معرفی و دانلود کتاب صوتی عشق و اسلحه

عکس جلد کتاب صوتی عشق و اسلحه
قیمت:
۱۷۲,۰۰۰ تومان
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی عشق و اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی عشق و اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی عشق و اسلحه

اثری تکان‌دهنده و ترکیبی شگفت‌انگیز از عشق و خشونت! در کتاب صوتی عشق و اسلحه ماجراهایی از یک فرهنگ فراموش‌شده را می‌شنوید که جنیفر کلمنت با شگردهای خاص خود در نویسندگی، برایتان روایت می‌کند. خانواده و عشق به اسلحه درون‌مایه‌های این رمان شنیدنی را می‌سازند. نامزدی برای کسب جایزه‌ی ملی کتاب در سال 2018، از افتخارات این داستان اجتماعی به شمار می‌آید.

درباره‌ی کتاب صوتی عشق و اسلحه

نخستین صحنه‌های کتاب صوتی عشق و اسلحه (Gun love) با معرفی راوی، آن هم از زبان خودش آغاز می‌شود. او دخترکی است که سال‌های کودکی و نوجوانی خود را در ماشینی همراه با مادرش گذرانده. همین نکته کافی‌ست تا به زندگی عجیب او پی ببرید. ماجرا از این قرار است سال‌ها پیش، در‌حالی‌که تنها نوزادی کوچک بود، در کنار مادر هفده‌ساله‌اش طولانی‌ترین مسافرت خود را آغاز کرد. مسافرتی که بنا بود بسیار کوتاه باشد اما چهارده‌سال طول کشیده و گویا تمامی ندارد! این دختر چهارده‌ساله، تمام عمرش را همراه با مادر در ماشینی زندگی می‌کند که برایشان حکم خانه را دارد.

راوی رمان با لحن پرشور خود هم گذشته‌‌اش را در برابرتان مجسم می‌کند و هم گزارشی دقیق از اتفاقات و انسان‌های اطرافش را در اختیارتان قرار خواهد داد. البته در جای‌جای این کتاب گویا، جنیفر کلمنت (Jennifer Clement) نیز با توصیفات دقیق و قلم گیرای خود در کنار شما خواهد بود.

درست است که زندگی در یک ماشین مرکوری توپاز اتوماتیک مدل 1994 و به رنگ قرمز، می‌تواند خیلی جالب و هیجان‌انگیز باشد اما فقط قهرمان اصلی داستان و مادرش می‌دانند، این شکل از زندگی تا چه حد می‌تواند مملو از ترس باشد. سی‌پی‌اس‌ها همان مأمورانی هستند که هر آن ممکن است سر برسند و این دخترک را از مادرش جدا کرده و به خانه‌ی کودکان بی‌سرپرست منتقل کنند.

اما زندگی عجیب این مادر و دختر آن‌جایی عجیب‌تر می‌شود که راوی از اطرافیانشان برایمان می‌گوید. از گروه کاروان‌هایی که در کنار یکدیگر در جنوب کالیفرنیا زندگی می‌کنند؛ جایی که می‌تواند آبستن حوادثی غیرمنتظره باشد! منطقه‌ای که با تصاحب سرزمین سرخپوست‌ها بنا شده و به قول مادر راوی، ارواح سرخپوستان در آن پرسه می‌زنند. شخصیت‌های کتاب صوتی عشق و اسلحه طردشدگانی هستند که با فرهنگ خاص این منطقه دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، تنها برای اینکه زنده بمانند و به زندگی ادامه بدهند. بااین‌حال، زندگی هیچ‌گاه به یک شکل باقی نمی‌ماند. به‌زودی بچه‌تمساح‌های عجیب‌الخلقه سر می‌رسند تا خبرنگارها را هم با خودشان به این منطقه بکشانند!

جنیفر کلمنت کتاب حاضر را نخستین بار در سال 2018 وارد بازار کتاب کرد. از آن زمان تاکنون این رمان توجه گروه گسترده‌ای از مخاطبان را به خود جلب کرده و به اعتقاد منتقدان توانسته مشهورترین اثر داستانی کلمنت باشد. نشر چشمه برگردان فارسی این اثر را با ترجمه‌ی میچکا سرمدی به چاپ رسانده. نسخه‌ی صوتی آن نیز با صدای اختر اعتمادی به کوشش نشر رادیو گوشه در اختیارتان قرار می‌گیرد.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی عشق و اسلحه

  • نامزد جایزه‌ی ملی کتاب (2018)
  • نامزد جایزه‌ی ادبی Aspen Words در سال 2019
  • یکی از ده کتاب داستانی برتر سال از سوی تایم

نکوداشت‌های کتاب صوتی عشق و اسلحه

  • رویایی! متن روایت و تصاویر داستان بسیار واضح هستند. (نقد کتاب نیویورک تایمز)

  • این رمان تأثیر عمیقی بر من گذاشته که هنوز فروکش نکرده است. این داستان موجز، مملو از استعاره و دلهره‌آور است. گاهی آن‌قدر به قلب شما ضربه می‌زند که به نفس‌نفس می‌افتید! (جاناتان مایلز)

  • جنیفر کلمنت یکی از خلاق‌ترین رمان‌نویسان عصر ماست. کتاب عشق و اسلحه، اثری‌ست شگفت‌انگیز، خشن، مبتکرانه و لطیف. (ریک باس)

  • کلمنت یک استایلیست درخشان است. استعاره‌ها و تشبیهات او عالی هستند و فضایی دلهره‌آور را ایجاد می‌کنند. (بوک‌لیست)

کتاب صوتی عشق و اسلحه برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های اجتماعی آمریکایی علاقه‌مند هستید و مایلید داستانی مسحورکننده از تناقضات زندگی انسان‌ها بشنوید، ما کتاب صوتی عشق و اسلحه را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با جنیفر کلمنت بیشتر آشنا شویم

جنیفر کلمنت (1960) بانوی نویسنده و شاعر آمریکایی-مکزیکی است که هم‌اکنون ریاست انجمن پن را در این کشور به عهده دارد. این نویسنده در رشته‌ی ادبیات، در پاریس و نیویورک به تحصیل پرداخته و دکتری افتخاری خود را نیز به سبب رمان «دعا برای ربوده شدگان» از انجمن استعدادهای ملی اخذ کرده. از افتخارات او می‌توان به قرار گرفتن یک مورد از آثارش در لیست اولیه‌ی جایزه‌ی ارنج اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی عشق و اسلحه می‌شنویم

آن روز عصر، پس از پخش شدن خبر، همه به طرف رودخانه به راه افتادند تا ببینند دوقلوهای به‌هم‌چسبیده هنوز هستند یا نه. موجودات کوچک از جایی که تخم‌شان را شکسته و بیرون آمده بودند تکان نخورده بودند؛ خبری هم از تمساح ماده نبود. آن‌ها کمی بزرگتر از جوجه‌ مرغ بودند.

فردا صبح، سروکله اولین خبرنگارها پیدا شد. حوالی بعدازظهر گزارشگرها و خبرنگارهای تلویزیون ملی با ماشین‌ها و دوربین‌های فیلم‌برداری آمدند. قبل از تاریکی شب کسی دست‌و‌پای آن موجودات بیچاره را به درخت نخلی بست تا فرار نکنند.

دو روز تمام، محیط خلوت پارکینگ، بیرون از محوطه‌ی کاروان‌ها پر شده بود از اتومبیل‌ها و کامیون‌های گروه‌های خبری و دم‌و‌دستگاه فیلم‌برداری و صدابرداری. بچه‌تمساح‌های به‌هم‌چسبیده ما که در ناکجاآباد سر از تخم درآورده بودند، حالا شده بودند ستاره اخبار ملی. فقط یکی از گزارشگرها، که خانمی بود قدبلند و سیاه‌پوست، با چشم‌های سبز روشن و کلاه بیس‌بالی با علامت خبرگزاری سی‌ان‌ان، نظرش به خانه-ماشین ما جلب شد.

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
1 دقیقه
معرفی
29 دقیقه
قسمت یک
22 دقیقه
قسمت دو
29 دقیقه
قسمت سه
24 دقیقه
قسمت چهار
24 دقیقه
قسمت پنج
22 دقیقه
قسمت شش
23 دقیقه
قسمت هفت
29 دقیقه
قسمت هشت
22 دقیقه
قسمت نه
21 دقیقه
قسمت ده
15 دقیقه
قسمت یازده
23 دقیقه
قسمت دوازده
30 دقیقه
قسمت سیزده
20 دقیقه
قسمت چهارده
32 دقیقه
قسمت پانزده
14 دقیقه
قسمت شانزده
21 دقیقه
قسمت هفده

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی عشق و اسلحه
نویسنده
مترجممیچکا سرمدی
راویاختر اعتمادی
ناشر چاپینشر چشمه
ناشر صوتی رادیو گوشه
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابMP3
مدت۶ ساعت و ۴۰ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی عشق و اسلحه

مجتبی اکرامی
۱۴۰۳/۱/۶
هدف من از این نوشته، شناخت اولیه کتاب و نویسنده کتابه. این می تونه انرژی اولیه جهت شروع خوندن و یا گوش دادن به این کتاب رو بهتون بده. به من این انرژی رو داد. جنیفر کلمنت که استاد روایت طردشدگان و حاشیه نشینان است در عشق و اسلحه راوی جوانی را بر می گزیند که با مادرش در یک اتومبیل کهنه در محوطه ی ها کنار کاروان اقامتی زندگی می کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد. اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم هایی مانند خودشان است. طرد شدگانی که در آن محوطه ی بزرگ زندگی می کنند. جنیفر کلمنت، زاده ی 1960، شاعر و نویسنده مکزیکی است که تحصیلات خود را در رشته ی ادبیات در شهرهای پاریس و نیویورک به پایان رسانده و با نوشتن رمان «دعا برای ربوده شدگان» موفق به دریافت دکترای افتخاری انجمن استعدادهای ملی شده است. او پیش از این کتاب، رمان «داستانی واقعی برپایه دروغ» را نوشته که در فهرست اولیه جایزه ی ارنج جا دارد. کلمنت در جایی گفته است: «همیشه باور داشته ام که ادبیات می تواند دنیا را تغییر بدهد.» این نویسنده در حال حاضر در مکزیک زندگی می کند و رئیس انجمن پن این کشور است.
وحید
۱۴۰۳/۱/۸
با سلام خدمت کتابراهی‌های عزیزاین کتاب کتابیه که نقد‌ای زیادی بهش میشه کردولی اول از قسمت‌های جذاب کتاب بگم و بعد در مورد انتقادات قسمت‌هایی که مسائل عاشقانه خوب وصف میشه و عشق مادرانه به دختر توضیح و بیان خوب و اما تناقض اولا، زمان مدت کوتاه تبدیل میشه به 14 سال که به نظرم میشد اینو حذف کرددوم، که تناقض مال وقتی هست مادر فرزندش رو با مشکلات از بهزیستی میاره و بعدها که عاشق میشه به خاطر دیدن معشوقه خودش دخترش رو از ماشین بیرون میکنه و مسائل بعدی رو میشه در مورد این کتاب این طوری بیان کرد که یه کتاب خارجی اول باید با فرهنگ کشوری که این کتاب ترجمه میشه هم خوانی داشته باشه نه اینکه نوع تفکرات و زندگی‌ها زمین تا آسمان فرق دارن مثلا مگه میشه نسبت به اشتباهات فرزند بی تفاوت بودتو کشور ما همیشه تمام عملکرد فرزندان زیر نظر پدر مادر هست و اشتباهات بهشون تذکر داده میشه و موفقیت‌ها براشون پر اهمیت و جذابولی تو فرهنگ آمریکا شاید برخی مسائل عادی باشه که این نوع کتاب باعث بد آموزی میشه مثلا وقتی مادر متوجه سیگار کشیدن دخترش میشه خیلی بی تفاوت از کنارش رد می‌شه این قسمت و چند قسمت دیگه باعث میشه که این اشتباهات که تو فرهنگ غرب وجود داره به صورت نرم تو فرهنگ ما هم تزریق بشه و عادی سازی بشه قطعا هیچ پدر مادری از سیگار کشیدن و انحراف فرزندان خودش خوشحال نمیشه و سعی میکنه باهاش صحبت کنه و با نصیحت درست این مسئله رو حل کنه و خودش رو به بی تفاوتی نزنه من به شخصه این کتاب رو رد میکنم و حتی پیشنهاد میکنم که خونده نشه
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۳/۷/۲۹
این دومین رمانی است که از این نویسنده می شنوم و اگرچه به اندازه دعا برای ربوده شدگان لذت بخش نیست ولی باز هم بسیار جذاب است. در داستان های کلمنت می شود سفر کرد به جوامع انسانی ناشناخته و از زندگی روزمره دور شد. هر دو کتاب این نویسنده به شدت با فرهنگ و نوع زندگی شرقی مغایرت دارد و همین مسئله مهم قصه ترین عامل جذابیت است. اینکه چطور نوجوانی ۱۶ ساله در خانه والدین خود زایمان می کند و کسی متوجه نمی شود _ جدا از درست و غلط_ چیزی است که حتی تصورش برای ما ناممکن است ولی خوب گویا در فرهنگ نویسنده ممکن است و همین آشنایی با سایر ملل و زندگی و مشکلاتشان خودش یک نوع سفر است. زندگی در ماشین آن هم برای سالها این هم چیزی است که برای بیشتر ما ناممکن به نظر می رسد و بی تفاوتی نسبت به مسائلی که ما به شدت به آن واکنش می دهیم. و همه این ها یعنی شناخت سایر ملل از خلال قصه هاست. و در نهایت شاید یکی از مهمترین نتایج خواندن و شنیدن اینگونه داستان ها این باشد که به خواننده کمک می کند افق های وسیع تری پیش رو داشته باشد و دنیا را همانگونه که هست بپذیرد. صدا و خوانش راوی بسیار زیبا و دلنشین بود. با سپاس از کتابراه.
مانا
۱۴۰۳/۷/۲۳
کتاب صوتی عشق و اسلحه را به چند دوست داشتم ابتدا داستان زیبا و گیرا که انسان را به دنبال خودش برای شنیدن ماجرا میکشد دوم صدا و فن بیان زیبای خانم سرمدی و در اخر با اینکه این فقط یک داستان بود اما روایت زندگی واقعی بعضی از دختران و زنان در غرب و حتی در ایران خودمان را متاسفانه روایت میکند اینجا با و مادری اشنا میشویم که از زندگی خوب مرفه‌ای برخورد دار هست اما در سن خیلی کم با مرد متاهلی دچار رابطه‌ای اشتباه میشه و ناچار با بچه‌ای مجبور به ترک خانه و زندگی در یک ماشین میشود و داستان حول محور زندگی کامل این مادر و دختر در ماشین میگذرد و حتی اشتباه‌هایی که مادر دچارش میشود و عاقبت منجر به قتلش میشود و گاهی داستان حول زندگی همسایه‌هایی که انها هم البته در کاروان هستند میچرخد داستان فراز و نشیب‌های خاصی دارد و ما را با گوشه‌ای از فرهنگ نامتعارف غرب اشنا میکند و صد البته نویسنده انرا به زیبایی نوشته و راوی انرا زیبا روایت کرده و از نظر من کتاب خیلی خوبی بود که قابلیت چند بار شنیدن را نیز دارد. ممنون
سید سعید طالب زاده
۱۴۰۳/۷/۲۳
با درود این کتاب ما را با جامعه امریکا و معضلات آن بهتر آشنا میسازد. البته فقر و بی خانمانی در همه جوامع وجود دارد که نتیجه ناعدالتی در توزیع ثروتها میباشد. خانم جنیفر در کتابشان داستان زندگی دخترجوانی را روایت میکند که در سن۱۷ سالگی از روی هوس و بی خردی عاشق استاد موسیقی خود که متاهل بوده میشود و نتیجه این عشق نافرجام کودکی معصوم به نام پرن میباشد. مادر که متعلق به خانواده مرفع بوده برای مخفی کردن کودک، باخودرو‌ی شخصی‌اش ازخانه میگریزد و مدت ۱۴ سال با کودکش در پارکینگی کناره جاده در شهر فلوردیا درکمال فقرو درسخت‌ترین شرایط زندگی میکند. درآن جا مادر با مردی که قاچاقچی اسلحه بود آشنا و با او طرح دوستی میریزد که این امر موجب غفلت مادر از فرزندش میگردد. چندی بعد مادر توسط نوجوانی که مشکل روحی داشته باشلیک گلوله کشته میشود و پلیس فرزند را به پیرمردی خیر میسپارد. زنی مکزیکی که ازساکنین همان پارکینگ بوده و با پرن آشنایی داشته اورا مخفیانه با خود از آنجا میبرد. پرن در هتل میانه راه معشوقه مادرش را که مرد بد ذاتی بوده به قتل می‌رساند.
و به همراه زن به مکزیک میگریزند. با سپاس از خانم اعتمادی راوی داستان و کتابراه.
Shirley A
۱۴۰۳/۴/۲۳
جنیفر کلمنت با قلم فوق‌العاده‌ش، گوشه‌ای از فرهنگ، اتفاقات و رفتارهای مردم آمریکایی رو از زبون دختری به اسم پرل نقل میکرد. روند داستان نرم و عالی بود و واقعا باهاش ارتباط گرفتم. عجایب آدم رو به تفکر وا میداشت، به اینکه چرا همه‌ی مردم این داستان اینقدر عجیب هستن؟ شاید همه‌ی ما عجیب هستیم و اگر مثل و عادت‌هامون کسی مانند پرل با دقت بررسی بشه، احتمالا همینطور باشیم؛ تعجب آور، عجیب...
احساسات شخصیت‌ها به خوبی منتقل میشد پلیدی رو خیلی آهسته و مثل دود سیگارهایی که میگفت، به تصویر میکشید. جزئیات و صحبت‌ها به اندازه‌ی هم بودن و این امکان وجود داشت که بتونیم با شنیدن، همزمان تصاویر توصیف‌هایی که دختر مو طلایی انجام میده رو توی ذهن به وجود بیاریم.
به نظرم این کتاب قسمتی از زندگی‌ای غریب رو نشون میده که باعث میشه از نگاه اون‌ها به وضعیت نگاه کنیم.
به عنوان کسی که کار نقد انجام داده، باید بگم در این کتاب نقصی نمیبینم و جایزه‌ای که گرفته واقعا حقه!
مریم جودت
۱۴۰۳/۴/۲۰
هر چقدر هم هضم مطالب این کتاب با ذائقه ایرانی و فرهنگ ما امکان نداره ولی این چیزی از حقیقت جامعه ای که توش کتاب به تحریر اورده تغییر نمیده. در حالی که خیلی ها امریکا رو ارمان شهر خودشون کردن و به سوی فرهنگی که فرسنگها با تار و پود ما تفاوت داره تمایل پیدا کرده اند حتی به نظر من توصیه به خوندن این و کتاب توی این برهه از زمان که مهاجرت به امریکا اروپا از طرف جوانها تبدیل به تمام خواسته هاشون شده و انگیزه تلاش رو ازشون گرفته بسیار به جا و منطقی است. کشور ما هم مشکلاتی رو داره ولی شکر خدا از جنس شخصیت ها و حقیقتهای نوشته شده در سطر سطراین کتاب نیست. خوندن این کتاب منو وادار کرد که هزاران بار از خدای خودم به خاطر اینکه توی چنین فرهنگی زندگی نمی کنم شکر کنم. و چیزی که بیشتر از همه برام جالب بود وضعیت سربازهای اجیر شده توی جنگها بودن که تاوان جنایتهاشون رو توی کشورهایی مثل افغانستان و عراق به اون شکل پس میدادن و این حقیقت تلخ که نه سرباز آمریکایی و نه اون بیچاره هایی که توسط اونها کشته شدند هیچ نفعی از جنگ و خونریزی نبردند بلکه این یک بازی دو سر باختی است که همه انسانها چیزی برای از دست دادن دارند نه به دست اوردن. ای کاش نه اسلحه ای بود و نه عشقی. عشقی که خودش رو تا این همه ذلت خوار و خفیف می کرد که این چنین عشقی فقط هوس بود که نام توهمی عشق را با خودش به یدک کشیده
N
۱۴۰۳/۴/۱۲
بسیاری از ما یک آرمانشهر در ذهنمان ساخته ایم. شهری که همه چیز آن بر بهترین اصول قرار دارد. و پایبندی به قوانین در وهله ی اول اهمیت آن است. افراد در آن به عدالت به جایگاهی بالا رسیده اند، پیشرفت ها بی کم و کاست اتفاق می افتد. و انسان ها از بسیاری آفات در امان هستند. حال آنکه در همین زندگی معاصر کوچ خودمان کردن به بسیاری کشوری برای عده ای از افراد یک بلیط برنده محسوب می شود. در گوشه و کنار دنیا برای رسیدن به آن در حال تلاش هستند. آمریکا کشوری که بسیاری افراد مخصوصا مردم کشورهای کم تر برخوردار، آن جا را کشوری آرمانی در نظر می گیرند و از بسیاری لحاظ آن را نمونه می دانند. هر چند بسیاری از این باورها درست است اما نگاه صفر یا صدی موجود غلط به شمار می رود. اینکه در این کشورها خشونت، بی عدالتی، عدم رعایت قانون و... اتفاق نمی افتد دروغی بیش نیست. جنیفر کلمنت در کتاب عشق و اسلحه از نیمه ی تاریک جامعه ی آمریکا پرده بر می دارد. او نویسنده ای چیره دست است و با مهارت بسیار مشکلات جامعه ی آمریکا، تبعیض ها و ناکارآمدی ها را در چارچوب قصه ای جذاب و پر کشش بیان می کند. این کتاب جذاب و مهیج را به علاقه مندان این ژانر و فضا پیشنهاد می کنم.
Zohreh Rakh
۱۴۰۳/۳/۱۸
قبلا کتاب "دعا برای ربوده شدگان" را از "جنیفر کلمنت" خونده بودم که به خاطر رگه مکزیکی بودن خیلی بادقت فضای زنده ی زندگی زنان و دختران را به همراه مخاطراتی که تهدیدشان میکرد بیان کرده بودند. در این کتاب هم زندگی دختری چهارده ساله به نام "پرل" رو میشنویم که از عشق و روح لطیف مادرش صحبت میکنه، مادری و که به خاطر دوست شدن با معلمش باردارشدنش برای اینکه زندگی پدر بچه ش رو که متاهله به هم نریزه، تمام مخاطرات زندگی در ماشین با یک نوزاد رو به جون میخره. اون قسمت از داستان که مادر "پرل" یادگاری هایی رو که مربوط به گذشته و در واقع هویتشون بود رو مثل ظروف نقره، گیلاس های کریستال، ویولون، قوطی موسیقی، کشتی کاردست چین که از عاج فیل درست شده بود و کیسه جواهرات رو برای تامین معاش روزانه خیلی ارزون میفروشه خیلی ناراحت شدم. و اینکه یه دختر کوچولو سروکارش به اسلحه میفته غمگین کننده بود. و از اون سکانسی که مادر پرل در کلیسا با نواختن پیانو همه رو سورپرایز کرد لذت بردم. خوندن کتاب رو پیشنهاد میکنم، چون عشق مادر به فرزند دقیقا احساس میشه و با زندگی سخت این گروه از جامعه آشنا میشیم. از تیم کتابراه و خانم اختر اعتمادی برای روایت کتاب سپاسگزارم
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۳/۱۴
عشق و اسلحه با روایتی واقع‌گرایانه‌ای از زندگی مردم جهان، از جنیفر کلمنت داستانی بلند با موضوعیت فقر و خودباختگی است. بانوی نویسنده در انتخاب کلمات جادو می‌کند و خواننده را مسحور خویش می‌کند ومخاطب را برای به انتها رساندن داستان ترغیب می‌کند و دنبال خودش می‌کند. کلمات قلمبه سلمبه به کار نمی‌برد اما خواننده در محتوای داستان غرقه می‌کند. دیالوگ‌های کتاب قوی و بانفوذ است. موضوع فقر و فساد و حاشیه نشینی و قاچاق اسلحه با عشق پیش می‌رود و کاراکتر کوچک داستان از درک بالایی برخوردار است و این درک برای خواننده نیز گاهی درس آموز است. دقت نویسنده در بیان داستان بالا است و این دقت مانع حدس قسمت بعدی داستان می‌شود. در برخی قسمت‌ها ممکن است روایت باز گذاشته شود اما خواننده کمتر اذیت می‌شود. کشش داستان در تمام قسمت‌ها وجود دارد و بازیگری کاراکترهای کلمنت بسیار زیاد است. سوژه موردعلاقه من نبود اما توانایی بانوی نویسنده نمی‌تواند زیر سوال رود. و تضاد کلمات و قدرت نگارش جملات برای جنیفر کلمنت تک و ویژه او است.
javidan
۱۴۰۳/۲/۱۹
داستان دارای فراز ونشیب همراه با شخصیت وداستانهای هر شخصیت دقیقا مثل بازی سرنوشت برای هر فرد با بودن در مکان یکسان سرنوشت وهدف وارزوهای مختلف دارند برعکس چندین فصل اول که بسیار جذاب پر از هیجان بود انتهای داستان به شکل خلاصه و بسیار بی محتوی تمام شد. صرفا یک داستان جذاب با انتهایی بدون نقطه پایان. چالش عشق و مادری و مهر در کنار به باد رفتن ارزوها وامال در حقیقت داستان مادری که به واسطه عاشق شدن بیپناه وبدون سلاح با روحی اسیب دیده مجبور به تحمل ثمره عشق. با پدیدار شدن عشقی جدید ثمره عشق قبلی به باد تند سرنوشت سپرده میشه. سرگذشت زنی که هرگز زندگی نکرده وهرگز زندگی کردن عاشق شدن وتوانایی مقابل با بحران ونتونسته به فرزندش اموزش بده مادری که خودش در عشق غوطه ور ولی نه عشق به موجودی بی پناه در حقیقت مادر در کودکی خود مانده وهرگز بزرگ نشده زنی بدون تجربه خسته از ناملایمات و در حسرت یک اغوش
م مسعودی
۱۴۰۳/۱/۸
در ابتدا با شنیدن صدای خانم اختر اعتمادی منتظر یک رمان با داستان پردازی خیلی قوی بودم زیرا ایشان به درستی از عهده اجرا برآمدند ولی در ادامه کمتر به خواسته ام رسیدم. قبول دارم که خانم جنیفر کلمنت نویسنده متبحری هستند ولی این داستان از نظر من انسجام لازم را نداشت. ابتدا مادر به گونه ای معرفی می شود و که گویی برای آسایش فرزندش این که به هر قیمتی از گرفتن حضانتش توسط بهزیستی ممانعت کند تلاش بسیار می کند ولی در ادامه چنین به نظر می رسد که از نظر تربیتی کاملا رها شده است. مگر می شود بوی سیگار مادر را نگران نکند و از دید او مخفی بماند. در ضمن داستان فقط گفته شد که توقف کوتاه مدت تبدیل به توقف ۱۴ ساله شد ولی هیچ توضیحی از نوع زندگی و نیازها و احتمالا خودداری مادر از نیاز به توجه داده نشد ولی یک دفعه با دیدن مردی عشق در یک نگاه به وجود آمد به گونه ای که دختر را مرتب از ماشین که همان منزل و پناهش بود بیرون می کرد و البته ویژگی خاصی از فرد مورد علاقه اش که باعث این همه شیفتگی بشود ذکر نشد. در کل احتمالا نویسنده آشفتگی و عدم تعادل جامعه هدف را مدنظر داشته ولی تماما نا امیدی و یاس و ابتذال؛ چیزی که روی دیگر سکه فرهنگ در جامعه غربی را نشان می دهد و فکر می کنم دریافت جوایز هم به دلیل بیان واقعیاتی که کمتر کسی افشا می کند می باشد ولی از نظر داستان پردازی بسیار ضعیف بود.
بیا دریا شویم
۱۴۰۳/۱/۷
شیوه ای جذاب و شگفت آور، داستان عشق و ماجراهای پرهیجان را روایت می کند. لوپز با توانایی روایت و توصیف شخصیت ها، خواننده را به دنیایی عمیق و پویایی می برد که در آن احساسات، روابط و مواجهه های زندگی به طور زیبا و واقعیت نما به تصویر کشیده می شوند. اما برای تجربه کامل اثر، ممکن است برخی از خوانندگان و به نقدهایی مبتنی بر سلیقه شخصی در مورد روایت یا پیچیدگی داستان دست پیدا کنند. "عشق اسلحه" از جنیفر لوپز یک رمان عاطفی و پرهیجان است که با شیوه ی دلنشین و جذاب خود، خواننده را به دنیایی از عشق، هیجان و ماجراهای پر از انگیزه می برد. لوپز با توانایی بالایی در توصیف شخصیت ها و ساختار داستان، توانسته است یک اثر شگفت آور و جذاب را ارائه دهد. این کتاب به خواننده احساساتی عمیق و تجربیاتی جذاب ارائه می دهد که ممکن است در زندگی واقعی ما همیشه به آن ها دسترسی نداشته باشیم. در مجموع، "عشق و اسلحه" یک انتخاب عالی برای علاقه مندان به داستان های عاشقانه و هیجان انگیز است.
جان فورد
۱۴۰۳/۱/۷
کتاب عشق و اسلحه، زندگی غیر عادی مادر و دختری را در زمانی نه چندان دور از فضای حال حاضر آمریکا توصیف می کنه و برش هایی از زندگی مملو از ترسها، نگرانی ها، خشونت ها و در عین حال صحنه های لطیف و رمانتیک بین اون ها و اطرافیانشون ارائه میده. به نظر من آمریکا یا حداقل بخشی از مردم اون بدلیل کشتارها و که جفاهایی در حق سرخپوستان انجام دادند دچار کارما شده اند و نشانه های این واقعیت رو در فضای چنین کتابهایی - چه واقعی باشند و چه غیر واقعی - میشه دید. اگر واقعی باشند که جای بحث نیست و اگر در خارج رخ نداده باشند حکایت از زخمی و معذب بودن لایه ناخودآگاه جمعی و به قول یونگ "روح زمانه" مردم داره و هنرمندان و نویسندگان دارد که وجدان های بیدار جامعه اند این روح رو تجلی داده اند. من از مطالعه مبسوط چنین کتابهایی بدلیل تأثیر منفی فضای خشن آن بر حال خوبم، خیلی استقبال نمی کنم. اما از معرفی آن توسط کتابراه بهره بردم و پیامش را گرفتم و از این بابت از شما ممنونم.
ماندانا رستمی
۱۴۰۳/۴/۸
با سلام خدمت همه ی دوستان کتابراهی کتاب عشق و اسلحه داستان نسبتا کشش داری هست و دوست داری بدونی آخرش چی میشه. نویسنده جزو نویسندگان معروف هست و خشونتی که در اسلحه و تفنگ وجود داره را به خوبی نشان داده است و اینکه هر کسی شایستگی داشتن اسلحه را ندارد و سود حاصل از فروش و قاچاق این ابزار ویرانگر را در نشان داده است ولی داستان نکاتی هست که مورد پسند من نبود. اولی سیگار کشیدن دخترش دومی ازدواج با پسری که دوستش داشت در کودکی وسوم اینکه اهمیتی برای مادرش نداشت با چه کسی می گردد و چه کاری می کند و فرستادنش بیرون از خانه برای تنها بودن با معشوقه اش. که البته اینها ریشه در دوران کودکی مادر داشت و سخت گیریها و کتکهای والدینش و اینکه اینجور وقایع با فرهنگ کشور ما جور نیست. در کل از اجرا و داستان لذت بردم و از مهربانی مردی که سرپرست موقت بود و خانم مکزیکی خیلی خوشم اومد.
مشاهده همه نظرات 342

راهنمای مطالعه کتاب صوتی عشق و اسلحه

برای دریافت کتاب صوتی عشق و اسلحه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.