معرفی و دانلود کتاب صوتی مشت بر پوست
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مشت بر پوست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مشت بر پوست
در کتاب صوتی مشت بر پوست مخاطب روایتی از هوشنگ مرادی کرمانی، قصهگوی چیرهدست معاصر ایرانی و تنبکنوازی امیرحسین طریقت هستید. مرادی کرمانی در این کتاب راوی فرازونشیبهای فراوان زندگی پسر نوجوانِ یک خانوادهی تهیدست است که بعد از پدر، همانند او نوازندهای دورهگرد میشود تا از این راه زندگیاش را بگذراند اما جامعه اقبال چندانی به وی نشان نمیدهد و به همین خاطر ناگزیر است از میان سنت و فرهنگ و خرافه، بهدشواری مسیر خود در زندگی را پیدا کند.
دربارهی کتاب صوتی مشت بر پوست
چشمهای تیز، کلهی کوچک، گوشهای بزرگ و دهانِ همیشه مثل موش در حال جنبیدنش باعث شده بود که «موشو» صدایش بزنند. موشو زیر سایهی پدری که در کوچه و بازار دورهگردی میکرد و تنبک میزد و مادری که در آرامستانِ کرمان، آب روی قبرها میریخت، رشد کرده و بزرگ شده بود. او در زندگی چیزی جز تنبک زدن از پدرش یاد نگرفته بود. کودک که بود روی شانههای پدر و بزرگتر که شد، با گامهای کوچکش، همگام با پدر در خیابانها راه میرفت. پدر مینواخت و او شعر میخواند و از این همراهی و همدلی لذت میبرد. برای او ساز زدن در خیابان نه تکدیگری که کسبِ درآمدی لذتبخش و همراه با عشق و صمیمیت بود و صفای خاصی داشت. اما نگاه مردم به او و پدرش، با آنچه در ذهن و قلب پسر نوجوان میگذشت بسیار تفاوت داشت؛ نگاهی که در نهایت، سرنوشتی عجیب و پر از فراز و فرود را برای موشوی کمسال رقم زد. از همین تفاوت نگاه و پیامدهای آن است که هوشنگ مرادی کرمانی (Houshang Moradi Kermani) در کتاب صوتی مشت بر پوست (Fist on Hide) روایت کرده است.
هوشنگ مرادی کرمانی را اغلب بهواسطهی «قصههای مجید» میشناسیم؛ نویسندهای که قلماش همانند یک ذرهبین، مسائل روز اجتماع را ماهرانه و واقعبینانه بزرگنمایی میکند و با مهارت کمنظیر خود در داستانپردازی، تلخوشیرینِ زندگی روزمرهی اکثریتِ نادیده انگاشتهشدهای از محرومترین مردم این جامعه را به تصویر میکشد. فقرِ سیستماتیک که دامنگیر بسیاری از مناطق محروم و دورافتادهی کشور است، فصل مشترک بسیاری از آثار هوشنگ مرادی کرمانی به شمار میآید. از همین تنگدستی و فقر است که مرادی کرمانی در کتاب صوتی مشت بر پوست سخن گفته است؛ فقری که تنها در نبود امکانات رفاهی و منابع مالی منحصر نمیشود بلکه سطح فرهنگ و دانش و جهانبینی افراد را نیز دستخوش تغییر و تحول میکند و از آنان، انسانهایی متعصب با رویکردهایی چنان محدود و تبعیضآمیز میسازد که دیگر قادر به پذیرش تفاوتها در یکدیگر نیستند و منافع خود را به هر چیزی ارجح میدانند، حتی به حق حیات و آتیه و ارتزاق یک انسانِ دیگر.
در کتاب صوتی مشت بر پوست با هوشنگ مرادی کرمانی و قهرمانش جعفر (موشو) همراه میشویم، در میانِ همین مردم میرویم و میبینیم که گهگاه، نگاه انعطافناپذیر و حتی اشتباه آنان به زندگیِ دیگر انسانها، چطور میتواند سرنوشتِ آنها را دگرگون کند و شادکامی، آرزوها و آیندهای روشن را از آنان دریغ نماید. مرادی کرمانی در این کتاب نیز همانند اغلب داستانهایش راوی سرنوشتِ پسرِ نوجوانی تنها و بیپناه از طبقهی محروم جامعه است. حکایت او همزمان هم تلخ است و هم شیرین، هم طنزآمیز است و هم بسیار گزنده. نوجوانِ قهرمان کتاب مشت بر پوست با جامعه و مردمش در کشمکشی طولانی است و چنان که از روایت برمیآید، فعلاً قصدی برای سازش با او و خواستههایش وجود ندارد و او همچنان باید بجنگد و بیوقفه تلاش کند تا به اندکی آسایش دست یابد. باید منتظر ماند و دید تا چه زمانی حریف اشتباهِ این میدان، سمتِ پیروزِ این جدال نابرابر خواهد بود.
کتاب صوتی مشت بر پوست را به همت نوین کتاب گویا، در همکاری با انتشارات معین، با خوانش رضا خضرایی، نوازندگی امیرحسین طریقت و آهنگسازی سپهر عباسی میشنوید.
جوایز و افتخارات کتاب مشت بر پوست
- برگزیدهی عنوان کتاب شایسته توسط شورای کتاب کودک
- برگزیدهی عنوان کتاب سال توسط مرکز کرمانشناسی
- نامزد دریافت جایزهی جهانی هانس کریستین اندرسن
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب مشت بر پوست
در سال 1381 از با الهام از روایت کتاب مشت بر پوست، فیلمی به همین نام به کارگردانی محسن محسنی نسب و محمدرضا عالی پیام و بازی محمد نواب زاده، فاطمه درویش نژاد، وقار لطفی و... تولید و اکران شده است.
کتاب صوتی مشت بر پوست برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدنِ کتاب صوتی مشت بر پوست را به علاقهمندانِ داستانهای فارسی و همینطور طرفداران آثار هوشنگ مرادی کرمانی پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب صوتی مشت بر پوست میشنویم
بازار سایهروشن بود، لولههای کلفتِ نورِ آفتاب از سقف گنبد گنبدیاش پایین میآمد و همهمهی مردم و بوهای بازار را بالا میبرد. گرد و غبار در نورشان شناور بود.
پدر تنبک میزد. جلوی هر دکان میایستاد و میزد و میخواند:
سلام کردم، سلامی بر جمالت
خدا برکت بده، خوش باشه حالت
به «موشو» هم بده چیزی ز مالت
که تا برکت کند پول حلالت
پدر گاهی نُقلی، نخودچی کشمشی، دانهی خرمایی، انجیر خشکی از سبد و سینی دکانی برمیداشت و میداد به «موشو».
کلهی کوچولو، گوشهای بزرگ، پوزهی باریک، چشمهای ریز و نگاه تیزش عین «موش» بود. دهانش مثل موش مدام میجنبید. این بود که «موشو» صدایش میکردند.موشو سالها روی شانهی پدر نشسته بود، صبح تا شب. چسبیده بود به شانهها و گردن پدر، با تنِ پدر یکی شده بود. دست زده بود و پدر تنبک زده بود. بزرگتر که شد، سنگین شد. پدر پیر و بیمار شد. شانههاش قوت نداشت، خسته شد، نفس نداشت، صدایش درنمیآمد، دراز به دراز کنار بازار میخوابید. موشو از دکانی چای میگرفت، توی چای شیرهی تریاک میریخت، به هم میزد، آب میکرد و میریخت تو حلق پدر. پدر چشمهایش را میبست، حالش کمی بهتر میشد. پا میشد. موشو رو میگذاشت روی شانههایش و راه میافتاد. کمکم موشو از روی شانههای پدر پایین آمد. همپای پدر راه رفت. همراه صدای تنبک دست زد. بعد، خودش تنبک زد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مشت بر پوست |
نویسنده | هوشنگ مرادی کرمانی |
راوی | رضا خضرایی |
ناشر چاپی | انتشارات معین |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۳ ساعت و ۳ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |