معرفی و دانلود کتاب ترغیب

معرفی کتاب ترغیب

کتاب ترغیب، آخرین اثر نویسنده‌ی مشهور قرن نوزدهم جین آستن، ما را به سکوتی آغشته به پشیمانی، دلبستگی و ظرافت می‌برد. برخلاف دیگر آثار آستن که بیشتر درباره‌ی بازی‌هایی در پس‌زمینه‌ی عشق و ازدواج‌اند، رمان ترغیب از بستری تلخ‌تر، پخته‌تر و انسانی‌تر وارد می‌شود: عشق‌هایی که از دست رفته‌اند، انتخاب‌هایی که به واسطه‌ی ترس یا نفوذ دیگران نادیده گرفته شدند و زنی که هنوز در میان خاکستر خاطرات، دانه‌ای امید را در گوشه‌ای از قلبش حفظ کرده است.

درباره‌ی کتاب ترغیب

کتاب ترغیب (Persuasion) اثر جین آستن (Jane Austen)، داستان آنا الیوت؛ زنی از طبقه‌ی اشراف است که هشت سال پیش، به توصیه‌ی خانواده و باوری محافظه‌کارانه، از ازدواج با افسر دریادار کاپیتان فردریک ونت ورث سر باز زده. مردی بی‌مال و منال، اما شریف، جاه‌طلب و عاشق. سال‌ها بعد، زمانی که فردریک با ثروت و رتبه بازمی‌گردد، آنا هنوز مجرد است، آرام، کم‌حرف و ظاهراً راضی به تقدیر... اما پشت این سکوت، موجی از حسرت و احساسات نادیده در حال غلیان است.

جین آستن، این بار بر خلاف قهرمانان جوان و پرشور گذشته‌اش، زنی را در مرکز داستان می‌نشاند که از عشق گذشته، اما هنوز تسلیم نشده است. کتاب ترغیب شاید بیش از آنکه درباره‌ی عشق باشد، درباره‌ی بازنگری گذشته است؛ درباره‌ی لحظه‌هایی که فکر می‌کنیم از دست رفته‌اند، اما باز هم منتظر بازگشتشان هستیم.

در رمان‌های جین آستن، زنان اغلب با محدودیت‌های اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما در ترغیب، این محدودیت‌ها نه فقط اقتصادی یا خانوادگی، که به طرز ظریفی درونی شده‌اند. آنا، برخلاف الیزابتِ غرور و تعصب که بی‌پرواست، با دنیای بیرون در کشمکشی خاموش است. تصمیمش برای چشم‌پوشی از عشق، تصمیمی خودسرانه نیست، انتخابی‌ست که دیگران برایش کرده‌اند و حالا او، در خلوتِ خود، به جست‌وجوی بازتعریف خویش برآمده و شاید به همین خاطر است که عشق در این داستان، جلوه‌ی دیگری پیدا کرده؛ شخصیت‌ها زخم‌های روحی‌شان را حمل می‌کنند و سفری درونی و پر تلاطم در پیش دارند.

جین آستن، در واپسین سال‌های عمر خود، با نوشتن کتاب ترغیب، انگار می‌خواسته وجهه‌ی تازه‌ای از زنان زمانه‌اش را ثبت کند؛ صدایی که از میان خاطره و فقدان، راهی به‌سوی ترمیم و بخشش می‌جوید. کتاب ترغیب را با ترجمه‌ی مهناز حاجی‌کرمی از انتشارات سفیر قلم بخوانید.

نکوداشت‌های کتاب ترغیب

• منتقدان، کتاب ترغیب را به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین داستان‌های نویسنده می‌دانند. رمانی که در پایان خواننده باتجربه را شیفته‌ی جین آستن می‌سازد. (جودیت تری)
• رمان ترغیب، بررسی موشکافانه‌ی آسیب‌های زندگی روزمره است. (جان ویلتشایر)
• ترغیب، مانند تمام رمان‌های جین آستن، اساساً یک داستان عاشقانه‌ی ساده است؛ اما درعین‌حال حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. (جیمز ریگبی کوتس)
• رمان ترغیب به بدبینی افراطی و وسواس فکری توجه ویژه‌ای دارد. (جولیا پرویت براون)

اقتباس‌های سینمایی از کتاب ترغیب

آدریان شرگولد در سال 2007 با کارگردانی فیلمی با عنوان ترغیب (Persuasion)، با بازی سالی هاوکینز داستان این کتاب را به سینما آورد. در سال 2022، کری کرک‌نل نیز اقتباسی تازه از همین اثر را با بازی داکوتا جانسون برای نمایش بر پرده سینما تهیه کرد. علاوه بر این، جنیفر لی بلنک در سال 2013 نسخه‌ای تئاتری از این کتاب را اجرا کرده بود که با موفقیت فراوان و دریافت جوایز متعددی روبرو شد.

کتاب ترغیب برای چه کسانی مناسب است؟

برای خوانندگانی که به دنبال رمانی عاشقانه با نگاهی عمیق و درعین‌حال قابل‌فهم هستند، ترغیب یکی از اصیل‌ترین و دل‌نشین‌ترین گزینه‌هاست؛ داستانی که به‌جای فریاد زدن، داغش را زمزمه می‌کند و نجوایی از خود به‌جای می‌گذارد که تا سال‌ها اثرش در گوشمان ماندگار است.

در بخشی از کتاب ترغیب می‌خوانیم

چند سال قبل، آنا الیوت دختر بسیار زیبایی بود، ولی طراوت و زیبایی‌اش خیلی زود از بین رفته بود؛ پدرش حتی در اوج زیبایی‌اش هم چیزی در او پیدا نمی‌کرد که تحسینش کند (چهره‌ی ظریف و چشمان مشکی‌اش کاملاً با چشمان پدرش متفاوت بودند)، چه برسد به حالا که با گذر زمان رنگ‌پریده و لاغر شده بود و دیگر چیزی وجود نداشت که نظر پدرش را جلب کند. سر والتر که هیچ‌وقت امید زیادی نداشت اسم آنا در صفحات کتاب محبوبش نوشته شود، حالا دیگر اصلاً امیدی نداشت. تمام محبت و توجه پدر فقط نصیب الیزابت می‌شد، چون‌که مری هم فقط با یک خانواده‌ی قدیمی و ثروتمند منطقه ازدواج کرده بود و به همین دلیل تمام افتخارات خانوادگی‌اش را - بدون اینکه افتخار جدیدی کسب کند - ازدست‌داده بود؛ الیزابت در نهایت به هر شکلی که شده با یک شخص شایسته ازدواج می‌کرد.

گاهی پیش می‌آید که زنی در سن 29 سالگی زیباتر از ده سال قبل به نظر برسد؛ به‌طورکلی، اگر زنی از بیماری و استرس دور باشد، در این سن‌وسال جذابیتش کم‌رنگ نمی‌شود. در مورد الیزابت هم همین‌طور بود؛ او هنوز همان دوشیزه الیوت زیبای سیزده سال پیش بود. ازآنجایی‌که سر والتر با چشمانش به‌وضوح می‌دید که سایر اعضای خانواده و آشنایانش چگونه در حال پیرشدن هستند، نمی‌توان او را به‌خاطر فراموش‌کردن سن الیزابت مورد انتقاد قرار داد، یا حداقل نمی‌توان او را به‌خاطر خوش‌خیالی‌اش سرزنش کرد. آنا، ضعیف و تکیده شده بود. مری تازگی و طراوتش را ازدست‌داده و کمی بی‌ملاحظه شده بود. چهره‌ی همه‌ی اطرافیانش در حال پیرشدن بود و افزایش سریع چین و چروک‌های اطراف شقیقه‌های لیدی راسل مدت‌ها بود که مایه‌ی ناراحتی او شده بود.