معرفی و دانلود کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

عکس جلد کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی
قیمت:
۱۵۳۰۰۰ ۷۶,۵۰۰ تومان ۵۰%
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی نوشتهٔ حمیدرضا صدر، روایتی تاثیرگذار از روزهای پایانی عمر این نویسنده و منتقد برجسته‌ی فوتبال و سینماست. این زندگی‌نامه خودنوشت که تمام لحظات پایانی زندگی او را برای مخاطب به تصویر می‌کشد، پس از انتشار طی چند هفته به چاپ سوم رسید و توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد.

درباره کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی:

اگر ذره‌ای به فوتبال علاقه داشته باشید، پس حمیدرضا صدر را هم می‌شناسید. او عاشق تیم لیورپول بود و افراد زیادی را با زبان گیرای خود عاشق فوتبال کرد. البته علاقه شدید او به سینما نیز بر هیچکس پوشیده نیست و سال‌ها در مجله فیلم ستونی مخصوص به خود داشت و برای دوست‌داران هنر هفتم می‌نوشت. کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی شامل روایت‌های عمیق و تأثیرگذار او از دوران بیماری‌اش است. دورانی که فهمیده بود چیزی به پایان عمرش نمانده و تاکید کرده بود این کتاب بعد از رفتنش منتشر شود.

این کتاب به دخترش «غزاله» تقدیم شده و با قلم جادویی نویسنده، روایتی جذاب و تامل برانگیز از دوران ابتلا به سرطان را روایت کرده است. با شنیدن این داستان به‌خوبی با او همراه می‌شوید و لحظات رفت‌وآمدش به آمریکا برای درمان و حس و حالش در آن زمان‌ها را به‌خوبی تصور می‌کنید. در بخش آخر کتاب مؤخره‌ای برای دخترش غزاله نوشته است. کسی که همدم روزهای سخت او در زمان بیماری بود و تا پایان عمرش همراهش ماند.

این وقایع‌نگاری درخشان دو بخش اصلی دارد که بخش اول در ایران و بخش دوم آن در آمریکا می‌گذرد. اما در قسمت آخر که از زبان غزاله روایت می‌شود، متوجه می‌شویم که صدر این کتاب را قبل از عمل جراحی‌اش در ژانویهٔ 2020 به پایان رساند؛ چون احساس می‌کرد قصهٔ زندگی‌اش رو به پایان است.

همهٔ کسانی که در حال دست‌وپنجه نرم کردن با بیماری یا مشکلات خاصی هستند و چیزی نمانده تا به درهٔ ناامیدی سقوط کنند، با شنیدن این کتاب زیبا می‌توانند امید و پذیرش را به زندگی خود بازگردانند. کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی را می‌توان روایت یک مبارزه دانست؛ مبارزه کسی که در حال لبخند زدن به زندگی به آغوش مرگ می‌رود، بدون هیچ حسرت و دلتنگی یا‌ ای کاشی...

این مرد با رضایت خاطر به زندگی آری گفته و حالا در لحظات سخت خود به پذیرشی عمیق نسبت به نیستی و مرگ رسیده است. کلمات جادویی این کتاب نشان از ذهنی شگفت‌انگیز می‌دهد. ذهن درخشان و زیبای آقای صدر که تمام عمرش کاری را کرده که دوست می‌داشته و دیگر حسرتی ندارد. با شنیدن این روایت یاد می‌گیرید که همچون او آزاده و رها و با عشق زندگی کنید.

کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی مناسب چه کسانی است؟

اگر به کتاب‌های زندگی‌نامه‌ای و آثار حمیدرضا صدر علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی برایتان لذت‌بخش خواهد بود.

حمیدرضا صدر را بیشتر بشناسیم:

این نویسنده، منتقد سینما و کارشناس فوتبال در سال 1334 در مشهد به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته اقتصاد و کارشناسی ارشدش را در رشته شهرسازی دانشگاه تهران و دکترایش را در رشته شهرسازی دانشگاه لیدز انگلستان دریافت کرد. حمیدرضا صدر (Hamid Reza Sadr) سال‌ها با روزنامه‌های «هفت»، «شرق»، «مجله فیلم» و «زن روز» همکاری داشته و مطالبی برایشان می‌نوشته است. همچنین صدای گرم و تصویر ماندگار او همواره با برنامه‌های فوتبالی تلویزیون گره خورده که همواره با نگاه مخصوص به خود، فوتبال را ورای یک مسابقه ورزشی تفسیر می‌کرده است. سرانجام حمیدرضا صدر در 25 تیرماه 1400 بر اثر بیماری سرطان درگذشت.

از دیگر آثار این نویسندهٔ درخشان می‌توان به «پیراهن‌های همیشه»، «سیصد و بیست و پنج» و «پسری روی سکوها؛ وقایع‌نگاری چهار دهه‌ای فوتبال ایرانی» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی می‌شنویم:

نامش پورت است. لوله‌ای که از زیر گوشت سینه تا کنار گردن بالا می‌رود. ساعت نه و سی دقیقه. برگه‌های پرشمار. امضا و امضا. امضای برگه‌ای مبنی بر اینکه وارثی در ایالات متحده نداری. دریافت برگهٔ حقوق بیمار، بی‌آنکه بخوانی‌اش. بستن دو مچ‌بند که نام و تاریخ تولدت بر آن‌ها نقش بسته است. بارکدی هم دارد که می‌تواند شرح جزئیات بیماری‌ات باشد.

مراسم آیینی عوض‌کردن لباس. پوشیدن دامن بلندی شبیه جامهٔ دخترها. جامهٔ بامزه‌ای که طرحش برگ‌های کوچک آبی رنگی در بستری مغزپسته‌ای است. پوشیدن جوراب‌های زرد و سپیدی شبیه جوراب بچه کودکستانی‌ها. درازکشیدن روی تخت، نگاه‌کردن به ظروفی که در گوشه‌وکنار سالن قرار گرفته‌اند و پزشکان و پرستاران با بهانه یا بی‌بهانه حین راه‌رفتن و حرف‌زدن دست‌هایشان را با آن‌ها ضدعفونی می‌کنند.

خیره ماندن به پوستر دیوار مقابلت که با حروف بزرگی رویش نوشته شده «از من پرسیده‌ای که آیا دست‌هام را شسته‌ام یا نه؟» پرستار جوان سوزن به دستی چنان لوندانه جلو می‌آید که انگار می‌خواهد تکه‌ای شیرینی خامه‌ای در دهانت بگذارد!

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
1 دقیقه
معرفی
5 دقیقه
به جای مقدمه
26 دقیقه
در تهران
37 دقیقه
آن تکه کاغذ
27 دقیقه
مویه‌ها
19 دقیقه
با رفقا
22 دقیقه
بدترین روز
23 دقیقه
تنها صداست که می‌ماند
24 دقیقه
زندگی همین است که هست
22 دقیقه
آغاز یک روز سگی
29 دقیقه
گورستان
34 دقیقه
وداع نیمه شب
26 دقیقه
در آمریکا
26 دقیقه
لس آنجلسی‌ها تهرانی‌ها
25 دقیقه
خواهر کوچکه
26 دقیقه
زندگی با پورت
26 دقیقه
پرت و پلاها
30 دقیقه
یار مهربان
32 دقیقه
چشم‌اندازها
29 دقیقه
پل تجریش
29 دقیقه
آن دو مار
28 دقیقه
تاریخ تکرار شده
26 دقیقه
تصورات خام
22 دقیقه
سقوط هواپیمای اکراینی
25 دقیقه
مرغ بریان
29 دقیقه
چند شب در فرزنو
27 دقیقه
صبحی که خودم را کشتم
21 دقیقه
به جای موخره / بخش یک
14 دقیقه
به جای موخره / بخش دو
16 دقیقه
به جای موخره / بخش سه

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی
نویسنده
راویرضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا
ناشر چاپینشر چشمه
ناشر صوتی رادیو گوشه
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابMP3
مدت۱۲ ساعت و ۱۰ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های خاطرات
قیمت نسخه صوتی
۱۵۳۰۰۰ ۷۶,۵۰۰ ت ۵۰%
خرید کتاب صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

N B
۱۴۰۱/۰۱/۲۱
اول از همه میخوام از کتابراه به خاطر قرار دادن نسخه صوتی این کتاب فوق‌العاده با صدای گرم و گیرا‌ی آقای کیانیان و خانم معتمد آریا تشکر کنم. این کتاب یکی از کتاب‌های تاثیر گذاری بود که تا به حال مطالعه کردم البته این نکته رو باید مد نظر داشته باشید این کتاب میتونه سلیقه‌ای باشه و از نظر یکی مثل من به شدت جذاب و نظر یکی دیگه میتونه با این نظر کاملا متفاوت باشه، زمانی که شروع کردم به گوش دادن سه فصل آخر انتظار داشتم فرد جوانتری به جای غزاله خانم کتاب را بخواند اما خانم معتمد آریا به قدری گیرا و جذاب و با احساس این کتاب رو خواندند که نظرم عوض شد، صدای آقای کیانیان هم به همین اندازه گیرا و جذاب بود و خیلی خوب توانستم باهاش ارتباط بگیرم، یه مطلبی که از این کتاب در ذهنم مونده و به نظرم به شدت درخشان این که کسی که به‌ درد و رنج و بیماری دچار میشه اون موقع متوجه میشه روزمرگی چقدر میتونه جذاب باشه، روزمرگی که میتونه از نظر کسانی که بیمار نیستند خسته کننده باشه
حتما این کتاب رو پیشنهاد میکنم، قدر لحظات مون بدونیم
شاهین ف
۱۴۰۲/۰۴/۱۴
شاید خواندن این کتاب برای همه انهایی که مثل من عزیزی در بستر بیماری داشتند سخت بوده باشد. کتاب را بخاطر سبزی برگهایش در کتابخانه‌ی پارک شهر از قفسه‌ها برداشتم. شروع به خواندن که کردم عزیزِ جانم سری دوم شیمی درمانی‌اش را میگذراند. اندوه و رنج بیماری و درد وصف ناپذیر شیمی درمان که با ان اشنا بودم مرا از ادامه کتاب منصرف کرد. روزگار تلخی بود. با هر برگی که خواندم صورتم خیس میشد. تاب نیاوردم و پس از صد صفحه کتاب را پس دادم.
عزیزِ جان که بر بیماری فائق آمد، در گروه کتابخوانی کوچکمان دوباره به این کتاب رسیدیم.
اندوه کتاب را بخاطر داشتم و شنیدنش را برغم برنامه‌ی گروهی تا هفته‌ی اخر به تعویق انداختم. نهایتا خودم را جمع و جور کردم و شنیدم.
از خودم پرسیدم من در زمان نزدیک به مرگ چگونه فکر خواهم کرد؟
اگر من در ان موقعیت باشم، چه خواهم کرد؟
بین دست و پا زدن میان بیماری و مرگ ارام چه خواهم کرد؟
و از ان مهمتر، اطرافیانم پس از من از من چه خواهند گفت؟
خوشحالم که کتاب را با صدای اقای کیانیان و بانو معتمد اریا شنیدم.
مطمئنا بعد از شنیدن کتاب عادت میکنیم با صدای بانو معتمد آریا، کتاب‌های دیگری هم با صدای این دو عزیز خواهم شنید.
hadis malekpour
۱۴۰۱/۰۹/۰۳
من اقای صدر خیلی نمیشناختم در حد دونستن اسمشون اینکه مفسر فوتبالن و منتقد سینما. آشناییم با هاشون از همین کتاب بود و اینطور شد که شنونده اخرین روز‌ها و رنج هاشون و شاید خصوصی‌ترین وجه زندگی حمیدرضا صدر شدم اما از همون دقیقه‌های اول شروع کتاب انقدر بهشون احساس نزدیکی کردم که انگار روایت یکی از شاید آدم‌های نزدیکمو میشنوم از همون اول کتاب گریه کردم تا موخره‌ی سوم و چقدر یاد گرفتم ازشون بهم یادآوری کرد سلامتی چه نعمت ارزشمندیه و باید با چیز‌های کوچیک هم خوشحال باشم. تو صفحه‌ی اینستاگرامی که دخترشون اداره میکنن خوندم که یه نفر با خوندن کتابشون به فکر افتادن که چکاپ برن و با وجود سابقه سرطان توی خانوادشون به درمانشون بی توجه نباشن و خداروشکر تونستن پیش از اینکه سرطان پیشرفته بشه درمان بشن و من به این فکر کردم چقدر یه نفر باید منبع خیر باشه که بعد از فوتش هم با کتابی که تو بستر بیماری نوشته به کسی خیر برسونه. روحشون در ارامش باشه قطعا یکی از قشنگترین کتاب‌هایی که خونده بودم. یه نکته درباره خوانش خانم معتمد اریا با اینکه خیلی صداشون دوست دارم و خیلی هم زیبا اجرا کردن اما چون موخره‌ها توسط دخترشون نوشته شده بود شاید اگه خود غزاله جان یا کسی هم سن ایشون میخوندن حسش بهتر منتقل میشد.
behrooz afrooz
۱۴۰۱/۰۶/۱۷
یکی از عالیترین کتابهایی که در حوزه وقایع نگاری خوندم اعترافاته؛ اثر ژان ژاک روسو. اگه بخوایم دنیای فلسفه رو از وقایع نگاری فارق کنیم، به لحاظ اجتماعی کتاب آقای صدر هم نمونه راضی کننده و درخوری بود.
از عنوان شروع می‌کنم: حس می‌کنم یه جور میل به پُز دادن تو انتخابش وجود داره یا هر عامل غیر ذاتی‌ای
که به هر حال مانع خلاقیت نویسنده در مورد انتخاب یه عنوان زیبا شده. کلی اسم دلپذیر میشه براش گذاشت که...!
قدری شیفتگی به امریکا تو ذوق می‌زد! این شیفتگی بعضی جاها به حدی بود که می‌شد حس کرد مرحوم صدر از واقعیت ظرفیتهای علم پزشکی دور شده و از همینجا هم متاسفانه آسیب می‌بینه. حرف دکتر امیدوار رضایی رو یه متخصص دیگه هم تایید کرد که: راهبرد درمانی ایشون تو امریکا محتاطانه بوده و باید از روشهای تهاجمی تری استفاده میشد. این ضعف نه در نگاه و نه در قلم غزاله دیده نمیشه. اونجا که به خطای بیمارستان پرزرق و برق معترض میشه و میبینیم که عین قصه‌ها یه پزشک پاکستانی عملکرد مناسب درمانی رو به کار میگیره که افسوس خیلی دیر این اتفاق می‌افته. برای خودمم جالب بود که وزن ادبی و قوای روایی غزاله از پدر بیشتر بود. کاش تمام کتاب رو دختر می‌نوشت! در مجموع میشه گفت که برای خوندن این کتاب نباید تردید کرد؛ هم در کلیت اثر و هم در برخی جزئیات چیزای زیادی برای تجربه کردن میشه سراغ گرفت!
برای مثال یه جا صدر میگه که تومور و سرطان میتونه تو رو از همه چیزایی که بینهایت ازشون لذت میبردی متنفر کنه بجز مهر به عزیزانت. همه خوبیها و خوشیها ازت گرفته میشه مگر لذت دوست داشتن عزیزان! (نقل به مضمون بود).
خوانش کیانیان و معتمد آریا هم که عالی. مخصوصا معتمد آریا. آقای کیانیان دو سه مورد کم اهمیت خوانش نادرست داشتن که مهم نیست
Zahra Zafar
۱۴۰۱/۰۲/۰۳
از اونجایی که همیشه یکی از طرفداران آقای صدر بودم، ماجرای چند سال آخر زندگی ایشان برایم جذاب بود. شاید اگر کسی آقای صدر و خصوصیات ایشون رو نشناسه، نتونه با کتاب ارتباط برقرار کنه و تصور کنه ایشون زیاد از حد وارد جزئیات شدند، ولی اگر کسی ایشون رو بشناسه، میدونه که اقای صدر همواره در تمام برنامه‌هایی که کارشناس بودند، همیشه همینطور با شور و هیجان از جزئیات صحبت میکردند.
به شخصه با تک تک جملات کتاب، زندگی کردم و با ایشون همراه شدم.
به نظرم آقای کیانیان عزیز و خانم معتمدآریا نیز به جذابیت و تاثیرگذاری بیشتر کتاب کمک کرده بودند.
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۰/۱۱/۲۹
کتاب داستان غم انگیز مبارزه‌ی آقای صدر با بیماری سرطان است که آقای صدر درد ورنجی که افراد سرطانی تحمل می‌کنند بیان می‌کند. آقای کیانیان عالی کتاب را روایت کردند اما صدای خانم معتمد آریا تناسبی با کتاب نداشت و ایشان هم اجرای خوبی نداشتند. نکته‌ای که برای من خیلی عجیب بود ویک علامت سوال در ذهن من این کاشت بود آقای صدر به ماجرای هواپیمای اوکراینی واز دست دادن تعدادی از هموطنان در تدفین شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره می‌کند اما کوچکترین اشاره‌ای به شهادت حاج قاسم سلیمانی ندارد ‌وهیچ نظری در این مورد نمی‌دهد. دراخراز نشر رادیو گوشه واپلیکیشن کتابراه برای در دسترس قرار دادن نسخه صوتی این کتاب تشکر میکنم وهمچنین تمام افرادی که برای این کتاب زحمت کشیدند.
محسن شریفی
۱۴۰۰/۰۷/۲۹
خوب بود بخصوص نوع نگارش و قلم نویسنده که صادقانه، بدون هیچ پروگاندا یا سانسوری خودش را تقدیم مخاطب کرد، مخصوصا با خوانش آقای کیانیان این ارائه دلنشین تر شده بود. من البته، صدای هنرمند گرامی و فرهیخته خانم معتمد آریا را در کنار صدای آقای کیانیان بعنوان صدای غزاله خانم خیلی متناسب و‌مناسب نیافتم صدای دخترانه تر و صاف تری میطلبید گرچه خانم معتمد آریا در جای خود بسیار قابل و صاحب سبک و ارشد میباشند و این نقد هیچیک از قابلیت‌های دیگر ایشان را نشانه نمیرود بلکه بشخصه وی را واجد انواع تحسین میدانم.
ایمانا
۱۴۰۲/۱۲/۱۳
عجب قصه تلخی بود. تو روزهایی گوش دادم که حال خودم خیلی خوب نبود و این کتاب هم به شدت تاثیر گذاشت رویم. اما پایانش، آخ‌ که چه قدر عجیب بود. در کنار تلخی پیش‌بینی شدش آرامش زیادی هم داشت. ان مرغ بریان و شام خانوادگی اون حس آرامش و‌ خوشحالی کاملا به خواننده منتقل شد و عمیقا احساس شد و عجب جمله بندی و دردناک آرامش بخشی بود برای پایان. به نحوی مرگ رو شیرین کرد.
صدای آقای کیانیان چه قدر نشسته بود روی کار ولی به نظرم خانم معتمد آریا انتخاب خوبی نبود
گلناز عالیان
۱۴۰۲/۱۰/۰۵
دکتر صدر انسانی فرهیخته و بزرگ بود. مطلع و آگاه با جهان بینی درست یک انسان. این کتاب باعث شد شناخت عمیق‌تری از ایشان پیدا کنم، تقابل مرگ و زندگی، رنج‌های یک بیمار سرطانی، تحمل دردهای کشنده در تنهایی، فکر ندیدن عزیزان و گذاشتن تمام علاقه هایت در این دنیا و رفتن... این کتاب مثل یک سفر بود، قلم شیوای و بیان زیبا و صداقت کلام. روحتان شاد و در آرامش دکتر صدر عزیز، شما به هیچ‌کس بدهکار نیستید، وظایف انسانی خود را در این جهان به انجام رساندید.
صنم‌ کازرونیان‌
۱۴۰۱/۱۲/۰۱
کتاب بسیار جذاب هست داستان غم انگیز هست ولی با خواندن این کتاب آگاهی‌های پزشکی مفیدی بدست می‌آوریم برای همراهان بیمار کتاب مناسبی هست اگر فردی درگیر بیماری سختی هست قبل از وارد شدن به درمان‌های سخت این کتاب را بخواند شاید در تصمیم گیری هایش تاثیر مثبتی داشته باشد و راه‌های بهتری انتخاب کند در نهایت نکته مهم کتاب این هست که خیلی جان و زنده بودن با ارزش و عزیز است آرزوی تندرستی و بهبودی کامل برای همه بیماران دارم
فرزانه کوراوند
۱۴۰۱/۰۲/۱۴
سلام، کمتر از یکساعت پیش کتاب را تمام کردم، بسیار گریستم، از عشق آقا صدر و غزاله، از مقاومت و دلبستگی خانواده، از رفتن انسانهای بزرگ
گرچه آدمهای بزرگ‌، کامل زندگی میکنند و لحظه‌های زندگی رو عاشقانه در آعوش میکشند اما همیشه رفتنشون سخته. خیلی تشکر میکنم از تمام کسانی که این مجموعه را گرداوری کردند.
زندگی آقای صدر حتی در آمریکا پر از نشانه‌ها و فرهنگ زیبای ایران بود، بسیار آموختم و بسیار لذت بردم. روحشان پُر پرواز
خزائی امین
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
ایمان به خدا شاید طی این مسیر رو آسونتر کنه از طرفی حمید بعد از مرگ پدردر عنفوان جوانی خودش رو یه بازنده میدونسته در برابر این کارسینوما شاید تو حالت طبیعی ماها تا 75 سالگی بیشتر عمر نکنیم ایشون بعد از اطمینان از بیماری سه سال زنده بودن ولی زندگی نکردن میشد تو این مدت به اندازه 30 سال شاید هم بیشتر زندگی کرد و لذت برد اما یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که در طول زندگی شنیدم روحش (اگر وجود داره) شاد
mohammad jaafaran
۱۴۰۱/۰۲/۲۵
بینظیر، محشر... 😭😭😭
بارها گریستم، استاد صدر رو دوست داشتم، ولی حالا محبوب دلم شده😭
دوست دارم بارها این کتاب رو گوش بدم... گویندگی و احساس رضا کیانیان و معتمد آریا محشر، بی‌نظیر بود...
بهترین کتابی که تا حالا گوش دادم بی شک این کتاب بود😭😭🌹
سیاه، سفید.. بالا، پایین.. خوب، بد... و چه تلخ رفتی استاد😭😭😭🌹🌹
روحت شاد مرد بی نظیر
مهران نشیبی
۱۴۰۰/۱۱/۲۰
ترکیب سبک نوشتاری حمیدرضاصدر و سوژه‌ی فوق العاده تاثربرانگیز و‌در عین حال جذاب کتاب را گویندگی روان و بی نقص رضا کیانیان و در پایان صدای صمیمی دخترکی -که چون نوشته‌اند میدانیم معتمدآریای خودمان است و ما را خیلی ساده به تالمات روحی غزاله میبرد-به کمال رساند. از همه‌ی کسانی که به تولید این کار کمر بسته‌اند سپاسگزارم.
مهران نشیبی
Ahmadreza Sharifi
۱۴۰۳/۰۴/۲۷
در غم عمیق فقدان بزرگمردی که خیلی از ما جوان‌ها رو عاشق فوتبال کرد، نتونستم مدت‌ها سمت این کتاب برم.
بعد از سه سال متقاعد شدم که بالاخره بخونم و بشنوم و اشک بریزم باهاش.
بعد ساعت‌ها که غرق این اثر فوق العاده بودم حس سبک شدن از یک سوگ بلند و طولانی رو دارم.
سپاس از همه عوامل خلق کننده‌ی این کتاب صوتی🙏🏻
مشاهده همه نظرات 93

راهنمای مطالعه کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی

برای دریافت کتاب صوتی از قیطریه تا اورنج کانتی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.