معرفی و دانلود کتاب بانوی پیشگو
برای دانلود قانونی کتاب بانوی پیشگو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بانوی پیشگو
کتاب بانوی پیشگو نوشتهی مارگارت اتوود داستان زندگی همسر خستهی یک فعال ضد جنگ است که ناگهان با اثر جدیدش به عنوان شاعری برجسته به شهرت میرسد. این زن که در خفا رمانهای عامهپسند مینویسند گرفتار یک خبرنگار باجگیر میشود. او جسورانه قدم به توطئهها و تلههای پرخطر میگذارد و با دست زدن به اقدام عجیبی به ظاهر میمیرد و در واقعیت در ایتالیا به زندگی ادامه میدهد!
دربارهی کتاب بانوی پیشگو
مارگارت اتوود (Margaret Atwood) در رمان بانوی پیشگو (Lady Oracle) از زندگی زنی به اسم جون فاستر میگوید که نویسندهی رمانهای عاشقانهی عامهپسند است و بخش زیادی از عمرش را مشغول فرار از موقعیتهای دشوار بوده است. نویسنده با رفتوآمد میان گذشته و حال به مرور مخاطب را با زندگی پرفراز و نشیب این زن آشنا میکند.
جون فاستر در گذشته دختری چاق بوده که هیچگاه از سرزنشهای بیوقفه مادرش آسایش نداشته است. این میشود که تصمیم میگیرد از زیر سلطهی مادرش بیرون بیاید و به صورت مخفیانه زندگی دیگری برای خود بسازد. او در این زندگی تازه با یک کنت لهستانی و پس از آن با یک هنرمند آوانگارد وارد رابطه میشود و شغل نویسندگیاش را از آرتور، همسر دوقطبیاش مخفی میکند.
در زمان حال اوضاع به شکل دیگری پیش میرود، جون فاستر با انتشار اشعار فمینیستیاش، به موفقیتی یکشبه دست مییابد و به همین دلیل تحت فشار زیادی قرار میگیرد اما با دریافت یک نامهی باجخواهی از سوی یک پاپاراتزی، فشار و وحشتش به اوج میرسد. هراسی که باعث میشود در اقدامی عجیب مرگ خود را صحنهسازی کند و به ایتالیا بگریزد.
مارگارت اتوود با نگاهی طنزآمیز و روانشناسانه و با الهام از افسانهها و داستانهای عاشقانهی گوتیک، روایتگر زندگی زنی است که در پی تلاشهای مدام برای فرار خود، به جای دستیابی به آزادی، با فریبهایی روبهرو میشود که از کودکی با آنها دست به گریبان بوده است. زنی در حال فرار با هویتهای مختلف که رمانهای عاشقانه مینویسد، روابط عجیب و غریبی را تجربه میکند و در کنار همسرش در نقش یک شریک سیاسی فرو میرود.
در رمان بانوی پیشگو، نویسنده مضامینی را مطرح میکند که در آثار بعدی او به مشخصهی بارز رمانهایش بدل میشود؛ ازجمله توجه به هویت زنانه در دنیای مردسالار و تلاش زنان برای یافتن خودِ خویشتن. قهرمان رمان بانوی پیشگو هیچگاه هویت ثابتی برای خود پیدا نمیکند و همیشه در تلاش است تا خود را با انتظارات مردان اطرافش مطابقت دهد. و این تلاش مذبوحانه، دلیل اصلی نارضایتیاش از زندگی و ترس مداوم او از افشا شدن گذشتهاش است.
این اثر خواندنی و جذاب را سهیل سمی، مترجم سرشناس کشورمان به فارسی برگردانده و انتشارات ققنوس اقدام به چاپ و نشر این اثر کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب بانوی پیشگو
- برنده جایزهی کتاب شهر تورنتو (City of Toronto Book Award) در سال 1977
- کسب مقام دوم جایزهی بهترین داستان از سوی پخشکنندگان دورهای کانادا (Periodical Distributors of Canada) در سال 1978
نکوداشتهای کتاب بانوی پیشگو
- رمانی غنی، عمیق، دارای ظرافت و سرشار از لذت که تأثیراتش ماندگار است. اتوود در این رمان حرفهای زیادی برای گفتن دارد. (فیلادلفیا اینکوایرر)
- رمان بانوی پیشگو بیتردید شادترین رمانی است که مارگارت اتوود نوشته است. اثری سرگرمکننده و درجه یک. (کرکوس ریویوز)
- درخشان و مفرح. نمیتوانم بگویم که خواندن این رمان تا چه حد برایم هیجانانگیز بود. همهچیز به شکل درستی سر جای خودش قرار دارد. یک رمان خارقالعاده. (جون دیویون، نویسندهی آمریکایی)
- رمانی طنازانه که با لحنی ساده، نگاهی طعنهآلود و هنری شایستهی توجه روایت شده است. (واشنگتن پست بوک ورلد)
- بامزه، اثرگذار و پر از انرژی. (نیوزویک)
کتاب بانوی پیشگو برای چه کسانی مناسب است؟
اگر اهل مطالعهی رمان خارجی هستید و دلتان میخواهد داستانی طنازانه بخوانید که در زیرلایههای خود به جنبههای روانشناختی میپردازد، از مطالعهی این رمان لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب بانوی پیشگو میخوانیم
آرتور در مورد لباسهایم برخورد عجیبى داشت. دوست نداشت پول خرج خریدشان کنم، چون فکر مىکرد هزینه خریدشان برایمان سنگین است؛ به همین دلیل، اول گفت که لباسها با رنگ موهایم هماهنگى ندارند، یا وقتى آنها را مىپوشم، خیلى چاق به نظر مىرسم. بعدا وقتى تصمیم گرفت براى سرزنش و انتقادهاى تلخ و گزندهاش از من، به جنبش آزادى زنان متوسل شود، سعى کرد به من حالى کند که اصلاً نباید طالب چنین لباسهایى باشم، چون بازیچه دست استثمارگران شدهام. اما قضیه به اینجا ختم نشد؛ این لباسها از نظر او نوعى جسارت و گستاخى بودند، نوعى توهینِ شخصى. در عین حال، مسحور لباسها شده بود، مثل همه چیزهاى دیگرى که در اطراف من بود و او با همه آنها مخالف بود. به نظرم، این لباسها به نحوى ذهن و اعصاب او را پریشان و آشفته مىکردند.
عاقبت من را چنان حساس کرد که پوشیدن آن لباسهاى بلند در ملأ عام برایم سخت شد. در عوض، درِ اتاقخواب را مىبستم، لباسهاى ابریشمى یا مخملى مىپوشیدم، و همه گوشوارهها و زنجیرها و دستبندهاى طلایم را درمىآوردم. به خودم عطر مىزدم، کفشهایم را درمىآوردم و جلوِ آینه، آرام و آهسته، تکانى به خودم مىدادم، نرم و سبک چرخ مىزدم و با آدمى نامرئى والتس مىرقصیدم. مردى بلندقامت با کت و شلوار فراک، با شنل اپرایى و چشمانى درخشان. حین حرکت در مسیرى دایرهاى (گاهى به میز توالت یا تَهِ تخت مىخورد) زیر لب مىگفت: «بذار تو رو با خودم ببرم. تا ابد با هم خواهیم بود.» این وسوسه بزرگى بود، هرچند که او واقعى نبود....
آرتور اهل این جور چیزها نبود، حتى وقتى فقط خودمان بودیم. مىگفت هیچ وقت این چیزها را یاد نگرفته. روى تخت دراز کشیده بودم، و ریزش باران را تماشا مىکردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بانوی پیشگو |
نویسنده | مارگارت اتوود |
مترجم | سهیل سمی |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 423 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-012-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی، کتابهای ادبیات مدرن |