معرفی و دانلود کتاب کفش‌هایش

معرفی کتاب کفش‌هایش

جوجو مویز در کتاب کفش‌هایش روایتگر دوستی عمیق زنانی‌ست که در عین تفاوت با یکدیگر در حال تجربه‌ی مشترک میانسالی هستند؛ زنانی که به‌رغم محبت و توجهی که به خانواده‌ی خود دارند، چندان از جانب آن‌ها جدی گرفته نمی‌شوند. به‌همین‌سبب مدام در تلا‌ش‌اند تا معنای حقیقی زندگی خود را پیدا کنند. مویز به‌عنوان یک نویسنده‌ی پرفروش بار دیگر در این اثر مخاطبان را با شخصیت‌پردازی‌های منحصربه‌فرد و روایت جذاب خود درگیر می‌کند.

درباره‌ی کتاب کفش‌هایش

سَم یک مادر متاهل است که دختری جوان دارد و شوهرش به‌خاطر از دست دادن شغل و مرگ پدرش دچار افسردگی شده است. در چنین شرایطی او تنها نان‌آور خانه است و به‌همین‌سبب مدام احساس خستگی و تنهایی می‌کند. تااین‌که برای اولین‌بار به یک باشگاه بدنسازی می‌رود و به‌طور تصادفی ساک دستی زنی دیگر را برمی‌دارد. سم سرانجام متوجه این اشتباه می‌شود، اما به‌خاطر عجله‌ی زیاد برای رسیدن به یک جلسه‌ی کاری‌ ناچار است کفش‌های زن ناشناس را بپوشد. او بعدها می‌فهمد نام این زن نیشاست و دوستی عمیق آن‌ها به واسطه‌ی همین کفش‌ها آغاز می‌گردد.

در کتاب حاضر، در جریان دوستی صمیمانه‌ی این دو زن و تأثیراتی که بر زندگی یکدیگر می‌گذارند، قرار می‌گیرید و شاهد تغییرات خلق‌وخوی هریک از آن‌ها در طول داستان خواهید بود. به بیان دیگر، در رمان کفش‌هایش (Someone Else's Shoes) تجربیات زنانه‌ی شخصیت‌ها باعث می‌شوند سم و نیشا نسبت به خود شناخت عمیق‌تری به دست بیاورند و آرزوها، حسرت‌ها و امیدهای تازه‌ای پیدا کنند.

نیشا زندگی بسیار متفاوتی با سم دارد. او یک زن امریکایی بی‌اندازه ثروتمند است که با شوهر جهانگردش در انگلیس زندگی می‌کند. با این‌حال دوستی صمیمانه‌ی این دو زن سبب می‌شود هر کدام گوشه‌ای از زندگی دیگری را درک کنند و سرانجام به نقاط اشتراک جالبی با یکدیگر برسند. در مجموع کفش‌هایش رمانی آموزنده، الهام‌بخش و دلگرم‌کننده است که داستان آن حول محور عشق، دوستی، خانواده و امید می‌چرخد.

از ویژگی‌های برجسته‌ی این رمان باید به گفتگومحور بودن و نحوه‌ی روایت آن اشاره کرد که در فضایی واقع‌گرا و درعین‌حال با رنگ‌و‌بوی زنانه روایت می‌شود. جوجو مویز در این اثر نیز مانند رمان‌های دیگرش به عواطف زنانه و عاشقانه‌ی شخصیت‌هایش توجه دارد و خواننده را با توصیفات دقیق، جزئی و باورپذیر خود جذب می‌کند.

در کتاب کفش‌هایش حس واقعی شخصیت‌ها بسیار پیچیده‌تر از آن است که در ظاهر به نظر می‌رسد و این اثر یک بررسی بسیار عمیق و آگاهانه نسبت به اثرات افسردگی، ازدواج و زندگی خانوادگی بر وجوه شخصیتی زنان دارد. به‌عنوان مثال در این روایت شخصیت سم با تمام وجود برای حمایت دیگران تلاش می‌کند اما در نهایت می‌بیند اولویت‌های خودش را در این روند طاقت‌فرسا از دست داده است.

در داستان کفش‌هایش شخصیت‌های فرعی هم پابه‌پای دیگر شخصیت‌ها تأثیرگذار هستند و به شکل‌گیری کامل‌تر روایت و پیش رفتن داستان کمک می‌کنند. از دیگر ویژگی‌های این کتاب ترجمه‌ی خوب کیمیا فضایی است که در آن لحن طبیعی و باورپذیری گفت‌و‌گوهای داستان حفظ شده است.

کتاب کفش‌هایش توسط نشر میلکان منتشر شده است و علاقمندان به رمان‌های واقع‌گرا با محوریت شخصیت زنان می‌توانند از خواندن آن لذت ببرند.

کتاب کفش‌هایش مناسب چه کسانی است؟

اگر می‌خواهید رمانی زنانه، با موضوع اجتماعی و عاشقانه بخوانید، پیشنهاد می‌کنیم کفش‌هایش را به‌عنوان یکی از تازه‌ترین آثار جوجو مویز مطالعه کنید.

با جوجو مویز بیشتر آشنا شویم

جوجو مویز (Jojo Moyes) نویسنده‌ی انگلیسی‌زبان است که از سال 2002 نویسندگی را به‌طور حرفه‌ای آغاز کرده و کتاب‌های پرفروش او تاکنون به چندین زبان ترجمه شده است. او از معدود نویسندگانی‌ست که دو بار جایزه‌ی سال رمان عاشقانه را از انجمن نویسندگان رمان عاشقانه (Romantic Novelists' Association) دریافت کرده است. از دیگر آثار او باید به رمان‌های «من پیش از تو» و «پس از تو»، «باز هم من»، «دختری که رهایش کردی» و «ماه‌عسل در پاریس» اشاره کرد که برخی از این آثار در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار دارند.

در بخشی از کتاب کفش‌هایش می‌خوانیم

جسمین همچنان که غذایش را می‌جود، می‌گوید: «الکس می‌گه غذا برای روحه و به حرف مدیریت گوش نمی‌ده و همون غذایی رو بهمون می‌ده که واسه مهمون‌ها درست می‌کنه. می‌پرستم این مرد رو.» نیشا وقتی گاز جان‌دار دیگری از آن ساندویچ لطیف می‌زند، پیش خودش فکر می‌کند احتمالاً او هم الکس را می‌پرستد.

«جسمین؟ راستی... کی می‌ریم توی کار پنت‌هاوس؟»

«پنت‌هاوس؟ اون قضیه‌ش فرق داره. کسایی که اون بالا ساکن می‌شن، نق زیاد می‌زنن و تمیز کردنشون کار نظافتچی‌های باسابقه‌تر مثل منه، کسایی که هتل بتونه بهشون اعتماد کنه. ناگفته نمونه، اون عقب‌مونده‌ها هیچ‌وقت انعام نمی‌دن. همچینم دلت نخواد.»

نیشا پلک می‌زند و حسابی روی ساندویچش تمرکز می‌کند.

بعد، ساعت شش، وقتی پایین کمرش تیر می‌کشد و دردِ گاه‌وبیگاه شانه‌هایش به زق‌زق مداوم تبدیل می‌شود، روز به سر می‌رسد. جسمین به دخترش زنگ می‌زند و می‌گوید توی راه است و از او می‌خواهد به مامان‌بزرگ بگوید برایش خوراک نگه دارد و امیدوار است عصر آن روز اتوبوس‌ها سروقت بیایند و بروند. حالا کمی خسته‌تر راه می‌رود و دم‌به‌دقیقه نمی‌خندد. نیشا که نمی‌تواند از جایش تکان بخورد. در عضلاتی احساس درد دارد که نمی‌دانست وجود دارند. کت مزخرفش را به تن می‌کند و ولو می‌شود روی نیمکت چوبی و در این فکر است که چطور انرژی پیاده‌ رفتن تا هتل را پیدا کند. به سرش می‌زند تاکسی بگیرد؛ ولی یادش می‌افتد پول نقد ندارد.