معرفی و دانلود کتاب ه ه ح ه: هایدریش، هوش و حواس هیملر

معرفی کتاب ه ه ح ه: هایدریش، هوش و حواس هیملر

چطور ممکن است شخصی همچون راینهارد هایدریش که هرگز بویی از انسانیت نبرده و پَستی را به حد اعلا رسانده است، به ظهور برسد؟ اثر پرافتخار، ستایش شده و برنده جایزه ادبی گنکور، کتاب ه ه ح ه به قلم لوران بینه، نویسنده خوش قریحه فرانسوی به این پرسش، پاسخ خواهد داد.

درباره کتاب ه ه ح ه:

رمانی بسیار جذاب با داستانی هیجان‌انگیز و برخاسته از واقعیتی تاریخی از نویسنده‌ای با استعدادی ذاتی برای پرسشگری و ایجاد دلهره. کتاب ه ه ح ه (HHhH) از حقایق تلخی پرده‌برداری می‌کند که داستان آن به هیچ‌وجه خوشانید نیست و همین عامل باعث جذابیت هرچه بیشتر این اثر شده است.

ماجرای اصلی این کتاب درباره ترور یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین چهرهای نظامی آلمان نازی به نام راینهارت هایدریش در عملیاتی به نام آنتروپوید در خاک پراگ است. به او که یکی از مخوف‌ترین و ترسناک‌ترین چهره‌های تاریخ و از فرماندهان آلمان نازی بود القابی چون قصاب پراگ، مرد آهنین دل و... داده بودند چرا که در موفقیت‌ها و پیشروی هیتلر در جنگ جهانی دوم نقش بسیار پر رنگی داشت و از مجریان اصلی برنامه‌ی کشتار جمعی یهودیان و عملی شدن فاجعه هولوکاست بود.

لوران بینه (Laurent Binet) تک تک مراحل به قدرت رسیدن و ترور هایدریش را در این اثر شرح مى‌دهد: ماجراى سوءقصد، وقایع پس از آن، جست‌وجوى دیوانه‌وار عاملان جنایت و بالاخره هزاران هزار انسانى که بى‌گناه شکنجه و کشته مى‌شوند یا تبعیدشان مى‌کنند. این صفحات کتاب در زمره‌ى شاهکارهاى ادبى است. نثر پاکیزه و شفاف بینه از بیان خشونت پرهیز دارد و خواننده را افسون مى‌کند، گویى همه‌ى آن خشونت‌ها در پس روایت او ناپدید مى‌شوند. شما حس مى‌کنید به فضا و زمان وقوع رخدادها پاى مى‌گذارید، آرام و آهسته و با گام‌هایى لغزان به خلوت ملتهب جوانانى راه مى‌یابید که به انتظار خودروى کروکى قربانى نشسته‌اند و همه‌چیز را به تجربه درمى‌یابید: اتفاقات پیش‌بینى نشده‌ى لحظه‌ى آخر که کل نقشه‌ها را تغییر مى‌دهد، اسلحه‌اى که گیر مى‌کند، نارنجکى که فقط گوشه‌اى از خودرو را به هوا مى‌فرستد و راننده‌ى ماشین که به دنبال ضارب مى‌افتد. حتى کوچک‌ترین جزئیات نیز چنان قدرت مجاب‌کننده‌اى دارند که تا ابد در ذهنتان نقش مى‌بندند.

شاید بعید مى‌نمود که لوران بینه، پس از شرح این مهلکه‌ى خون و آتش، آن‌گاه که به روایت روزهاى پس از سوءقصد مى‌رسد، همچنان بتواند تجربه‌اى نو و تکان‌دهنده را در اختیارتان بگذارد. اما باید گفت در این اثر نیز با نوعى تراژدى یونانى مواجهیم و هم با داستانى پرهیجان و بى‌نظیر: گروهى از جوان وطن‌پرست چک گرد هم مى‌آیند تا بازیگران اصلى عملیات را پنهان کنند، آگاه از این‌که سرنوشتى همچون سرنوشت آنان انتظارشان را مى‌کشد. فرجام ماجرا نیز درخور درنگ است: یهودایى به نام کارِل چوردا به آن‌ها خیانت مى‌کند، گابچیک و کوبیش و پنج نفر از نیروهاى مقاومت در سردابه‌ى کلیسایى پناه مى‌گیرند و به مدت پنج ساعت در برابر تیراندازى هشتصد نیروى اس‌اس مقاومت مى‌کنند، اما سرانجام دست به خودکشى مى‌زنند تا زنده به دام نازى‌ها نیفتند.

اقتباس سینمایی از کتاب ه ه ح ه:

بر اساس این رمان تحسین شده، در سال 2017 فیلمی در ژانر درام تاریخی و جنگی به طور اشتراکی توسط کشورهای فرانسه، بلژیک و انگلستان به نام مردی با قلب آهنین ساخته شد. کارگردان این فیلم سدریک خیمنز بود و بازیگرانی چون جیسون کلارک و رزمند پایک در آن به ایفای نقش پرداختند.

