معرفی و دانلود کتاب جاودانگان
برای دانلود قانونی کتاب جاودانگان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جاودانگان
کتاب جاودانگان، داستان گوتیک و ترسناک رضا جولایی، در مورد بازرسی است که برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی دورافتاده، به آنجا فرستاده میشود. مرد که در بدو ورود، این روستا را متروک و یخزده مییابد، از روی ناچاری به قصر اشرافزادهای پناه میبرد و مجبور میشود مدتی در آنجا بماند. اما در این قصر مرموز چنان اتفافات عجیب و غیرعادیای رخ میدهد که بازرس به تردید و وحشت میافتد.
دربارهی کتاب جاودانگان
ماجرای کتاب جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از این قرار است که مأمور عدلیهای برای رسیدگی به شکایات اهالی یک قصبهی بسیار دور، راهی آنجا میشود. اهالی از اشرافزادهی روستایشان شکایت کردهاند و از دولت خواستهاند به داد آنها برسد. بازرس قبلی هرگز بازنگشته و هیچ خبری هم از او نیست. این مرد برای بررسی اوضاع و همینطور یافتن نشان همکارش به روستا میرود. او بهمحض آنکه از کالسکه پیاده میشود، میفهمد که هیچ جنبندهای در این قصبه نیست. هوا بهشدت سرد و برفی است. مرد مستأصل به در چندین خانه میکوبد ولی هیچکس در را به روی او نمیگشاید. بازرس متعجب میشود که اگر کسی در آنجا ساکن نیست پس چه کسی شکایت کرده است.
در همین اثنا، مردی مرموز خود را به بازرس میرساند و به او میگوید که میتواند شب را در قصر اشرافزادهی روستا سر کند. این شاهزاده و خانوادهی او افرادی نجیب هستند و قصرشان هم گرم است و از او پذیرایی خواهند کرد. بازرسی از روی ناچاری با این مرد مرموز همراه میشود و به قصر میرود؛ جایی در دامنهی کوه، سرتاسر پوشیده از برف و یخ. شاهزاده به گرمی از او استقبال و پذیرایی میکند، ولی بازرس کمکم میفهمد که به جایی عادی وارد نشده. آدمهای آنجا شبیه اشباح هستند، مثل او غذا نمیخورند و در اتاقهایشان گرگ نگه میدارند. بازرس دچار واهمه میشود، اما راه برگشتی ندارد. طوفان و بوران مسیر روستا را بسته و او لاجرم باید مدتی در این قصر بماند...
رمان جاودانگان، نوشتهی رضا جولایی، از معدود داستانهای ژانر گوتیک ایرانی است. جولایی در این داستان از قصههای خونآشامی الهام گرفته و موفق شده فضایی گوتیک خلق کند. شاهزاده شبیه به کنت دراکولای افسانهای در قصری بر روی قلههای برفی زندگی میکند، شبها بیدار است و روزها از خانه بیرون نمیآید. شیوهی روایی این داستان کاملاً کلاسیک و آشناست؛ مردی غریبه در روستایی متروک گیر میکند و به قصری مرموز پناه میبرد و دیگر نمیتواند از آنجا خارج شود. آدمهایی عجیب احاطهاش میکنند و کمکم او را به وحشت میاندازد. اما این آشنایی هرگز به معنای کلیشهای بودن نیست. نویسنده بهخوبی عناصر ژانر را به کار میگیرد و موقعیتهایی ترسناک و گیرا خلق میکند.
جولایی به عناصر قصههای گوتیک، مثل شخصیت خدمتکار مرموز و زن اغواگر و مرگبار، کاملاً وفادار است و عامدانه تلاش نمیکند آن را مدرن کند. از سوی دیگر، او اصرار ندارد که حتماً داستانش را به فرهنگ و افسانههای فارسی پیوند بزند و ایرانی کند. بهجز برخی دیالوگها مثل اطلاق «حضرت اجل» به شاهزاده و اسامیای همچون عدلیه، کمتر نشانی از عناصر بومی در آن دیده میشود. او هوشمندانه بر روی این مرز باریک گام برمیدارد و ساختار را بهم نمیریزد. از این نظر باید گفت این رمان در ادبیات داستانی فارسی منحصربهفرد است و نمونهی مشابه چندانی ندارد.
رضا جولایی در داستان جاودانگان از روایت اولشخص استفاده میکند. راوی/بازرس در همان ابتدای داستان اعتراف میکند که از حادثهای شوم و مرگبار گریخته و گذشته را همچون کابوسی به خاطر میآورد. پس از آن میگوید چه اتفاقاتی را از سر گذرانده است. این شیوهی روایی نیز کاملاً با ساختار قصههای گوتیک و ترسناک قرون پیش همخوانی دارد. در آن داستانها هم معمولاً قهرمان، به بهانهای شروع به صحبت کرده و قصهاش را به شکل خاطرهای هولناک برای مخاطبش بازگو میکند.
رمان کوتاه جاودانگان اثر غافلگیرکنندهایست که موردتوجه مخاطبان قرارگرفته و چندین بار هم تجدید چاپ شده است. گفتنیست این کتاب ذیل مجموعهی کتابهای قفسهی سیاهِ نشر چشمه منتشر شده است.
کتاب جاودانگان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای فانتزی، ترسناک، تاریخی و معمایی علاقه دارید، این رمان متفاوت ایرانی را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب جاودانگان میخوانیم
کتابها را برداشتم و یکایک ورق زدم: بعضی با جلدهای سادهی قدیمی، بعضی با جلدهای جواهرنشان گرانبها. نمیدانستم چه بگویم. احساس غریبی داشتم. دلم میخواست ساعتها به مطالعهی تکتک آن کتابها میپرداختم. یافتن چنین مجموعهای جز در خیالات میسّر نبود، اما اکنون به واقعیت پیوسته بود. بوی گذر زمان، شادی، غم و مرگ از میان آنها بیرون میزد.
به شاهزاده نگاه کردم. گفت «اشتیاق شما را برای خواندن این کتابها میتوانم حدس بزنم. عجالتاً چند دقیقهای را به تماشا بگذرانید. من و دخترم قصد سرکشی به لباسها را داریم. احتمال پوسیدگی بعضی از آنها میرود، به علت بارندگیهای فراوانِ سالهای اخیر که موجب رطوبت زیادِ انبارها شده. گمان میکنم کمکم وقت آن رسیده که آنها را در اختیار موزهها بگذاریم. دل کندن از آنها مشکل است، اما حیف است فرزندان ما از تماشای این گنجها بینصیب بمانند. وقتی فکر میکنم چه نتایج فرهنگیِ شگرفی عاید نسلهای آینده میشود، ناچارم خودخواهی را کنار بگذارم.» و بیرون رفت.
نمیدانستم از کجا آغاز کنم. چند نسخهی خطی را ورق زدم: اشعار مسعود سعد سلمان و بعد خاطرات روزانهی شاعر در زندان دِهَق. چند سطری از آن را خواندم: آرزوی خوابیدن زیر آسمان آبی و گرم شدن با خورشید… شرح دلتنگیهای روزمره…
کتابی دیگر را برداشتم: مراسم گردنزنی دربار شاه صفوی و میل کشیدن چشمان فرزندانش. کتابی دیگر الفیه و شلفیهای بود به همراه نقاشیهای آنچنانی: شرح عیاشیهای شاهی دیگر در حرمسرایش که لابد در روزگار پیری و از سرِ حسرت ایام گذشته به رشتهی تحریر درآورده بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جاودانگان |
نویسنده | رضا جولایی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 130 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1041-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان گوتیک ایرانی |