معرفی و دانلود کتاب لایم لایت

معرفی کتاب لایم لایت

چارلی چاپلین همان‌قدر که می‌تواند ما را بخنداند، در به گریه انداختنمان نیز مهارت خارق‌العاده‌ای دارد. فرقی ندارد فیلمش صامت باشد یا پر از صدا و دیالوگ، درهرحال شاهکاری ماندگار تحویلمان می‌دهد. کتاب لایم لایت، برگردانِ فیلم‌نامه‌ی لایم لایت از چارلی چاپلین، به‌شکل داستان است. روژه گرونیه تنها فیلم تراژدیک و تلخ‌فرجام چاپلین را به فال نیک گرفته و ماجرای آن را با استفاده از عناصر داستانی، به‌صورت قصه‌ای جذاب و گیرا بازنویسی کرده است.

درباره‌ی کتاب لایم لایت

واقعاً چه کسی می‌تواند چارلی چاپلین را دوست نداشته باشد؟ حتی هیتلر که توانست میلیون انسان‌ها را به بدترین شکل ممکن قتل‌عام کند هم نتوانست فیلم «دیکتاتور بزرگ» را نادیده بگیرد و با آن نخندد. فیلم عصر مدرن او برای بسیاری از ما که از صبح تا شب سرکار هستیم، جزو خاطرات روزمره‌مان محسوب می‌شود. گاهی‌اوقات در زندگی، مثل چاپلین در رینگ بوکس فیلم روشنایی‌های شهر می‌شویم و شکست مفتضحانه‌ی خود را نظاره می‌کنیم. حتی هرازگاهی مثل او در روشنی‌های صحنه، افسردگی و غم دستش را از روی گلویمان برنمی‌دارد. فضا و حس فیلم‌های چاپلین، با حال و هوای روحی خودش هماهنگ بود. جهان پر درد، او را از انسانی شاد و کمدین، به فردی غم‌زده تبدیل کرد. رنج او، در آخرین فیلمش که آن را در وطن خود ساخت، لایم لایت، نمایان است.

معمولاً داستان‌ها بر فیلم‌ها مقدم هستند و فیلم‌نامه‌ها را از روی رمان‌ها می‌نویسند، مثل بر باد رفته و پدرخوانده؛ اما کتاب لایم لایت یکی از آن استثناءهای جذاب است. روژه گرونیه که از طرفداران چاپلین و فیلم تراژدیک او بود، تصمیم گرفت تا فیلم لایم لایت را به عالم ادبیات وارد کند و خود نیز در خلق آن سهیم باشد. او ماجرا و دیالوگ‌های آن فیلم را در قالب داستان بازنویسی کرد و به‌صورت کتاب لایم لایت در آورد.

ماجرای کتاب لایم لایت پر از ناکامی و مقصد آن مرگ است؛ آن هم نه مرگی طبیعی و با سرانجام، بلکه مرگی خودخواسته اما شکست‌خورده. شخصیت اصلی این قصه کالوِرو است. او مثل خود چاپلین، در گذشته کمدین بوده، اما حالا دیگر کسی به او نمی‌خندد. شهرت او به یغما رفته و تنها یار زندگی‌اش الکل و مستی است. در این چاه ظلمت، دختری به نام تری، در حال مرگ و نابودی، با کوهی از مشکلات از راه می‌رسد. کالوِرو او را از بند مرگ و افسردگی نجات می‌دهد اما خود او در جهانی اسیر می‌شود که تنها با عشق و حضور تری قابل‌تحمل است. تری که پیش از ملاقات با کالوِرو به جوان دیگری دلباخته است، حاضر نیست به مهر و عشق کالوِرو جواب مثبت دهد. او نیز مثل کالوِرو جهان را بدون معشوقش نمی‌خواهد و آن جوان که حتی در داستان حضور ندارد، میان کالوِرو و تری فرسنگ‌ها فاصله می‌اندازد. این دوری، کالوِرو را به‌همان مقصدی می‌رساند که او مدت‌ها پیش، تری را از آن نجات داده بود.

روژه گرونیه تلاش کرده است تا در نوشتن کتاب لایم لایت به فیلم‌نامه‌ی چاپلین متعهد بماند و از ورود و دخالت نابه‌جا که به اصل اثر آسیب می‌زند، بپرهیزد. نمی‌دانیم چرا آخرین فیلم‌های چاپلین تا این حد غمگین هستند و ابر اندوه از سر آن‌ها کنار نمی‌رود، اما قابل حدس است آدمی که کمدین شده تا حال جهان را بهتر کند، هنگامی که در انتهای عمر خود قرار می‌گیرد، توقع دارد دنیا بالغ‌تر و آرام‌تر از قرن‌های گذشته باشد. اما چاپلین چیزی جز جنگ و نابودی انسانیت نمی‌دید. در چنین جهانی، دیگر دلیلی برای خندیدن وجود نداشت و افسردگی معقول‌ترین گزینه‌ای بود که بزرگ‌ترین کمدین جهان می‌توانست آن را انتخاب کند.

کتاب لایم لایت، با ترجمه‌ی رضا سیدحسینی در انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده و در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.

کتاب لایم لایت برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمام علاقه‌مندان داستان‌های عاشقانه، فیلم‌های رمانتیک و شاهکارهای چارلی چاپلین جذاب و خواندنی است.

در بخشی از کتاب لایم لایت می‌خوانیم

هوانوردانی که دچار مخاطره می‌شوند، برای جلوگیری از سقوط، همه بار و بنه خود را از هواپیما بیرون می‌ریزند. نخست از کم‌ارزش‌ترین آن‌ها شروع می‌کنند، اما به‌ زودی نوبت به ضروری‌ترین وسایل نیز می‌رسد. مردم فقیر نیز مانند آن‌ها، وقتی‌که تحت‌فشار احتیاج قرار گیرند، نخست گنجینه‌های بی‌ارزششان را از سر وا می‌کنند و برای ادامه زندگی پیش وام‌دهنده می‌برند، هریک از این وسایل را که به رهن می‌گذارند، بیشتر از آن وسیله‌ای که پیش ‌از آن برده بودند، دوست دارند. در پایان، مجبور می‌شوند اشیایی را که برایشان عزیز است، فدا کنند. ویولون کالوه‌رو که اکنون به رهن رفته بود، آخرین باقی‌مانده دارایی او و یگانه چیزی بود که از تمام این طوفان‌ها نجاتش داده بود. این ویولون اکنون در دکان گرد‌آلود و درهم‌ریخته‌ای، در قفسه‌ای کنار خرده‌ریزه‌های دیگری قرار گرفته است که اگر اقبال نا‌منتظری کمک نکند، هرگز روی صاحبانشان را نخواهند دید، مگر روزی که اشخاص، نه برای بردن آن‌ها، بلکه برای گرفتن قرض تازه‌ای به آن جا بیایند.

هنرپیشه با پاکتی پرتقال به خانه بازگشت. در پلکان پایش لغزید و چند پرتقال به زمین افتاد. در همان لحظه صدایی شنید که او را دچار وحشت کرد. صدای خانم آلسوپ بود که از بالا می‌آمد: «شما هستید آقای کالوه‌رو؟»

کالوه‌رو درحالی‌که بیشتر از همیشه تلوتلو می‌خورد و پرتقال‌ها را به زمین می‌ریخت، دنبال بیوه‌زن به بالا دوید و درست در لحظه‌ای که خانم آلسوپ می‌خواست وارد اتاق او بشود، توانست به او برسد. بیوه‌زن گفت: «لباس‌های شسته‌تان را آوردم، می‌خواستم آن‌ها را روی رختخواب‌تان بگذارم.»

فهرست مطالب کتاب

درباره چارلی
قسمت اول
نوازندگان ارگ
خودکشی در خانه مبله
گرفتاری های زن صاحب خانه
از سوراخ کلید
رام کننده کک ها
مرد بی بازو
ازدواج بی مقدمه
گل سرخ و صخره
کالوه رو و هم بازی اش
صبحانه با شاه ماهی
کالوه رو تغییر نام می دهد
پاهای رقاصه
یک ملودرام
و یک داستان عشقی
لطف کانون خانواده
میدلسکس
پایان شب
قسمت دوم: کلمبین
تئاتر واریته امپایر
آبجو، باخ، بتهوون
ظهور یک ستاره
کالوه رو، دوستتان دارم
یک دعا و یک سیلی
پس از نمایش
وداع نویل
کالوه رو از رقیب خود دفاع می کند
پوستانت احساس جوانی می کند
خروج کالوه رو
قسمت سوم: قلب و روح
مه 1916
خنیاگر شاعر
در میان پیچ وخم های بی انتهای لندن
در میخانه
پیش از نمایش
لژ ستارگان
آخرین بازی