گوشه‌ای از افتخارات کتاب ه ه ح ه:

- برنده جایزه ادبی گنکور برای رمان اول در سال 2010
- بهترین کتاب سال از دید مجله ادبی فرانسوی لیر در سال 2010
- نامزد کتاب سال واتراستون در سال 2012
- نامزد جایزه ملی حلقه منتقدان کتاب در سال 2012
- کتاب منتخب سال از دید مجله نویورک تایمز در سال 2012
- بهترین کتاب سال از دید روزنامه فایننشال تایمز

نکوداشت‌های کتاب ه ه ح ه:

- غیر قابل پیش‌بینی، رعایت جزییات و لطافت در روایت... یک کتاب باشکوه. (ماریو بارگاس یوسا – نویسنده برنده جازه نوبل ادبیات)
- رمانی گیرا و جذاب که ما را با وقایع تاریخی، همان‌طور که واقعا رخ داده‌اند، آشنا می‌کند. (The NewYork Times)
- لحنی هوشمندانه به سبک پست مدرنیسم و بسیار جذاب. (The NewYorker)
- شگفت‌انگیز، کتابی که به خوبی با آن می‌توان تصویرسازی کرد. (LosAngeles Times)

کتاب ه ه ح ه مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب تحسین‌شده و تکان‌دهنده به علاقه‌مندان به رمان‌هایی با ژانر تاریخی مربوط به جنگ جهانی دوم پیشنهاد می‌شود.

با لوران بینه بیشتر آشنا شویم:

او در سال 1972 در پاریس متولد شد. پدر وی یک تاریخ‌دان بود و خودش در رشته ادبیات تحصیل نمود. لوران بینه علاوه بر نویسندگی به تدریس ادبیات در حومه شهر پاریس نیز می‌پردازد. از دیگر آثار او می‌توان به عناوینی چون «تمدن‌ها» و «هفت کارکرد زبان» اشاره کرد. بینه با وجود این که آثار معدودی منتشر کرده است، توانسته برنده جوایز ادبی مهمی چون گنکور و جایزه بزرگ رمان فرهنگستان فرانسه شود.

جملات برگزیده کتاب ه ه ح ه:

- در آن روزها، هنوز مى‌توانستى او را دست بیندازى، بى‌آن‌که با خطر مرگ مواجه شوى. اما در همین دوران شیرین کودکى است که آدمى کدورت و کین‌توزى را هم مى‌آموزد.

- تنها کافى است بدانیم که او در «گردان‌هاى امداد فنى» عضویت داشت. مأموریت آن‌ها این بود که از اشغال کارخانه‌ها جلوگیرى کنند و اجازه ندهند عملکرد بخش‌هاى خدمات عمومى در زمان اعتصابات سراسرى مختل شود. شگفتا از این میزان دلبستگى به حکومت!

- ارتشى‌هاى قدیم هیتلر را اصلاً نشناخته بودند، اما به‌زودى او را مى‌شناختند. و مقدر بود بلومبرگ و فریچ، در ازاى این شناخت، بهاى سنگینى بپردازند.

- اتریش نخستین فتح رایش بود. ظرف یک روز، این کشور به ایالتى آلمانى بدل شد و صد و پنجاه هزار یهودى اتریشى یکباره خود را زیر سلطه‌ى هیتلر دیدند.

- او سخنانش را با این جمله‌ى جاودان ختم کرد: «شما باید میان جنگ و بى‌شرفى یکى را برمى‌گزیدید. انتخاب شما بى‌شرفى بود. پس جنگ نصیبتان مى‌شود.»

در بخشی از کتاب ه ه ح ه می‌خوانیم:

در سراسر برلین، همه در خفا پچ‌پچ مى‌کردند. فهرستى تایپ‌شده در شهر پخش شده بود. ناظران بى‌طرف شگفت‌زده مى‌پرسیدند چرا این کاغذ چنین با بى‌احتیاطى در کافه‌ها دست به دست مى‌شود، آن هم درست جلو چشم پیشخدمت‌هایى که همه مى‌دانستند خبرچینان مزدبگیر هایدریش هستند.

طرح احتمالى هیئت وزیران کابینه‌ى آینده بر آن کاغذ نقش بسته بود. طبق آن فهرست، هیتلر همچنان در دولت آینده صدراعظم باقى مى‌ماند، اما از نام‌هاى پاپن و گورینگ اثرى دیده نمى‌شد. در عوض، اسامى روهم و دوستانش، اشلایشر و اشتراسر و برونینگ، در فهرست به چشم مى‌خورد.

هایدریش سند تایپ‌شده را به هیتلر نشان داد. پیشوا که هیچ‌چیز را به قدر ارضاى گرایش‌هاى پارانویایى خود دوست نداشت، از خشم آتش گرفت. با این‌همه لحظه‌اى دچار تردید شد، چون ائتلاف این اسامى با عقل جور درنمى‌آمد؛ مثلاً اشلایشر همواره روهم را خوار مى‌شمرد و هرگز کسى او را در زمره‌ى دوستان روهم به حساب نمى‌آورد. هایدریش بى‌درنگ پاسخ داد ژنرال فون اشلایشر را دیده‌اند که با سفیر فرانسه گرم گفت‌وگو بوده است، گواهى بر مشارکت وى در توطئه.

چفت و بست ناهمگن این ائتلاف غریب نشان مى‌داد که هایدریش همچنان باید دانسته‌هاى خود در باب سیاست داخلى کشور را بهبود بخشد، چون در واقع خودش آن فهرست را نوشته و میان مردم پخش کرده بود. در تهیه‌ى این سند، تمام اصول دیگر در سایه‌ى اصلى بسیار ساده رنگ باخته بودند: او به روشى کاملاً طبیعى، نام تمام دشمنان خود و دو اربابش، هیملر و گورینگ، را در آن فهرست آورده بود.