معرفی و دانلود کتاب حسین کرد شبستری
برای دانلود قانونی کتاب حسین کرد شبستری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حسین کرد شبستری
کتاب حسین کرد شبستری با ویرایش علیرضا سیفالدینی، روایتی پهلوانی و مشهور از عصر صفوی و زمان سلطنت شاه عباس است. پهلوانی به نام حسین کرد که در تبریز و نزد مسیح تکمهبند خدمت میکند، پس از چندی با او به اختلاف میخورد و به پایتخت صفویان، شهر اصفهان میرود. در آنجا او به جرگهی پهلوانان مخصوص شاه عباس میپیوندد و دلاوریهای بسیاری از خود نشان میدهد. نویسنده و زمان تألیف این داستان عامیانهی زیبا و پرحادثه، مشخص نیست.
دربارهی کتاب حسین کرد شبستری
راویان اخبار و ناقلان آثار و طوطیان شکرشکن شیرینگفتار چنین روایت کردهاند که در زمان شاه عباس صفوی، چوپانزاده و پهلوانی به نام حسین کرد شبستری بود که در رکاب پهلوان مسیح تکمهبند تبریزی خدمت میکرد. مسیح، پسر بهزاد خان، از پهلوانان نامدار شاه عباس بود که برای تغییر مذهب بلخیان به مذهب موردقبول صفویان یعنی شیعهی اثنیعشری، در آن شهر آتشی برپا کرد و چند تن از پهلوانان آن دیار را ریش و سبیل تراشید. عبدالله خان که والی بلخ بود، از پهلوانانش خواست که به اصفهان بروند، سر شاه عباس را برای او بیاورند و از مسیح تکمهبند انتقام بگیرند. در این میان، ببرازخان و اخترخان عزم خود را جزم کردند و به قصد کشتن مسیح، راهی تبریز شدند. این دو با خیال خوش گرفتن پاداشی هنگفت برای سر شاه عباس و نوچههایش، روز خود را شب میکردند؛ غافل از اینکه حسین کرد شبستری نامی، حافظ حکومت صفوی و مذهب شیعه است.
اما چند کلمه بشنویم از قهرمان کتاب حسین کرد شبستری. همانطور که گفتیم، حسین کرد در تبریز، شاگرد مسیح تکمهبند تبریزی بود. اما پس از اینکه با همسر مسیح دچار مشکل میشود، آن دیار را برای همیشه ترک میکند و به پایتخت صفویان، شهر اصفهان میرود. شاه عباس به او مأموریتی دشوار میدهد: هفت سال مالیاتی را که هندیان به ایران نداده بودند، از آنها بگیرد. تقریباً نیمی از کتاب حسین کرد شبستری در سرزمین هند و شرح دلاوریهای این پهلوان بزرگ عصر صفوی میگذرد.
زمان کتاب حسین کرد شبستری در عصر صفوی میگذرد و برخی اصل این داستان را مربوط به همان دوره میدانند. بعضی از پژوهشگران مانند ایرج افشار و مهران افشاری، ساختار زبانی، واژگان و اصطلاحات کتاب را متعلق به اواخر دورهی صفویان میدانند. بعضی نیز بر این باورند که این داستان از عصر صفوی سینه به سینه توسط نقالان و داستانگویان فقط به شکلهای گوناگون روایت شده و در اوایل دورهی قاجار به نگارش درآمده است. این داستان برای اولین بار در سال 1265 هجری قمری به چاپ سنگی درآمد و با استقبال عمومی مواجه شد. نسخهی کهن دیگری از این اثر متعلق به سال 1255 هجری قمری در مؤسسهی زبانهای آسیایی فرهنگستان علوم روسیه در سنپترزبورگ موجود است که با دیگر چاپهای قصهی حسین کرد شبستری تفاوت دارد و کمی از آنها مفصلتر است.
کتاب حسین کرد شبستری اوضاع اجتماعی و دینی عصر صفویان را به تمامی نشان میدهد. اختلاف میان شیعه و سنی که در جنگهای میان صفویان و دولت عثمانی و ازبک خود را نشان میدهد، در داستان حسین کرد نیز بازتابیده شده است. درواقع براساس یکی از روایتهای داستان، گروهی به ریاست مسیح تکمهبند و به دستور شاه عباس، به شهرهای آسیای مرکزی فرستاده میشوند و بزرگان آن ناحیه را بدنام میکنند. علاوه بر این، شرایط اجتماعی مردم به خصوص وضعیت قهوهخانهها، شغلهای مختلف مردم، اوضاع عیاران و پهلوانان و همچنین نحوهی رفتار شاه عباس با زیردستانش، در کتاب حسین کرد شسبتری نمایانده شده است.
همانطور که ضربالمثل مشهور «قصهی حسین کرد شبستری تعریف کردن» اشاره میکند، داستان این پهلوان عصر صفوی پر از اطناب و جزئیات دقیقی است که گاهی اوقات خواننده را خسته میکند. زبانی که در کتاب حسین کرد شبستری به کار گرفته میشود، زبان نقالان است؛ زیرا این داستان اغلب در قهوهخانهها روایت میشد. عباراتی هم که در کتاب استفاده میشوند، مؤید همین نکته هستند.
انتشارات ققنوس کتاب حسین کرد شبستری را با ویرایش علیرضا سیفالدینی، در مجموعهی ادبیات عامه منتشر کرده است.
اقتباسهای فرهنگی و سینمایی از کتاب حسین کرد شبستری
از کتاب حسین کرد شبستری فقط یک اقتباس سینمایی موجود است به کارگردانی و نویسندگی اسماعیل کوشان، مدیر استودیو پارسفیلم. در این فیلم محصول سال 1345 ایلوش، تقی ظهوری، سهیلا، حمیده خیرآبادی، ناصر ملکمطیعی، منوچهر نوذری، غلامحسین بهمنیار و صابر آتشین نقشآفرینی کردهاند. کوشان با برداشتی آزاد از داستان، روایتی کاملاً متفاوت و عامهپسندتر را در فیلم حسین کرد شبستری (Hossein Kord Shabestari) به تصویر میکشد.
کتاب حسین کرد شبستری برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای ادبیات عامیانه علاقه دارید، کتاب حسین کرد شبستری را برای مطالعه انتخاب کنید.
در بخشی از کتاب حسین کرد شبستری میخوانیم
القصه، دو ساعت از شبِ دیوچهرِ بىمهر و زنگىِ کردار ناپایدارْ گذشت. ببرازخان دامن کوش را برهنه کرده بود که صداى طبل بلند شد. در چهارسوق، حسبالفرمودهی میرزا حسین، طبل مىنواختند. صداى گرمِ طبل بر فلک مینارنگ بلند شد و در کوه پیچید و به گوش ببرازخان رسید. [ ببرازخان] لب به دندان جوید که خونابه از دهنش سرازیر شد. گفت: «چقدر دلم مىسوزد که این کَستُوان طبل مىزند. » اشاره کرد که اکوداوران، بیاورید خورجین اسلحه مرا. خورجین را آوردند؛ مانند دکان سمسارى در مقابل خود خرمن نمود. به زانو درآمد. اول مانند تیغ مصرى و هندى عریان شد، بعد هفت پیراهن حریر از جهت گرمى و نرمى بر اندام نمود، بعد زره تنگ داودى را چینچین، حلقه حلقه، به مثل زلف عروسان مهوش بر روى دست خود جمع نمود و انداخت بر کبودى افلاک و در وقت مراجعت دست از آستین زره سرازیر کرد و زره بیرون کرد.
چند بغلبند در بالاى زره پوشید. زنجیر طلا و نقره محکم بست. هفت دلاوران از پوست گرگ کمر او را بستند. در دایره سپر قلاب ازبکى را در کمر جفت کرد و چهار جلبندى مخفى و چهار جلبندى آشکار در کمر جا بر جا قرار داد و در کمرش خنجر مخفى و شمشیر آشکار جا بر جا قرار داد و تیر و کمانش را بست و قد نامردى را علم کرد. ده نفر ازبک هم بدین عده سلاح دربر نمودند که ببرازخان تبرزین را برداشت و بر طرف چپ شمشیر فولاد و سمت راست در کمرش چند زنگ چندرى و یک در میان ده پا بند نمود. القصه، ببرازخان و ده نفر ازبک مستغرقِ دریاى آهن و فولاد گردیدند و مانند سیلاب از کوه سرازیر شدند و آمدند تا به کنار خندق رسیدند. [ ببرازخان] تکانى داد، هر دو پا را به زمین زد، بلند شد، خود را به کنار خندق گرفت و با ده نفر آمد و پشت باره و کمند عدوى خاراشکاف را از دور کمر باز نمود؛ چین چین، حلقه حلقه، مانند زلف عروسان مهوش به روى دست جمع نمود و انداخت بر طارم افلاک؛ چهار قلاب کمند را، مثل افعى نر و ماده، به قوت تکانى داد و دید محکم است، پا گذاشت بر دیوار؛ مانند مرغ سبکروح بالا رفت و دید راه خلوت است؛ کسى نیست.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حسین کرد شبستری |
نویسنده | علیرضا سیف الدینی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 221 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-573-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کهن فارسی |