معرفی و دانلود کتاب دروغ اول پیروز ماجراست

معرفی کتاب دروغ اول پیروز ماجراست

کتاب دروغ اول پیروز ماجراست شما را به قلب بازی پیچیده‌ی دختر هزارچهره و نامزد مرموزش می‌برد. این کتاب به قلم اشلی الستون نوشته شده و یک تریلر روانشناختی است که داستان هویت جعلی ایوی پورتر و رابطه‌ی عاشقانه‌ی پر از فراز و نشیب او را روایت می‌کند. این اثر در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نشریه‌ی نیویورک تایمز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب دروغ اول پیروز ماجراست

ایوی پورتر دختر زیبایی است که از نظر خیلی‌ها یک زندگی ایدئال دارد. یک خانه‌ی شیک، نامزد جذاب و عاشق و دوستانی مهربان. همه چیز آرام و دلپذیر به نظر می‌رسد. نامزد ایوی، رایان سامنر، مرد فهمیده و باملاحظه‌ای است که نمی‌گذارد آب در دل او تکان بخورد. اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، متوجه تفاوت‌های میان ایوی و نامزدش می‌شویم و اگر از این هم دقیق‌تر ببینیم، می‌فهمیم ایوی پورتر وجود خارجی ندارد، بلکه یک هویت جعلی است در دست دختر زیبای داستان ما. اینکه این دختر چه از سر گذرانده است که به یک هویت تقلبی متوسل شده و چه اهدافی را در سر دارد، داستان پرپیچ و خم کتاب دروغ اول پیروز ماجراست (First lie wins) را تشکیل می‌دهد. این کتاب به قلم اشلی الستون (Ashley Elston) به نگارش درآمده و یک رمان جنایی روانشناختی نفسگیر و گیرا است.

داستان از یک مهمانی ساده شروع می‌شود. در این مهمانی ایوی با دوستان کودکی رایان سامنر آشنا می‌شود. ‌دخترانی که از زمین تا آسمان با او فرق دارند و گذشته‌ای کاملا متفاوت دارند. اما مشکل اصلی این نیست. تمام وجود ایوی بر دروغ بنا شده!‌ رایان نیز آن کسی نیست که به نظر می‌رسد و ما با یک بازی پیچیده و تودرتو طرفیم که در آن به هیچ‌کس نمی‌شود اعتماد کرد. در حقیقت، هویت ایوی پورتر به دستان مردی به نام اسمیت ساخته شد تا به زندگی رایان ورود کند. دلیلش را نمی‌دانیم، اما به نظر می‌رسد که رابطه‌ی میان این دو از حدود مشخص شده فراتر می‌رود و ماموریت مخفی ایوی به مشکل می‌خورد.

ساختار کتاب دروغ اول پیروز ماجراست در بیست و شش فصل نوشته شده است. داستان میان حال و گذشته در رفت و آمد است. بعضی از فصل‌ها در زمان حال می‌گذرد و برخی فلش‌بک‌هایی به گذشته می‌زند. روایت از زبان اول شخص بیان می‌شود و تعلیق‌های پی‌درپی فضای رمان را رازآلود و معمایی می‌سازد و مخاطب را تا به آخر میخکوب خود می‌کند. شخصیت‌ها نیز با وجود اینکه در دروغ و فریب غرق شده‌اند، خاکستری هستند و نمی‌توان به سادگی درباره‌ی آن‌ها قضاوت کرد.

کتاب دروغ اول پیروز ماجراست نخستین رمان بزرگسال نویسنده است. شقایق خانجانی وظیفه‌ی برگردان فارسی این کتاب را بر عهده داشته و انتشارات کوله پشتی آن را به چاپ رسانده و روانه‌ی بازار کتاب ایران نموده است.

جوایز و افتخارات کتاب دروغ اول پیروز ماجراست

• پرفروش‌ترین کتاب نشریه‌ی نیویورک تایمز؛
• نامزد جایزه‌ی گودریدز ذیل عناوین جنایی در سال 2024؛
• کتاب برگزیده‌ی سایت آمازون به انتخاب ویراستاران؛
• کتاب منتخب REESE’S BOOK CLUB.

نکوداشت‌های کتاب دروغ اول پیروز ماجراست

• این کتاب خواندنی تمام عناصر یک تریلر هیجان‌انگیز را در خودش دارد: هویت‌های جعلی، رئیس مرموز و تعقیب و گریزی که غیرقابل پیش‌بینی است. (ریس ویترسپون، بازیگر)
• کتاب دروغ اول پیروز ماجراست رمان جنایی درخشانی است که عشق و حقیقت را می‌کاود. داستان هوشمندانه و پر از شتاب و تعلیق این کتاب از اول تا آخر من را سر جایم میخکوب کرد. (مگان میراندا، نویسنده‌ی کتاب همه‌ی دختران گمشده)
• چه کسی شکار است و چه کسی شکارچی؟ سخت می‌توان گفت. رمانی جذاب و پررمز و راز که با هیجان بسیار زیادی خواندمش. (دایان چمبرلین، نویسنده‌ی کتاب دروغ‌هایی که گفتیم)
• کتاب دروغ اول پیروز ماجراست بسیار خلاقانه نوشته شده است و پر است از تعلیق‌های هیجان‌انگیز و پایان‌بندی فوق‌العاده که نوید آثار خوبی را از اشلی الستون می‌دهد. (پابلیشرز ویکلی)
• واقعا از خواندن این کتاب غیرقابل پیش‌بینی و هیجان‌انگیز با آن شخصیت اصلی درخشان لذت بردم. (هریت تایسه، رمان‌نویس اسکاتلندی)
• حقه پشت حقه ردیف می‌شوند!‌ کتاب دروغ اول پیروز ماجراست مثل نمایش اشباح است. درست وقتی فکر می‌کنید که دارید به نتایجی می‌رسید، شکل همه چیز عوض می‌شود و می‌فهمید در اشتباه محض بوده‌اید. رمانی به شدت پرکشش و سرگرم‌کننده از قماش فیلم‌های پر از ابهام و خطر. (ای. جی. فین، نویسنده‌ی کتاب زنی پشت پنجره)

کتاب دروغ اول پیروز ماجراست برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به رمان‌های جنایی روانشناختی علاقه دارید و دلتان لک زده برای یک تریلر هیجان‌انگیز و پر از معما که شخصیت اصلی آن یک زن مرموز و قوی باشد، کتاب دروغ اول پیروز ماجراست را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب دروغ اول پیروز ماجراست می‌خوانیم

در آشپزخانه، زیپ کیف سیاه را باز می‌کنم و چهار منو از رستوران‌های نزدیک و سه عکس از رایان و خودم را که از دکه فروشگاه سی‌وی‌اس پرینت گرفتم بیرون می‌آورم، به علاوه هفت آهن‌ربا تا هرکدام را روی یخچال نگه دارد. بعد، مجموعه‌ای از ادویه‌ها را برمی‌دارم و نیمی از هرکدام را در ظرف‌شویی خالی می‌کنم و بعد آن‌ها را داخل در یخچال می‌گذارم. به‌سمت حمام می‌روم، کیف سیاه همراهم است، شامپو و نرم‌کننده را بیرون می‌آورم و نیمی از آن‌ها را در روشویی خالی می‌کنم، درست همانند کاری که با ادویه‌ها کردم و بعد بطری‌ها را لبه وان می‌گذارم. یک صابون لِور 2000 را باز می‌کنم و آن را بالای مجرای تخلیه درون روشویی می‌گذارم و آب را باز می‌کنم، هر چند دقیقه صابون را می‌چرخانم تا زمانی که لوگوی آن پاک شود و لبه‌هایش دیگر تیز نباشند. بعد آن را در فضای کوچک توکار روی دیوار دوش می‌گذارم. خمیردندان آخرین است. از ته آن شروع می‌کنم، مقداری از آن را بیرون می‌ریزم؛ اما می‌گذارم یکی‌دو لکه روی روشویی باقی بماند، درست همانند کاری که در خانه رایان می‌کنم، با اینکه می‌دانم درباره‌اش غر می‌زند. سرش را نمی‌بندم و خمیردندان را روی پیشخوان کنار شیر آب می‌گذارم.

آخرین جا اتاق‌خواب است. مجموعه‌ای از چوب‌لباسی‌های سیمی و پلاستیکی را درمی‌آورم که آخرین وسایل داخل کیفم است و آن‌ها را روی میله فلزی خالی قرار می‌دهم. در اتاق نشیمن کوچک، جعبه‌های مرتب را پخش می‌کنم تا زمین با آن‌ها پوشیده شود. دو جعبه را انتخاب می‌کنم، یکی پر از کتاب و دیگری پر از بطری عطرهای قدیمی است و بازشان می‌کنم. باز کردن جعبه کتاب‌ها راحت است، به‌همین‌خاطر یک دقیقه بیشتر طول نمی‌کشد تا چندین دسته کوچک کنار جعبه قرار بگیرد، گویی هنوز فرصت نکرده‌ام آن‌ها را بسته‌بندی کنم.