معرفی و دانلود کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر

معرفی کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر

در تجربه‌ی جذاب خواندن کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر، خود را با دو تن از محبوب‌ترین شخصیت‌های ادبیات معمایی، یعنی کارآگاه شرلوک هولمز و دستیارش دکتر واتسون همراه کنید! سر آرتور کانن دویل، نویسنده‌ی محبوب داستان‌های معمایی، در این کتاب مجموعه‌ای از بهترین معماهای کارآگاهی خود را به شما نشان خواهد داد؛ معماهایی که در ابتدا پیچیده و حل‌ناشدنی به چشم می‌آیند اما در نهایت با قدرت و هوش بی‌مثال شرلوک هولمز گره از راز آن‌ها باز خواهند شد.

درباره‌‌ی کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر

کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که خود را علاقه‌مند به داستان‌ها و روایت‌های معمایی بداند و علاقه‌ای به آثار استاد چیره‌دست ادبیات کارآگاهی، یعنی سر آرتور کانن دویل (Arthur Conan Doyle) نشان ندهد. خالق معروف داستان‌های شرلوک هولمز این‌بار در کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر (Sherlock Holmes, the complete facsimile Edition) به روایت چند داستان کوتاه و مجزا می‌پردازد که هرکدام به معماهایی بزرگ ختم می‌شوند؛ معمایی که اگر روزی پرونده‌ی آن‌‌ها به درِ خانه‌ی کارآگاه بزرگ شهر راه پیدا نمی‌کرد، بعید بود تا به امروز کسی از رمزوراز آن سر درآورده باشد!

داستان اول این مجموعه یعنی سیمای زن، روایت زنی‌ست با نام افی که در میانه‌ی جوانی، روزگار تازه‌ای را در انگلستان آغاز کرده. او اکنون به ازدواج آقای گرانت درآمده، بااین‌وجود زندگی گذشته‌ی او خالی از رمز‌وراز نیست. افی پیش از این ازدواج، صاحب خانواده‌ی دیگری بوده، اما از بخت بد، همسر و تنها فرزند او در اثر گسترش بیماری تب زرد از دنیا رفته بودند. با تمام این‌ها، مهاجرت افی به انگلستان و زندگی تازه و ازدواج مجدد نیز نتوانسته او را از گذشته‌ی سخت و عجیبش دور سازد؛ چراکه بعد از گذشت چند سال، همسر او آقای گرانت متوجه رفت‌وآمد‌های عجیبی بین او و افرادی غریبه شده ایت؛ ملاقات‌هایی که در یک خانه‌ و در جایی نه‌چندان دور از محل زندگی آن‌ها رخ می‌دهد. تمامی جرئیات این رفت‌وآمد‌ها به یک راز بزرگ می‌ماند و تنها نکته‌ی غیر‌قابل‌انکار، آن است که این دید‌وبازدید‌ها به گذشته‌ی زن بی‌ارتباط نیستند. همه می‌دانند که کلید کشف ماجرای زندگی و روابط افی تنها در دست مورداعتمادترین کارآگاه شهر یعنی شرلوک هولمز و دستیار باوفای او دکتر واتسون است.

در داستان‌های بعدی این مجموعه با نام‌های «آیین ماسگریو»، «بیمار مقیم»، «مترجم یونانی»، «عهد‌نامه دریایی»، «آخرین مسئله» و «اعلام» کارآگاه شرلوک‌ هلمز و دکتر واتسون، به دیگر پرونده‌هایی که مهمان‌ خانه‌شان شده‌اند، پاسخ خواهند داد.

این کتاب اولین‌بار در سال 1927 منتشر شد و نسخه‌ی فارسی آن با تلاش نشر هرمس و ترجمه‌‌ی کریم امامی به دست علاقه‌مندان دنیای ادبیات داستانی رسید.

اقتباس‌های تلویزیونی از کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر

• از مجموعه «داستان‌های شرلوک هولمز» نوشته‌ی سر آرتور کانن دویل، تابه‌حال اقتباس‌های نمایشی بسیاری صورت گرفته. در این میان، می‌توان به مجموعه‌ی تلویزیونی ماجرا‌های شرلوک هولمز اشاره کرد که طی سال‌های 1984 تا 1994 مخاطبان زیادی را جذب کرد و با نقش‌آفرینی ستاره‌ی آن یعنی «جرمی برت» به یکی از ماندگارترین سریال‌های تولید‌شده در شبکه ITV بریتانیا تبدیل شد.

• همچنین سریالی با نام «شرلوک» به کارگردانی «مارک گیتیس» و «استیون موفات» طی سال‌های 2010 تا 2017 به نمایش تلویزیونی درآمد. این مجموعه نسخه‌ای امروزی و به‌روز‌شده از ماجراهای شرلوک هولمز بود که محبوبیت دوچندان ستاره‌ی بازیگر آن یعنی «بندیکت کامبربچ» را به‌دنبال داشت.

کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر برای چه کسانی مناسب است؟

این مجموعه داستان جذاب و هیجان‌انگیز را به دوستداران ادبیات معمایی و طرفداران کارآگاه شرلوک هولمز پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب سیمای زرد و پنج داستان دیگر می‌خوانیم

وقتى به این سلسله خاطرات نسبتا پراکنده نگاه مى‌کنم که در آن‌ها کوشیده‌ام بعضى از ویژگى‌هاى فکرىِ دوستم آقاى شرلوک هولمز را به معرض تماشا بگذارم مى‌بینم که در انتخاب نمونه‌هایى که از هر لحاظ جوابگو باشند با دشوارى روبرو بوده‌ام. چون در آن پرونده‌هایى که هولمز با استفاده از استدلالِ تحلیلى هنرنمایى مى‌کرد و ارزش روش‌هاى تحقیقِ خاص خودش را به اثبات مى‌رسانید حقایق امر اغلب به اندازه‌اى بى‌اهمیت و پیش پاافتاده بوده‌اند که من از ارائه آن‌ها به جمعِ وسیع خوانندگان خوددارى ورزیده‌ام. از طرف دیگر، چه بسا پرونده‌هایى که هولمز مورد حل و فصل قرار مى‌داد و حقایق امر در آن‌ها کاملاً قابل ملاحظه و هیجان‌انگیز بوده‌اند ولى سهم او در روشن ساختن ریشه ماجرا آنقدرها، به اندازه‌اى که نویسنده این سطور که متعهد به نگارش شرح حالِ آن بزرگ‌مرد است میل داشته، مشخص نبوده است. آن ماجراى کوچکى که من با عنوان اتود در قرمز لاکى قلم زده‌ام، و آن ماجراى دیگرى که با غرق کشتى «گلوریا اسکات» پیوند خورده است نمونه‌هایى هستند از آن دو غول افسانه‌اى، سکولا و خاروبدیس، 14 که پیوسته موّرخِ هولمز را تهدید مى‌کنند. ممکن است در قضیه‌اى هم که اینک قصد نگارش آن را دارم نقش دوستم به اندازه کافى چشمگیر نباشد ولى سیر حوادث در آن به قدرى قابل توجه است که دلم نیامد آن را از این مجموعه روایت‌ها حذف کنم.

تاریخ دقیق را نمى‌توانم با اطمینان ذکر کنم، چرا که بعضى از اوراق و یادداشت‌هایم جابه‌جا شده‌اند، ولى بایستى اواخر اولین سال همخانه شدن من و هولمز در منزلِ خیابان بیکر بوده باشد. یکى از آن روزهاى پُرجوش و خروش طبیعت در ماه اکتبر بود و ما هر دو تمام روز در خانه مانده بودیم من به این خاطر که با مزاج ناسازِ خود از روبرو شدن با باد گزنده پاییزى ابا داشتم و هولمز به خاطر اینکه مشغول بعضى تحقیقات غامض شیمیایى بود که وقتى به آن مى‌پرداخت دیگر تمام هوش و حواس او را مطلقا به خود مجذوب مى‌کرد.

فهرست مطالب کتاب

سیماى زرد
آیینِ ماسگریْوْ
بیمار مقیم
مترجم یونانى
عهدنامه دریایى
آخرین مسئله
اعلام