معرفی و دانلود کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
برای دانلود قانونی کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست از ارنست همینگوی، راوی زندگی جوانان سرگردان و سرخوردهی پس از جنگ جهانی اول است. داستان، زندگی جیک بارنز و دوستانش را روایت میکند که تصمیم میگیرند برای دیدن فستیوال گاوبازی به اسپانیا بروند تا خوش بگذرانند اما در آنجا روابطشان کاملاً متلاطم میشود. همینگوی در این رمان سبک جدید و مدرنی را در داستاننویسی پایه گذاشت که الگوی نویسندگان زیادی شد.
دربارهی کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
جیک بارنز خبرنگار آمریکایی است که در جنگ جهانی اول آسیبدیده و عقیم شده. او امکان اینکه رابطه داشته باشد را ازدستداده و همین آزارش میدهد. جیک که در پاریس ساکن است در دوران نقاهتش شیفتهی پرستارش برت اشلی شده. برت انگلیسی، زنی جوان و زیباست که پرستار داوطلب جنگ بوده. او که پیشتر دو بار طلاق گرفته، حالا در پاریس روابط آزادی دارد، اما عمیقاً عاشق جیک است. این دو باوجود عشقی که به هم دارند میدانند که با شرایط جیک و روحیهی برت امکان اینکه رابطهی پایدار و ثابتی داشته باشند وجود ندارد. کمی بعد نامزد برت از آمریکا به پاریس میآید. با ورود او همگی تصمیم میگیرند برای تماشای گاوبازی ماتادوری معروف به اسپانیا بروند. اما در اسپانیا روابط بین آنها متلاطمتر میشود و اتفاقات جدیدی رخ میدهد...
رمان زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست (The Sun Also Rises) بهعنوان اولین اثر ارنست همینگوی (Ernest Hemingway)، هم از نظر داستان و محتوا و هم از لحاظ سبک و فرم ادبی رمانی منحصربهفرد محسوب میشود. همینگوی در این اثر، سخنگو و نمایندهی نسلی است که در جنگ بهشدت آسیبدیده و احساس سرگشتگی دارد. داستان در دههی 1920 اتفاق میافتد که روابط فرهنگی و اجتماعی اروپا در حال دگردیسی بود و شیوهی زندگی جدیدی شکل میگرفت. اما همینگوی نشان میدهد که زیر پوست این تحولات و عصری که به دوران طلایی معروف شده، تا چه اندازه اندوه و گمشدگی نهفته است. او در این داستان شخصیتهایی زنده و واقعی خلق کرده و تا حد ممکن حواشی را حذف میکند و به صورتی مینیمال قصهاش را میگوید. از دیگر نقاط قوت رمان، دیالوگهای چشمگیر و کوبندهی آن است. همهی اینها بعدتر به شاخصهی آثار ارنست همینگوی تبدیل و در کارهای دیگری او نیز با هنرمندی ویژهای تکرار شد.
کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست در زمان انتشارش با تحسین منتقدان و استقبال خوانندگان مواجه شد. این اثر به سرعت به رمانهای جریانساز دوران خود تبدیل شد و حتی روی مناسبات فرهنگی زمانهاش تأثیر گذاشت. همین شهرت باعث شد که نازیها در مراسم کتابسوزی معروفشان در سال 1933، این کتاب را به اتهام «انحطاط مدرن» بسوزانند!
نشر افق رمان زیر آفتاب هیچچیز تازه نیست را با ترجمهی اسدالله امرائی منتشر کرده است.
دربارهی مجموعهی میراث همینگوی
مجموعهی میراث همینگوی از نشر افق، متشکل از چندین رمان و مجموعه داستان مهم و معروف ارنست همینگوی است. در این مجموعه تاکنون 8 عنوان از آثار این نویسنده به انتشار رسیده که کتابهای «مردان بدون زنان»، «در زمان ما»، «داشتن و نداشتن»، «این ناقوس مرگ کیست؟»، «آنسوی رود میان درختان»، «زیر آفتاب هیچچیز تازه نیست»، «پیرمرد و دریا»، و «وداع با اسلحه» از آن جمله هستند.
اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
همینگوی پس از چاپ کتاب تمایل زیادی داشت که از روی آن فیلمی ساخته شود، بنابراین حق امتیاز ساخت آن را در دههی 1930 به یکی از کمپانیهای هالیوود فروخت، اما فیلم نزدیک به 25 سال بعد ساخته شد. در سال 1957یک فیلم سینمایی با همین نام با بازی اوا گاردنر، تایرون پاور و ارول فلین به کارگردانی هنری کینگ ساخته و اکران شد. همینگوی بازی فلین در نقش مایک کمپل را تحسین کرده بود.
سال 1984 شبکه انبیسی آمریکا نیز یک سریال کوتاه و دو قسمتی با همین نام از روی رمان اقتباس کرد. این سریال را جیمز گلدستون کارگردانی کرده بود و در آن جین سیمور، هارت بوچنر و ایان چارلستون نقشآفرینی میکردند.
نکوداشتهای کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
- روایتی گیرا، زیبا و ناراحتکننده... داستانی واقعا مهیج... فوقالعاده. (نیویورکتایمز)
- همینگوی طوری مینویسد که انگار نوشتههای هیچکس دیگری را نخوانده، انگار هنر نویسندگی را خودش ابداع کرده. (آتلانتیک)
- زیر آفتاب هیچچیز تازه نیست رمانِ سکوت بزرگ است. چیزی در مرکز داستان پنهان است که خواننده کمکم کشفش میکند. شخصیتها باشکوه، جالب، جذاب و کمی تراژیک هستند، درست مثل شخصیت خود همینگوی که همیشه همینطور بوده. (ماریو بارگاس یوسا)
کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب به همهی طرفداران آثار همینگوی و ادبیات آمریکا بسیار توصیه میشود.
با ارنست همینگوی بیشتر آشنا شویم
ارنست میلر همینگوی (1899-1961) از بزرگترین و سرشناسترین داستاننویسان قرن بیستم است که به خاطر سبک مینیمالیستی و دیالوگهای قدرتمندش شناخته میشود. او خالق چندین اثر از بهترین رمانهای سدهی اخیر است: «پیرمرد و دریا»، «وداع با اسلحه»، « زنگها برای که به صدا درمیآیند». همینگوی با تکیه بر هنر نوشتن خود توانست دو جایزهی مهم ادبی، یعنی جایزهی پولیتزر و نوبل ادبیات را از آن خود کند.
ارنست همینگوی زندگی پرماجرایی را از سر گذرانده بود و در جنگ جهانی اول، جنگهای داخلی اسپانیا علیه فاشیستها و در جنگ جهانی دوم حضور داشت. خیلی از داستانهای او ملهم از این جنگها بوده و او بهنوعی راوی نسل خود تلقی میشود. سبک ادبی همینگوی تأثیر مهمی روی ادبیات گذاشته و ایدهی جدیدی در داستاننویسی بهشمار میرود.
در بخشی از کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست میخوانیم
رابرت کُن روزگاری قهرمان میانوزن مشتزنی پرینستن بود. نه که خیال کنید برای عنوان قهرمانیاش تره خرد میکردم، اما برای کُن خیلی مهم بود. گرچه خود او هم برای اصل مشتزنی اهمیتی قائل نمیشد و درواقع آن را دوست نداشت، با زحمت و مشقت بسیار یاد گرفته بود تا بر احساس حقارت و خجالت یهودیبودن در پرینستن غلبه کند. همینکه میتوانست هر بدخواهی را کلهپا کند، نوعی آرامش درونی در او ایجاد میکرد، اما چون خیلی خجالتی و دلرحم بود، بیرون از باشگاه مشت نمیزد. شاگرد ممتاز و چشموچراغ اسپایدر کلی بود.
اسپایدر کلی به همهی شاگردان جوانش میآموخت همیشه طوری بازی کنند که انگار در دستهی پر وزن هستند و مهم هم نبود وزنشان پنجاه کیلو یا صدودو کیلو باشد. اما به کُن میآمد. خیلی زبل بود. آنقدر فرز به نظر میآمد که اسپایدر او را با حریفهای قدرتر از خودش روبهرو میکرد و نتیجه، بینی کوفتهاش بود که بهطور کامل پهن شد. این مسئله بر بیزاری کُن از مشتزنی افزود، اما در باطن احساس رضایت خاصی در وی برمیانگیخت. بینیاش را درست کرد. سال آخر اقامت در پرینستن خیلی مطالعه میکرد و عینکی شد.
هیچکدام از همدورهایهایش را ندیدم که به یاد داشته باشندش، حتی یادشان نبود زمانی قهرمان دستهی میانوزن مشتزنی بوده. به همهی آدمهای ساده و رک بیاعتماد بودم. به نظرم رابرت کُن اصلاً قابل اعتماد نبود. وقتی خالیبندیهایش را میشنوم، شک میکنم روزگاری قهرمان میانوزن بوده، از کجا معلوم بینی شکستهاش نتیجهی لگد اسبی چموش نباشد و شاید هم تصادفی در دوران کودکی چنین تغییری در چهرهاش پدید آورده، شاید هم مادرش ترسانده بودش یا چیزی دیده بود. از اسپایدر کلی پرسوجو میکنم. اسپایدر کلی، کُن را به یاد داشت. نمیدانست چه بلایی سر او آمده.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | اسدالله امرایی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 272 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-578-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |