معرفی و دانلود کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم
برای دانلود قانونی کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم
عماد پشت پنجره ایستاده است. با چشمهای غرق خون و دندانهای درنده. او مدتی قبل به طرز فجیعی به قتل رسیده، اما حالا بازگشته تا کار ناتمام خود را به پایان رساند. کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم نوشتهی سیامک گلشیری ما را به این عمارت که بهتر است آن را مسلخ بنامیم، وارد میکند؛ جایی که ماهان ناچار است، تمام هستیاش را با دستان خود نابود کند. این داستان ترسناک و معمایی، در دل خود رازی را پنهان کرده که امیدواریم شما بتوانید از آن پرده بردارید و رمز آن را برای ساکنان این عمارت نیز فاش کنید.
دربارهی کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم
واقعاً نمیتوانیم بگوییم مرد داستان مردگان عمارت بیست و پنجم، جان سالم به در برده و نجات پیدا کرده! درست است که زن ماجرا، هوتس، به کمک او آمد و اجازه نداده تا خود را از روی پل پایین بیندازد و خودکشی کند، اما شرایطی که به لطف این زن به وجود آمده، دست کمی از مرگ ندارد. مرد هنوز نمیداند دقیقاً در چه جهنمی گرفتار شده اما چیزی نمانده تا سایههای موهوم و سیاه به او هجوم آورند! از لحظهای که ماهان این زن را دیده، انگار به جهان دیگری وارد و از مرز دنیای معمولی که هر روز با آن مواجه بوده، به دنیای موجودات ناشناخته پرتاب شده است؛ البته برای او چه فرقی میکند، حالا که تصمیمش برای خودکشی قطعی شده، بهتر است پیش از مرگ کمی متنوع زندگی کند و از ریتم عادی روزمرگیاش خارج شود. حالا هوتس اینجاست تا او را به دنیای دیگری ببرد؛ دنیای عمارت بیست و پنجم که هیچکس نمیداند یک متر جلوتر، چه موجودی انتظارش را میکشد.
هوتس کیست و چه رازی پنهان میکند؟
زن غریبه پشت سر ماهان ایستاده و از او خواهش میکند که همان مسیر را به عقب برگردد. زن نمیتواند بایستد و مرگ خودخواستهی ماهان را که معلوم است همچون خود او، غمزده و افسرده است، تماشا کند؛ بهخصوص که از میان حرفهای ماهان متوجه شده دلیل اقدامش به خودکشی، مرگ همسرش، مهشید، است. ماهان نمیتواند این سوگ بزرگ را تحمل کند و دیگر تمایلی به زنده ماندن ندارد؛ اما این زن مرموز و تازه از راه رسیده هر طور شده ماهان را از پل مرتفع دور و او را از تصمیمش منصرف میکند؛ او با ماهان همدرد است. هوتس نیز همچون ماهان همسر خود را از دست داده و از آن موقع زندگیاش به حالت قبل برنگشته و دنیایش سیاه و تاریک است؛ البته شیوهی مرگ عماد، همسر هوتس، با مهشید بسیار تفاوت دارد. مهشید دچار بیماری سخت و لاعلاجی شد و عماد قطعهقطعه! هوتس معتقد است دایی ناتنیاش مسبب قتل فجیع عماد است و این جنایت را هم به دعوا و اختلاف بر سر ارث و میراث مرتبط میداند.
سیامک گلشیری شیوهی به قتل رسیدن بسیار هولناک و دلخراش عماد و دخترکی را که در ادامهی داستان ترسناک مردگان عمارت بیست و پنجم با او آشنا خواهیم شد، بهطور دقیق و با جزئیات شرح میدهد.
همهچیز واضح است؛ ما مُردهایم
هوتس و ماهان برای ادامهی گفتوگوی خود بهسوی پارک جنگی به راه میافتند. ماهان با هر قدمی که برمیدارد، میداند کارش منطقی نیست و بهتر است به خانه برگردد، اما داستانی که هوتس آن را روایت میکند و کنجکاوی ماهان نسبت به سرگذشت عماد، به این مرد اجازه نمیدهد که زن را رها کند و به خانهاش برود. نکتهی عجیب اینجاست که در این پارک هیچچیز عادی نیست. صداهای ترسناک، غریبههایی که شبیه به آدمهای معمولی نیستند، پیرزنی که به ماهان هشدار میدهد «در این مسیر چیزی جز تاریکی وجود ندارد.»، صدای زجه و جیغی که ناگهان از میان درختان شنیده میشود و... ماهان را نسبت به امن بودن مسیری که در آن قرار دارند دچار تردید میکند؛ اما هوتس با توجیه کردن هر صدا و نشانهی خطر، اعتماد ماهان را جلب میکند و به راه خود ادامه میدهند. رمان معمایی مردگان عمارت بیست و پنجم ما را در هر قدم بیش از پیش مطمئن میکند که هوتس موجودی عادی نیست؛ به ویژه زمانی که با ماهان سوار ماشین میشوند و او جزئیات هولناک کشته و تکه تکه کردن یک دختربچه به دست پدر و مادرش را بازگو میکند؛ دختربچهای که روح او همین حالا در کنار ما نشسته و به این صفحه زل زده است!
آغاز جهنم در عمارت بیست و پنجم
کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم خوانندگان خود را به یک تعقیب و گریز نیز مهمان میکند. چند ماشین مخوف با افرادی ناشناس که معلوم است قصد جان هوتس و ماهان را کردهاند، بهدنبال این دو نفر به راه افتادهاند. البته سیامک گلشیری آن دو نفر را به سلامت از این مهلکه خارج میکند؛ زیرا وقایعی هولناکتر در عمارت بیست و پنجم منتظر ما و ماهان هستند. از حالا باید خود را برای روبهرو شدن با چشمهای بیش از حد سرخ و دندانهایی که به دندان حیوان وحشی میمانند، نه انسان، آماده کنیم. کتاب عمارت بیست و پنجم ساکنان خود را به جایی میرساند که دیگر نمیدانند مرگ برایشان بهتر است یا زندگی در آن جهنم؛ اما از حالا به بعد نه ماهان و نه شما، دیگر حق انتخابی ندارید. در مسیر منتهی به عمارت بیست و پنجم قرار گرفتهاید و دیگر راه برگشتی ندارید.
رمان ترسناک مردگان عمارت بیست و پنجم در انتشارات نشر چشمه منتشر شده است.
کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم برای شما مناسب اگر
- دوست دارید شب هنگام، با خیال راحت سر روی بالش نگذارید و حس کنید تمام موجودات ماورائی اعم از اجنه و مردگان و ارواح، قصد جانتان را کردهاند!
- به آدرنالین بالا و احساس وحشتزدگی علاقه دارید.
- از دوستداران ژانر ترسناک و جنایی - معمایی هستید و از ترسیدن استقبال میکنید.
در بخشی از کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم میخوانیم
«تو اینجایی؟»
گفتم: «داشتم دنبالت میگشتم. فکر میکردم تو این اتاقی.»
«منم داشتم دنبال تو میگشتم. رفته بودم تو حیاط. خیال کردم بیاینکه به من بگی رفتهی.»
«محال بود نگفته برم. ولی میخواستم برگردم تو حیاط. تو فکرم بود چند دقیقهی دیگه برم.»
«برات آب آوردم. گذاشتمش روی میز.»
برگشت و از اتاق بیرون رفت. دنبالش راه افتادم. رفت کنار میز وسط مبلها و از پارچی که روی میز گذاشته بود توی لیوان آب ریخت. نشست گوشهی مبل سهنفره و دستش را گذاشت روی دستهی چوبی بلندش. گفت: «میدونم الآن داری به چی فکر میکنی.»
گفتم: «به چی؟»
«که زودتر از شر من و این خونهی دربوداغون خلاص شی.»
«به این فکر نمیکردم.»
«چرا، داری به همین فکر میکنی.»
«خیلی خستهم. فقط همین.»
«یه زمانی اگه پاتو میذاشتی تو این خونه، فکر میکردی ساکنینش خوشبختترین آدمهای دنیان. واقعاً هم بودن. ولی حالا نگاش کن.» سرش را به اطراف چرخاند. «هیچی از اون وقتها نمونده.»
به لیوان اشاره کرد. «میخواستم برات یه شربتی چیزی درست کنم. ولی پیدا نکردم.»
«همین هم خیلی عالیه.»
لیوان را برداشتم، هر چند مثل قبل احساس تشنگی نداشتم. همین که بردمش نزدیک دهانم، بوی عجیبی به مشامم خورد. مزهمزهاش کردم. انگار مدتها درون پارچ مانده بود. زن گفت: «چرا نمیشینی؟»
«بهت که گفتم، میخوام برگردم خونه.»
چند لحظه فقط نگاهم کرد. بعد گفت: «یهخرده صبر کن پوران رو بفرستم دمدر سروگوشی آب بده. خودت که دیدی اون حرومزادهها تا کجا دنبالمون اومدن.»
با دست به مبل اشاره کرد. وقتی نشستم، حسابی فرورفت. گفتم: «شاید از همون جا زنگ بزنم به پلیس، قبل از اینکه رو کاناپه خوابم ببره.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مردگان عمارت بیست و پنجم |
نویسنده | سیامک گلشیری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 166 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-1345-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک ایرانی، کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی |