معرفی و دانلود کتاب سه سیب از آسمان افتاد

عکس جلد کتاب سه سیب از آسمان افتاد
قیمت:
۶۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب سه سیب از آسمان افتاد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب سه سیب از آسمان افتاد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب سه سیب از آسمان افتاد

کتاب سه سیب از آسمان افتاد به قلم نارینه آبگاریان قصه‌ای است از دوستی و دشمنی که در دهکده‌ای کوهستانی و دورافتاده روایت می‌شود و تا مدت‌ها در ذهن خواننده می‌ماند. مردمانی در این دهکده‌ی پرت، صمیمانه کنار هم زندگی می‌کنند که مدام در حال شایعه‌پراکنی و خندیدن و حتی جنگ و دعوا و هستند. تنها راه ارتباطی این مردم به دنیای بیرون از دهکده‌شان یک تلگراف‌خانه‌ی قدیمی و یک جاده‌ی پرخطر کوهستانی است که حتی بزها هم سخت و دشوار می‌توانند راهشان را در آن پیدا کنند.

درباره‌ی کتاب سه سیب از آسمان افتاد

نارینه آبگاریان، نویسنده‌ی ارمنی‌تبار که به زبان روسی می‌نویسد، رمانش را با بستر مرگ شروع می‌کند. آبگاریان به‌جای این‌که خواننده را بی‌جهت اسیر قصه‌اش کند، او را با صحنه‌ی مرگ در همان ابتدای کار از سرگذشتی بدیهی می‌ترساند. نارینه آبگاریان (Narine Abgaryan) نویسنده‌ای نترس و مجرب است و سه سیب از آسمان افتاد (Three Apples Fell from the Sky) را با شخصیت اصلی داستانش، آناتولیا سوایانتْس شروع می‌کند که دارد آماده‌ی مرگ می‌شود. اما دیری نمی‌گذرد که خواننده متوجه می‌شود اگرچه آناتولیا چیزی جز مرگ نمی‌خواهد، زندگی هنوز کارش با او تمام نشده است. آبگاریان در ادامه به این ماجرای بستر مرگ جامه‌ی عمل می‌پوشاند. نویسنده این کار را با آماده‌شدن آناتولیا برای سفر نهایی‌اش نشان می‌دهد؛ به جوجه‌ها غذا می‌دهد، در بشکه‌های آب را محض این‌که رگبار بزند، باز می‌کند، لباس‌های خاکستری‌رنگ را بیرون می‌آورد و صلیب نقره‌اش را دم دست می‌گذارد و پولی به همسایگانش می‌دهد تا برای مراسم ختم استفاده کنند. نویسنده با بیان این جزئیات قصد دارد رسم‌ورسوم دهکده را نشان بدهد. لحظه‌ای که نارینه آبگاریان علت این‌که آناتولیا فکر می‌کند کاسه‌ی عمرش لبریز شده، برملا می‌کند، خواننده می‌بیند که ناخواسته دارد از صمیم قلب به جهان آناتولیا اهمیت می‌دهد و انگار دارد با او به کام مرگ کشیده می‌شود.

معرفی و دانلود کتاب سه سیب از آسمان افتاد

اگرچه گذشته‌ی آناتولیا مملو از فقدان‌ها و باختن‌هاست و امید زیادی به آینده ندارد، خواننده درمی‌یابد که حزن‌انگیزترین فقدان، مرگ خودش خواهد بود. او در کتابخانه‌ی دهکده کار کرده بود تا این‌که در جنگ با خاک یکسان شد و حالا تنها ارتباط باقی‌مانده به فرهنگ ادبی آنجاست و به‌عنوان جوان‌ترین اهل دهکده، تنها امید مردمانش است تا داستان‌های آن جا را برای آیندگان روایت کند. بااینکه آبگاریان رمانش را با آناتولیا آغاز می‌کند، خواننده خیلی زود درمی‌یابد که او صرفاً شخصیت اصلی ظاهری کتاب است. نویسنده در کتاب سه سیب از آسمان افتاد از سبک رئالیسم جادویی استفاده کرده و با زبان «دانای کل» قصه را از نگاه چند شخصیت اصلی روایت می‌کند و دیری نمی‌گذرد که به خواننده نشان می‌دهد خودِ دهکده دغدغه‌ی اصلی کتابش است. آنچه مدنظر آبگاریان است، جان سالم به‌دربردن دهکده و تاریخ فرهنگی آن است.

نارینه آبگاریان در کتاب سه سیب از آسمان افتاد، گروهی از مردم را در دهکده‌ای ترسیم کرده که به زندگانی‌شان مشغول‌اند؛ محصول درو می‌کنند، باقلوا می‌پزند، اسب‌هایشان را رام می‌کنند. مردمان دهکده هم با یکدیگر رفتار خوب دارند و هم بدرفتاری کرده و یکدیگر را به ستوه می‌آورند. فقط کافی است تا جرقه‌ای بخورد روابط بینشان شکراب بشود و همین امر باعث می‌شود تا دو ساکن لجباز دهکده ماجرایی بسازند که بستر برای شایعه‌پراکنی آماده بشود. کتاب سه سیب از آسمان افتاد حکایتی مسحورکننده است که خصیصه‌های گروهی کوچک از مردمان را به زیبایی نشان می‌دهد. این کتاب پر از تصویرسازی‌های شکوهمند و پر از طنازی است، نیز داستانی تکان‌دهنده از سازگاری و شجاعت و معجزه‌ی دوستی را حکایت می‌کند.

نارینه آبگاریان رمانش را به سه بخش تقسیم کرده و راوی تمام این بخش‌ها شخصیتی بی‌نام‌ونشان است. هرچند که آبگاریان در هر بخش از نگاه این راوی قصه‌ها مختلفی از چند ساکن دهکده را تعریف می‌کند، یک خط داستانی قوی و اصلی در کتابش گنجانده است. در بخش نخست کتاب شروع قصه‌ی آناتولیا و واسیلی را می‌خوانیم و در بخش دوم با والینکا یِی‌بوگانتْس و خانواده‌اش آشنا می‌شویم. در بخش سوم و آخر نیز آبگاریان مجدداً به آناتولیا و واسیلی برمی‌گردد و نشان می‌دهد چطور رابطه‌شان امید را به دهکده بازمی‌گرداند.

کتاب سه سیب از آسمان افتاد رمانی است که در روسیه به فروش بالایی دست یافت و از سوی منتقدان و مردم مورد تعریف و تمجید قرار گرفت. همین موفقیت باعث شد که به دوازده زبان ترجمه بشود و جایزه‌ی معتبر یاسنایا پالیانا را دریافت کند. یلدا بیدختی‌نژاد این رمان را ترجمه و انتشارات کتاب‌سرای نیک آن را چاپ و منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقه‌مند به این سبک قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب سه سیب از آسمان افتاد

  • رمانی مسحورکننده... پر از شخصیت‌های فرعی که عادات عجیبشان گاهی اوقات جالب و گاهی اوقات ناراحت‌کننده است... قصه‌ای صمیمانه راجع‌به خانواده، رفاقت و جامعه. (Foreword Reviews)
  • داستانی تلخ‌وشیرین، غم‌انگیز و حکایت‌گونه... پیام پرصلابتی که در این رمان به چشم می‌خورد این است که سرافکندگی لزوماً به بدگمانی نمی‌انجامد. (Asian Review of Books)
  • اثری سرشار از عطوفت، شوخ‌طبعی و ظرافتی ساده اما جذاب. (یوجین ودولازکین، نویسنده)
  • رمانی درباره‌ی زندگی عادی که با حساسیت و شفقت نوشته شده است. (Prestaplume)
  • رمانی خوش‌آهنگ و آوا. رمانی که وقتی بازش می‌کنی، با تو می‌ماند و همانند موج آب به روی ساحل، وجودت را در برمی‌گیرد. (The Book Trail)

کتاب سه سیب از آسمان افتاد برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از طرف‌داران آثار تاریخی و مکتب رئالیسم جادویی هستید، شکی نیست که از خواندن این رمان به وجد خواهید آمد.

در بخشی از کتاب سه سیب از آسمان افتاد می‌خوانیم

لِوون‌بیک که از سرکشی نوه‌اش عصبانی بود، قسم خورد که او را یک ‌بار و برای همیشه از زندگی‌اش حذف کند. او قسمش را نشکست، اما به شیوه‌ی خودش. مادر وانو برایش تعریف کرده‌ بود که وقتی به خانه‌ی پدری برگشت، یکراست رفت به اتاق پدربزرگ، جایی که او بیشتر وقتش را در آن به خواندن و یادداشت‌برداشتن می‌گذراند. آن جا روی زمین نشست و سرش را روی زانوی پدربزرگ گذاشت. پدربزرگ هم موهایش را نوازش کرد و هر تماس دست کهنسال و سبکش انگار دعای خیری برای نوه‌اش بود. آن زمان مادر وانو باردار بوده و در آخرین ماه بارداری‌اش ویار و حالت تهوع شدید دوباره برگشته و آزارش می‌داده. اما وقت‌هایی که با پدربزرگش تنها می‌ماند، به شکلی عجیب حالش بهتر می‌شد و حتی می‌توانست کمی هم غذا بخورد وگرنه باقی اوقات حتی از بوی غذا هم حالش به‌هم می‌خورد. پدربزرگ بدون آن‌که کلامی با نوه حرف بزند، از دنیا رفت و پرتره‌ی زمختی از لِوون ششم برای نوه‌اش به ارث گذاشت. لِوون در این نقاشی زره سربازان جنگ‌های صلیبی را به تن داشت و پشت سرش پرچمی با علامت سفید و آبی خاندان لوزینیان در اهتزاز بود. این ارثیه معلوم نبود مجازات وارث است یا سرزنش او. مادر وانو که نوه‌ی خلف پدربزرگش بود، خم به ابرو نیاورد و تابلو را درست در پذیرایی به دیوار زد، جایی که کاملاً توی چشم باشد و همیشه هم حواسش بود که گل‌های توی گلدان زیر تابلو تازه و سرحال باشند.

جدایی از برادرش که از دست دولت انقلابی فرار کرده ‌بود برای مادر وانو خیلی سخت بود چون ظاهراً به دلش برات شده‌ بود که آن‌ها دیگر در این دنیا یکدیگر را نخواهند دید. کسی کاری به کارش نداشت، اما با این‌همه جانب احتیاط را رها نمی‌کرد و دیگر هرگز به زادگاهش که حالا دیگر غارت و مصادره شده‌ بود، سری نزد و تابلوی جد تاجدارش را هم از پذیرایی برداشت و به سرداب برد. شوهرش پیشنهاد داد این مایه‌ی ننگ را بسوزانند اما او با عصبانیت این پیشنهاد را رد کرد:

- من تنها یادگار پدربزرگم را نمی‌سوزانم.

فهرست مطالب کتاب

سخن ناشر
پیش‌گفتار
1: برای آن کس که دید
2: برای آن کس که گفت
3: برای آن کس که شنید

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب سه سیب از آسمان افتاد
نویسنده
مترجمیلدا بیدختی نژاد
ناشر چاپیانتشارات کتابسرای نیک
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات224
زبانفارسی
شابک978-622-350-063-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان تاریخی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب سه سیب از آسمان افتاد

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب سه سیب از آسمان افتاد

برای دریافت کتاب سه سیب از آسمان افتاد و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.