معرفی و دانلود کتاب یونانی خواستار همسری یونانی
برای دانلود قانونی کتاب یونانی خواستار همسری یونانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یونانی خواستار همسری یونانی
کتاب یونانی خواستار همسری یونانی نوشتۀ فردریش دورنمات، داستان کمکحسابداری میانسال و خجالتی را به تصویر میکشد که با ازدواجش طی یک روز به شهرتی باورنکردنی میرسد!
آرنولد آرشیلوخوس یا همان آرنولف پس از ازدواج با کلوئه به شهرت دست مییابد و زندگیاش از این رو به آن رو میشود. ریشۀ اجداد او به یونان بازمیگردد و زمانی که میخواهد یک آگهی ازدواج را به ثبت برساند، به اصرار یکی از دوستانش توضیحاتش را اینگونه کامل میکند: «یونانی خواستار همسری یونانی» (Once a Greek).
این عبارت کلوئه را به زندگی او وارد میکند و در همان نخستین دیدار، زندگی آرنولف تحول شگرفی مییابد. او دارای نظم اخلاقی و دنیای خاص خود است و بر تخت پادشاهی بنای او براساس این ویژگی، رئیسجمهور نشسته است و مقام دوم به اسقف تعلق دارد و سومین مقام از آنِ صاحب کارخانۀ ماشینسازی پوتی - پایزان و شرکا و چهارمین جایگاه متعلق به پاساپ نقاش مدرن است. جایگاههای پنجم تا هشتم نیز به ترتیب به باب فروستر - مونرو سفیر آمریکا، استاد دُتور وکیل، هرکول واگنر رئیس دانشگاه و بیبی آرشیلوخوس برادرش تعلق دارد.
آرنولف که مردی از طبقۀ پایین و ضعیف جامعه محسوب میشود، در نخستین روز دیدار با خانم زیبایی به نام کلوئه، با اعضای بنای نظام اخلاقیاش روبهرو میشود و تمامی آنها با او احوالپرسی گرمی میکنند، چیزی که موجب تعجبش میشود.
آرنولف در همان روز اول، تصمیم به ازدواج با کلوئه میگیرد و زندگیاش طی یک شبانهروز دستخوش تغییرات فراوانی میشود و به کمک تمامی شخصیتهای مهم نظام اخلاقیاش، به فردی صاحب ثروت و مقام تبدیل میشود اما در روز برگزاری مراسم ازدواج، یک حقیقت بزرگ برای او آشکار میگردد.
رمان یونانی خواستار همسری یونانی در زیر لایههای طنز و فضای طعنهآمیزش به دنیای مدرن، مفاهیم بسیاری را در بر میگیرد که برای درک و فهم این مفاهیم باید همانند آرنولف و کلوئه سفری به یونان باستان داشته باشید و به مسیر پیشرفت گونههای ادبی دقیق بنگرید.
فردریش دورنمات (Friedrich Durrenmatt) در اثر خود با تکتک اعضای نظام اخلاقی آرنولف به سراغ یکی از مفاهیم متعارض در درام میرود و ریشۀ برقراری ارتباط و گفتوگو میان این مفاهیم یا انسانها و نقطۀ اتصال آنان را کلوئه میداند. از دیدگاه دورنمات، کلوئه برای آرنولف همان مفهوم تعارض و دیالوگ است که جامعۀ مدرن به آن بسیار نیاز دارد.
با این حال دورنمات به بازیابی دیالوگ امیدی ندارد و این ناامیدی در پایانبندی داستان او مشهود است. او برای اثر خود دو پایان در نظر میگیرد، پایان اول که واقعیت دارد و هیچگاه دیالوگ برقرار نمیشود و پایانبندی دوم برای افراد خوشبین که آرنولف، کلوئه را هنگام کشف یک بنای باستانی در یونان پیدا میکند، دیالوگ را از زیر خاک بیرون میآورد تا به این وسیله جامعه را نجات دهد.
این رمان بیشباهت به یک تمثیل طنزآمیر نیست، لطیفۀ کارمندی جزء که به دنبال خوشبختی است، اما چون فردی سادهلوح و سالم به شمار میرود، این سادهلوحی به زیانش تمام میشود. نقد اجتماعی دورنمات ترحم و تعارفی ندارد، با این وجود شادابی را از این رمان دریغ نمیکند.
با فردریش دورنمات بیشتر آشنا شویم:
این رماننویس و نمایشنامهنویس سوئیسی در پنج ژانویه سال 1921 به دنیا آمد. پدرش کشیش و پدربزرگش شاعری شوخطبع و معروف بود که به دلیل شعرهای سیاسی و انتقادآمیزش به او لقب شاعر سیاسی پرخاشجو را داده بودند. این دو نفر تأثیر زیادی بر نوشتههای دورنمات گذاشتند.
دورنمات اولین نمایشنامهاش را با عنوان «این نوشته شد» براساس جنگهای قرن 16 میلادی در اروپا در سال 1947 نوشت. دومین نمایشنامهاش را یک سال بعد با نام «نابینا» به رشتۀ تحریر درآورد. او در سال 1935 نمایشنامۀ «ازدواج آقای میسیسیپی» را نگاشت که به موضوع بیعدالتی در جامعه میپرداخت.
بسیاری از منتقدان نمایشنامۀ «ملاقات بانوی سالخورده» را بهترین و موفقترین اثر دورنمات میدانند که آن را در سال 1955 نوشت. در این نمایشنامه عدالت با بیعدالتی به اجرا درمیآید.
دورنمات در سال 1990 بر اثر حمله قلبی از دنیا رفت. از دیگر آثار او میتوان به رومولوس کبیر، غروب روزهای آخر پاییز و پنچری، قاضی و جلادش، قول، سوءظن، فیزیکدانها، بازی استریندبرگ و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب یونانی خواستار همسری یونانی میخوانیم:
بیبی با زنش آمد، بهعلاوۀ دو رفیقه و هفت بچهاش که تئوفیل و گتلیب بزرگترینشان بودند و کموبیش بالغ، همراه ماگدالنا ماریای سیزده ساله و خاطرخواه او. بیبینشان داد عرقخوری قهار است. زنش را، آنطور که میگفتند «عمو» همراهی میکرد،؛ ناخدایی بازنشسته که با این حال کارد سلاخی هم به گردنش کارگر نبود. خیل این خانواده قیل و قالی راه انداختند که دوستداران ورزش دوچرخهسواری را هم به ستوه آورد. تئوفیل با آب و لعاب از دوران اقامتش در ندامتگاه تعریف میکرد، گتلیب از شکستن چانهاش در یک دعوا، ماتیاس و سباستیان (دوازده ساله و نُه ساله)، از چاقوکشیشان، و آخرین بچهها، جفتی دوقلو (ژان کریستف و ژان دانیل) از کتککاریشان بر سر یک بطری شراب.
گئورگته، وقتی که دستۀ این اوباش میدان را خالی کرد، وحشتزده گفت: «چه آدمهایی!»
ولی آرشیلوخوس سعی کرد توجیهی دست و پا کند: «خب، بچهاند دیگر.» و صورتحساب را پرداخت (نصف حقوق ماهانه).
مادام بیلر با عصبانیت گفت: «گوش کنید چه میگویم؛ آرنولف! برادر شما به نظر میآید یکدسته راهزن برای خودش راه انداخته است. و شما به همچو کسی پول هم میدهید؟ آنهم تمام درآمدتان را؟»
در ایمان آرشیلوخوس نمیشد خللی وارد کرد. گفت: «مادام بیلر، شما باید باطن آدمها را ببینید. باطن خوب است، باطن هر انسانی. ظاهرْ فریب میدهد. برادر من، زنش و بچههایش، انسانهای شریفیاند، فقط شاید هنوز توی زندگی راهشان را خوب پیدا نکردهاند.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یونانی خواستار همسری یونانی |
نویسنده | فریدریش دورنمات |
مترجم | محمود حدادی |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-441-5 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |