معرفی و دانلود کتاب غرور و تعصب

معرفی کتاب غرور و تعصب

اگر داستان تک‌خطی کتاب غرور و تعصب را بشنوید، ممکن است فکر کنید قصه‌ی جذابی نیست. ماجرا از این قرار است که یک زن و مرد، بعد از آشنایی، به همدیگر علاقه‌مند می‌شوند؛ اما اگر داستان جین آستن در این حد کلیشه‌ای بود، به شاهکار ادبی تبدیل نمی‌شد. این رمان عاشقانه انعکاسی از وضعیت زنان گذشته است. زمانی که آستن شاهکار خود را نوشت، هیچ ناشری حاضر به انتشار آن نشد. سرانجام بعد از 17 سال، با این شرط که نام او بر روی کتاب قرار نگیرد، داستان خود را چاپ کرد و این همه محرومیت تنها یک دلیل داشت: زن بودن.

درباره‌ی کتاب غرور و تعصب

ممکن است هنگام تماشای فیلم‌های کلاسیک انگلیسی دلتان بخواهد ماشین زمان پیدا کنید و به 200 سال قبل بروید؛ به دوره‌ای که جشن‌های باشکوه و مجالس رقص رونق زیادی داشتند، مردم لباس‌های مجلل و مجلسی بر تن می‌کردند و با لهجه‌ی غلیظ بریتیش حرف می‌زدند. اما بهتر است چندان هم حسرت نخورید و باور کنید که گذشته، فقط از دور زیبا به‌نظر می‌رسد. اگر واقعا در آن دوره متولد می‌شدید و ارزش وجودی شما را در تجرد یا تأهلتان می‌دیدند و اجازه‌ی کاری جز ازدواج را نداشتید، بعید بود خوشحالی و خوشبختی را تجربه کنید؛ به‌خصوص اگر زن بودید. این وضعیتی است که زنان کتاب غرور و تعصب (Pride and Prejudice) اثر جین آستن (Jane Austen) با آن روزگار می‌گذرانند.

کتاب غرور و تعصب داستانی کلاسیک و عاشقانه است که شاید در زمان تحریر خود، آن‌قدر که اکنون به‌نظر می‌رسد رنج زنان را فریاد نمی‌زد، اما حالا می‌فهمیم چقدر در موقعیت الیزابت قرار گرفتن، نامطلوب است. «الیزابت» یکی از دخترهای خانواده‌ی «بِنِت» است. مادر او می‌خواهد هرطور که شده آقای بینگلی با یکی از دخترانش ازدواج کند. خوشبختانه آقای بینگلی به «جین» بسیار علاقه‌مند می‌شود و از سوی معشوق نیز پاسخ مثبت دریافت می‌کند، اما الیزابت مثل خواهرش نیست. او شخصیتی مقاوم و مستقل دارد. درست است که در مهمانی عمارت آقای بینگلی، توجهش به مردی به نام فیتز ویلیام دارسی جلب می‌شود اما خودشیفتگی و بدرفتاری این مردِ ثروتمند، در دل الیزابت حس نفرت و خشم را به‌وجود می‌آورد و متقابلاً تصور می‌کند دارسی نیز او را دوست ندارد، اما این تصور واقعی نیست. دارسی به الیزابت دل باخته است. جایگاه اجتماعی و ثروت کلان او موجب شده تا مغرور شود و نتواند احساسات خالصانه و محبت‌آمیزش را ابراز کند. این سوءتفاهم دارسی و الیزابت را از هم دور می‌کند. در یک سوی ماجرا مردی مغرور و خودپسند ایستاده که رفتار مبادی آداب ندارد و در طرف دیگر دختری است که شخصیت مرد را با پیش‌داوری و بدبینی قضاوت می‌کند. اما این گرهی نیست که جین آستن نتواند آن را حل کند.

کتاب غرور و تعصب از شکاف سرسام‌آور طبقاتی قرن نوزدهم انگلستان پرده می‌بردارد و ما را با این واقعیت روبه‌رو می‌کند که ثروت برای مردم آن عصر، تنها موضوع مهم تلقی می‌شده و اگر فردی دارای سرمایه و املاک بوده، رفتار بدش اهمیتی نداشته است. زنانی که به دست جین آستن خلق شدند، دارای شخصیت‌های گوناگونی هستند. برخی از آن‌ها تسلیم عرف اجتماعی می‌شوند و سقف آرزوهایشان را تا ازدواج پایین می‌آورند، اما گروهی از آن‌ها مثل الیزابت رفتار می‌کنند؛ خودساخته و دارای فکر و دیدگاه منحصربه‌فرد هستند. آن‌ها نیز عاشق می‌شوند اما حاضر به زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی و غرور خود نیستند.

کتاب غرور و تعصب با ترجمه‌ی شمس الملوک مصاحب و به کوشش انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان ادبیات داستانی قرار گرفته است.

افتخارات کتاب صوتی غرور و تعصب

• فروش بیش از 20 میلیون نسخه؛
• رمان پرفروش سایت آمازون؛
• از محبوب‌ترین کتاب‌های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ؛
• از پرفروش‌ترین رمان‌های کلاسیک تمام دوران.

نکوداشت‌های کتاب صوتی غرور و تعصب

• داستان جین آستن ترکیبی از هوش و سلیقه و در حد کمال است. (ویرجینیا وولف - نویسنده و منتقد)
• شخصیت‌پردازی جین آستن نشانه‌ی نبوغ اوست. (مارلون جیمز - نویسنده)

اقتباس سینمایی کتاب غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب بین اهالی سینما و فیلم‌سازان یکی از محبوب‌ترین داستان‌هاست. هر ده سال یک‌بار یک فیلم یا سریال جدید با اقتباس از شاهکار جین آستن ساخته می‌شود. معروف‌ترین و پربازدید فیلمی که تاکنون از رمان عاشقانه‌ی غرور و تعصب بر روی پرده‌ی نقره‌ای به نمایش درآمده اثر کارگردان بریتانیایی جو رایت و محصول سال 2005 است. یکی از کیرا نایتلی در این فیلم نقش الیزابت را با هنرمندی ایفا کرده است. علاوه‌بر این فیلم، در سال 1995 نیز سریالی تک فصلی منطبق با داستان غرور و تعصب تولید و در شبکه‌ی بی‌بی‌سی وان انگلستان پخش شد.

کتاب غرور و تعصب برای چه کسانی مناسب است؟

داستان غرور و تعصب از معروف‌ترین شاهکارهای ادبی جهان است که مخاطب را با ماجرایی عاشقانه و اجتماعی روبه‌رو می‌کند. اگر کنجکاو هستید که بدانید چرا این اثر بعد از گذشت حدود 200 سال همچنان پرمخاطب و محبوب است، خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب غرور و تعصب می‌خوانیم

نیم‌ساعت اول به به‌ هم‌ زدن آتش بخاری گذشت که مبادا جین از تغییر هوا دوباره سرما بخورد. بنا به خواهش بینگلی جین جای خود را عوض کرد و آن طرف بخاری نشست که از در دور باشد. سپس بینگلی کنار وی نشست و مشغول صحبت با او شد و به ‌ندرت با کسی دیگر حرفی می‌زد. الیزابت که در طرف دیگر اتاق نشسته و مراقب احوال بود این جریان را با مسرت و خوشحالی مشاهده می‌کرد.

وقتی صرف چای پایان یافت، آقای هرست خواست خواهرزنش را متوجه آماده ‌کردن میز بازی کند، ولی کوشش او بیهوده بود. کارولین دریافته بود که دارسی علاقه چندانی به بازی ندارد، لذا خواهش علنی آقای هرست هم برای بازی به جایی نرسید. کارولین اظهار داشت که هیچ ‌کس در آن جمع تمایلی به بازی ندارد و سکوت حضار هم بعد از شنیدن این حرف مطلب را تأیید کرد، بنابراین آقای هرست که دیگر کاری نداشت روی نیمکتی دراز کشید و خیلی زود به خواب رفت. دارسی کتابی را برای مطالعه برداشت. دوشیزه بینگلی هم همین کار را کرد. خانم هرست هم که به بازی با دستبند‌ها و انگشتر‌های خود مشغول بود گاه‌به‌گاه در صحبت‌ بین برادرش و جین شرکت می‌جست.

دوشیزه بینگلی به همان اندازه که مشغول خواندن کتاب بود مراقب دارسی بود که ببیند چقدر می‌خواند و چقدر پیش ‌می‌رود و پیاپی یا از او در این باره سؤال می‌کرد یا چشم خود را به کتاب او می‌دوخت. ولی از کوشش خود نتیجه نگرفت و نتوانست دارسی را به حرف ‌زدن وادارد، زیرا دارسی فقط جواب سؤالات او را می‌داد و مجدداً به قرائت ادامه می‌داد. سرانجام چون با همه جدّ و جهدی که کرد نتوانست خود را با خواندن کتاب سرگرم کند و از آن حظی ببرد کتابی که فقط برای این انتخاب کرده بود که جلد دوم کتابی بود که دارسی انتخاب کرده بود دهن‌دره طولانی کرد و گفت: «چه خوب است که انسان شب را این ‌طور بگذراند. باید گفت که هیچ سرگرمی مثل کتاب ‌خواندن نیست، زیرا از هر سرگرمی دیگر انسان خیلی زود خسته می‌شود. وقتی من خانه‌ای از خود داشته باشم، اگر کتابخانه خوبی نداشته باشیم خیلی کسل و افسرده خواهم شد».