معرفی و دانلود کتاب خیال خام

معرفی کتاب خیال خام

رمان‌های ترسناک و تخیلی از جذابیت‌های زیادی برخوردار هستند و مخاطبین بسیاری را جذب می‌کنند. کتاب خیال خام نوشته‌ی هادی معیری نژاد از جمله رمان‌های ژانر وحشت در ایران است که داستانی از دوران گذشته‌ی ایران را روایت می‌کند. این کتاب با روایتی ساختگی، به برخی از رویدادهای تاریخی نیز اشاره دارد.

درباره‌ی کتاب خیال خام

عناصر تخیلی در ادبیات داستانی کاربرد بسیاری داشته و موقعیت‌های داستانی متنوعی را به وجود می‌آورند. شخصیت‌ها، مکان‌ها و حتی زمان رویداد وقایع در این‌گونه داستان‌ها تابع قواعد ازپیش‌تعیین‌شده نیستند و همین ویژگی باعث می‌شود که نویسنده در طراحی فضای داستان نهایت استفاده را از خلاقیت خود ببرد. در این راستا برخی از نویسندگان به نگارش رمان‌هایی می‌پردازند که مطابق با الگوهای ژانر وحشت روایت می‌شوند. این ژانر به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین ژانرهای ادبی شناخته شده و همواره استقبال خوب مخاطبین را در پی دارد. کتاب خیال خام نوشته‌ی هادی معیری نژاد روایتی عجیب از شهری ساختگی در حاشیه‌ی دریای خزر نقل می‌کند. این کتاب با بهره‌گیری از عناصر ترسناک و تخیلی به نگارش درآمده است.

داستان کتاب خیال خام به شهری خیالی در شمال ایران مربوط می‌شود. شخصیت‌های داستان در میان حوادث دوران انقلاب هستند و ناخواسته به ماجرایی فرازمینی وارد می‌شوند. واکنش هریک از شخصیت‌ها به رمز و رازی که در آن گرفتار شده‌اند، متفاوت است و رفتار آن‌ها حوادث تازه‌ای را به روایت اضافه می‌کند. ژانر وحشت از ویژگی‌های منحصربه‌فردی برخوردار است. یکی از عناصری که روند هیجان‌ها و پیچش‌های داستانی را در این ژانر متمایز می‌سازد، سرعت وقوع حوادث و نفسگیر بودن رویدادها است. البته مهارت زیادی برای ثبت وقایع و طراحی داستان در این گونه‌ی ادبی لازم است و نویسندگان برای ایجاد جذابیت‌ در روایت، شگردهای مختلفی را استفاده می‌کنند. کتاب حاضر موقعیتی تاریخی را بازسازی کرده و از عناصر گوناگونی برای توصیف شخصیت‌ها استفاده می‌کند.

یکی از ویژگی‌های کتاب خیال خام ترکیب زمان‌های گذشته و حال در روایت است. این عنصر مهمی است که در بازسازی وقایع تاریخی ایران در دورانی خاص به کمک می‌آید و جذابیت اثر را برای مخاطب ایرانی بیشتر می‌سازد. هادی معیری نژاد برای توصیف زمان و مکان از زبانی ساده استفاده کرده و در عین حال با اشاره به درونیات شخصیت‌های مختلف پیچیدگی‌های خاصی را در رفتار آن‌ها نشان می‌دهد. دوران ملتهب پس از انقلاب در ایران، به‌عنوان یکی از مقاطع زمانی در داستان‌ نمایان می‌شود. برخی از چالش‌های فکری و اجتماعی این دوران و همچنین رویدادهای مهم سیاسی مربوط به تحولات اجتماعی در گفت‌وگوی‌های پرتنش میان شخصیت‌ها بروز می‌یابد.

در کتاب خیال خام علاوه بر توصیف‌ رفتار و گفتار شخصیت‌ها، حوادثی نیز وجود دارد که باعث ایجاد وحشت در دل روایت می‌شود. هادی معیری نژاد از ترکیب حوادث واقعی و ساختگی روایتی جذاب خلق کرده که گاهی تعجب مخاطب را برمی‌انگیزد. عجیب بودن وقایع در کنار رویدادهایی که با واقعیت هم‌خوانی دارند، باعث ایجاد تناسبی دلنشین میان عناصر داستانی شده و مطالعه‌ی اتفاقات غیرمنتظره را برای خوانندگان ژانر وحشت جذاب می‌سازد.

کتاب خیال خام نوشته‌ی هادی معیری نژاد توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است.

کتاب خیال خام برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های ژانر وحشت و ادبیات فارسی معاصر مناسب است.

در بخشی از کتاب خیال خام می‌خوانیم

عرق سردی روی پشتم نشست. با آنکه روبه‌روی چشمم در جنگل فضایی خالی بود، اما جنبشی غیرمعمول در هوای جنگل احساس می‌کردم که عادی نبود. ترسیده بودم اما گفتم: «من محمد نیستم که منو بترسونید و فراری بدید. بگید برو، خودم می‌رم.»

«نمی‌خوام بترسونمت، فقط می‌خواستم امتحان کنم ببینم چیزی می‌بینی یا نه. در ضمن شما که هنوز چیزی ننوشتید. تا چیزی ننوشتید، محال ممکنه پدرم بذاره که برید. اصلاً شماها چطور نویسنده‌ای هستید؟ ما مهمون نویسنده زیاد داشتیم اما هیچ‌کدومشون مثل شما سه‌تا آماتور و غیرحرفه‌ای نبودن.»

خواستم حرفی بزنم که حرفم را برید و گفت: «اگه این بار دکتر رو دیدی، بهش بگو از دستش عصبانی‌ام و هیچ موقع هم عصبانیتم فروکش نمی‌کنه.»

بلند شدم. می‌خواستم بروم ویلا. احساس خستگی عجیبی می‌کردم و خوابم می‌آمد. گیلا گفت: «کجا؟ نقاشی من هنوز تموم نشده.»

چهارپایه‌ی تاشو را دوباره با ملال باز کردم و نشستم. برای خالی نبودن عریضه، خوابی را که در کتابخانه دیده بودم، برایش تعریف کردم. گفت: «چه خواب عجیبی! چه منظره‌ی خاصی! شاید کشیدمش. مشکلی نداری؟»

«با چی؟»

«با اینکه خوابت رو بکشم.»

«نه ولی دوست داشتم در موردش بیشتر صحبت کنیم. شاید بخوام اصلاً داستانم رو با همین صحنه شروع کنم.»

«باید با مادرم صحبت کنی. این خاطره‌ی اون‌هاست. اگه قبول کنه و باهات صحبت کنه، حرف‌های جالبی داره، البته جالب و دردناک.»

بالاخره گیلا رضایت داد، بوم و سه‌پایه را جمع کردیم و راه ویلا را در پیش گرفتیم. با هدایت گیلا از راه ساحل رفتیم که گرفتار باتلاق‌های داخل جنگل نشویم.

«این باتلاق‌ها زنده‌اند. راه می‌رن. باورت می‌شه؟»

«اگه بگم نه، می‌ترسم کاری کنین که بیفتم توی یکی از اونا.»