معرفی و دانلود کتاب جنگ
برای دانلود قانونی کتاب جنگ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جنگ
کتاب جنگ به قلم سباستین فوکس، داستان زندگی جک فیبر بریس که همراه با همکارانش در حال حفر تونل هستند را به تصویر میکشد. این مردان تنها در ازای دریافت شش شلینگ، زیر زمین کار میکنند، درحالی که خمپارهها بالای سر آنها در پروازند.
جنگ اتفاقی عجیب است که سابقهای به بلندای تاریخ دارد و در ادوار گوناگون به شکلهای مختلف پدیدار شده. این پدیده از اهمیت بسیار زیادی در زندگی انسانها برخوردار بوده و قویترین فیلمها در مورد آن ساخته و ارائه شده و بهترین نویسندگان دنیا از آن نوشتهاند. جالب آن است که هر یک از آنها از زاویه دید خود به مقولهی جنگ نگریستهاند؛ گویی هرکس روایتی تازه از داستانی تکراری را بیان میکند.
سباستین فوکس (Sebastian Faulks) با توصیفات دقیق و بینظیری که در کتاب جنگ (War) ارائه میدهد، توانایی تصویرسازی شگفتانگیزی را در اختیار شما قرار میدهد. با داستان جنگ سباستین فوکس همراه شوید و لذت بیمانندی را از آن خود کنید.
فوکس در این کتاب چهرهی حقیقی جنگ را بسیار تأثیرگذار به شما نشان میدهد. داستانهای این کتاب داستان مرگ و بقاء، امید و نومیدی و داستان انسانهایی عادی است که زندگیشان دیگر مثل گذشته نخواهد شد.
این کتاب منتخبی است از کتابهای نغمهی پرنده جایی که قلبم قبلا میتپید و هفتهای در دسامبر.
در بخشی از کتاب جنگ میخوانیم:
جک با دقت به دستخط خوش همسرش نگاه کرد و تلاش کرد تا چهرهی پسرش را به پیش ذهنش بیاورد. در آن عصر بارانی تاریک با نور ضعیف شمع تایسون نگاه کردن به آن نامه خیلی سخت بود. چشمانش را بست و زانوان پسرش زیر شلوارک طوسی نخنما را تصور کرد و همچنین دندان بزرگش که موقع خنده نمایان میشد و موهای نامرتبی که جک گهگاه دستی پدرانه میان آنها میکشید.
در خط مقدم به ندرت به خانه فکر میکرد. در کیف پولش عکس مارگارت را داشت، ولی از جان عکسی نداشت. ذهنش آنقدر درگیر بود که نمیتوانست اجازه دهد به چیزهای ناضروری فکر کند. تقریباً یک سالی میشد که به خانه نرفته بود. وقتی شاو به او گفت که اگر شرایط جوی مساعد باشد صدای جنگ در لندن هم شنیده میشود، به نظر جک این حرف باورناپذیر آمد. جایی که او بود، آن هم اغلب زیر زمین، جایی که مشخص نبود نزدیکترین روستا به آن کجاست، آنقدر از آن خانهها و خیابانها دور بود که انگار حالا در دنیای دیگری زندگی میکرد.
آن شب او در خط آتش سنگر ایستاد و به جای تایسون که هنوز از زیر زمین برنگشته بود نگهبانی داد. حفارها وظیفهی نگهبانی ندارند، ولی افسر آنها با افسر پیادهنظام توافقی کرده بود. با مشاهدهی فعالیت دشمن و خطر متعاقب آن در زیر زمین، پیادهنظام پوششی جنگی در تونلها مهیا میکند و حفاران هم درعوض برخی از وظایف پیادهنظام را انجام میدهند. برای جک دیگر روز و شب فرقی با هم نداشت. تاریکی تونل، گرگ و میش عصر زیر نور متناوب خمپارهها و تاریکی سنگر در شب زیر چادر، همه یکسان بودند.
او به صداهایی که از ناکجاآباد پیش رویش میآمد گوش میداد. گشت شبانهی آلمانیها بیرون بود، هم با این هدف که حرکات دشمن را کنترل کند و هم با هدف ایجاد اضطراب. جک تصور کرد که در کنارش مردان دیگری هم در پستهای شنوایی دیدبانی هستند که پیش از او هر چیزی را میشنوند، ولی در سنگر او این حرف را به نگهبانان نمیزنند مبادا از خودراضی شوند.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت سرپرست مجموعه
نغمهی پرنده
جایی که قلبم قبلاً میتپید
هفتهای در دسامبر
دربارهی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جنگ |
نویسنده | سباستین فوکس |
مترجم | حسین کاظمی یزدی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 164 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8957-98-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |