نقد، بررسی و نظرات کتاب زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست - ارنست همینگوی
4.1
142 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ALI REZAEI
۱۴۰۳/۰۱/۱۸
01
نقد کتاب یک کتاب سر حال و مفهومی همیشه کتاب های فریدا مک فادن برام کشش خاصی دارن و همیشه توی کمتر از یه روز تموم میشن. شخصیت اصلی کتاب همون میلی شخصیت کتاب خدمتکار همین نویسنده است. بیشتر از اینکه کتاب دنباله خدمتکار باشه مثل اینه که میلی تبدیل به یه شخصیت انتقام جو توی کتاب های فریدا مک فادن شده و پرونده های مرتبط با آزار و اذیت زن هارو حل میکنه. عملا حدس زدن اتفاقات توی کتاب های فریدا مک فادن برام غیرممکنه بخاطر همین خوندن کتاباش برام لذت بخشن و از نظرم مطالب اضافی و حاشیه ای توی کتاباش وجود ندارن. قسمت ناراحت کننده کتاب برام این بود که حتی وقتی میلی مورد آزار و اذیت قرار گرفت در ابتدا پلیس ازش طرفداری میکرد ولی بعد از اینکه فهمیدن سابقه داره پلیس ازش حمایت نکرد و حتی اون رو مجرم ماجرا شناخت. که البته توی جامعه الان همه این مسائل انقدر رایج هستن که عادی به نظر میان
"زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست" اثری است از نویسنده معروف ارنست همینگوی که به عنوان یکی از آثار برجسته ادبیات آمریکا شناخته میشود. این داستان، که محوریت آن روی عشق، جنگ و تحمل در برابر دشواریهای زندگی است، در محیطی از جنگ جهانی اول روایت میشود. ارنست همینگوی با نثری شفاف و چشماندازی واقعگرایانه، تجربیات و احساسات شخصیتهای داستان را به تصویر میکشد. این اثر، با ترکیب دقیق احساسات انسانی و پسزمینه تاریخی، توانسته است جایگاهی ویژه در ادبیات جهانی پیدا کند. اگر به داستانهایی با عمق انسانی و زمینههای تاریخی علاقهمندید، "زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست" برای شما میتواند یک انتخاب عالی باشد. حتما برای این کتاب وقت بگذارید
به خوبی حس و حال فرانسه در دوره کلاسیک در این کتاب به تصویر کشیده شده و از دیدگاه فردی که کمتر به خود شخصیت اصلی پرداخته شده بیان میشه و تونسته فضا سازی خوبی رو به نمایش بزاره همچنین این دیدگاه رو به اشتراک میگذاره که شخصیت اصلی با وجود علم به وجود اینکه انتخابی اشتباه است ولی باز به سمت اون قدم برمیداره ولی از طرفی داستان کمی حس و حال غمگین داشت و میشد از شخصیت اصلی این رو دریافت کرد که انگار وی افسردس و مشکلاتی پیش روش قرار داره.
قصه در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی اتفاق میافتد. دورهای که روابط فرهنگی و اجتماعی در اروپا دستخوش تغییر و تحول اساسی شده و شیوهٔ زندگی جدیدی در حال شکل گیری است. همینگوی با هنرمندی خاص خود اندوه و سرگشتگی پنهان در لایه زیرین این تحولات عصر طلایی را نشان میدهد.
دوستداران رمانهای مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطالعه این کتاب فوقالعاده را از دست ندهید.
با سپاس از کتابراه
دوستداران رمانهای مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطالعه این کتاب فوقالعاده را از دست ندهید.
با سپاس از کتابراه
با این که کتابهای همینگوی نظیر ندارن اما این کتاب بیشتر شبیه شرح حال روزمره یک مرد بود و بیشتر انگار داشت مکانهای فرانسه و اسپانیا رو معرفی میکرد در این کتاب خیلی چیزها مبهم باقی موند مثل احساس درونی راوی داستان و این که همش شخصیتهای کتاب یا در رستوران غذا میخوردن یا در حال نوشیدن بودن و لی بلا تکلیفی جوانها کاملا زیبا به تصویر کشیده شده بود
شکی نیست که ارنست همینگوی نویسنده بزرگیه و آثارش محبوب. اما من چرا نتونستم با این اثرش ارتباط بگیرم؟ به نظرم داستان زیادی کش اومده بود و یک سری چیزها همش تکرار میشد.اسامی ناشناخته زیادی هم بود که نبودِ معادل انگلیسیش تلفظش رو سخت کرده بود و به شخصه این طوری نمیتونم ان جور که باید از خوندن لذت ببرم. با تشکر از جناب آقای امرایی بابت ترجمه خوب و روانشون.
با کتاب پرآوازه همینگ وی کمی دیر آشنا شدم، و به شدت غافلگیرم کرد. کمتر مترجمی چون ایشان توانسته چنین دقیق و درخشان همینگ وی را به فارسی برگرداند. سه ترجمه ایشان از همینگ وی (زیر آفتاب چیز تازهای نیست، آن سوی رودخانه میان درختان، برفهای کلیمانجارو) را اخیرا خواندم و تا امروز بهترین برگردانهای فارسی از این آثار میدانم. باقی بقایشان
همینگوی در این رمان به جوانان بلا تکلیف و آنانی پرداخته است که روحیه شورش و رفتاری خلاف عرف جامعهشان دارند. رمان «زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست» به سرعت الگوی دانشجویان دختر و پسر آمریکایی شد. آنها سعی کردند به شیوه جیک بارنز، قهرمان داستان که در واقع چهره همینگوی بود، با لحنی خشن، شکیبا و موجز حرف بزنند.