معرفی و دانلود کتاب آزادی
برای دانلود قانونی کتاب آزادی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آزادی
کتاب آزادی منتخبی از حکایت کنیز و تخم و ترکهی عجوزه، نوشتهی مارگارت النور اتوود است و مردان و زنانی را که به شکل استعاری در زندان به سر میبرند و فریاد آزادی میزنند را به تصویر میکشد.
مارگارت النور اتوود (Margaret Elenor Atwood) در کتاب آزادی (Freedom)، از کابوس آبادها و جزایر جادویی که تصویر خیالی نفسگیری است، آیینهای پیش روی شما میگذارد.
مارگارت اتوود از جمله نویسندگان و منتقدانی به شمار میرود که بسیار زیاد مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفته است. وی که در 1939 در کانادا به دنیا آمده، بیش از 70 کتاب نوشته است که در میان آنها رمانهای برندهی نوبل از جمله آدمکش کور، چشم گربه، گرِیس بیگانه، دل دوام میآورد، اشعار، داستانهای کوتاه و متون غیرداستانی و کتابهای کودکان و یک رمان تصویری که همه بسیار تحسین شدهاند، وجود دارد.
او در کارهایش به مسئلهی آزادی انسان یا فقدان آن میپردازد. پرفروشترین کتاب بینالمللی وی حکایت کنیز است. این رمان اولین بار در 1985 چاپ شد و بعد از انتخاب دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در 2016 دوباره تجدید حیات پیدا کرد. اتوود دربارهی خاستگاه این رمان مینویسد: «یکی از قواعد این بود که نباید هیچ رویدادی را در این کتاب جای دهم که به قول جیمز جویس در “کابوس” تاریخ نبوده است یا از تکنولوژیای نام ببرم که در دسترس نیست. نه از ابزارهای تکنولوژیک تخیلی خبری است، نه از قوانین تخیلی یا قساوت تخیلی.»
در بخشی از کتاب آزادی میخوانیم:
دیروز صبح رفتم دکتر. نگهبانی مرا برد، یکی از آنهایی که باند سرخ بر بازو دارند و وظیفهشان چنین کارهایی است. ما با ماشینی سرخ رفتیم، او جلو نشسته بود و من عقب. هیچ جفتی با من نبود؛ در چنین موقعیتهایی تنها هستم.
مرا ماهی یک بار برای آزمایش به دکتر میبرند: آزمایش ادرار، هورمون، سرطان و خون؛ مثل دوران قدیم است، البته به جز اینکه حالا اجباری است.
مطب دکتر در یک ساختمان پزشکان است. وارد آسانسور میشویم، بیآنکه حرفی بزنیم، نگهبان رو در روی من است. در آیینهی روی دیوار پشتی آسانسور میتوانم پس کلهی نگهبان را ببینم. در مطب، من خودم تنها داخل میشوم، او همان جا در سرسرا منتظرم میماند، در کنار نگهبانان دیگر روی صندلیهایی که به همین قصد گذاشتهاند، مینشیند.
در اتاق انتظار سه زن دیگر هم هستند، سرخپوش: این دکترْ متخصص است. پنهانی همدیگر را نگاه میکنیم و اندازهی شکمهایمان را بررسی میکنیم: آیا کسی این اقبال را داشته است؟ پرستاری مذکر اسامی و شمارههای ما را در کامپیوداک ضبط میکند تا ببیند همان کسانی که قرار است باشیم هستیم یا نه. او یک متر و هشتاد سانت قد دارد و نزدیک به چهل زخم قطری روی گونهاش دارد؛ او نشسته تایپ میکند، دستانش برای صفحهی کلید خیلی بزرگاند؛ هفتتیری هم در جلدی چرمی به کمرش بسته است.
وقتی اسم مرا میخوانند به سمت راهروی اتاق داخلی میروم. اتاق داخلی سفید است و هیچ وجه ممیزهای بر اتاق بیرونی ندارد به جز یک پردینه، پارچهای سرخرنگ که روی قابی کشیده شده است که چشمی طلایی رویش چاپ شده است، با نشان دو ماری که از پایین به بالای شمشیری میروند. مارها و شمشیر تکههایی از سمبولیسم در هم شکستهای است که از دوران قبل بر جای مانده است.
بعد از آنکه بطریای را که برای من در حمامی کوچک گذاشتهاند پر میکنم، پشت پردینه لباسهایم را در میآورم و آنها را تاشده روی صندلی میگذارم. بعد لخت روی تخت آزمایش میخوابم روی ملافهای سرد که از جنس کاغذی یک بار مصرف پر سر و صدایی است. ملافهی دوم را که پارچهای است روی خودم میکشم. در قسمت گردنم، ملافهی دیگری از سقف آویزان است و قسمت سر را از بدن جدا میکند تا دکتر نتواند صورتم را ببیند. او فقط با بدنم سر و کار دارد.
وقتی حاضر میشوم دستم را دراز میکنم و کورمالکورمال اهرمی را میگیرم و به عقب میکشم. جای دیگری صدای زنگی بلند میشود که من نمیشنوم. بعد از چند دقیقه در باز میشود، صدای پا و نفس کشیدن میآید. او قرار نیست با من حرف بزند، مگر در مواقع کاملاً ضروری؛ ولی این دکتر حراف است.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت سرپرست مجموعه
ما به توان دو ناآزادیم
از حکایت کنیز
از رمان تخم و ترکهی ساحره
تقدیر و تشکر
معرفی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آزادی |
نویسنده | مارگارت اتوود |
مترجم | حسین کاظمی یزدی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 170 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8957-43-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |