معرفی و دانلود کتاب جنایت و مکافات

عکس جلد کتاب جنایت و مکافات
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب جنایت و مکافات و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب جنایت و مکافات و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب جنایت و مکافات

کتاب جنایت و مکافات، اثر فئودور داستایوفسکی، داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف را روایت می‌کند که به خاطر اصول مرتکب قتل می‌شود؛ بنابر انگیزه‌های پیچیده‌ای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است. او زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می‌شود، می‌کشد...

راسکولنیکف پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می‌بیند و آن‌ها را پنهان می‌کند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف هر کس را که می‌بیند می‌پندارد به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون می‌رسد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده‌اش دست به تن فروشی زده بود، می‌شود.

داستایفسکی این رابطه را به نشانه مهر خداوندی به انسان خطاکار استفاده کرده است و همان عشق، نیروی رستگاری بخش است. البته راسکولنیکف بعد از اقرار به گناه و زندانی شدن در سیبری به این حقیقت رسید. رفتار راسکولنیکف درکتاب جنایت و مکافات (Crime and Punishment) را می‌توان در دیگر آثار نویسنده همچون یادداشت‌های زیرزمینی و برادران کارامازوف نیز مشاهده کرد (رفتار او بسیار شبیه ایوان کارامازوف در برادران کارامازوف است).

کتاب جنایت و مکافات اثری است هنری که پس از بازگشت داستایوفسکی از سیبری و تجربیات تلخ بسیار، نگاشته شد و در سال 1866 در مجله پیک روسیه منتشر گردید و بی‌درنگ شهرت یافت. در این رمان بسیاری از موضوع‌هایی که بین جوانان متفکر و نویسندگان آن زمان متداول بود، مورد بررسی قرار گرفته است. استقلال عمل، حد اختیار انسان و خوی و شیوه نیهیلیستی از جمله این مباحثند. چون این مسائل در داستان مزبور به شیوه‌ای نو مورد گفت‌و‌گو قرار گرفته است.

فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky) دارای احساسات و افکار و عواطفی تند و آتشین بوده است. تمام نوشته‌هایش گدازه‌ای از درد و اندیشه‌های نهفته بودند. قهرمان‌های گوناگون و متضادش غالبا زاده روح پهناور او هستند. داستایفسکی با شدت آن‌ها را در کار و فکر و خیالشان دنبال می‌کند و از درد و تجربه‌هایشان رنج می‌برد و کوفته می‌شود و می‌کوشد که مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد و او را در تجربیات و افکار قهرمانان خود شریک و سهیم یا دست کم نسبت به آن‌ها علاقمند سازد، به همین جهت است که وی را از جمله داستان سرایان «لیریک» می‌خوانند، و واقعا خود داستایفسکی و نه حتی خواننده آثارش هیچ کدام توانایی آن را ندارند که شاهد بی‌طرف پیشامدها و جریان داستان‌های او باشند. همه خواه ناخواه در افکار و احساسات مورد بحث گرفتار می‌شوند و همراه قهرمانان مشغول تجربه می‌گردند.

داستایفسکی در آمیختن مطالب فلسفی و انتزاعی، مانند جبر و اختیار، تعیین حد اختیار بشر، نیکی و بدی و جوهر آن دو، چگونگی و اصل احساس عشق، سوسیالیزم و انقلاب، با حوادث و داستان‌های زنده و قابل فهم، مهارت و استادی زیادی نشان داده و توفیقی بزرگ یافته است؛ و از این راه توانسته است به مطالب خود شور و حرارتی تازه ببخشد.

در بخشی از کتاب جنایت و مکافات می‌خوانیم:

وقتی ناستازیا اطاق را ترک کرد، راسکولنیکوف از جا برخاست، چفت پشت در را انداخت، بقچه لباسی را که راژومین برایش آورده بود و خودش آن را بسته بود باز کرد و شروع به پوشیدن لباس کرد. عجیب بود، گویا ناگهان آرامش یافت. دیگر گرفتار هذیان دیوانه‌ کننده و وحشت بی‌دلیل که اخیراً عذابش می‌داد نبود. اولین لحظه‌ای بود که آرامشی ناگهانی و شگرف را تجربه می‌کرد. حرکاتش دقیق بود و نشانه‌ای از عزم راسخش داشت.

زیر لب با خود می‌گفت: «همین امروز، امروز» گرچه متوجه بود که هنوز ضعف دارد اما از یک احساس درونی که موجب آرامشش می‌شد قوت می‌گرفت. امیدوار بود که در خیابان نیافتد. وقتی لباس‌های نو را به تن کرد نگاهی به پول‌های روی میز انداخت. آن‌ها را در جیب گذاشت. بیست و پنج روبل بود. پول خردهایی را هم که همه پنج کوپکی بود و راژومین پس از بازگشت از خرید لباس‌ها آورده بود را برداشت و در جیبش ریخت. آهسته چفت در را باز کرد. از اطاق بیرون رفت و از پله‌ها سرازیر شد. در آشپزخانه کاملاً باز بود. نگاهی به داخل آشپزخانه انداخت. ناستازیا پشت به در ایستاده بود، خم شده بود و به سماور فوت می‌کرد، صدای او را نشنید. کسی نمی‌توانست در آن لحظه حدس بزند که راسکولنیکوف بتواند از خانه خارج شود. یک دقیقه بعد در خیابان بود.

ساعت هشت بعدازظهر بود، آفتاب غروب می‌کرد. هوا مثل گذشته سنگین و خفه بود اما راسکولنیکوف همین هوای آلوده و غبارآلود را با اشتیاق تمام تنفس می‌کرد. چیزی نمانده بود سرگیجه بگیرد. ناگهان نیرویی وحشیانه در چشمان تب‌آلود و چهره نحیف و بی‌رنگش درخشید. در این فکر نبود که به کجا می‌رود. فقط این را می‌دانست که همان روز باید کار را تمام کند. باید فوراً کارش را انجام دهد، در غیر این صورت به خانه برنگردد چون دیگر نمی‌خواست با آن وضع زندگی کند. از این که چگونه باید کار را تمام کند کوچک‌ترین اطلاعی نداشت. حتی نمی‌خواست به آن فکر کند. هر اندیشه‌ای را از ذهنش دور می‌کرد. فکر کردن باعث رنج و عذابش می‌شد. فقط احساس می‌کرد هر طور شده باید شرایط را تغییر دهد. با اطمینان و مصمم با خود تکرار می‌کرد: «هر طور باشد باید...»

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب جنایت و مکافات
نویسنده
مترجمنسرین مجیدی
ناشر چاپینشر روزگار
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات660
زبانفارسی
شابک978-964-374-847-0
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان فلسفی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب جنایت و مکافات

حسن میرباقری
۱۴۰۲/۰۵/۰۶
دو نقد بسیار کوچک به این کتاب وارده اولی از لحاظ ویراست که چند جایی اسامی سونیا و دونیا جابجا نوشته شده و چند غلط املایی هم مشاهده میشود که البته کاملا قابل اغماض هستش دومین مورد اینه که تنها نقدی که به داستان دارم اینه که همه چیز خوب تموم میشه و برای هر ماجرایی ناگهان ناجی سر میرسه که حداقل در خود اطراف من نمونه‌های بسیاری از فقدان ناجی دیده میشه. به جز این موارد کتاب از لحاظ بررسی شخصیت افراد عالی عمل کرده به طوریکه هرکدوم از شخصیتهای اصلی کتاب در بخشهای خاصی مثل نقش اول معرفی و بررسی میشن که خیلی دلپذیر بود. نثر کتاب به شدت روان و خواندنی هست به طوریکه اثری از توصیفات نابجا دیده نمیشه و پیشروی داستان خیلی خوبه. مکالمه‌های فلسفی و روانشناختی بعضا در گفتگوهای دونفره دیده میشه که این هم مورد علاقه بنده هست به طوریکه شخصیت اصلی داستان، همونطور که نیچه در داستان نیچه گریست به هیچ وجه ترحم رو نمیپذیره، راسکولنیکوف هم هیچ کمکی مورد قبولش نیست این موضوع برام جالب بود تا اینکه متوجه شدم نیچه داستایوسکی رو تحسین کرده. نهایتا اینکه نویسنده حرف قابل قبولی داره و اونکه تنها عامل بقا عشق هست وگرنه بدون عشق رسیدن به پوچ گرایی بسیار آسان است.
Amir Ghiami
۱۳۹۹/۰۵/۲۱
گرایشات دین‌باورانه داستایوفسکی‌ در پروراندن کاراکترهای داستان کاملا مشهوده؛ اما جدای از این موضوع، شخصیت‌سازی و تصویرسازی‌های کم نظیر این نویسنده، خواننده رو چنان در بستر جامعه‌ای منحط و تهی از انسانیت سیر میده که در جای‌جای اثر قلب انسان به درد میاد! اما تبلور بیداری وجدان برای هدایت و امیدبخشی در شخصیتی مثل سونیا (که به قول راسکولنیکف، مظهر همه رنجهای بشره)، تلاش میکنه که در افق جامعه انسانی، مسیری برای اصلاح هرچند خیلی محو، ولی دیده بشه.
چند هفته زندگی کردم با این کتاب!
Reza Poursharif-aghdam
۱۴۰۱/۰۵/۱۰
در خصوص دوستانی که فکر میکنن اسم‌ها اشتباه ترجمه شده است.
راسکولنیکوف اسم خانوادگی شخصیت اصلی است و‌این موضوع بر همگان در روسیه آشکار است و بعد که داستان همان شخصیت را با نام رادیون ادامه می‌دهد خواننده گیج میشود. در حقیقت «رادیون» اسم کوچک آقای راسکولینکوف است. یعنی اسم کاملش «رادیون راسکولنیکف» است.
این موضوع در مورد «سیمون زاروویچ» هم صادقه که اسم خانوادگیش «مارمالادف» هست.
melika ahmadi
۱۳۹۸/۰۲/۰۳
ترجمه کتاب خیلی ضعیفه و بارها خواننده گفت و گوها و شخصیت هارو گم میکنه. نسخه نمونه رو خوندم راضی نبودم، بقیه کتاب رو ترجمه آقای رستگار رو میخوام بخونم. خانم مهری آهی هم شنیدم ترجمشون قابل قبوله
منیره غنی زاده
۱۴۰۰/۰۲/۰۳
من این اثر داستایوفسکی رو از برداران کارامازوف بیشتر دوست داشتم و خیلی لذت بردم برخلاف برداران کارامازوف توصیف و جزئیاتی که خواننده رو خسته میکرد به دور بود در کل بهترین کتابی بود که خوندم
موسوی 👌
۱۴۰۱/۰۷/۱۸
این کتاب قضاوت ما را در مقابل خوب و بد یا خیر و شر سخت می‌کنه. چون صرفاً کسی که مرتکب جرم نشده، خوب نیست، و کسی که قاتل است، شاید نفس پاکی داشته باشه...
حسین قارلقی
۱۴۰۱/۰۳/۰۸
داستایوفسکی قدو قوارش بزرگ تر از ایناس که ما به متنش نظر بدیم، فقط میتونیم بگیم خوشمون اومده یا نه و ابراز سلیقه کنیم. به نظر من کتاب حاشیه زیاد داره.
زهرا رحیمی
۱۳۹۸/۱۲/۰۷
چقدر طول کشید اسامی رو یاد بگیریم. اونوقت گاهی اوقات اسامی اشتباه ترجمه شده بود و سردرگم میشدیم. کتاب خوبی بود نسبتا.
shahla sayahi
۱۴۰۱/۰۶/۲۲
عالی بود، شخصیت پردازی قوی و روانشناسی دقیقی از قهرمان داستان داشت پیشنهاد میکنم بخونیدش
ممنون از کتابراه
Masoud Hoseyni
۱۳۹۹/۱۰/۱۱
باسلام. این کتاب روخیلی دوست داشتم وعالی واقعا براش کمه... ناخواسته هرخواننده‌ای روباخودش همراه میکنه
f auobi
۱۳۹۹/۰۴/۰۶
کتاب نسبتا خوبی بو، باتوجه به اتفاقهای زیادی که در داستان وجود داشت، اما با سرانجام خوبی به پایان رسید.
mrym kvs
۱۳۹۹/۰۲/۱۷
یکی از بهترین رمان‌هایی هست که خواندم، برای من بسیار تاثیر گذار بود، پیشنهاد میدم نسخه صوتی را گوش دهید.
تکتم اصغری
۱۳۹۷/۱۰/۰۱
کتاب بسیار زیبا و خواندنی است. به لحاظ بحث‌های روانشناسی هم خیلی قوی و جالب بود
زینب ارندان
۱۴۰۰/۰۴/۲۱
عاالی بود... یه داستان پیچیده که به سادگی بیان شده.. خسته نمی‌شدم از خوندنش... تکراری نبود
Sarvenaz Mohammadi
۱۳۹۸/۰۵/۰۶
جالب بود. لذت برم. ممنون از کتابراه
مشاهده همه نظرات 27

راهنمای مطالعه کتاب جنایت و مکافات

برای دریافت کتاب جنایت و مکافات و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.