زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای توماس مور
توماس مور، نویسنده، حقوقدان، دولتمرد و فیلسوف پرآوازهی انگلیسی در دورهی رنسانس بود. کتاب «آرمانشهر (اتوپیا)»، که عنوان آن به اصطلاحی رایج در مباحث سیاسی و اجتماعی تبدیل شده، برجستهترین اثر اوست. توماس مور به دلیل امتناع از پذیرش هنری پنجم به عنوان رئیس کلیسای کاتولیک انگلستان، سر بریده شد. او از طرف کلیسای کاتولیک روم، لقب قدیس را دریافت کرد.
زندگینامه توماس مور
توماس مور (Thomas More) فرزند ارشد جان مور، در 7 فوریهی 1478 در لندن به دنیا آمد. توماس مور در یکی از بهترین مدارس لندن، سنت آنتونی، تحصیل کرد و سپس در خانهی جان مورتون، صدراعظم انگلستان، مشغول به کار شد. مورتون که آیندهی درخشانی برای او پیشبینی میکرد، او را به دانشگاه آکسفورد فرستاد. توماس مور به مدت 2 سال در آنجا به تحصیل پرداخت و به زبان لاتین، فلسفه و منطق اشراف پیدا کرد.
در سال 1494 پدرش توماس مور را به لندن بازگرداند تا حقوق عمومی بخواند. به لطف کنجکاوی بیحدومرز و ظرفیت و توانایی فوقالعادهای که برای کار داشت، توانست همزمان با مطالعهی حقوق به فعالیتهای ادبی خود نیز ادامه دهد. او با ذوق و علاقه، کتاب مقدس و آثار کلاسیک را میخواند و توانایی خود را در تمامی ژانرهای ادبی امتحان میکرد. توماس مور در برههی زمانی کوتاهی، خود را در مقام کشیش آزمود و در نهایت به این نتیجه رسید که در جایگاه فردی غیرروحانی بهتر میتواند به خدا و همنوعانش کمک کند. با وجود این، برخی عادات نظیر سحرخیزی، نماز طولانی و روزه را کنار نگذاشت.
سیر فعالیتهای سیاسی توماس مور
مذاکراتی که توماس مور در سال 1509 از طرف تعدادی از شرکتهای لندنی با نمایندهی بازرگانان آنتوروپ - شهری در بلژیک - انجام داد، صلاحیت او را در امور تجاری و در هیئت مترجم و سخنگوی آنان تأیید کرد. توماس مور همچنین، از 1510 تا 1518 که استعفا داد تا به طور کامل به خدمت پادشاه درآید، به عنوان قاضی بیطرف و مشاوری حامی فقرا در نزد مردم محبوبیت بسیاری کسب کرد.
توماس مور در راه بازگشت از سفرهای خود به سایر کشورها برای پیگیری معاهدات تجاری، کتابی به نام «آرمانشهر» نوشت. این کتاب در دسامبر 1516 منتشر شد و بلافاصله در میان انسانگرایان، نخبگان و مقامات دولتی که مور، آرمانشهر را خطاب به آنان نوشته بود، به موفقیت بزرگی دست یافت. آرمانشهر روایتی از سازوکارِ بینقص سیاسی و اقتصادی شهری خیالی است. موضوعاتی که در این کتاب توسط مور مطرح شده و مورد بحث قرار گرفتهاند، از گوناگونی بسیاری برخوردارند و از آموزش و کثرتگرایی دینی تا حقوق زنان را در بر میگیرند. واژهی آرمانشهر اولینبار از زبان رافائل هایتلودی، قهرمان این کتاب، مطرح میشود. مور از طریق گفتوگوهای هایتلودی و دوستان و معاصرانش، نظریههای خود را در رابطه با جنگ، نزاعهای اجتماعی، اختلافات سیاسی و توزیع ثروت بیان میکند و شرایطِ ایدئال را از آنِ شهروندانی تصور میکند که به دور از ترس و ستمگری، از زندگی آزادانه لذت میبرند. این داستان، که طنزی گزنده در باب اروپای قرن شانزدهم است، بلافاصله پس از انتشار، به اثری تأثیرگذار تبدیل میشود و حتی امروزه نیز محلی برای بحث و گفتوگوست.
توماس مور در بین سالهای 1513 تا 1518 به نگارش کتاب «پادشاه ریچارد سوم» پرداخت. این کتاب که به زبانهای لاتین و انگلیسی است، اولین شاهکار تاریخنگاری انگلیسی به شمار میرود و اگرچه که ناتمام باقی مانده است، بر آثار بسیاری از مؤلفان پس از او، از جمله ویلیام شکسپیر، تأثیر بهسزایی گذاشته است. در سال 1518 توماس مور اشعار خود را نیز منتشر میکند. این اشعار از تنوع زیادی در وزن و قالب برخوردارند.
توماس مور در 1521 به لقب خزانهدار و شوالیه مفتخر میشود. او علاوه بر وظایف معمول خود در خزانهداری، به عنوان روشنفکر دربار و مشاور و محرم هنری هشتم نیز شناخته میشود. استقبال از فرستادگان خارجی، ایراد سخنرانیهای رسمی، امضای پیشنویس معاهدات و انجام مکاتبات از جانب پادشاه، برخی از وظایف او در این دوران بود. توماس مور در سال 1523 به عنوان رئیس مجلس عوام انتخاب شد و در 1525 به سمت صدراعظمی لنکستر منصوب شد و بخش بزرگی از شمال انگلستان را تحت کنترل قضایی و اداری خود درآورد.
محاکمه و محکومیت توماس مور
هنری هشتم، پادشاه وقت انگلستان، فرزند پسری از خود نداشت تا بعد از او، وارث تاجوتخت پادشاهی باشد. او سعی کرد توماس مور را متقاعد کند که بنا به کتاب مقدس، ازدواج او با کاترین آراگون، که نتوانسته فرزند پسری برای او به دنیا بیاورد، باطل است. اما تعمق و مطالعات مور، او را متقاعد کردند که کاترین همسر واقعی پادشاه است و دلیل شاه برای ابطال ازدواج، فاقد هرگونه پشتوانهی دینی و اخلاقی است. توماس مور نامهای را که اشراف و رهبران امضا کرده بودند تا پاپ را برای باطل کردن این ازدواج تحت فشار قرار دهد، امضا نکرد و زمانی که روحانیون، پادشاه را پیشوای ارشد خود اعلام کردند، سعی کرد تا از سمت خود استعفا دهد. امتناع توماس مور از شرکت در مراسم تاجگذاری همسر جدید هنری هشتم پس از طلاق از همسر اولش، او را در معرض انتقامجویی پادشاه قرار داد. مور احضار شد تا در برابر کمیسران سلطنتی برای جانشینی شاه، سوگند یاد کند؛ امری که به تبع آن، به طور ضمنی بر باطل انگاشته شدن ازدواج پیشین شاه و تأیید ازدواج جدید او صحه میگذاشت اما مور این سوگند را رد کرد چرا که به منظور واقعی آن سوگند یعنی انکار برتری پاپ، پی برده بود.
توماس مور در 17 آوریل 1534 در برج لندن زندانی شد و در همین ایام، که در انتظار عقوبت اعمالش به سر میبرد، «گفتگویی در باب آرامش در مواجهه با مصیبت» را نوشت که شاهکاری برآمده خردی ژرف و بهغایت انسانی است. او در 1 ژوئیهی 1535 محاکمه و به رغم انکار شدید شواهدی که به دروغ در دادگاه مطرح میشد، با نظر متفقالقول هیئت منصفه، گناهکار شناخته شد. انگیزه و مبنای دفاعیهی او این بود که وحدت کلیسا باید حفظ شده و هیچ انسان دنیوی نباید در صدر امور معنوی قرار گیرد. رأی دادگاه بر خیانت او بود و مجازاتْ اعدام تشخیص داده شد و توماس مور، در 6 ژوئیهی 1535 گردن زده شد.
خبر کشته شدن توماس مور اروپا را شگفتزده کرد. تصویری که تلاش میشد از مور یک خائن ترسیم کند، حتی در سرزمینهای پروتستان هم اعتباری کسب نکرد. توماس مور از طرف پاپ پیوس یازدهم، به دریافت عنوان قدیس مفتخر شد.
بهترین کتابهای توماس مور
کتاب آرمانشهر (Utopia): این کتاب که مملو از ایدههای بزرگ است، اثری اجتماعی و سیاسی است که توسط توماس مور به زبان لاتین نوشته شده و در سال 1516 به انتشار رسیده است. اتوپیا معروفترین و تأثیرگذارترین کتاب توماس مور است. او در این کتاب، جزیرهای خیالی و شرایط اجتماعی و آدابورسوم و آیینهای آن را به تصویر میکشد. در آرمانشهر، همه چیز در آرمانیترین و ایدئالترین حالت ممکن است و نقصی در نظام سیاسی آن وجود ندارد. عنوان این کتاب و مفهوم آرمانشهر به اصطلاحی تبدیل شده است که برای اشاره به تمایلات ایدئالیستی ناممکن به کار میرود و مفاهیم «دور از ذهن» و «موهوم» را به ذهن متبادر میکند. Utopia از ترکیب لاتین کلمات (ou) به معنای هیچ و (topos) به مفهوم مکان ساخته شده است و معنای تحتالفظی آن «هیچجا» است.
کتاب گفتگویی در باب آرامش در مواجهه با مصیبت (A Dialogue of Comfort against Tribulation): این کتاب به گمان بسیاری، یکی از شاهکارهای ادبی - دینی جهان به شمار میرود. توماس مور این کتاب را در زمان حبس در برج لندن نوشت. کتاب روایت گفتوگویی است که میان آنتونی - شخصیتی که میداند به زودی مرگش فرا میرسد - و وینسنت - برادرزادهاش که از احتمالات آینده بیمناک است - رخ میدهد. وینسنت دربارهی منشأ آرامش در مواجهه با رنجها، وسوسهها و اعمال آزارگرانهی انسانها در تعامل با یکدیگر، پرسشهایی را از عموی خود مطرح میکند. آنتونی که از بینش کتاب مقدس و دانایی کهنسالی بهرهمند است، به برادرزادهی خود توصیه میکند که زرهی از نور به تن کرده و وارد نبردی شود که هر مسیحی را به خود فرا میخواند.