معرفی و دانلود کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود
برای دانلود قانونی کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود
کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود با داستان عمیق و تأثیرگذاری که دارد ذهن هر خوانندهای را به چالش میکشد. جستجوی هویت، معنای زندگی، سلامت روان، تنهایی و مرگ را میتوان از موضوعهای اصلی این کتاب دانست. کاترین لِیسی، نویسندهی این کتاب قلم توانمندی دارد وبهخوبی توانسته روایتی با خمیرمایههای فلسفی را در قالب داستانی هیجانانگیز مطرح کند. گفتنی است این اثر نامزد دریافت جایزهی ادبی کتابخانهی عمومی نیویورک بوده است.
دربارهی کتاب هیچکس هرگز گم نمیشود
کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود (Nobody is ever missing)، نخستین اثر کاترین لِیسی (Catherine Lacey) بهحساب میآید. لیسی با این کتاب توانست جای پای خود را در بین نویسندههای مطرح دنیا محکم کند. این کتاب، قسمتهایی از زندگی دختری با نام اِلیریا را روایت میکند. این دختر که از زندگی روزمره خسته شده و اتفاقهای ناگواری را تجربه کرده، زندگی خود در منهتن را رها میکند و به طبیعت نیوزیلند پناه میبرد. الیریا بهتنهایی دل به دریا میزند و راهی سفری دورودراز میشود. نقش اول این داستان با کوهپیمایی و گشتوگذار در طبیعت وحشی، سعی دارد تا خودش را پیدا کند. وی در این مسیر با شخصیتهای عجیبوغریبی روبهرو میشود. داستانی که روایت کردیم، نخستین لایه از لایههای بیشمار کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود، است. در لایههای زیرین ماجراجویی اِلیریا برای شناخت خود، اتفاقهای پیشبینینشده و تأملبرانگیزی رخ میدهد. الیریا که سوگوار از دست دادن یکی از عزیزانش است، در ذهن خود با هیولاهای درونیاش روبهرو میشود. به دنبال این مشکلات روحی، الیریا با بحران وجودی دستوپنجه نرم میکند.
داستان کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود، خواننده را در جریان افکارِ ذهن پریشان الیریا قرار میدهد. آشفتگی این افکار بهاندازهای است که گاهی اوقات مرز توهم و واقعیت مختل میشود. به همان اندازه که الیریا بیشتر به طبیعت وحشی پناه میبرد، پرسشهای بیشتری در ذهن الیریا شکل میگیرد و پریشانتر میشود. این شرایط، خواننده را به فکر دربارهی خودشناسی و مفهموم «گمشدن» وا میدارد. به احتمال زیاد انتخاب نام این کتاب نیز اشاره به همین مفهوم دارد. سیروسلوک الیریا، پاسخ خاصی به دنبال ندارد. کاتریس لیسی، نویسندهی کتاب، خواننده را به هزارتوی ذهن انسان میبرد. الیریا که بهتازگی وارد قارهای دیگر شده و زندگی جدیدی را تجربه میکند، روابطی ناهماهنگ با آشنایان جدیدش در پیش میگیرد. به دنبال ارجاعهای نویسنده به زندگی قبلی الیریا، خواننده متوجه میشود که وی با اعضای خواندهاش نیز مشکل داشته است. نبود تفاهم میان الیریا و اعضای خانواده، انگیزهی بیشتری برای دوریگرفتن از زندگی فعلی به وی میدهد. الیریا سعی دارد در نیویزلند دوستان جدیدی اختیار کند و ارتباطهای تازهای بگیرد.
در این راه افراد زیادی به الیریا هشدار میدهند که توجه بیشتری به ارتباطهای جدید خود داشته باشد و به قول قدیمیها، سفرهی دلش را پیش هر کسوناکسی باز نکند. با این حال گوش الیریا به این حرفها بدهکار نیست. وی میخواهد درستی همهچیز را با آزمونوخطای شخصی تشخیص دهد. این آزمونوخطاها، ماجراجویی داستان را افزایش میدهد و اتفاقهای هیجانانگیز و پیشبینینشدهای پیش روی مخاطب میگذارد. کاترین لیسی، نویسندهی کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود، توجه ویژهای به گرفتاریهای روحی شخصیتهای این داستان دارد. تمامی شخصیتهای این کتاب بهاندازهای غرق در افکار خود هستند که بهدرستی نمیتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. در واقع میتوان گفت لیسی در این اثر، ارتباط میان انسانها در دنیای مدرن و امروزی را نقد میکند.
شخصیتهای کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود، بهخوبی پرداخته شدهاند. به لطف قلمِ کاترین لیسی، خواننده بهراحتی با این شخصیتها ارتباط برقرار میکند. نویسنده در انتهای کتاب، پاسخ مشخصی برای پرسشهای وجودیِ مطرحشده در این اثر ندارد. با این حال از آنجایی که این پرسشها در کتاب با لحنی چالشبرانگیز مطرح شدهاند، خواننده بهراحتی نمیتواند آنها را کنار بگذارد.
کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود را انتشارات چشمه روانه بازار کرده است.
افتخارات کتاب هیچکس هرگز گم نمیشود
- نامزد دریافت جایزهی ادبی کتابخانهی عمومی نیویورک
- برندهی جایزهی ادبی Debut-Litzer
کتاب هیچکس هرگز گم نمیشود برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به ادبیات مدرن و دوستداران داستانهای روانشناختی مخاطبین اصلی این کتابند.
در بخشی از کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود میخوانیم
حقیقت داشت که هر سال پاییز این نیاز در من زنده میشد، بیردخور، مانند برگهای خشکشده.
گفت «پیراهن آبی روشن پوشیده بود. یک لیوان قهوه دستش بود. لیوان رو گذاشت روی میزم. کیفش رو گذاشت روی صندلی کنار میز، بازش کرد و کاغذها رو درآورد و داد بهم. خواست نگاهی بهشون بندازم.»
«کفشهاش رو یادت میآد؟»
«قرمز بود. همون کفشهای ورزشی قرمز که همیشه میپوشید.»
«موهاش چهطور؟ بالا زده بود؟»
«شونه نزده بودش و بخشیش ریخته بود روی صورتش. خسته به نظر میرسید. از پنجرهی پشت میزم بیرون رو نگاه میکرد و حرف میزد. چشمدرچشم نشدیم. گفت فرداش میآد کاغذها رو پس بگیره.»
ولی احتمالاً میدانسته فردا برای پس گرفتن کاغذها نمیآید، مگر آنکه هنوز برای فردا تصمیمی نگرفته بوده و اگر راست گفته که فردایش برای گرفتن کاغذها میآید شاید به این معنا باشد که کل ماجرا تصادفی بوده؛ یا نکند بر پایهی فکرهای گذرایی عمل کرده که واقعاً باورشان نداشته یا شاید هم حرفش اصلاً هیچ معنایی نداشته؟ در واقع هیچوقت نتوانستم این فکر را از سرم بیرون کنم که چگونه باهوشترین آدمی که میشناختم پس از کلی فکر به این نتیجه رسیده بود که زندگی ارزش زیستن ندارد، که بهتر است زندگی نکند، و قرار بود پس از آن ماجرا من چهطور زندگی کنم؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هیچ کس هرگز گم نمیشود |
نویسنده | کاترین لیسی |
مترجم | ملیحه بهارلو |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 247 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0813-9 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات مدرن |