معرفی و دانلود کتاب قابل چشم پوشیها
برای دانلود قانونی کتاب قابل چشم پوشیها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قابل چشم پوشیها
شاید گمان کنید تنهایی اصلاً بد نیست و افراد مسنی که نه فرزندی دارند و نه همسری، لزوماً چیزی را از دست ندادهاند؛ خب حق با شما است اما در کتاب قابل چشم پوشیها اوضاع کمی فرق میکند. نینى هلمکویست در این کتاب که رمانی دیستوپیایی است، ماجرای زنی پنجاه ساله به نام دوریت را روایت میکند که مطابق قانون، به خانهای مجلل در محلی ناشناخته منتقل میشود و مدتی را در آنجا میگذراند. اما این یک خانهی عادی نیست و سیستمی پیچیده انتظار دوریت را میکشد...
دربارهی کتاب قابل چشم پوشیها
روزی که آن ماشین جگری متالیک روبهروی خانه متوقف شد و راننده وسایل را داخل صندوق گذاشت تا به محل زندگی جدید دوریت بروند، او هرگز نمیدانست سرنوشتش با چه ماجراهای پیچیدهای گره خواهد خورد. کتاب قابل چشم پوشیها (The Unit) نوشتهی نینى هلمکویست (Ninni Holmqvist) رمانی علمی تخیلی و جذاب در فضایی دیستوپیایی (پادآرمانشهری) است که داستان ورود زنی پنجاه ساله به نام دوریت را به واحدی مجلل در یک ساختمان بزرگ و مرموز روایت میکند. ساختمانی مجهز به دوربینهای مداربستهی بسیار که عنوان عجیبی را نیز به دوش میکشد: «سازمان بانک ذخیره». نینى هلمکویست نویسندهی سوئدی کتاب قابل چشم پوشیها در این رمانْ ویرانشهری عجیب را برایمان تصویر میکند که قوانین سرسختانهاش، بیرحمی موجود در ساختارهای زندگی مدرن را به شکلی غیرمستقیم منعکس کردهاند.
در سازمان بانک ذخیره که اکنون دوریت نیز عضوی از آن است، زنان بالای پنجاه و مردان بالای شصت سالی نگهداری میشوند که خانواده و شغلی از آن خود نداشته و برای بیهوده نزیستن در چرخهی حیات، مسئولیتی به آنها داده میشود. همانطورکه قولش را داده بودند، دوریت به محض ورود به ساختمان زیبای بانک ذخیره و سکونت در واحد ساکت و تمیزش، با آدمهای مشابه خود دوست میشود، امکانات تفریحی - هنری بسیاری در اختیارش قرار میگیرد و رفاه کامل را تجربه میکند؛ در مقابل او و سایر ساکنان آنجا که اکنون دیگر «خارجی» به حساب میآیند، وظیفه دارند در مطالعات دارویی و پزشکی زیادی مورد آزمایش قرار گیرند و پس از آن به اهدای اعضای سالم بدن خود و در نهایت «اهدای نهایی» اقدام کنند. داستان کتاب قابل چشم پوشیها از زبان دوریت، نویسندهای پنجاه ساله روایت میشود؛ داستان با یادآوری روزهای آغازین تصویب قانون جدید آغاز شده و تا زمان حال که سکونت در سازمان بانک ذخیره است، ادامه مییابد.
دوریت که در جوانی به دلایل مختلف از جمله ترس از دست دادن آزادیاش و گیر افتادن در دام ازدواجی ناموفق و بد، از روابط و ازدواج فراری بوده، اکنون قربانی سیستمی است که در آن نظامهای ارزشگذاری بر اساس بهرهوری اقتصادی انسانها و توان آنها برای تولیدمثل بنا شده و در صورت عدم تطابق با این ارزشها، افراد را چون ملکی به مصادرهی خود درمیآورد و از آنها برای پیشبرد اهداف علمی و انجام آزمایشات استفاده میکند. کتاب قابل چشم پوشیها از این منظر اثری سیاسی - اجتماعی است که با رویکردی نقادانه، هرچند غیرمستقیم، نظامهای کمونیست و توتالیتر را به چالش میکشد. در نظامی که از فردیت قربانی چشمپوشی میشود، دوریت بهتدریج رابطهای عاشقانه با یوهانس، یکی دیگر از اعضای سازمان، ایجاد میکند و اتفاقاتی غیرمنتظره را رقم میزند...
کتاب قابل چشم پوشیها با روایتی خوشپرداخت، ویرانشهری رعبانگیز پیش چشممان تصویر میکند که با وجود عجیب بودن، چندان ناملموس به نظر نمیرسد. این یکی از ویژگیهای اثر نینى هلمکویست است که با استفاده از تصاویر ساده و بیانی خالی از اغراق، مفاهیم تلخ را بهخوبی انتقال داده و به خواننده فرصت میدهد تا به بازنگری پیوندش با نظامها بپردازد.
این کتاب توسط هنگامه ناهید ترجمه شده و به همت انتشارات شورآفرین در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب قابل چشم پوشیها
- کاوشی در تمایلات زنانه، نیازهای انسانی و هدف زندگی. (پابلیشرز ویکلی)
- نینی هلمکویست ویرانشهر خود را با مراقبتی خاموش و آرام، در کنترل خود نگه میدارد. نه هجوآمیز است و نه جدالآمیز؛ کتاب قابل چشم پوشیها حد متعادلی از مرگ اخلاق را بدون آنکه ذرهای پند بدهد، توصیف کرده است. این کتاب آنقدر مایه دارد که آن را به شاهکاری فمینیست و فلسفی تبدیل کند. (تایم اوت شیکاگو)
- درگیرکننده و تکاندهنده؛ رمان قابل چشم پوشیها کتابی است که شما تا مدتها پس از تمام کردنش با دیگران درمورد آن بحث خواهید کرد. (اورلاندو سنتین)
کتاب قابل چشم پوشیها برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای دیستوپیایی و علمی تخیلی، تجربهای جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب قابل چشم پوشیها میخوانیم
آزمایش داروی ضد افسردگی بود، روال زندگیام را بر هم زد. سه بار در روز صبح، بعدازظهر و عصر با آسانسور به آزمایشگاه 3 در ک. ۱ میرفتم تا یک قرص زرد کوچک بخورم. همین برنامهام رو برهم ریخت، به خصوص صبحها که مجبور بودم نوشتن را قطع کنم، یا دقیقتر بگویم: ازآنجاییکه میدانستم بین ساعت هشت تا نه صبح، باید بلند شوم، لباس بپوشم، سوار آسانسور شوم و آن قرص را قورت بدهم، تمرکز نداشتم و بهجای نوشتن، معمولن ترجیح میدادم وقتم را صرف نشستن و خواندن آنچه که قبلاً نوشتهام و یادداشت برداشتن و انجام اصلاحات کنم.
همهی اینها به اندازهی کافی آزاردهنده بود، اما چیزی که مرا بیشتر از همه ناراحت میکرد، عدم اعتماد به من بود؛ اینکه با من مانند یک کودک لجباز، یک کلاهبردار یا یک یاغی رفتار میشود. به نظرم توهینآمیز بود که مجبور شوم آنجا بایستم و دهانم را جلوی پرستار کارل یا پرستار لیزِ بشاش و بیشیلهپیله یا پرستاری دیگر که قرصهای زرد رنگ را میداد دستت تا بخوری و سپس به دهانت نگاه میکرد انگار یک اسب در بازارهای فروش اسب در قدیم هستی و، بعد با دقت اسمت را از لیست در دستش خط بزند و با غرور به تو بگوید: «آفرین، دوریت. بین ساعت دو و سه میبینیمت.»
هر بار که مجبور به انجام این کار بودم، حس میکردم سمبادهای روی شأن و مرتبهام کشیده میشود و از آن میکاهد.
از طرفی دیگر، زمان بیشتری برای نوشتن داشتم. فیالمجموع در طول این آزمایش زمان بیشتری نسبت به آزمایش ورزش داشتم، چون تنها وظیفهام این بود که سه بار در روز، در جایی که باید حاضر شوم؛ کاری که فقط نیمساعت از وقتم را در طول روز میگرفت و این مزیت باید به معایبش میچرید؛ ولی اینطور نبود...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قابل چشم پوشیها |
نویسنده | نینی هلمکویست |
مترجم | هنگامه ناهید |
ناشر چاپی | نشر شورآفرین |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 220 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-259-081-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی، کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |