زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های اوریانا فالاچی

زندگینامه اوریانا فالاچی

اوریانا فالاچی (Oriana Fallaci) 29 ژوئن 1929 در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. در دوران کودکی او، بنیتو موسولینی نخست‌‌وزیر کشور بود و کمی بعد نیز آتش جنگ جهانی دوم را برافروخت. تجربه‌ی جنگ بر اوریانا فالاچی که ده‌ساله بود تأثیر عمیقی داشت. علاوه بر این، خانواده‌ی او نیز در زندگی، تفکرات و انتخاب‌های او تأثیرگذار بودند؛ پدر و مادرش عضو جنبشی بودند که با حزب فاشیست ایتالیا می‌جنگید. اوریانا فالاچیِ چهارده‌ساله هم به کمک این جنبش آمد. هرچند بعداً ادعا کرد به نظرش دو طرف جنگ فرقی با هم نداشتند.

اوریانا فالاچی پس از اتمام تحصیلاتش در دبیرستان، رشته‌ی شیمی و داروسازی را برای تحصیلات دانشگاهی‌اش انتخاب کرد. اما این رشته نتوانست به او احساس رضایت بدهد، به همین دلیل هم به سراغ ادبیات رفت. تحصیلات اوریانا فالاچی نیمه‌کاره ماند، او کار کردن را آغاز کرد و موفقیت را در کارش تجربه کرد. عموی اوریانا فالاچی که روزنامه‌نگار بود، به او پیشنهاد کرد تا روزنامه‌نگاری را تجربه کند. اوریانا فالاچی خیلی زود وارد کار شد و استعداد و مهارتی که در انتخاب واژه‌ها داشت، و توانی که از قدرت کلمات می‌گرفت سبب پیشرفتش شد. 

اوریانا فالاچی از سال 1967 به عنوان خبرنگار جنگی کار کرد و اخبار جنگ‌های ویتنام، هند و پاکستان، آمریکای جنوبی و خاورمیانه را پوشش می‌داد. او تجربیات بدی هم در این مسیر داشت. یک بار در حین تهیه‌ی خبر از جنبش دانشجویی در ورزشگاهی در مکزیک تیر خورد و به‌شدت آسیب دید. کسی گمان نمی‌کرد که او زنده مانده باشد و سرنوشتش قرار بود او را به یک گور دسته‌جمعی ببرد. اما کشیشی نبضش را گرفت و متوجه زنده بودنش شد. اوریانا فالاچی را به بیمارستان منتقل کردند. هرچند به دلیل همین آسیب نتوانست تا آخر عمرش درست راه برود.

تجربه‌ی جنگ ویتنام و مصاحبه‌ی اوریانا فالاچی با رهبران سیاسی کشورها

اوریانا فالاچی یکی از خبرنگارانی بود که برای پوشش اخبار جنگ ویتنام به آنجا رفت. او پس از تجربه‌ای که از زندگی در ویتنامِ درگیر جنگ و نیز مکزیک داشت، کتابی به نام «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» نوشت. اوریانا فالاچی در مقدمه‌ی کتاب توضیح می‌دهد که این کتاب را برای پاسخ دادن به پرسش خواهر کوچک‌ترش نوشته است: او پرسیده بود «زندگی چیست؟»

اوریانا فالاچی در طول دوران زندگی خودش، فعالیت‌های مهم دیگری هم داشت که سبب شهرتش شدند. او با بسیاری از رهبران و سران سیاسی کشورها دیدار و مصاحبه کرد. نتیجه‌ی گفت‌وگوهای او با رهبران سیاسی دنیا در کتاب‌های «مصاحبه با تاریخ» و «گفت‌وگوهای اوریانا فالاچی» منتشر شد. روح‌الله خمینی، محمدرضا پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی، جرج حبش و هنری کسینجر از جمله کسانی بودند که اوریانا فالاچی با آنان مصاحبه کرد.

ابتلا به بیماری و سال‌های آخر زندگی اوریانا فالاچی

اوریانا فالاچی در سال‌های آخر عمرش به بیماری سرطان مبتلا شد. به همین دلیل تصمیم گرفت تا دیگر کتاب ننویسد و در نیویورک و توسکانی، زندگی آرامی داشته باشد. اما پس از وقوع فاجعه‌ی تروریستی یازده سپتامبر و فرو ریختن برج‌های دوقلوی تجارت جهانی، نتوانست به عهدش وفادار بماند. او کتابی به نام «خشم و غرور» منتشر کرد و جریان اسلامی‌ای را هدف گرفت که مسبب این جنایت بود. انتشار این کتاب سبب شد تا اوریانا فالاچی دوباره تهدیدهایی از سمت مردم دریافت کند و همواره با محافظان شخصی تردد و زندگی کند.

اوریانا فالاچی در نهایت در پانزدهم سپتامبر 2006 در 77سالگی در فلورانس ایتالیا چشم از دنیا فرو بست.

بهترین کتاب‌های اوریانا فالاچی

کتاب جنس ضعیف (The Useless Sex: Voyage Around the Woman) در سال 1961 انتشار یافت. این کتاب گزارشی است از سفر اوریانا فالاچی به کشورهای مختلف جهان مانند پاکستان، هند، مالزی، آمریکا و ژاپن، و بررسی وضعیت زنان در آن کشورها. او این گزارش‌ها را برای نشریه‌ای نوشت که در آن کار می‌کرد.

کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ (Nothing and Amen) در سال 1972 چاپ شد. این کتاب شرحی است از تجربیات اوریانا فالاچی از حضورش در جنگ ویتنام. او این کتاب را برای پاسخ به خواهرش نوشت که پرسیده بود «زندگی چیست؟».

کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (Letter to a Child Never Born) در سال 1976 منتشر شد. این کتاب حرف‌هایی است که مادری به جنینی می‌زند که در شکمش دارد. از احساسات، عواطف، آرزوها، و بیم و امیدهایش می‌گوید. کتابی که تمام احساسات یک زن را در بر گرفته است. 

کتاب مصاحبه با تاریخ (Interview with History) مجموعه مصاحبه‌هایی است که اوریانا فالاچی، در طول سال‌های مختلف، با رهبران و سران سیاسی کشورها انجام داده و آن‌ها را در قالب یک کتاب منتشر کرده است.

برای دریافت و مطالعه‌ی برخی از بهترین کتاب‌های اوریانا فالاچی می‌توانید به وب‌سایت کتابراه مراجعه کنید. 

جوایز و افتخارات اوریانا فالاچی

اوریانا فالاچی، در طول سال‌های فعالیتش، جوایز و افتخارات بسیاری را از آن خود کرد. از میان آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

• جایزه‌ی ادبی ایتالیایی بانکارلا در سال 1970 برای کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ.
• جایزه‌ی ویارجیو در سال 1979.
• جایزه‌ی سنت وینست برای خبرنگاری در سال‌های 1967 و 1971. 
• جایزه‌ی آنی تیلور در سال 2005 از مرکز مطالعات فرهنگ عامه برای شجاعت. این جایزه به افرادی اهدا می‌شود که در شرایط خطرناک و یا غیرعادی، شجاعتی از خود نشان می‌دهند.
• دریافت مدال طلا به خاطر مشارکت‌های فرهنگی از رئیس‌جمهور ایتالیا در سال 2005.
• دریافت مدال طلای آمبرگینو درو، بالاترین نشان شهر میلان، در سال 2005. 
• دریافت دکترای افتخاری ادبیات از طرف کالج شیکاگو.

جملات برگزیده اوریانا فالاچی

• من به این فکر می‌کردم که در طرف دیگر دنیا بحث بر سر این است که آیا می‌توان قلب بیماری را که فقط ده دقیقه از زندگی‌اش باقی‌ است به جای قلب بیمار دیگری گذاشت تا شفا یابد؟ در حالی که اینجا هیچ‌کس از خودش نمی‌پرسید که آیا صحیح است جان یک عده انسان پاک و سالم را بگیرند و…؟ (کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ)
• ترس من از توست. از تو که سرنوشتْ وجودت را از هیچ ربود و به جدار بطن من چسباند. هر چند همیشه انتظارت را کشیده‌ام، هیچ‌گاه آمادگی پذیرایی از تو را نداشته‌ام و همیشه این سؤال وحشتناک برایم مطرح بوده است: نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی؟ نکند نخواهی زاده شوی؟ نکند روزی به سرم فریاد بکشی که: «چه کسی از تو خواسته بود مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا درست کردی؟ چرا؟» (کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد)
• فقط کسانی که زیاد گریه کرده‌اند می‌توانند ارزش زیبایی‌های زندگی را درک کنند و از ته دل بخندند. گریه کردن آسان است، اما خندیدن بسیار سخت. این حقیقت را خیلی زود می‌فهمی! (کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد)
• وقتی با نگاهی درست به وضعیت زن از این‌سر تا آن‌سر جهان بنگریم، می‌بینیم که عموماً به‌طور غیرطبیعی و در اشتباهی محض سر می‌کنند؛ مانند حیوانات در باغ‌وحش از مردان جدا زندگی می‌کنند و هیچ‌یک از آن‌ها آن‌طور که باید از سعادت حقیقی و از مزایای اصلی جنس خود بهره‌مند نیستند. (کتاب جنس ضعیف)