معرفی و دانلود کتاب ماجراهای الکترونیک: الکترونیک، موجودی از چمدان
برای دانلود قانونی کتاب ماجراهای الکترونیک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماجراهای الکترونیک: الکترونیک، موجودی از چمدان
با ماجرای عجیبترین ربات دنیا در کتاب ماجراهای الکترونیک همراه شوید. یوگنی ولتیستوف خالق این داستان هیجانانگیز و آفرینندهی، الکترونیک، اولین پسر ربات دنیاست. این ربات کوچک درست شبیه به یک پسربچهی حقیقی طراحی شده و در نگاه اول هیچ تفاوتی با یک انسان واقعی ندارد. پس قابل پیشبینی است که با ورود این ربات بازیگوش به دنیای آدمها قطعاً حوادث پیشبینیناپذیر بسیاری رخ خواهد داد!
دربارهی کتاب ماجراهای الکترونیک
چه میشود اگر یک ربات، پا به شهر شلوغ و پرسرصدای آدمها بگذارد؟ آن هم رباطی که ظاهرش از یک انسان واقعی قابل تشخیص نیست! یوگنی ولتیستوف (Yevgeny Veltistov) نویسندهی اهل روسیه و خالق ماجراهای علمی تخیلی برای نوجوانان است. او همچنین بابت داستان بلند خود یعنی کتاب ماجراهای الکترونیک (Electronic boy from the Portmanteau) اسم و رسم ویژهای در میان داستاننویسان ادبیات فانتزی پیدا کرده است.
الکترونیک، نام قهرمان و شخصیت اصلی این ماجراست. او یک پسربچهی کوچک است، البته از نوع یک ربات! الکترونیک در یک چمدان که درست به اندازهی خود او طراحی شده زندگی میکند. اما اگر میخواهید دربارهی سازندهی این ربات بدانید باید بگوییم او یک پروفسور با ایدههای عجیبوغریب است. پروفسور گراموف وقت و زمان زیادی صرف کرده تا این ربات انساننما را درست به شکل پسرکی واقعی طراحی کند. اما با فرار کردن الکترونیک از چمدان، ماجرا آنطور که پروفسور انتظار دارد پیش نمیرود...
در ادامهی کتاب ماجراهای الکترونیک، باید منتظر حوادث غیرمنتظرهای باشیم. با ورود الکترونیک به شهر، متوجه شباهت عجیب او با یک پسربچهی واقعی به نام سرگی خواهیم شد. سرگی و الکترونیک خیلی زود به رفقای صمیمی هم تبدیل میشوند و در کنار یکدیگر ماجراهای خارقالعادهای را رقم میزنند. سرگی که اوضاع خوبی در مدرسه ندارد، از الکترونیک درخواست میکند تا مدتی نقش او را در مدرسه و خانه حضور بازی کند. در ابتدا، این ایدهای ناشدنی بهنظر میرسد اما وقتی الکترونیک تصمیم میگیرد این پیشنهاد را بپذیرد، میفهمیم که هیچ اتفاقی در داستانهای یوگنی ولتیستوف غیرممکن نیست.
کتاب ماجراهای الکترونیک در ادامه با اتفاقات خندهدارتری نیز همراه است. در روزهای اول کسی به جابهجایی سرگی با الکترونیک شک نمیکند؛ اما با نمایان شدن هوش و استعداد بینظیر الکترونیک در یادگیری درسها و رفتار خوب او در خانواده بهزودی تعجب و شگفتی همه برانگیخته میشود. از آنجایی که سرگی جزو تنبلترین دانشآموزان مدرسه بوده، کسی انتظار این همه پیشرفت را از او ندارد. شما میدانید ماجرا ممکن است تا کجا پیش برود و چه حوادث شگفتانگیزی سر راه این دو پسر قرار میدهد؟ بهتر است این سوال را از یوگنی ولتیستوف، خالق کتاب ماجراهای الکترونیک بپرسیم.
کتاب ماجراهای الکترونیک را میتوان یکی از جذابترین داستانهای ماجراجویی روسی قرن بیستم برای نوجوانان دانست. این داستان هم از روایت پرکشش و ماجراجویانه برخوردار است و هم بهدرستی ویژگیهای یک رمان علمی تخیلی را در خود دارد. همچنین قلم خوشطبع یوگنی ولتیستوف و استعداد بینظیر او در خلق موقعیتهای طنزآمیز از دیگر ویژگیهاییست که این کتاب را به اثر محبوب نوجوانان دنیا تبدیل کرده. نویسندهی کتاب ماجراهای الکترونیک این داستان را در سال 1969 به رشتهی تحریر درآورده و نسخهی فارسی آن با ترجمهای از سیده مهنا رضایی و تلاش انتشارات دنیای اقتصاد هماکنون مقابل شماست.
اقتباسها از کتاب ماجراهای الکترونیک
- اقتباسی از کتاب «ماجراهای الکترونیک» در سال 1979 و در قالب یک فیلم سینمایی بلند به نمایش درآمد. این فیلم یکی از محبوبترین آثار علمی تخیلی در کشور شوروی سابق بود و در همان سالها طرفداران زیادی از بین مخاطبان نوجوان پیدا کرد.
کتاب ماجراهای الکترونیک برای چه کسانی مناسب است؟
کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستانهای ماجراجویی و خندهدار مخاطبان اصلی این کتاب هستند؛ اما هر خوانندهی مشتاق به ادبیات علمی تخیلی میتواند از روایت متفاوت این داستان لذت ببرد.
در بخشی از کتاب ماجراهای الکترونیک: الکترونیک، موجودی از چمدان میخوانیم
سیرایشکین از حمام آمد بیرون و گفت: «هر چقدر هم که نظریه داشته باشیم، ولی باز هم مهمتر از همهچیز آزمایش است. اگر تو بهترین رامکنندهی حیوانها توی دنیا هستی، بیا آزمایش کنیم. من الان یک سگ میآورم و دوتایی با او صحبت میکنیم. خوب الکترونیک، از ایدهی من خوشت آمد؟»
الکترونیک گفت: «جالب است. باشد. بیاور.»
سرگی در یک چشم به هم زدن از پلهها پرید پایین و به حیاط نگاهی انداخت. خوب معلوم است، غیر از «عشق کالباس» که توی آفتابگیر خوابیده بود و پهلویش را گرم میکرد، هیچ سگی توی محوطه نبود. چقدر خوب شد که سرگی یاد این سگ افتاده و طعمهای برایش کنار گذاشته بود. سگ که نسبت به همهچیز توی دنیا جز دم خودش، بیتفاوت بود و در کل یک سگ دربان احمق بیشتر نبود، وقتی چشمش به کالباس توی دست سرگی افتاد، از خودش بیخود شد. از جایش بلند شد، جیغ کشید و آب دهنش راه افتاد. به همین خاطر بود که همه «عشق کالباس» صدایش میکردند. فقط صاحب سگ، یعنی مرد دربان، اسم واقعی سگ را به خاطر داشت: آسترا.
گول زدن عشق کالباس با غذای مورد علاقهاش، سوار آسانسور کردنش و بردنش تا طبقه هشتم خیلی هم سخت نبود. سگ یک لحظه هم چشمش را از لقمهای که بویش مستش میکرد بر نمیداشت و در حالیکه با بیصبری زوزه میکشید وارد آپارتمان شد.
یکدفعه سگ زوزهی بلندی کشید و موی تنش سیخ شد. صدای واق واقش گوش فلک را کر میکرد. انگار که عشق کالباس سکوت دهسالهاش را شکست. توی زندگیاش هیچوقت اینقدر پارس نکرده بود.
سرگی اول نفهمید چرا سگ اینجوری دیوانهوار پارس میکند. عشق کالباس یکهو حمله کرد به الکترونیک و شلوارش را گاز گرفت. سگ با ترس جستوخیز میکرد و دست از پارسهای وحشتناکش بر نمیداشت، انگار میخواست همهی همسایهها را باخبر کند. سرگی تکه کالباس را انداخت روی زمین، ولی طعمه هم نتوانست سر و صدایش را بخواباند. سگ هی داشت عصبانیتر میشد.
فهرست مطالب کتاب
چمدان چهار دستهای
روپوش سفید یا فرمول؟
این قهرمان کیست؟
بهترین شعبدهباز تاریخ
الکترونیک چگونه ساخته شد؟
چطور الکترونیک آموزش دید؟
اشعه ایکس چیزی نشان نداد
یک راز: «تو من هستی!»
برنامهنویس خوشبین
صندلی نامزدی
سه نگهبان قضیه
اولین شکستهای الکترونیک
رمز اسب آبی
گفتوگو با غاز و مار افسانهای
چقدر خوب که سگها نمیتوانند حرف بزنند!
سنگینی راز: «هرچه باشد من انسانم!»
فکر کردن یعنی چه؟
مبارزه با «مربی مکانیکی»
آموزش موسیقی
اگر ماشین زمان وجود داشت
روز پرسش
من سیرایشکین هستم...
او میخندد!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماجراهای الکترونیک: الکترونیک، موجودی از چمدان |
نویسنده | یوگنی ولتیستوف |
مترجم | سیده مهنا رضایی |
ناشر چاپی | انتشارات دنیای اقتصاد |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 240 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7106-89-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |