معرفی و دانلود کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود

معرفی کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود

اگر می‌توانستید به گذشته برگردید، چه چیزی را تغییر می‌دادید؟ توشیکازو کاواگوچی در کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود داستان فانتزی و جذاب کافه‌ای در شهر توکیو را روایت می‌کند که افراد با وارد شدن به آن می‌توانند به گذشته سفر کنند. کتاب حاضر تا به امروز بیش از یک میلیون نسخه فروش رفته و جایزه ژاپنی بوک استور را از آن خود کرده است.

درباره کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود:

فرض کنید این فرصت را به شما بدهند که به عقب برگردید. در این صورت دوست داشتید کسی را که دلتنگش هستید ببینید؟ یا تصمیمی را که گرفتید تغییر دهید؟ ممکن است حتی تصور این اتفاق شما را هیجان‌زده کند.

داستان کتاب پیش از آن که قهوه سرد شود (Before the Coffee Gets Cold) دقیقاً همین است. توشیکازو کاواگوچی شما را به کافه‌ای مهمان می‌کند در کوچه‌ای در شهر توکیو که قدمت آن به بیش از صدسال می‌رسد. اما چیزی مرموز در آن کافه وجود دارد و طبق گفتهٔ افسانه‌ها در این کافه به جز قهوه چیز دیگری هم به شما ارائه می‌شود. چیزی بسیار اعجاب‌انگیز و جادویی: فرصت سفر به گذشته!

داستان از جایی شروع می‌شود که در یک روز گرم تابستانی چهار نفر به آن کافه وارد می‌شوند تا از این فرصت استثنایی استفاده کنند. اما همه چیز به آن سادگی که آن‌ها تصورش را می‌کردند نیست و برای سفر به گذشته باید قوانین خاصی را رعایت کنند. مهم‌ترین قانون این سفر این است که قبل از سرد شدن قهوه باید به زمان حال و به آن کافه برگردند!

باتوجه‌به این قانون مهم امکان این که بتوانند جلوی رخ‌دادن اتفاقی را بگیرند یا تصمیمی را تغییر دهند وجود ندارد و آن‌ها در این فرصت محدودی که نصیبشان شده فقط می‌توانند با هرکسی که می‌خواهند دیداری کوتاه داشته باشند. شاید پیش خود فکر کنید که اگر این فرصت آن‌قدر کوتاه است پس سفر به گذشته چه فایده‌ای دارد. اما بهتر است کمی به درونتان نگاه کنید و ببینید بیشتر از همه در این جهان دلتنگ چه کسی هستید!

کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود می‌تواند این سؤال را در ذهن هر مخاطبی ایجاد کند که اگر می‌توانستم برای چند دقیقه به گذشته برگردم، دوست داشتم با چه کسی ملاقات کنم؟

این رمان را می‌توان یکی از جذاب‌ترین آثار در ژانر فانتزی و تخیلی به شمار آورد. شخصیت‌های این داستان به‌شدت ملموس و باورپذیرند. شما داستان هر یک از این شخصیت‌ها را به شکل جداگانه‌ای دنبال می‌کنید و با آن‌ها و تجربه‌هایی که می‌گذرانند همراه خواهید شد.

اقتباس سینمایی از کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود:

در سال 2018 فیلمی با اقتباس از این رمان به کارگردانی ایوکو تسوکاهارا در کشور ژاپن ساخته شد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود:

- برنده جایزه ژاپنی بوک استور در سال 2017
- کسب عنوان کتاب پرفروش بین‌الملل
- فروش بیش از یک میلیون نسخه

نکوداشت‌های کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود:

- دلگرم‌کننده و هوس‌انگیز! (روزنامه هافینگتن پست)

- رمانی جذاب درباره یک کافی‌شاپ اسرارآمیز ژاپنی که در آن مشتریانی که روی یک صندلی خاص می‌نشینند و می‌توانند به گذشته برگردند. اما درست تا قبل از وقتی که قهوه آنها سرد شود. (روزنامه استار تریبون)

- کاواگوچی از صحنه‌ای به صحنه دیگر تعلیق ایجاد می‌کند و سرنخ‌های روایی خود را بادقت انتخاب می‌کند. (The Arts Fuse)

- این رمان جادویی جذاب در مورد یافتن شادی در گذشته‌هایی است که ما به‌شدت می‌خواهیم دوباره به آنها بازگردیم. (روزنامه هاروارد کریمزن)

- این داستان شگفت‌انگیز خوانندگان را به هیجان می‌آورد. (مجله پابلیشرز ویکلی)

- یک داستان شیرین و افسانه‌وار درباره یک صندلی جادویی در کافه‌ای که در صورت تمایل با نشستن بر روی آن می‌توانید به گذشته برگردید… داستانی عجیب، اما همچنان جذاب. (روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد)

- داستانی در مورد روابط انسانی، فرصت‌های ازدست‌رفته و قدرت پایدار عشق. (The Gryphon)

کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود مناسب چه کسانی است؟

اگر به رمان‌هایی با سبک فانتزی و رئالیسم جادویی علاقه دارید، کتاب پیش از آن که قهوه سرد شود به شما پیشنهاد می‌شود.

با توشیکازو کاواگوچی بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده و کارگردان ژاپنی در سال 1971 در اوزاکای ژاپن به دنیا آمد. او به غیر نویسندگی، تهیه‌کننده هم هست و نمایشنامه‌های زیادی نیز نوشته و به اجرا درآورده است. توشیکازو کاواگوچی (Toshikazu Kawaguchi) کتاب پیش از آن که قهوه سرد شود را با الهام از یکی از نمایشنامه‌های خودش نوشت که با استقبال زیادی از جانب مخاطبان مواجه شد.

در بخشی از کتاب صوتی پیش از آن که قهوه سرد شود می‌شنویم:

با رفتن فوزاگی سکوت ناجوری بر کافه حکم‌فرما شد. زن سفیدپوش بی‌صدا کتابش را می‌خواند. مثل همیشه اتفاقات پیرامونش او را نمی‌آزرد. چون موسیقی هم پخش نمی‌شد، تنها صدای داخل کافه تیک‌تیک ساعت‌ها و صدای ورق خوردن کتاب زن سفیدپوش بود. بالاخره کازو این سکوت طولانی را شکست. صدا کرد: «کوتاکه.» اما نمی‌دانست دیگر چه بگوید.

کوتاکه به کی و کازو لبخند زد و گفت: «طوری نیست. خودم رو برای این روز آماده کرده بودم. نگران نباشید.» اما بعد دوباره نگاهش را به زمین دوخت. قبلاً دربارهٔ بیماری فوزاگی با کی و کازو حرف زده بود. ناگاره و هیلای هم خبر داشتند. این واقعیت را پذیرفته بود که یک روز فوزاگی به کل او را فراموش می‌کند. مدام خودش را برای این روز آماده می‌کرد.

- «فکر کرده بود که اگر این اتفاق بیوفته مثل یه پرستار از اون نگهداری می‌کنم. من پرستارم. پس میتونم این کارو بکنم. روند پیشرفت آلزایمر زودرس برای هر کسی متفاوت است و به طیف گسترده‌ای از عوامل بستگی دارد.»

فهرست مطالب کتاب صوتی