معرفی و دانلود کتاب ماجراهای کیف زرد 1
برای دانلود قانونی کتاب ماجراهای کیف زرد 1 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماجراهای کیف زرد 1
شاید اگر پتییا از قرصها نمیترسید، اینهمه حادثه درست نمیشد و هیچکس تا این حد به دردسر نمیافتاد؛ اما ترس او موجب شد تا آبنباتهای شجاعت میان مردم پخش شوند و اتفاقاتی عجیب رخ دهند. کتاب ماجراهای کیف زرد 1 نوشتهی سوفیا پراکوفی یوا ما را به شهر عجیب و غریب این داستان میبرد و به کودکان و نوجوانان نشان میدهد آدمهای بیباک چگونه عمل میکنند و برای جسور بودن باید چه کار کنیم!
دربارهی کتاب ماجراهای کیف زرد 1
«آبنباتها گمشدهاند.» این اتفاق فاجعهبار که در ظاهر بیاهمیت و ساده بهنظر میرسد باعث شده تا نیروی هوایی و خلبانها به حالت آماده باش درآیند و یک شهر بهم بریزد. هیچکدام از افرادی که آن آبنباتهای نعنایی و میوهای را خوردهاند، تصورش را هم نمیکردند که چند دقیقه بعد، بر لب بام بایستند یا هواپیمایی غولپیکر را مستقیم به طرف زمین هدایت کنند. آنها نمیدانند که آبنباتهای خوشمزه مثل باقی آبنباتها نیستند و قرار است شجاعتی غیرعادی را برای مصرفکنندگان خود بهارمغان آورند. کتاب ماجراهای کیف زرد 1 (The Adventures of the Yellow Suitcase) نوشتهی سوفیا پراکوفییوا (Sofya Prokofyeva) ما را با خواهر و برادری عجیب آشنا میکند؛ پتییا و توما. پتییا از همهچیز میترسد؛ سگها، گربهها، تاریکی، تنهایی و...! او کودکی ترسو است و نمیتواند مثل باقی همسن و سالانش با کودکان بازی کند. توما نیز افسردگی دارد و نمیتواند بخندد و شاد باشد؛ اما فعلاً با مشکل توما کاری نداریم و قرار است با دردسری که بهخاطر شجاع شدن پتییا گریبان شهر را میگیرد، روبهرو شویم.
کتاب ماجراهای کیف زرد 1 دکتری خارقالعاده را به مخاطبان خود معرفی میکند؛ دکتری که میتواند اخلاقهای بد آدمها مثل حسادت، ترس، خساست و... را درمان کند. این دکتر به درخواست مامان و بابای پتییا، این پسرک را معاینه و برای او قرص و شربت تجویز میکند، اما پتییا از صدا و ظاهر قرصها و شربتها میترسد! محال است به هیچ دارویی لب بزند. دکتر که این وضعیت را میبیند، چارهای نمییابد جز اینکه داروهای افزایش شجاعت خود را بهشکل آبنباتهای نعنایی و شیرین بسازد و به خانهی پتییا ببرد؛ اما در مسیر خانهی پتییا حادثهای رخ میدهد که پتییا، پزشک، توما، والدین کودکان و حتی سوفیا پراکوفییوا و خوانندگان داستان ماجراهای کیف زرد 1 را شوکه و وحشتزده میکند؛ آبنباتهای شجاعت گم میشوند. کسی نمیداند آنها به دست چه کسی افتادهاند اما اینطور که از وضعیت مادربزرگ پتییا، پدر خانواده و تعدادی از مردم شهر مشخص است، آبنباتهای شجاعت میان مردم پخش شدهاند و آدمها بهشکل غیرعادی خطرپذیر شدهاند!
سوفیا پراکوفییوا خوانندگان کتاب ماجراهای کیف زرد 1 را با دو کودک همراه میکند تا جای جای شهر را بهدنبال کیف زردی که آبنباتها درون آن قرار دارند جستوجو کنند. در این مسیر با افرادی مواجه میشویم که ابتدا تصور میکنیم از آبنباتهای شجاعت مصرف کردهاند و بههمین دلیل است که با دلیریِ تمام شیر و حیوانات وحشی را آموزش میدهند، اما در ادامه متوجه میشویم که آن افراد بهخودی خود نترس و شجاع هستند و برای جسور شدن باید در موقعیتهای گوناگون قرار بگیریم و شجاع بودن را تمرین کنیم. نمیتوانیم به شما بگوییم که در انتهای کتاب آموزندهی ماجراهای کیف زرد 1 آبنباتها پیدا میشوند یا نه، اما میتوانیم از توما و پتییا بخواهیم که تا آخر داستان با شما همراه باشند تا این چالش دردسرساز را با موفقیت سپری کنید.
کتاب ماجراهای کیف زرد 1 با ترجمهی سیده مهنا رضایی برای کودکان 9 تا 12 و نوجوانان در نشر پاپلی منتشر شده است.
اقتباس سینمایی از کتاب ماجراهای کیف زرد 1
- در سال 1970 کارگردان روس، ایلیا فرز، با اقتباس از داستان ماجراهای کیف زرد 1 فیلمی مخصوص کودکان را به همین نام تولید کرد. از بازیگران این فیلم میتوان به تاتیانا پلتسر و یوگنی لبدوف اشاره کرد.
کتاب ماجراهای کیف زرد 1 برای چه کسانی مناسب است؟
نمیدانیم تا بهحال آبنبات شجاعت را امتحان کردهاید یا نه، اما کسانی که آن را چشیدهاند چندان راضی نبودند برای همین استفاده از آن را به شما نیز توصیه نمیکنیم، اگر حرف ما را باور ندارید به کتاب ماجراهای کیف زرد 1 رجوع کنید و خود ببینید که این آبنبات چهها که نمیکند. داستان ماجراهای کیف زرد 1 برای کودکان و نوجوانان علاقهمند به داستانهای آموزنده و کمی تخیلی مناسب است.
در بخشی از کتاب ماجراهای کیف زرد 1 میخوانیم
دکتر خیلی خشک و جدی گفت: «همسایه بیهمسایه! همسایه بیهمسایه! من مخالف شمارۀ یک همسایهها هستم. این کار فقط میتونه دردسرساز باشه. خودم حواسم به پسرتون هست و تا آبنبات شجاعت حقیقی رو خوب نجوه و قورتش نده، چشم ازش برنمیدارم. بعدش همهچی روبهراه میشه.»
پتییا جان مِنمِنکنان گفت: «مامی جان!»
«نترس پسرکم! باید به حرفهای دکتر گوش کنی.»
پتییا که نفسش به شماره افتاده بود، گفت: «نرو...»
«تو که خودت شنیدی دکتر چی گفت. همهچی روبهراه میشه.»
و با گفتن این کلمات، مامان خوب ما محکم پسرش را بوسید و از دکتر حسابی تشکر کرد و رفت. او درحالیکه سعادت از سرورویش میبارید و چشمهایش برق میزد رفت. دکتر هم کیف زردش را برداشت و آن را روی میز گذاشت. بعد، قفلها را با انگشتان شستش به طرفین کشید و قفل شَتَلق صدا کرد و کیف باز شد؛ اما یکدفعه دکتر جیغ بلندی کشید و طوری به محتویات کیف خیره شد که انگار دارد به دهان باز کروکودیل نگاه میکند. دودستی سرش را گرفت و دهانش باز ماند. کمی بعد، دهانش را بست و دستهایش را پایین انداخت. سپس، کیف را از جایش بلند کرد و تمام محتویاتش را روی میز ریخت. کتاب خاکستری کَتوکلفتی و جعبهتقسیمی فلزی با شیشۀ تیرهای که وسطش بود روی میز افتادند. روی کتاب با حروف درشتی نوشته شده بود: کارشناس دکلهای مخابراتی. دکتر کودکان با لبهای رنگپریده و لرزان گفت: «کیف... این کیف من نیست...»
پتییا از ترس زد زیر گریه و صدای هقهقش بلند شد. دکتر با چشمانی که جایی را نمیدید نگاهی به پتییا انداخت و با ناله گفت: «این کیف همون مرد شجاعه. خب، واضحه که کیف خودم رو برنداشتم... کیف خودم رو برنداشتم. یعنی میخوام بگم اون کیف من رو برداشت و کیف خودش رو برنداشت. آبنباتهای شجاعت حقیقی توی کیف من بودن... آی، آی، آی...» و دکتر دوباره چنان نالههای دلخراشی سر داد که انگار همۀ دندانهایش یکجا با هم درد میکنند.
فهرست مطالب کتاب
قصهها همیشه بیخ گوش ما زندگی میکنند!
فصل اول: دکتر کودکان
فصل دوم: پسرک ترسو
فصل سوم: والنتین ویدییرکین و مادربزرگش
فصل چهارم: روی پلکان اضطراری
فصل پنجم: دخترک غمگین
فصل ششم: پتییا تصمیم میگیرد دیگر گریهوزاری نکند
فصل هفتم: حصار خیلی بلند و خیلی دراز
فصل هشتم: دوباره حصار خیلی بلند و خیلی دراز
فصل نهم: در فرودگاه
فصل دهم: در سیرک
فصل یازدهم: همهچیز روشن شد
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماجراهای کیف زرد 1 |
نویسنده | سوفیا پراکوفی یوا |
مترجم | سیده مهنا رضایی |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوله پشتی |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 88 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-90401-7-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان آموزنده کودک، کتابهای داستان آموزنده نوجوان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |