معرفی و دانلود کتاب ابریشمی گل برجسته: داستانهای برگزیده نیویورکر
برای دانلود قانونی کتاب ابریشمی گل برجسته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ابریشمی گل برجسته: داستانهای برگزیده نیویورکر
زن یقین دارد که کسی او را نمیبیند؛ گویا در این خانه به شبحی بیجسم و روح تبدیل شده و هیچکس به او توجهی ندارد. شوهر و فرزندانش هر کدام به کار خود مشغولند و او در عمق تنهایی خود گم شده است. کتاب ابریشمی گل برجسته مجموعهای از داستانهای کوتاه است. از نویسندگان این قصهها میتوانیم به آن بیتی، تسا هدلی، لارن گراف و... اشاره کنیم. این داستانها قصد دارند تا مخاطبان خود را با مفاهیم اجتماعی و برخی از وقایع سیاسی آشنا کنند.
دربارهی کتاب ابریشمی گل برجسته
جنگ هیچگاه تمام نمیشود. مینهای کاشته در زمین از انفجاری به انفجار دیگر آسیبهای جسمی و روانیاش از آدمی به آدم دیگر منتقل میشوند. جنگ جهانی دوم نزدیک به 80 سال است که به پایان رسیده اما فجایعی که بر سر تاریخ آوار کرده و جنایت و توحشی که پیش چشم انسانها انجام شده، جهان را دگرگون کرده و ملتها را به خون همدیگر تشنه کرده، تا همین امروز نیز قربانی میگیرد و دنیا را بهم ریخته است. نفرین جنگ ابدی است. امضای قراردادهای صلح و پیمانهای دوستانهی منعقد شده بین سیاستمداران، دشمنی را در ذهن مردم از بین نمیبرد. زخمهایی که جنگ بر تن و روح آدمها وارد میکند به نسلهای بعد میرسند؛ همانطور که در نخستین داستان کتاب ابریشمی گل برجسته، میتوانیم اثرات جنگهای گذشته بر زندگی روزمرهی انسانها را نظاره کنیم. نام این داستان زمان صلح است.
لوک ماگلسون ما را به محلهای در نیویورک میبرد؛ جایی که هیچگاه طعم بمب و موشک را نچشیده اما به اندازهی شهری جنگزده دچار مشکل است. در این محله یک پیرزن لهستانی که در زمان جنگ جهانی به آمریکا گریخته، افرادی که با فقر اقتصادی پسا جنگ دستوپنجه نرم میکنند و سربازانی که از جنگ عراق و افغانستان بازگشتهاند، حضور دارند. نویسندهی این داستان چهرهی پنهان جنگ که حتی پس از تمام شدن جامعه را ویران میکند، بر ما نمایان میسازد.
در کتاب ابریشمی گل برجسته، شش داستان کوتاه روایت شدهاند که همگی آنها در هفتهنامهی ادبی نیویورکر برگزیده شدهاند. اسم یکی از این داستانها «یوزل در استادیوم» است. با توجه به زندگی در جهان امروز که هرجا میرویم، دوربینی مداربسته به چشمهایمان خیره شده و ما را لحظه به لحظه کنترل میکند، ملموس و آشناست. در دنیای فعلی کافی است کسی در خیابان از شما فیلمبرداری کند تا خوشبخت و یا بدبخت شوید. با یک عطسهی بیجا، خوابیدن طولانی و قهقههی عجیب، ممکن است به شخصیت محبوب و یا منفور شبکههای اجتماعی تبدیل شوید و میلیونها نفر شما را بشناسند. ریوکا گالچن (Rivka Galchen) در این داستان ماجرای مردی را روایت میکند که در استادیوم ورزشی میخوابد و ناگهان به معروفترین آدم یوتیوب تبدیل میشود. این داستان، نشاندهندهی شهرتهای ناگهانی و قضاوتهای نابهجایی است که گریبان آدمها را میگیرد و سرنوشتشان را دگرگون میکند.
داستانهای کوتاهی که در کتاب ابریشمی گل برجسته گرد هم آمدهاند، مضامینی اجتماعی و سیاسی دارند و کوشیدهاند تا لایههای شخصیتی و طرحوارههای روانی انسانهای عادی که هر روز با آنها روبهرو هستیم، همچون زنی که احساس ناکافی بودن آنها را رها نمیکند، را برای ما شرح دهند. برخی از این قصهها همچون داستان اکتبر، نوشتهی مارتین ایمیس (Martin Amis)، ما را با وقایعی که موجب شد تا در روسیه انقلاب بلشوییکی رخ دهد، بهصورت داستانی شرح میدهد.
کتاب ابریشمی گل برجسته با ترجمهی شیوا مقانلو در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
کتاب ابریشمی گل برجسته برای چه کسانی مناسب است؟
داستانهای کوتاه کتاب ابریشمی گل برجسته نمیخواهند مخاطب را به خود زنجیر کنند و داستانی صرفاً جذاب اما بیتأثیر را ارائه دهند؛ نویسندگان این کتاب اندیشههایشان را با ما در میان میگذراند تا بتوانیم وقایع و پدیدههای شومی همچون جنگ را از نقطه نگاهی جدید تحلیل و بررسی کنیم. این کتاب برای افرادی که به داستانهای کوتاه و مضامین اجتماعی علاقه دارند، خواندنی و مناسب است.
در بخشی از کتاب ابریشمی گل برجسته: داستانهای برگزیده نیویورکر میخوانیم
در آشپزخانه پسرهایش با ولع تاکوى لوبیایشان را مىخورند. دلشان مىخواسته براى هالووین لباس نینجایى بپوشند اما زن باید بهسرعت برایشان چیزى سر هم مىکرده، و حالا لباسهاى مبدل روى بند رخت رختشویخانه آویزاناند. زن ابتدا براى پسر کوچکتر، بلوز سفید آستینبلند و دکمهدار خودش را پشت و رو کرده؛ آستینها را به پشت چرخانده و محکم گره زده و یک ماسک معدنکارى را که شکافته و با ماژیک نقرهاى رنگ زده به لباس وصل کرده است؛ و چون این لباس مثلاً دست ندارد ظرف آبنبات را به سجاف آن سنجاق کرده.
حالا پسرک خودش را دکتر لکچر آدمخوار مىنامد، که خب کمى اغراق به نظر مىرسد. براى پسر بزرگتر، یک ملافه سفید را سوراخ کرده و رویش جاى چشم درآورده تا شبیه ارواح قدیمى شود، گرچه ملافه گلدار است: پسرى سفیدپوست در ملافهاى سفیدرنگ، اما فلوریدا هنوز عمیقا ایالتى سنتى است و زن امیدوار است غنچههاى حاشیه ملافه توى ذوق نزنند. بهعلاوه زن امروز صبح صبحانه هالووینى کودکستان را هم یادش رفته. مافینهاى هیولاشکل را نرسانده و پسر کوچکترش با همان لباسهاى عادى همانطور روى صندلى قرمز کوچکش نشسته و امیدوارانه به در کلاس و باقى پدر و مادرها با آن ماسکها و بالهایى نگاه کرده که براى زن اصلاً محلى از اعراب ندارند. زن حتى آن ساعت به فکر بچه هم نبوده، به فکر ویلیام بارترام بوده.
شوهرش که از سر کار برمىگردد و لباسهاى جشن را مىبیند، ابرویى بالا مىاندازد اما خوشخلقىاش را حفظ مىکند. پسرها طورى سرحال مىآیند که انگار کلید روشن شدنشان را زده باشى، شوهرش هم به «ماجراجو» تبدیل مىشود تا با جمع همراهى کند، اما خودش فقط با قلبى فشرده آنها را تماشا مىکند که به اطراف ورجه وورجه مىکنند.
هنوز غروب نشده اما سایهها بلندتر شدهاند. شوهرش یک کلاهگیس سبز و کهنه سرخپوستى مىگذارد، پسرها لباسهایشان را دوباره مرتب مىکنند و سهتایى بیرون مىزنند. زن حالا در خانه با سگ و ویلیام بارترام و کیسههاى آبنباتچوبى، که همهشان تهمانده بقالى هستند، تنها مانده. پخش آبنبات بین بچههاى هالووینى از واجبات است.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت ناشر
مقدمه مترجم
دوران صلح (لوک ماگلسون)
یوزِل در استادیوم (ریوکا گالچن)
مهم ممکن (آن بیتی)
ابریشمى گلبرجسته (تسا هدلی)
اکتبر (مارتین ایمیس)
شکارچیان گُل (لارن گراف)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ابریشمی گل برجسته: داستانهای برگزیده نیویورکر |
نویسنده | آن بیتی، لوک ماگلسون، ریوکا گالچن، مارتین ایمیس، لارن گراف، تسا هادلی |
مترجم | شیوا مقانلو |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-278-416-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |