرده است. کتابهایی چون: «خودخوار»، «در غیاب بلانکا»، «مثل حالای ما»، «حس»، «صبح خاکستری»، «دوست مرحوم من»، «همراز»، «کاپا»، «سوسک»، «پدرکشی» و... . شیوا مقانلو که دبیر این مجموعه است، تلاش دارد داستانهایی از نویسندگان کمتر شناختهشده در ایران را از سراسر جهان با ترجمهی بهترین مترجمان ایرانی به انتشار برساند.
نکوداشتهای کتاب خورشید رو به غروب
- اوسامو دازای، نویسندهی نهیلیست ژاپنی، معروفترین رمان خود را در سال 1947 با عنوان «خورشید رو به غروب» منتشر کرد. این کتاب بهسرعت به نماد افول اشراف ژاپنی در پی جنگ جهانی دوم تبدیل شد. توصیف دازای از کشوری که از لنگرگاههای معنویاش فاصله گرفته است، مخاطبان بسیاری را به خود جذب میکند. (روزنامهی تایمز ژاپن)
- رمان قدرتمند و زیبای ژاپنی که به سالهای بیحاصل پس از جنگ میپردازد و نسل سوختهی ژاپنی را به تصویر میکشد که میخواستند باورهای اخلاقی و معنوی گذشته را بر هم زنند. هیچیک از شخصیتهای رمان خورشید رو به غروب، نمیتوانند جایگاهی در دنیای مدرن پیدا کنند و همچون ساز ناکوکی در میان سازهای دیگر هستی هستند. (مجلهی کرکوس ریویوز)
- نوشتهشده با زیبایی، ظرافت و قدرت. اثری با تمایزی چشمگیر. (ماهنامهی آتلانتیک)
اقتباسهای فرهنگی از کتاب خورشید رو به غروب
در اوایل سال 2024، از نسخهی انگلیسی مانگای کتاب خورشید رو به غروب با تصویرگری کوکو کاشیاوایا رونمایی شد.
کتاب خورشید رو به غروب برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به ادبیات مدرن ژاپن علاقه دارید، کتاب خورشید رو به غروب را بخوانید.
در بخشی از کتاب خورشید رو به غروب میخوانیم
از آنجا که نمیدانستم باید چه کار کنم، عصبی و ریز خندیدم. خورشید رو به غروب، که بر صورت مادر تابیده بود، باعث میشد چشمهایش تقریباً آبی بهنظر برسند. صورتش که کمی هم عصبانی مینمود، آنقدر دوست داشتنی بود که احساس کردم دلم میخواهد بهسمتش پر بکشم. یکمرتبه بهذهنم رسید که صورت مادر شبیه همان مار بیچارهایست که چند لحظه پیش دیده بودیم و من به هر دلیلی احساس میکردم آن مار بدترکیبی که توی سینهی من بیتوته کرده، احتمالاً روزی آن مار خوشگل و غمگین را میبلعد و به زندگیاش خاتمه میدهد.
دستم را گذاشتم روی شانهی نرم و ظریف مادر. آشفتگی و تلاطمی عجیب را درون مادر احساس کردم که نمیتوانم توصیف کنم.
اوایل دسامبر همان سالی که ژاپن بیقیدوشرط تسلیم شد، ما خانهمان در خیابان نیشیکاتا در توکیو را ترک کردیم و به این خانه در ایزو نقلمکان کردیم که تقریباً سبک چینی داشت. بعد از مرگ پدر، دایی وادا، برادر کوچکتر مادر و تنها بازمانده از قوموخویشهای مادری، مسئولیت مخارج زندگی ما را برعهده گرفت، ولی با پایان جنگ همهچیز تغییر کرد و دایی وادا به مادر گفت که دیگر نمیتوانیم مثل قبل زندگی کنیم، بنابراین چارهای نداشتیم جز اینکه خانه را بفروشیم و خدمتکارها را مرخص کنیم و بهترین حالت این بود که خانهای کوچک و قشنگ، جایی که برای هر دوی ما راحت و قابلقبول باشد، در روستا بخریم. مادر اهمیت مسائل مالی را حتی از یک بچه هم کمتر درک میکند، بنابراین وقتی دایی وادا شرایط را برایش توضیح داد، ظاهراً تنها واکنش مادر این بود که بگوید خودش هر کاری که فکر میکند درست است، انجام دهد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
مقدمهی کتاب: به قلم هاشم رجبزاده، ادیب و پژوهشگر ادبیات ژاپن
فصل اول: مار
فصل دوم: آتش
فصل سوم: گل نیلوفر
فصل چهارم: نامهها
فصل پنجم: بانو
فصل ششم: آغاز خصومت
فصل هفتم: وصیتنامه
فصل هشتم: قربانیان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خورشید رو به غروب |
نویسنده | اوسامو دازای |
مترجم | آزاده سلحشور |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 208 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-582-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |