معرفی و دانلود کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

عکس جلد کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم
قیمت:
۴۸,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم نوشته‌ی کریس کار با ذره‌بینی متفاوت به بررسی انواع هیجان‌ها و فقدان‌های روانی می‌پردازد و یادآوری می‌کند که اگر غم را هم مانند شادی پذیرا باشیم چه تغییر شگفت‌انگیزی را در زندگی درونی و بیرونی خواهیم دید. اغلب ما شادی و خوشحالی را به آسانی می‌پذیریم اما برای حس‌هایی مانند ترس و خشم فضایی درنظر نمی‌گیریم و اغلب از آن‌ها فرار می‌کنیم. این کتاب در درک و دریافت پیامدهای منع احساسات درونی در تمام ابعاد زندگی و احوال ما تاثیرگذار است. کریس کار نویسنده‌ی این کتاب از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز است که توانسته با ارائه راهکارهای متعدد در زمینه‌های شناخت خود و خودسازی کمک قابل توجهی به مخاطبان خود کند.

درباره‌ی کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم با ترجمه‌ی بهناز ولی‌پور می‌تواند برای آن دسته از افرادی که در مواجهه با خود و احساسات خود دچار مشکل می‌شوند، مفید و راهگشا عمل کند. این کتاب با زبانی شیوا و ذکر مثال‌های ملموس با مخاطب ارتباط شفافی برقرار می‌کند و این موضوع را یادآور می‌شود که «مهم نیست شرایط چقدر پیچیده شده یا تمام اتفاقات سخت و ناگوار باهم بوجود آمده‌اند، لطفا به حس‌هایت اجازه‌ی دیده شدن بده و آن‌ها را بپذیر. شرم را به اندازه شادی مشاهده کن و خشم و اضطراب را به اندازه‌ی آرامش.» دلیل اصلی نگارش این کتاب شرایط پیچیده و ناگهانی بوده که به طور همزمان برای کریس کار (kris carr) نویسنده‌ی کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم، به‌وجود آمده است. او اذعان می‌کند که چندین سال پیش مرحله‌ی فروپاشی را زیست کرده و از مرگ پدر تا تغییر کسب و کارش در زمان کرونا از یک سو و از سوی دیگر سرطان مرحله‌ی چهارم خودش، شرایط را بسیار طاقت‌فرسا و غیرقابل تحمل کرده بودند.

معرفی و دانلود کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

اینکه هر فردی در این شرایط یا حتی شرایط مشابه آن تصمیم می‌گیرد چه برخوردی با خودش داشته باشد دقیقا موضوع اصلی این کتاب است. تاکید این نویسنده‌ی پرفروش و پرمخاطب بر اصل پذیرش حاکی از آن است که دقیقا در این شرایط پیچیده است که شما باید به خود اجازه دهید حس‌هایتان شفاف و روشن خود را نشان دهند و از بروز هیچ حسی ممانعت نکنید. امروزه قوی بودن با معنای اشتباهی رایج شده است و به این معنی است که اگر شما قوی باشید پس نباید غمگین، شرمگین یا مضطرب شوید. کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم این موضوع را کاملا واضح بررسی می‌کند و در نهایت پیشنهاد می‌دهد برای رسیدن به آرامش و رها بودن در لحظه، تمام احساس خود را در آغوش بگیرید نه فقط آن‌ دسته از احساساتی را که مورد تایید جامعه‌ است. در بخشی از کتاب نویسنده با پرسش این سوال که «آیا یقین دارید فیلم ترسناکی که در ذهنتان می‌سازید اتفاق می‌افتد؟» تلاش می‌کند تا مخاطب با دیدی واقع‌بینانه و شفاف به مسائل مقابلش توجه کند، میزان واقعی تاثیر خود را ببیند، ازخودسرزنشگری بپرهیزد و به سناریوی ترسناکی که در ذهن خود نوشته کمی خنده‌دارتر نگاه کند؛ چرا که هر چیزی ممکن است مسیر سناریو را تغییر دهد. او با بیان مشاهدات خود از تجربه‌ی حس‌هایش واژه‌هایی مانند خجالت‌آور، دردناک، مفید، خنده‌دار و... را مانند کاتالیزوری برای تهیه فهرستی از زندگی و کشف لایه‌ای عمیق‌تر و مهم‌تر در آن در نظر می‌گیرد؛ زیرا به قول نویسنده: وقتی آنقدر شجاع باشیم که به قلب‌هایمان توجه کنیم، احساسات مخرب و آشفته‌ ما می‌توانند آزادی را توامان با آرامش درونی به‌وجود بیاورند و بدون کتمان درد و با پذیرش آن رهایی از هر ترس درونی و بیرونی را تجربه خواهیم کرد.

معرفی و دانلود کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

مهم‌ترین مسئله‌ای که کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم ‫(I'm not a mourning person) به آن می‌پردازد در آغوش گرفتن تمام احساسات شماست. خواه این احساسات خوب باشیند خواه بد، زیرا طبق تجربه‌ی شخصی نویسنده بعد از این اتفاق حس منحصربفردی را تجربه خواهید کرد و پیشنهاد کریس کار بعد از پذیرا شدن احساسات، رفتن سراغ اتفاقاتی است که به دلیل ایجاد حس بد از مواجهه با آن ممانعت کرده‌اید. پیدا کردن جواب در لحظه می‌تواند حباب سنگینی از وابستگی و اسارت را بالای سرتان محو کند و لذت جدیدی از رهایی را برایتان به ارمغان بیاورد. این کتاب به کوشش موسسه انتشاراتی فلسفه به چاپ رسیده است.

کتاب زانوی غم را بغل نمی‌گیرم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای آن دسته از افرادی که به مفهوم خودشناسی و پیشرفت در این مسیر علاقمند هستند، مناسب است.

در بخشی از کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم می‌خوانیم

وقتی همه چیز از هم می‌پاشد، اثر دومینو پدیدار می‌شود (واکنشی زنجیره‌ای که با گسست اولیه جرقه می زند.) مواجهه با مرگ بخش‌های دیگری از زندگی ما را که در حال مرگ هستند به ما نشان می‌دهد. الگوها، مشارکت‌ها و بخش‌های فرسوده‌ی ما کاملاً خود را می‌نمایانند. این سرایت کاملاً منطقی است. همه سیستم‌های زندگی به هم مرتبط هستند، آنچه در یک حوزه کار نمی‌کند اغلب در دیگر حوزه‌ها نیز نیاز به کلنجار رفتن دارد.

وقتی زندگی زیر و رو می‌شود گوشه‌ای از روان ما به این‌که روزی این سیاره را ترک خواهیم کرد حساس‌تر می‌شود. در واقع کسی نمی‌خواهد به چنین چیزی فکر کند (از جمله خود من.) اما شاید آگاهی بیشتر از زمان محدودمان به ما کمک کند تا ببینیم با هرس‌کردن کدام بخش زندگی می‌توانیم فضایی برای فصل بعدی‌مان ایجاد کنیم. یاد حرف‌های دیوید کسلر درباره زمان و چگونگی نزدیک‌شدن عزیزان‌مان به پایان زندگی‌شان می‌افتم: «ما باید سوار این اسب لعنتی شویم و مسیرمان را طی کنیم.» این استعاره‌ای هوشمندانه برای انسان در حال مرگ است اما در مورد آن بخش‌هایی از خودمان نیز که در فرآیند فقدان و بحران مرده‌اند (یا در حال مرگ هستند) نیز صدق می‌کند. با مقاومت در برابر دگرگونی عمیق درونی مانع از روند رشد طبیعی می‌شویم.

وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم دومینویی که زمان بیماری بابا شروع به ریزش کرد اجتناب‌ناپذیر بود، گویی از مدت‌ها پیش مقدماتش چیده شده بود. ذهنم همواره به سخنرانی‌ای که در کنفرانس سال 2016 داشتم برمی گردد؛ پیش از آن‌که پرواز برگشتم به تأخیر بیفتد، مامان نیمه‌شب از من استقبال کند، و جمله‌ی «بابا غده‌ای در لوزالمعده‌اش دارد» زندگی ما را برای همیشه تغییر دهد. به یاد می‌آورم وقتی آن شب خودم را آماده می‌کردم تا روی صحنه بروم و مردم را به زندگی کامل ترغیب کنم، با خود می‌اندیشیدم این کار که تمام شود خودم هم زندگی کاملی خواهم داشت. وقتی این وظیفه، تعهد، مهلت و کار ناتمام به پایان برسد آن‌گاه من ... از خودم بهتر مراقبت می‌کنم، به دیدار بهترین دوستم می‌روم و ... .

اما هر بار که کار یا پروژه‌ای را تمام می‌کردم، نمی‌توانستم وقفه‌ای ایجاد و به قول‌هایی که به خودم داده بودم عمل کنم. در عوض به‌طور خودکار به سراغ مورد بعدی فهرستم می‌رفتم. می‌دانستم که نیاز به تجدید قوای طولانی‌مدتی دارم، اما نمی‌دانستم چگونه.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
خوب نیستم
گسست
ترس و اضطراب
ناشایست بودن
اندوه وتروما
پذیرش
با عشق بمان
فراتر از ستاره‌ها
زمان نامناسب، مردم نامناسب
عشق، عشق است و اندوه، اندوه
خودمراقبتی در طوفان‌های زندگی
به زندگی‌ات گوش بسپار
قدردانی

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم
نویسنده
مترجمبهناز ولی پور
ناشر چاپی موسسه انتشارات فلسفه
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات243
زبانفارسی
شابک978-622-7857-54-2
موضوع کتابکتاب موفقیت و خودسازی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم

برای دریافت کتاب زانوی غم بغل نمی‌گیرم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.