معرفی و دانلود کتاب صوتی طلب آمرزش

عکس جلد کتاب صوتی طلب آمرزش
قیمت:
۱۶,۹۰۰ تومان
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی طلب آمرزش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی طلب آمرزش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی طلب آمرزش

کتاب صوتی طلب آمرزش داستان کوتاهی از صادق هدایت، نویسنده برجسته ایرانی است. این داستان اولین‌بار در سال 1311 با ده داستان دیگر در مجموعه داستان «سه قطره خون» منتشر شد. موضوع داستان درمورد زندگی زنی به نام «عزیز آقا» است که شوهرش به خاطر بچه‌دار نشدن با فرد دیگری ازدواج می‌کند.

درباره کتاب صوتی طلب آمرزش:

فضای داستان‌های صادق هدایت همیشه پر از رمز و راز است. با مطالعه آثار او غرق در فضای داستان می‌شویم و تحت تأثیر فضاسازی عمیق آن‌ها قرار می‌گیریم. کتاب طلب آمرزش یکی از این داستان‌ها است که با فضای سنگین و رازآلودش شنونده را تا پایان داستان با خود همراه می‌کند.

عزیز آقا با شوهر خود «گدا علی» زندگی خوب و آرامی داشت. اما پس از مدتی از ازدواجشان، به دلیل بچه‌دار نشدن، شوهرش تصمیم می‌گیرد با شخص دیگری ازدواج کند تا بتواند صاحب فرزند شود. بعد از ورود «خدیجه» به زندگی عزیزآقا، حسادت‌های او شروع می‌شود، تا جایی که نقشهٔ شومی برای از سر راه برداشتن هوو به ذهنش راه پیدا می‌کند...

هدایت به‌خوبی توانسته به موضوع «حسادت» و پیامدهایی ناگوار آن در زندگی بپردازد و احساس حسادت است که خط سیر داستان را پیش می‌برد. تا جایی که در پایان داستان حسدورزی با حس شرمساری با هم تلاقی پیدا می‌کنند و یک پایان تراژیک را رقم می‌زنند.

کتاب صوتی طلب آمرزش مناسب چه کسانی است؟

اگر به داستان کوتاه فارسی و آثار صادق هدایت علاقه دارید، شنیدن این داستان برایتان لذت‌بخش خواهد بود.

صادق هدایت را بیشتر بشناسیم:

یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان و روشنفکران دوران معاصر، صادق هدایت (Sadegh Hedayat) است. او یکی از درخشان‌ترین نویسندگان و مترجمان ایرانی بود که همراه با محمدعلی جمال زاده، صادق چوبک و بزرگ علوی به عنوان یکی از پدران داستان‌نویسی نوین شناخته می‌شود.

او آثار متنوعی در سبک‌ها و موضوعات مختلف از خود برجای گذاشته اما همواره نام هدایت با رمان بوف کور گره خورده است؛ رمانی که آن را یکی از درخشان‌ترین داستان‌های معاصر ایرانی می‌دانند. به غیر از آن حجم مقالات، ترجمه‌ها و نوشته‌های این نویسنده چنان زیاد است که توانسته تاثیر عمیقی روی جریان روشنفکری ایرانی‌ها بگذارد؛ افرادی چون بهرام بیضایی، هوشنگ گلشیری، عباس معروفی، غلامحسین ساعدی و... از جمله هنرمندانی بودند که به نوعی از زندگی هدایت تاثیر گرفته‌اند.

این داستان‌نویس مشهور در سال 1281 خورشیدی در شهر تهران به دنیا آمد. او سال‌های کودکی و نوجوانی خود را در مدرسه علمیه و دارالفنون گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیلات راهی کشور فرانسه شد. در آنجا بود که با فرهنگ و ادبیات غربی آشنایی بیشتری پیدا کرد و برای مجلات فرانسوی می‌‌‌‌نوشت.

صادق هدایت تا به حال چندین خودکشی ناموفق در زندگی‌اش داشته که اولین بار در شهر پاریس اتفاق افتاد و می‌خواست خودش را در رودخانه‌ای غرق کند و براساس گفته‌های دوستانش، دلیل آن شکست عاطفی‌اش بوده است.

پس از آن به ایران بازگشت و نویسندگی را به طور جدی‌تر ادامه داد و ملاقات و آشنایی با بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد، سبب تشکیل گروهی به نام ربعه شد که میزبان روشنفکران و ادبیان بزرگ ایرانی بود. درواقع بیشتر آثار منتشر شده از هدایت، در دهه بیست شمسی بوده و کتاب‌های ارزشمندی را نیز به فارسی ترجمه کرده و حتی او اولین فردی به شمار می‌رود که متونی را که به زبان پهلوی (پارسی میانه) نوشته شده بودند، به فارسی امروزی برگردانده است.

او در همان دوران به خاطر نوشتن داستان‌هایی انتقادی که مسائل اجتماعی و اقتصادی را هدف گرفته بود، در سال 1314 به عنوان یکی از نخستین ممنوع القلم‌های ایران لقب گرفت و پس از فشارها و سانسورهای داخلی، مدتی به کشور هندوستان سفر کرد و با ادبیات و فرهنگ شرقی آشنا شد و این سفر تاثیر زیادی بر روی افکار و نوشته‌های این نویسنده گذاشت.

سرانجام هدایت دوباره در سال 1326 به فرانسه رفت و چهار سال بعد در اوج بحران روحی خود، تمامی نوشته‌هایش را سوزاند و در سن 48 سالگی خودکشی کرد.

برخی از آثار این داستان نویس و روشنفکر مشهور ایرانی عبارتند از: «سه قطره خون، حاجی آقا، بوف کور، زنده به گور، فواید گیاهخواری، فولکور یا فرهنگ توده، ترانه‌های خیام، اصفهان نصف جهان و...»

در بخشی از کتاب صوتی طلب آمرزش می‌شنویم:

خانم! نه ماه من دندان روی جگر گذاشتم و جلوی دروهمسایه با سیلی روی خود را سرخ نگه می‌داشتم. اما روزها که شوهرم خانه نبود، خدیجه را خوب می‌چزاندم. خاک برایش خبر نبرد، پیش شوهرم به او بهتان می‌زدم، می‌گفتم: «سر پیری عاشق چشم وزغ شدی! تو اصلاً بچه‌ات نمی‌شود. این تخم مول است خدیجه از مشدی تقی قاشق‌تراش، آبستن است. خدیجه هم برای من انگشت توی شیر می‌زد و پیش گدا علی برایم مایه می‌گرفت. چه دردسرتان بدهم؟ هر روز خانه‌مان الم‌شنگه‌ای به پا بود که نگو و نشنو. همهٔ همسایه‌ها از دست دادوبیداد ما به عذاب آمده بودند و من دلم مثل سیروسرکه می‌جوشید که مبادا بچه پسر باشد. رفتم سر کتاب باز کردم، جادوجنبل کردم. خدابه‌دور، انگاری که خدیجه گوشت خوک خورده بود، جادو بهش کارگر نمی‌شد. روزبه‌روز گنده‌تر می‌شد تا اینکه سر نه ماه و نه روز و نه ساعت و نه دقیقه، خدیجه خانم زایید؛ آن‌هم چه؟ یک پسر...

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
26 دقیقه
طلب آمرزش

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی طلب آمرزش
نویسنده
راویحسین نصیری
ناشر صوتیانتشارات گیوا
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابMP3
مدت۲۵ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی طلب آمرزش

صدیقه فتحی
۱۴۰۲/۴/۱۷
با مطالعه هر داستان از صادق هدایت ارادت بیشتری نسبت به ایشان و دیدگاهشان پیدا می‌کنم.
در زمانی که ایشان زندگی می‌کردند و ایرانیان سرشار از تعصب نسبت به اعتقادات دینی بودند نگاه به مباحث دینی از این زاویه فوق العاده هست.
در مورد آمرزش توسط امامان من هم چنین دیدگاهی دارم و اعتقاد دارم امکان چنین
چیزی وجود ندارد و مطابق عدالت جاری در هستی هر کس باید تاوان گناهانش را بدهد و حقا هم میدهد و با گریه بر امامی انصاف نیست بر گناهانی که در زمان خودش آگاهانه هم انجام گرفته قلم عفو کشیده شود.
برخی موارد وقتی کسی کاری انجام می‌دهد در آن زمان نسبت به بدی رفتارش چندان آگاه نیست ولی بعد با افزایش سطح آگاهی پی عمق فاجعه می‌برد ولی انسانی که تا این حد تابع نفس خود بوده و تمام تعلیمات دینی خود را در رابطه با کاری که انجام میدهد نادیده می‌گیرد لایق هیچ بخششی نیست.
البته از طرفی به کارما هم اعتقاد دارم این موضوع کمی مرا سردرگم هم می‌کند😇 نمی‌دانم دقیقا بین این افراد (دو زن و بچه‌ها در داستان) چه کارمایی جریان داشته که باعث شد چنین تجربه‌هایی را باهم داشته باشند.
خدا عالم هست و بس
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۲/۴/۱۴
داستان تکان دهنده‌ای بود. حتی با اینکه از دل فرهنگ خودمون بود و بارها نمونه‌های دیگرش را شاهد بودیم ولی باز هم مسحور و غافلگیرم کرد.
متاسفانه در بسیاری از سخنرانی‌های مذهبی و احادیثی که نقل می‌شود هم می‌توان مضمون این کتاب را به وضوح دید.
اینکه فردی در زندگی هرچه بدی خواست بکند و در آخر با رفتن
به اماکن مذهبی و قبور متبرکه بار گناه خود را زمین بگذارد و مال حرامش را به وسیله بخشیدن قسمتی از آن حلال کند و این آخری که دقیقا مثل همان اعتراف گیری و بخشش گناهان توسط کلیسا و کشیش در دین مسیحیت است.
آنچه بیش از همه دردآور بود این بود که هیچ کدام از شخصیت‌های داستان از کرده خود به خاطر زشتی آن و آسیبی که به دیگران رسانده بود بیزار و پشیمان نبودند و تنها از سرازیری قبر و سوال و جواب نکیر منکر و پل سراط و چاه ویل می‌ترسیدند و این یعنی اوج پستی و از بیخ و بن راه را غلط رفتن.
روایت خوب بود ولی موسیقی هیچ تناسبی با داستان نداشت و بی جهت شاد بود.
با سپاس از کتابراه.
محمد نوبری
۱۴۰۳/۱/۷
در مورد نقد این کتاب باید عرض کنم که: صادق هدایت که او را به عنوان یک نهیلیست می شناسند و آثار او را مروج پوچ گرایی می دانند و اکثر داستان های او در آخر به نیستی و مرگ می انجامد اما در این داستان از مجموعه سه قطره خون، صادق هدایت از یکی از رذائل اخلاقی داستان نوشته است، حسادت عنصر اصلی داستان و با میباشد همین احساس (حسادت) سیر داستان پیش میرود، اما چیزی که کمتر به آن پرداخته شده است، پایان داستان است که حس عذاب وجدان با رخدادی شاید مضحک به کل از بین میرود، که شاید مصداق ضرب المثلی عربی یا ترکی باشد که میگوید: مصیبت اگر عمومی باشد مانند عروسی است، "عزیز آقا" احتمالا اشتباه چاپی بوده باشد چون لفظ آقا برای آقایان کاربرد دارد نه زنان، اینجا باید "آغا" استفاده شود که برای زنان سیده استفاده می شده است. باید بگویم که با تمام احترامی که به قلم قوی استاد صادق هدایت دارم اما باید بگویم که در تعداد زیادی از آثار او به قشر مذهبی کنایه و طعنه وارد میکند، و گاها شخصیت ها مثل همین عزیز آغا یه خانم سیده تشریف دارد، با توجه به اینکه ما در زمان هدایت زندگی نکرده ایم نمی توان به قطعیت در مورد این چنین انتخاب هایی در شخصیت های داستانی اش نظر داد. از نظر بنده که میتوان گفت تمام آثار ایشان را خوانده ام: آثار هدایت قلم بسیار قوی ای دارند اما برای کسانی چون من و نوجوانان و کسانی که روحیه حساسی دارند گزینه مناسبی نیست
آمین
۱۴۰۲/۱۲/۲۶
صوتی بودن کتاب تاثیر گذاری بیشتری داره به ویژه با اجرای توانمند گوینده، در مورد خط فکری جناب هدایت همگان دانند و گفته‌اند. طنز سیاه و تلخی در بطن داستان وجود داره به تصویر کشیدن اعراب با بدترین توصیفات، دین و اعتقاد فقط در حد لقلقه زبان و تظاهر، سیاهی گناه و کینه و قتل در بطن انسانهای مذهبی با سپید ظاهری و فرشته گونه. دنیاپرستی و نفس خواهی تا حد حذف نوزادان و هوو و خواهر و همسفران بیگناه و پناه از سویی پیروان شیطان صفت و نفس پرست و شمرذات در برابر رهبران و امامانی طیب و طاهر و ملزم به بخشیدن اینان به زعمشان. غافل از آن که تمام این ها حق الناسند و هیچ بخششی وجود نخواهد داشت. این جریان فکری در نثر مکتوب آن زمان عامل مهمی در دین ستیزی و مکتب گریزی جوانان باسواد داشته که هدایت با سحر ِقلمش زیبایی ظاهر را می‌آراست و تحسین کنندگان به این جو دامن می‌زدند. ‌ای کاش هدایت با افسون قلمش جوانان این سرزمین را به تلاش و ساختن ترغیب می‌کرد سپاس کتابراه عزیز
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۲/۱۲/۵
🍁مگه میشه کتابی که به قلم صادق هدایته، بد باشه و‌یا ادم بعد از خوندنش به فکر فرو نره؟! راستش این کتاب برای من خیلی درد داشت. پیر زن داستان، که توی جوونی به بچه‌های شوهرش به عنوان نامادری، و به حوو هاش اون همه بد کرده (حووش خدیجه، و دو‌ پسر حووشو کشته!)، چرا فکر میکنه که حالا که آفتاب لب گوره برا و میتونه زیارت توبه کنه؟!! این سوال فکر کنم سوالی هست که ذهن هر کسی رو درگیر میکنه! و اون با پسر سوم حووش به این زیارت به قصد توبه و‌طلب آمرزش اومده!
داستان با توصیف شرایط و‌محیط کاروان این پیرزن توی بیابون شروع میشه (توصیف خیلی هنرمندانی بود؛ باد سوزانی که می‌وزید، خاک و شن داغ را مخلوط می‌کرد و بصورت مسافران می‌پاشید. آفتاب می‌سوزاند و می‌گداخت. آهنگ یکنواخت زنگ‌های آهنین و برنجی شنیده می‌شد که گام‌های شتران با آن‌ها مرتب شده بود). هدایت هر از گاه هم گریزی میزنه به زائرهای دیگه که هرکدوم از اونها برای یه هدفی و‌جبران اشتباهی راهی زیارت شدن و قصد طلب آمرزش از امام رضا دارن. اما سنگین ترینش همین داستان این پیرزن راوی (عزیزآقا زنِ اولِ گداعلی)، هستش که مو به تن آدم سیخ میکنه!
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۵/۳
زنده یاد صادق هدایت یک قرن ازنظر طرز فکر از مردم زمان خود جلوتر بود وی در این کتاب سعی دارد مردم را متوجه عاقبت کارهای عامدانه و آگاهانه شان کندو اینکه ظلم و اشتباه ممکنه غیرقابل جبران باشد و سالهای زیادی عقوبت آن اشتباه و ظلم دامان جامعه، کشور و ملتی را تا ابد سیاه کند مثل ظلمی که به سرخپوستان شد، بومی آمریکایی بمب اتمی که سالها برای هیروشیما عاقبتی وحشتناک و جگرسوز رقم زد، جنگهای جهانی وامثالهم، حتی در قرآن اشاره شده اگر کسی نفسی را بکشد انگار همه‌ی مردم زمین را به قتل رسانده است. در عجبم که چگونه مردم ما و عالمان مذهبی ما قرآن را نادیده گرفتند و توجیه کردند که با توسل به امامان معصوم و اظهار گناه در حرم آن معصومین گناه ما پاک خواهد شد؟ ‌ای کاش امثال صادق هدایت در آن زمان بسیار بود و حرفشان خریدار داشت و مردم کشورم سالها به عقب رانده نمیشدند
سیدعلی حسینی
۱۴۰۲/۴/۲۷
در داستان‌های هدایت همیشه موج نا امیدی و یاس دیده میشودافراد داخل داستان‌های این نویسنده توانمند اغلب یا در اوج ظلم پذیری یا در اوج ناامیدی و ستمگری هستند دوران غرب زدگی عصر پسا قاجار نویسنده را برای دریافت مجوز نشر و بودجه فرهنگی وقت به دین گریزی و دین ستیز علاقه سوق میدهددر تمامی داستان‌های این و نویسنده زوار یا حاجیان یا افراد شناس و پرشهرت و هیئت دار و ظاهر ساز، آدم‌های بدی هستند که طبعا دولت وقت برای چنین ایدئولوژی هزینه خوبی هم میکردوگرنه آثار نویسندگان زیادی در آن دوران هم رده هدایت بودند اما حکومت وقت و جریان روشنفکری غربگرا طبعا به دلیل در اختیار داشتن شبکه و محافل تبلیغاتی در صنعت کتاب این نویسنده را مشهور کرد اما قطعا در تبحر و لیاقت نویسنده و داستان هایش شکی نیستو این داستان هم در فضای داستان‌های هدایت هست اما محتوا و سبک داستان هایش اغلب تکراری هستو بعد از چند کتاب قابل پیش بینی هست مثلا جلال آل احمد این پیش بینی را ناممکن میکرد
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۴/۱۹
اولش از صادق هدایت و کتاب‌هایش و سبک نگارش کتاب‌هایش فراری بودم که نگید!!!
اما، چنان در کتابراه کلی از آثار این نویسنده را خواندم البته بیشتر شنیدم که طمع این فرار از یادم رفت و تقریبا مرور آثارش دیگر دارد به انتها می‌رسد!
کتاب صوتی طلب آمرزش روایتی از خطاهای جامعه انسانی است که برخی تا آخر به
دوش می‌کشند و خدایی که می‌گوید صدبار اگر توبه شکستی باز آی را فراموش می‌کنند.
البته در انتهای داستان آن جا که گفت شما هم آره، این نکته را نیز تایید می‌کند که هیچ انسانی بی خطا و اشتباه نیست و در پیشانی هیچ فردی کارهایش و اعمالش نوشته نشده است که حتی اجازه ممنوعه قضاوت را به خودمان جایز کنیم.
کوتاهی نقل داستان و شنیداری بودن داستان، خوانش آن را راحت‌تر کرده است.
اصطلاحاتی که از زبان کاراکتر زن و مرد این داستان شنیده می‌شود قدرت صادق هدایت در بیان به روز و حتی فراتر از روزگار خودش را حکایت می‌کند و برای من این تکه‌های قشنگ از بیان موضوعات و اطراف بامزه و جالب و قوی بود.
آبتین حاجی پور
۱۴۰۲/۴/۱۷
صادق هدایت یک روان شناس بزرگ‌و تواناست اگرچه تحلیل‌های روان‌شناختی وی مبتنی بر پژوهش و دستاوردهای علمی نیست و به نحوی برخاسته از قوه شهود و عقل سلیم وی می‌باشد اما نظریه‌های جدید روان‌شناسی تا حد زیادی آموزه‌های وی را تایید می‌کنند.
پی‌ بردن به این امر با مطالعه یکی از داستان‌های کوتاه  وی تحت که
عنوان 《زنی مردش را گم کرده بود》 تا حد زیادی به اطمینان نزدیک می‌شود.
داستانی که مطالعه ان شاید ۱ ساعت هم زمان نبرد اما حقایق تلخ و شگفتی از تجربیات تلخ  دوران کودکی و پیامدهای ان در بزرگسالی را به نمایش می‌گذارد.
اونی که مخاطب رو در فضا و زمان غرق کرد به طوری که در گذشته و آینده گم شود و شخصیت‌ها را از یکدیگر  تمیز ندهد نه نولان بود نه داستایوفسکی و نه اسکورسیزی تنها صادق هدایت بود که این توانایی منحصر به فرد را داشت و اتفاقاً به همین دلیل شناخته نشد.
A.asgari
۱۴۰۲/۴/۱۹
کتاب خیلی خوبی بود
دیدگاه متفاوتی داشت
صادق هدایت نویسنده‌ای بسیار توانمندیه
در دورانی که صادق هدایت زندگی میکرده سبک افکار بسیار قدیمی و پایبند بودن
ولی صادق هدایت دیدگاه متفاوت تری نسبت به بقیه افراد جامعه داشته در اون زمان
کتاب درباره‌ی افرادی بود که به بهانه ی. بخشش گناهان هرکاری میخواستن
کرده بودن و حالا امده بودن زیارت برایه طلب بخشش
یکی ۳ نفرو کشته بود بخاطر خودخواهی و حسادت
یکی مال کسی و بالا کشیده بود و یکی هم خواهر خودشو کشته بود
برایه هم تعریف کردن داستان هاشونو و بعد گفت اشکالی ندارد وقتی نیت سفرزیارتی کردیم تمام گناهانمون بخشیده شده
افکار اشتباه که ادم هرکاری خواست بکنه بعد فکر کنه بخشیده میشه هرکاری میکنی تاوانی داره و باید تاوانشو بدی و هیچ جوری بخشیده نخواهی شد
ممنون از کتابراه بخاطر این کتاب عالی
پونه
۱۴۰۲/۹/۱۰
بعد از مدتی شیفته نوشته‌های صادق هدایت بودن حالم از کتاب‌هایش به هم می‌خورد و توصیه می‌کنم هر جا اسم او را دیدید پا به فرار بگذارید..
علی رغم مهارتش در چزاندن آدم و قلم جادویی، مسهور کننده و تاثیرگذارشان، محتوای داستان‌ها به شدت روح آدم را شکنجه می‌کند تمام خاطرات هولناکش را جلوی چشمانش زنده آدم
می‌کند، یاد دیوانه‌سازها در داستان هری پاتر می‌افتد، افسوس که استعداد نویسندگی ایشان در این مسیر رفت، چه بسا اگر کمی با ملاطفت با ایشان برخورد می‌شد با ملاطفت بیشتری به جهان نگاه می‌کردند و کتابشان را کمی لطیف تر می‌نوشتند... برایم دردناک است که چنین نویسنده متبحری خودکشی کردند😭 و چنین سرنوشت دردناکی داشتند.
من بعد از خواند کتاب بوف کور دیگر جرات نمی‌کنم هیچ کتابی از ایشان بخوانم.
saeed ravanpak
۱۴۰۲/۵/۱۳
این اولین کتاب از صادق هدایت بود که من مطالعه کردم و الان دارم فکر میکنم داستانی که سال‌های پیش اقای هدایت خلق کرده برای بیان یک مشکل فرهنگی یا یک سبک زندگی... و ماهمچنان با گذشت زمان این داستان را در محیط پیرامون خودمان مشاهده میکنیم، راه حل این داستان چیست؟ سوالی که دارم: آیا من و شمای که این رو کتاب خواندیم و یک صفحه هم نظر نوشته ایم در مسیر حل این مشکل هستیم؟ یا نه ما هم میخواهیم کار‌های خودمان را پشت کتاب خواندن مخفی کنیم؛ چون اهل کتاب خواندن هستیم پس شاید یه چیزای میدنیم و کار‌های که انجام میدیم درست هستند؟؟؟
موضوع بعدی که ذهنم رو قلقلک میده ایا ما هم مثل صادق هدایت دیدگاه ما به مسائل دینی و مذهبی... با مردم زمان خودمان متفاوت هست؟
و...
باتشکر از کتابراه
M R
۱۴۰۲/۵/۳۰
باوجود اینکه طرفدار و علاقمند به قلم صادق هدایت نیستم از این کتاب خوشم اومد. داستان کوتاهی راجع به چندنفر که راهی زیارت شدن و یکی از اونها اتفاقات زندگی گذشته ش رو برای بقیه تعریف میکنه و بقیه هم به خطاهایی که مرتکب شدن اعتراف میکنن و همگی معتقدند چون قصد کردن زیارت برن همه گناهانشون بخشیده شده! در حقیقت هدایت با سبک طنزگونه از طرز فکر مردم اون زمان که فکرمیکردند مجازند هر اشتباه و ظلمی در حق دیگری انجام بدن و بعد با یه زیارت یا بخشیدن پولی به آدم محتاج یا این قبیل کارها همه چی درست میشه و به حالت قبل برمیگرده، انتقاد میکنه. متاسفانه هنوز هم بعضی آدمها چنین باورهایی دارند ولی خیلی خیلی کمتر از گذشته، و همین جای امیدواری داره.
سولماز گوهری نژاد
۱۴۰۳/۴/۳۱
زنده یاد صادق هدایت به قدری زیبا و روان و در واقع عمق فاجعه را در قالب داستان چند نفر زائر نوشته و قابل تصور گردانیده، چیزی که بسیار محسوس و ملموس است از حمله اعراب به ایران یعنی از گذشته تا اکنون. بسیار جالب این جمله جاویدنام احمد کسروی را داستان کرده است:  جهل نرمترین بالشی است که بشر میتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد. و جایی خواندم از زنده یاد صادق هدایت: خیلی از دین نگو بگذار آن را در اخلاقت ببینم. کدام مذهب است که توانسته باشد پنج دقیقه از شرارت بشر بکاهد؟ حتما" این کتاب صوتی را گوش کنید و گوش و ذهن خود را نجات دهید، آثار زنده یا صادق هدایت بسیار ارزنده هستند و خواندنشان واحب است.
Zahra Shahbeik
۱۴۰۲/۴/۳۰
در صورت گوش کردن به داستان در نظر بگیرید که مسائل مطرح شده توسط کاراکتر‌های «مذهبی» ساخته شده توسط صادق هدایت کاملا بر خلاف عقاید دینی مطرح شده در قرآن هست، و بدون توجه به کاراکتر‌ها، نحوه‌ی توصیف فضای داستان کاملا نشان دهنده‌ی سوگیری ضد دینی این نویسنده است. صادق هدایت قلم قوی‌ای داره، در این شکی نیست، اما اکثر نوشته هاش خالی از محتواست، مطرح کردن مشکلات جامعه فقط نیاز به چشم فیزیکی داره و حاکی از عقل تحلیلی نیست. از همه بدتر اینکه متاسفانه در کامنت‌ها دیده میشه بعضیا چنان این داستان ساختگی رو جدی گرفتن که به اعتقادات و اشارات ارائه شده استناد میکنن! اینکه در گذشته تعصبات غلطی وجود داشته درسته اما اینطور وصف عقاید دینی و القای اون به مخاطب به دور از اخلاق و شرافته.
مشاهده همه نظرات 219

راهنمای مطالعه کتاب صوتی طلب آمرزش

برای دریافت کتاب صوتی طلب آمرزش و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.