معرفی و دانلود کتاب برادران کارامازوف: جلد اول
برای دانلود قانونی کتاب برادران کارامازوف: جلد اول و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب برادران کارامازوف: جلد اول
در کتاب برادران کارامازوف: جلد اول، یکی از مهمترین آثار تاریخ ادبیات جهان، فئودور داستایوفسکی داستان چهار برادر را روایت میکند که هر یک بنا به انگیزههایی شخصی در پی کشتن پدرشان هستند. در خلال این داستان است که داستایوفسکی مفاهیمی فلسفی را در حوزهی الهیات و اخلاقیات مطرح میکند. این کتاب در دو جلد منتشر شده است و کتاب حاضر جلد نخست آن است.
دربارهی کتاب برادران کارامازوف:
کتاب برادران کارامازوف (The Brothers Karamazov) ماجرای پدر متمول، بدسرشت و بیبندوباری است که دو بار ازدواج کرده است و از ازدواج اولش، یک پسر به نام دیمیتری و از ازدواج دومش، دو پسر به نامهای ایوان و آلکسی دارد. پسر دیگری که اسمردیاکوف نام دارد نیز گمان میرود که فرزند نامشروع این پدر هوسران باشد. هر چهار پسر از پدرشان نفرت دارند.
فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoyevsky) در این رمان فلسفی افرادی را به تصویر میکشد که هر یک خصوصیاتی ویژه دارند: دیمیتری فردی تندخو و عصبی است و بیش از دیگران با پدر درگیری دارد. ایوان پسری آرام و روشنفکری شکاک است. آلکسی فردی باایمان و مهربان است. و اسمردیاکوف مبتلا به بیماری صرع و مردی هوسران است. این چهار نفر که هر یک شخصیت متفاوتی دارند همگی برای کشتن پدرشان انگیزههایی مخصوصبهخود دارند.
رمان برادران کارامازوف، با این خط داستانی، مفاهیم عمیقی را دربارهی وجود خدا و قدرت اختیار و انتخاب انسان مطرح میکند. درواقع، درونمایهی این رمان درخشان این پرسش است که آیا خدایی وجود دارد؟ اگر خدایی وجود نداشته باشد، آیا ما مجاز به انجام هر کاری هستیم یا همچنان کارهایی برای ما مجاز هستند و کارهایی غیرمجاز؟ امر مجاز و امر ممنوع را چه کسی تعیین میکند؟ چه کسی میتواند داوری کند که چیزی درست است و چه چیزی نادرست؟ در خلال بندهای این کتاب است که خواننده عمیقاً به فکر فرو میرود و پاسخ مورد نظر خود را از زبان یکی از این شخصیتها میشنود، شخصیتهایی که هر یک نماد نحلهای فکری هستند و در طول این رمان، عقایدشان را در معرض داوری میگذارند و از خود و باورهایشان دفاع میکنند.
بسیاری از متفکران بزرگ تاریخ مانند آلبرت اینشتین، زیگموند فروید و مارتین هایدگر این کتاب را تحسین کردهاند. فروید رمان برادران کارامازوف را بهخاطر محتوای آن که به نظریات او دربارهی «عقدهی ادیپ» و رابطهی پسر با پدر مربوط است شایستهی بررسی میداند و در این زمینه مقالهای نیز نوشته است. همچنین فرانتس کافکا این کتاب را الهامبخش خود میداند و آن را بسیار ستوده است.
فیلمهای اقتباسشده از کتاب برادران کارامازوف:
از این کتاب تحسینشده بارها اقتباس سینمایی و تلویزیونی شده است که از جملهی آنها میتوان به فیلم صامتی به همین نام ساختهی سال 1915 و فیلم دیگری به کارگردانی ایوان پیریف ساختهی شوروی در سال 1969 اشاره کرد.
روسیه، ژاپن و بریتانیا نیز بر اساس این شاهکار ادبی مجموعههای تلویزیونیای ساختهاند. شبکهی الاولی نیز در سال 2020 سریالی سیقسمتی با نام «پسران مختار» با اقتباس از این کتاب پخش کرده است که بعضی قسمتهای آن بنا بر فرهنگ مراکش تغییر یافته است.
کتاب برادران کارامازوف برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این شاهکار ادبی را به کلیهی کتابخوانان و علاقهمندان به ادبیات توصیه میکنیم.
با فئودور داستایوفسکی بیشتر آشنا شویم:
نویسندهی کتاب حاضر از مشهورترین و تأثیرگذارترین نویسندگان روسیه و البته جهان است. فئودور داستایوفسکی را بزرگترین نویسندهی روانشناختی جهان میدانند و بررسی روانکاوانهی شخصیتهای داستان یکی از برجستهترین ویژگیهای آثار او به شمار میرود.
داستایوفسکی در سال 1821 به دنیا آمد. در جوانی به خدمت ارتش درآمد و پس از مدتی استعفا داد و بعد، با نگارش کتاب بیچارگان، به محافل روشنفکران راه یافت. پس از مدتی، پلیسی که در این محافل جاسوسی میکرد داستایوفسکی را به مقامات معرفی کرد و او به زندان و سپس به اعدام محکوم شد. اما نجات یافت و این تجربهی نزدیک به مرگ بر کل زندگی او تأثیر خود را گذاشت.
این نویسندهی روس کتابهای متعددی منتشر کرده است که از مشهورترین آنها میتوان به «جنایت و مکافات»، «برادران کارامازوف»، «ابله»، «یادداشتهای زیرزمینی» و «شبهای روشن» اشاره کرد. داستایوفسکی چهار ماه پس از انتشار کتاب برادران کارامازوف بر اثر خونریزی ریه درگذشت.
در بخشی از کتاب برادران کارامازوف میخوانیم:
ایوان پس از جداشدن از آلیوشا، رفت به خانهى پدرش. ولى موضوع تعجبآور این بود که هرچه به خانهى پدرش نزدیک مىشد، اضطرابى ناگهانى و تحملناپذیر وجودش را تسخیر مىکرد. خود اضطراب عجیب نبود؛ بلکه از این بابت شگفتآور مىنمود که ایوان نمىتوانست ماهیت اصلى آن را تشخیص دهد. در گذشته پیش آمده بود که چنین دلشورهاى را در خود احساس کند. باز هم عجیب نبود که در چنین لحظهاى بهسراغش آمده باشد، بهویژه که پس از بریدن از همهکس و همهچیز، تصمیم قطعى داشت از فردا مسیر زندگىاش را تغییر دهد و راه جدیدى را انتخاب کند، راهى مطلقا ناشناخته و جدید، بهویژه که بیش از گذشته باز هم تک و تنها بود. امیدهاى فراوانى در دل مىپروراند، بىآنکه بداند چه امیدهایى، با توقعهاى بسیار از زندگى، توقعهایى زیاده از حد، بىآنکه قادر باشد نه این انتظارش و نه حتى خواستهایش را مشخص کند.
بااینهمه، در این لحظه، هرچند اضطراب دربرابر ناشناخته و راه جدید واقعا در روحش رخنه کرده بود، این موضوع نبود که او را عذاب مىداد. به خودش گفت: «آیا علتش احساس انزجار از خانهى پدرى نیست؟ آنقدر دربارهاش صحبت شده که در نظرم کریه و نفرتانگیز مىنماید. خیلى خوب، امروز براى آخرینبار از آستان این خانهى منفور مىگذرم. خود همین موضوع هم که منزجرم نمىکند...» ولى نه، علتش این هم نبود. دراینصورت آیا صحبتهایش با آلیوشا و خداحافظى از او عامل اصلى آن نبود؟ «سالها، مهر سکوت به لب زدم و با کسى صحبتى نکردم، راضى نمىشدم با هیچکس گفت و شنودى داشته باشم و بعد ناگهان اینهمه چرندیات را بههم بافتم.» درحقیقت مىتوانست ستیزهجویى ناپختهاى ناشى از بىتجربگى و خودخواهى جوانانه باشد، کینهجویى بهخاطر اینکه نتوانسته حرف دلش را بزند و بهویژه با آدمى مثل آلیوشا که بهطور حتم توقعهاى زیادى از او داشت. بهطور حتم این کینه و مخالفتجویى هم در این قضیه دخالت داشته، حتى مطلقا باید یکى از علل آن باشد؛ ولى باز این عامل هم نبود. «من تا سرحد تهوع نگرانم؛ ولى قادر نیستم توضیح دهم چى مىخواهم. شاید بهتر باشد فکرش را هم نکنم...»
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار مترجم
هشدار نویسنده
بخش نخست
کتاب یکم: داستان زندگى یک خانواده
کتاب دوم: گردهمآیى بىثمر
کتاب سوم: شهوترانان
بخش دوم
کتاب چهارم: دلشکستگىها
کتاب پنجم: موافق و مخالف
کتاب ششم: تارک دنیایى روسى
بخش سوم
کتاب هفتم: آلیوشا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب برادران کارامازوف: جلد اول |
نویسنده | فئودور داستایوفسکی |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 519 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-453-102-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |
سه ترجمه از این کتاب مطالعه کردم:
۱. ترجمه صالح حسینی که بشدت سخت خوان با متنی به دور از هرگونه انعطاف که از خواندناش هیچ لذتی نبردم، داستان به اندازه کافی طولانی هست و این ترجمه به طولانی بودن آن دامن زد
۲. ترجمه پرویز شهدی که به نسبت ترجمه خوبی بود
۳. ترجمه احمد علیقلیان که خیلی خیلی خیلی ترجمه روان و خوبی بود که خیلی به من در خوانش سریع کتاب کمک کرد و نیمی از لذتم از ترجمه خوب ایشان سرچشمه میگیرد.
پیشنهاد من برای ترجمه (پرویز شهدی و بیشتر احمد علیقلیان هست).
ادبیات روسیه، ادبیاتی طولانی است که بشدت اتفاقات و ریزه کاریهای داستان وابسته به گفت و گوهای صورت گرفته بین شخصیتهای اصلی و فرعی است و این ممکنه برای برخی لذت بخش و برای برخی کسل کننده و آزار دهنده باشه.
داستایوفسکی برخلاف تولستوی دلیل طولانی بودن داستانها و رمان هایش تمرکز بر روان و درون لایه به لایه شخصیتها است درحالی که تولستوی بشدت به جزئیات مکان میپردازد.
بطور کلی با آگاهی وارد مسیر خوندن ادبیات روسیه بشوید و بدانید ترجمه مهمترین دلیل است برای شما که آیا کششی در امتحان کردن و خواندن کتابهای بیشتر در این ادبیات در شما هست یا خیر
اگر با ترجمه خوب مواجهه بشوید اون شروعی برای خواندن و لذت بردن است و اگه ترجمه بدی بخرید آن کتاب میشه اولین و آخرین کتاب که از آن نویسنده و از آن ادبیات خواندید.